۱۸ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۵:۱۵
کد خبر: ۱۳۷۸۹۱
عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد:

تعلیم و تربیت اسلامی پیش‌نیاز فقه فرهنگ و هنر است

خبرگزاری رسا ـ عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: در نظام تعلیم و تربیت مطرح است که هزینه بیشتر به بیشتر بازدهی منجر خواهد شد؛ اما مشاهده می‌شود که در برخی مدارس حوزوی از حداقل‌ها استفاده شده و بازدهی حداکثری داشته است.
فقه پژوهي
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، حجت‌الاسلام قندیلی، عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد، 18 شهریور در آخرین جلسه کارگاه‌های فقه‌پژوهی اداره کل آموزش دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی که با موضوع تعلیم و تربیت اسلامی با محوریت فقه فرهنگ و هنر در این دفتر برگزار شده بود، سخنرانی کرد.
 
وی گفت: یکی از پیش‌نیازهای فقه فرهنگ و هنر بحث تعلیم و تربیت اسلامی است و رابطه فقه با این بحث از بررسی نظام تعلیم و تربیت فهمیده می‌شود؛ این نظام از بخش‌های مختلفی تشکیل شده است.
 
وی بخش اول را بحث‌های مفهومی و تئوریک تعلیم و تربیت دانست و گفت: که در کتب مختلف جدید و قدیم هر کدام به نوعی و از موضع خاصی بحث‌های تئوریک را بررسی کرده‌اند که شامل بحث‌هایی همچون مبنا، اهداف، اصول، روش‌های تعلیم و تربیت و بحث‌های دیگر.
 
حجت‌الاسلام قندیلی خاطرنشان کرد: بحث بعد نظام اجرایی تعلیم و تربیت است که عمدتا ذهن را سراغ نظام آموزشی می‌برد یعنی نظام آموزشی با اهداف تعلیم و تربیتی راه افتاده است، بنابر این نظام اجرایی بستر ورود به بحث‌های تعلیم و تربیتی است.
 
وی افزود: مثل اصطلاح دانش‌محور که مبنای تربیتی آن دیدگاه اساس‌گراها است که بر این باور بودند که فلسفه تعلیم و تربیت فلسفه‌ای مضاف است که تبدیل به نظام برنامه درسی شده و در نظام رسمی آموزشی ورود پیدا کرده است؛ اخیرا در حوزه‌های علمیه نیز مجموعه‌ای از کتب خوانده ، حفظ و امتحان داده می‌شود و صرفا یادگیری یک دانش هدف قرار گرفته است.
 
وی تأکید کرد: مسأله‌ای که نظام آموزشی گفته می‌شود، نظام اجرایی تربیتی است و هرگاه بخواهد تربیتی اتفاق بیافتد باید اول تعلیم انجام شود، البته تعلیم به معنای گفت‌وگوی مستقیم نیست بلکه می‌شود در فضایی اجتماعی یا خانوادگی نکاتی منتقل شود که همان تعلیم ولی غیرمستقیم است مثل زبان‌آموزی که کودکان دارند.
 
عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی با اشاره به این‌که طبیعتا برای ورود به این دو نظام باید حرف‌هایی که در این خصوص زده شده از قدیم و جدید بررسی شود، گفت: علومی متکفل اداره نظام تعلیم و تربیت می‌شوند که عوامل تربیتی مطرح در این نظام، نیازمند استفاده از این علوم در شکل دهی منطقی و درست خود هستند مثل مکان آموزشی که در شکل دهی آن علومی مثل روانشناسی، جامعه‌شناسی، اقتصاد و حتی سیاست نیز می‌توانند دخیل باشند. 
وی این علوم را علوم تربیتی دانست و گفت: مثلا مدیریت آموزشی به عنوان یکی از حوزه‌های مورد مطالعه در مدیریت است به این معنا که هر کسی نمی‌تواند نظام تعلیم و تربیت تئوری یا اجرایی را دائر کند و کسی می‌تواند این کار را انجام دهد که علم آن را داشته باشد.
 
وی افزود: یا این که در بحث اقتصادی تعلیم و تربیت، این مسأله مطرح می‌شود که هزینه بیشتر به بیشتر بازدهی منجر خواهد شد ولی مشاهده می‌شود که در برخی مدارس حوزوی از حداقل‌ها استفاده شده و بازدهی حداکثری داشته است.
 
حجت‌الاسلام قندیلی تصریح کرد: بحث بعدی که در نظام تعلیم و تربیت مطرح است عوامل تربیتی هستند مثل برنامه درسی و آموزشی؛ اساسا هر چیزی که به عنوان عامل تربیتی در تربیت فرد مؤثر واقع می‌شود لازم است که مورد مطالعه قرار گیرد به خصوص درباره فقه و تربیت مشاهده می‌شود که هر کدام از این عوامل در فقه جای بحث دارند. مثل فتوای وجوب تربیت دانشمند هسته‌ای در شرایط کنونی.
 
وی در پایان گفت: در اینجا مکتب‌های مختلف تربیتی وجود دارند که در این نظام تأثیر می‌گذارند مثل مکتب پایدارگراها که اصل اعتقادات آنان می‌گوید انسان‌ها دارای ذات یکسان هستند و مجموعه‌ای از یافته‌های علمی وجود دارد که باید به همه آموزش داده شود و یا مکتب اساس گراها که قائل به علوم پایه‌ای هستند که باید در نظام تربیتی آموزش داده شوند؛ پیشرفت‌گراها نیز قائل به تغییر در نظام آموزشی مناسب با پیشرفت‌ها هستند./932/پ202/س
ارسال نظرات