۲۹ شهريور ۱۳۹۰ - ۱۱:۴۴
کد خبر: ۱۳۹۵۹۹
نماینده ولی فقیه در سپاه محمد رسول الله‌ مطرح کرد:

ضرورت بازخوانی و تبیین عملکرد روحانیت در دوران دفاع مقدس

خبرگزاری رسا ـ راوی می‌گفت در هوای سرد زمستان به جماران رفتم و خدمت امام رسیدم، دیدم ایشان در اتاق کوچکشان، عبا بر سر کشیده و در هوای سرد نشسته‌اند، چراغی روشن نیست؛ عرض کردم چرا بخاری روشن نمی‌کنید فرمودند من چگونه بخاری روشن کنم در حالی که فرزندانم در کردستان زیر برف نشسته‌اند و سنگر هم ندارند من حداقل یک سرپناهی دارم.
حجت الاسلام گواهي

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، اگرچه همه اقشار امت اسلامی ایران در دوران جنگ تحمیلی حضور فعال و بی‌وقفه‌ای داشتند و جانانه از دین، سرزمین و ناموس خود دفاع کردند، اما نقش و حضور روحانیت در این میان بی‌بدیل بود و نتیجه آن نزدیک به پنج هزار شهید، هزاران جانباز و آزاده‌ای است که در این مسیر تقدیم انقلاب اسلامی کرد.
 
روحانیان متعهد و ایمان‌مدار، در سخت‌ترین شرایط از اسلام و میهن اسلامی خود دفاع کردند و حماسه‌های جاوید آفریدند. اینان بودند که در جبهه‌ها، شورانگیزترین حماسه بشری را آفریدند و با خون سرخشان، نهال نوپای انقلاب اسلامی را به ثمر رساندند، به یقین که حماسه روحانیان دفاع مقدس، در تاریخ این سرزمین ماندگار و پایدار خواهد ماند.
 
نوشتار زیر حاصل گفت‌وگوی خبرنگار خبرگزاری رسا با حجت‌الاسلام عبدالعلی گواهی، نماینده ولی فقیه در سپاه محمد رسول الله‌(ص) است. وی در این گفت وگو به بیان نقش روحانیت در دوران دفاع مقدس و همچنین در جریان مهار فتنه پرداخته است.
 
همان‌طور که می‌دانید روحانیت نقش مؤثری در دوران پرافتخار دفاع مقدس داشت و این نقش را به خوبی ایفا کرد. چگونه می‌توان نسل امروز را با خدمات بی‌شائبه روحانیت در آن دوران و دوران‌های مختلف انقلاب اسلامی آشنا کرد؟

اگرچه همه اقشار امت اسلامی در دوران جنگ تحمیلی حضور فعال و بی‌وقفه‌ای داشتند و جانانه از دین، سرزمین و ناموس خود دفاع کردند، اما نقش و حضور روحانیت در این میان بی‌بدیل بود و نتیجه آن نزدیک به پنج هزار شهید، هزاران جانباز و آزاده‌ای است که در این مسیر تقدیم انقلاب اسلامی کرد.

روحانیانی که فرزندان خود را به جبهه‌های حق علیه باطل فرستادند، کم نیستند؛ یک روحانی، پدر سه شهید یا دو شهید بود، روحانی دیگری تنها فرزند خود را تقدیم اسلام و انقلاب کرد. روحانی آزاده‌ دیگری را می‌شناسم که پدر شهید و دارای چند فرزند جانباز است؛ اینان باید به مردم معرفی شوند، وقتی شخصیت این افراد را به درستی برای مردم تبیین کنیم خواهند دانست که روحانیت تنها مشوق مردم برای حضور در جبهه‌ها نبود، بلکه خود در خط مقدم این مسیر حرکت کرد.
 
نمونه بارز این مدعا حضرت امام خمینی‌(ره) هستند که پیش از فرمان به حضور مردم در جبهه‌های حق علیه باطل و پیش از این‌که به مردم اعلام کنند اسلام نیاز به خون دارد و باید فرزندان خود را برای شهادت به جبهه‌ها بفرستند، ابتدا فرزند خود، آقا مصطفی‌(ره) را در این مسیر تقدیم کردند.
 
روحانیت نه تنها در مسیر حرکت انقلاب اسلامی نقش برجسته‌ای ایفا کرد، بلکه به آنچه گفته نیز عمل کرده است؛ نسل گذشته خدمات روحانیت را به خوبی درک کرده و می‌داند، اما نسل امروز از این امر غافل است؛ از این‌رو عملکرد روحانیت در دوران دفاع مقدس باید بازپروری و تبیین شود و به رشته تحریر درآید.

همان‌طور که آثار جنگ به خوبی در بنیاد نشر و حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس به تصویر کشیده می‌شود؛ کارگروهی با مسؤولیت حجت‌الاسلام مجتبی ذوالنوری تشکیل شده که در نظر دارد فعالیت‌هایی را درباره نقش روحانیت در دوران دفاع مقدس آغاز کند و این خدمات را به تصویر بکشد.
 
برای تبیین نقش روحانیت در دوران دفاع مقدس سه راهکار به نظر می‌رسد که بخشی از آن مشخصا در تهران انجام شده است و بخش دیگر در آینده انجام خواهد شد؛ جمع‌آوری آماری دقیق از همه روحانیانی که در جبهه حضور داشته‌اند از جمله این فعالیت‌هاست که البته این آمار در تهران جمع‌آوری شد و بیش از 1500 روحانی جبهه‌رفته شناسایی شدند.
 
پس از شناسایی این تعداد روحانی، نخستین همایش روحانیان دفاع مقدس را سال گذشته برگزار کردیم و برآنیم تا دومین همایش را نیمه دوم سال 90 برگزار کنیم؛ در نخستین همایش که به خوبی هم اطلاع‌رسانی نشد، بیش از هشتصد روحانی رزمنده شرکت کردند و در دومین همایش که در هفته بسیج برگزار خواهد شد، بیش از 1800 روحانی حضور خواهند یافت.

برگزاری جلسه‌‌های ماهیانه هیأت روحانیان رزمنده در تیپ الزهرا‌(س) در میدان حر از دیگر برنامه‌هایی است که با هدف بازشناسی نقش روحانیت در دفاع مقدس برگزار می‌شود و روحانیان رزمنده، مسؤولان عقیدتی سیاسی سپاه، ارتش، نیروی انتظامی و دانشگاه‌ها در آن شرکت می‌کنند.
 
در هر جلسه یک نفر از بازماندگان جنگ اعم از فرماندهان دوران دفاع مقدس، روحانیان رزمنده و یا مسؤولان سیاسی کشوری و لشکری آخرین دستاوردهای دفاع مقدس را بازخوانی می‌کنند و به مناسبت هم مسایل سیاسی روز مطرح می‌شود.

فرهنگ جهاد مقدس با گردهم آوردن روحانیان رزمنده به نسل امروز شناسانده می‌شود و ایجاد این تشکل در مدارس، دانشگاه‌ها و حتی در نهادهای نظامی که سالانه هزاران سرباز در آن به خدمت مشغول هستند امکان‌پذیر است؛ برخی از سربازان نسبت به جنگ و آنچه در آن دوران اتفاق افتاد بی‌اطلاع هستند و حتی نمی‌دانند برخی فرماندهان که در پادگان هستند، هفتاد، هشتاد یا صد ماه در جبهه حضور داشته و هفتاد درصد جانبازی دارند و در حالی که اکنون باید استراحت کنند باز هم به فعالیت مشغولند. 

تاکنون طبق آمار اعلام شده 4059 شهید روحانی شناسایی شده‌اند و این در حالی است که این آمار در حال تغییر است و هنوز تعداد شهیدان طلبه به صورت قطعی اعلام نشده است؛ سهم شهدای روحانی تهران چه تعداد است و برای پاسداشت مقام آنان چه باید کرد؟
 
سهم شهدای روحانی تهران در حدود ششصد شهید روحانی است؛ برای پاسداشت مقام این عزیزان یادواره بیش از پانصد شهید روحانی را برای نخستین بار در تهران برگزار کردیم که با استقبال بسیار گسترده و پرشور مردم هم روبرو شد. استقبال از این مراسم معنوی به اندازه‌ای بود که جلسه از کنترل خارج شد؛ یادواره‌ای که از ساعت 4 بعدازظهر شروع شد، تا ساعت 8:10 دقیقه شب یعنی نزدیک به چهار ساعت ادامه داشت و با حواشی آن تا ساعت 10 شب به طول انجامید.

معنویت حال و هوای جبهه، شهید و شهادت بر فضای جلسه حکمفرما بود، بیش از بیست برنامه اجرا شد که مورد استقبال مسؤولان، خانواده‌های شهدا و عامه مردمی که در این جلسه حضور داشتند قرار گرفت.
جامعه تشنه آشنایی نسبت به فداکاری ایثارگران است و کسی باید این جامعه را سیراب کند؛ برگزاری این همایش‌ها نوعی رفع نیاز مردم است. پس از برگزاری نخستین یادواره شهدای روحانی عزم خود را جزم کردیم تا دومین همایش را در آینده‌ای نزدیک برگزار کنیم.

مردم در زمان برگزاری نخستین همایش از ما می‌پرسیدند چرا این همایش پس از گذشت بیست سال از جنگ تحمیلی برگزار شده است؛ البته برای اقشار دیگر چنین همایش هایی برگزار می‌شود اما برای این قشر شایسته بود که این کار انجام شود و به لطف خدا در تهران برگزار شد.

رهبر معظم انقلاب در روز پاسدار که فرماندهان سپاه به دیدار ایشان رفتند، بر عدم غفلت از خانواده‌های شهدا تأکید کردند و بیان داشتند از لحاظ عاطفی آنان را دریابید، آیا در این‌باره فعالیتی انجام داده‌اید؟
 
بله بازدید از خانواده شهدا از قبل تدبیر شده بود و در روزی که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای این سخنان را می‌فرمودند، در حال بازدید از خانواده شهدا بودیم و 22 اکیپ مسؤولیت این کار را به عهده داشتند و بیش از چهارصد خانواده شهید در تهران از نزدیک بازدید شدند که نسبت به این ابراز رضایت می‌کردند.
 
یکی از برنامه‌های مداوم رهبر معظم انقلاب بازدید از خانواده شهدا است و با همه گرفتاری که دارند زمانی را در طول هفته برای بازدید از خانواده شهدا اختصاص می‌دهند؛ خوشحالیم در زمانی که امر به این کار فرمودند، دیدگاه ایشان را از گذشته می‌دانستیم و امیدواریم همان‌طور که این حرکت مورد رضایت معظم له قرار گرفت، در نهایت رضایت امام عصر‌(عج) را به دنبال داشته باشد.
 
همان‌طور که می‌دانید بیشتر طلاب شهید در عنفوان جوانی در جبهه‌ها حضور یافتند و هنوز ملبس به لباس مقدس روحانیت نشده بودند و حتی یک عکس معمم هم نداشتند، این بود که تصویر آنان را با استفاده از کامپیوتر ملبس کرده در شمسه های شیشه ای چاپ و آن را به خانواده شهدای روحانی اهدا کردیم، مادر شهیدی می‌گفت که فرزندش به مدت 9 سال طلبه بوده است، اما یک عکس معمم از او ندارد و همواره آرزو داشت که عکسی معمم از فرزند خود به یادگار داشته باشد، وقتی تصویر فرزند دلبندش در آن شمسه و آن هم ملبس به لباس مقدس روحانیت به وی تقدیم کردیم، با تعجب به آن نگاه  می کرد از خوشحالی داشت پر می‌کشید، اشک شوق را در چشمانش دیدیم.

یادواره روحانیان رزمنده چه خروجی‌هایی داشت و نحوه برگزاری همایش یادواره شهدای روحانی که با استقبال پرشور مردم هم همراه شد به چه صورتی بود؟
 
ستاد یادواره روحانیان رزمنده اکنون فعال شده است. با فعال شدن این ستاد، خاطرات شهدا، رزمندگان و ایثارگران در مجموعه‌ای جمع‌آوری و در مناسبت‌های ویژه پخش شد؛ در آینده نیز مجموعه خاطرات روحانیانی که در جنگ حق علیه باطل حضور داشتند جمع‌آوری شده و به صورت آثاری گرانبها در اختیار مردم قرار خواهد گرفت.
 
جمع‌آوری خاطرات رزمنده‌های روحانی و فرمانده‌هانی که با روحانیت ارتباط داشتند از دیگر اقدام‌هایی بود که پس از این یادواره انجام شد و در نشریه‌ای با نام «فکه» که با محوریت دفاع مقدس فعالیت می‌کند به چاپ رسید.

همایش یادواره پانصد شهید روحانی را هم تنها به سخنرانی محدود نکردیم و بیشتر بیان خاطرات روحانیان رزمنده بود. سردار سلامی، جانشین کل سپاه در این یادواره سخنرانی جامعی را در ارتباط با نقش روحانیت در دفاع مقدس داشتند؛ حجج اسلام ذوالنوری و رییسی هم از جمله سخنران‌ها بودند.
 
بیان خاطرات خانواده برخی شهدا مانند دختر شهید صالحی خوانساری و جریان امضای خونینی که پدر بزرگوارشان پس از شهادت بر کارنامه وی زده بود، از دیگر برنامه‌های این مراسم بود که مقام شامخ شهدای روحانی را به تصویر کشید.
 
فرزند این شهید می‌گفت از مدرسه اعلام کردند که باید کارنامه‌ام را پدرم امضا کند در حالی که او شهید شده بود؛ وقتی به منزل آمدم و این خواسته را با مادرم در میان گذاشتم، او گفت که پدرت شهید شده بگذار من امضا کنم، اما گفتم که معلم اصرار دارد حتما پدر آن را امضا کند. این داستان بسیار عجیب است. وقتی کارنامه بر روی طاقچه گذاشته می‌شود و بچه به خواب می‌رود، صبح که از خواب بلند می‌شود می‌بیند کارنامه امضا شده است. از سوی بنیاد شهید تصدیق امضا شد و تأیید کردند که خود شهید این کارنامه را امضا کرده است. این خاطره وقتی از زبان دختر این شهید بزرگوار که آن زمان در دوران ابتدایی بوده و اکنون شخصیت بسیار ارزشمند علمی و چهره‌ای فرهنگی است مطرح ‌شد، مجلس را منقلب کرد. 

برخی سخن گفتن درباره روحانیان رزمنده و شهدای روحانی را ریا می‌دانند، آیا این گفته را قبول دارید یا به نظر شما از معرفی شایسته روحانیان رزمنده غفلت شده است؟ در این‌باره به صورت مصداقی و جزیی‌تر توضیح دهید.

در مازندران که بودم یادواره شهدای چهارصد شهید روحانی مازندران را برای نخستین بار برگزار کردیم و تمام سطح شهر ساری از تصاویر شهدای روحانی پر شده بود؛ یکی از دوستان روحانی می‌گفت از جایی عبور می‌کردم، دختر خانمی را مشاهده کردم که از تصاویر شهدای روحانی از طریق تلفن همراه خود عکس می‌گرفت. این دختر خانم وقتی مرا دید پرسید آیا این‌ها واقعا عکس روحانیانی است که در جبهه‌های جنگ شهید شده‌اند. در پاسخ گفتم بله این‌ها همه به درجه رفیع شهادت رسیده‌اند؛ وی که ظاهر پسندیده‌ای هم نداشت گفت خدا شما را نیامرزد که تا به حال این شهدای روحانی را به ما نسل جوان معرفی نکرده‌اید.

بله، درست می‌فرمایید، در برخی مواقع از معرفی روحانیان رزمنده غفلت کرده‌ایم و گفته‌ایم اگر درباره روحانیان رزمنده و شهدای روحانی سخنی بگوییم، ریا می‌شود؛ اما از آنجا که دشمن در تلاش است نقش برجسته روحانیت را در دوران دفاع مقدس کمرنگ کند، باید درباره نقش این قشر تلاش‌گر بیشتر سخن گفت تا دسیسه دشمنان نقش بر آب شود.
 
بیشتر مراجعی که می‌شناسیم و اکنون هم از آنان تقلید می‌کنیم در جبهه‌ها حضور داشتند و صف اول نبرد حق علیه باطل بودند؛ حضرت آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی، حضرت آیت‌الله محمد فاضل لنکرانی‌(ره) و حضرت آیت‌الله حسین نوری همدانی از جمله این مراجع بودند و مقام معظم رهبری هم افزون بر نقش فرماندهی و هدایت جبهه، حضور بی‌بدیلی در مناطق جنگی داشتند.

امام خمینی‌‌(ره) هدایت‌گر جنگ بود، اگرچه در جبهه حضور پیدا نکرد، اما به نظر می‌رسید روح ایشان با رزمندگان بود و همواره بچه‌های رزمنده وجود امام را در کنار خود احساس می‌کردند. امام راحل تمام دوران دفاع مقدس را در جماران بود؛ راوی می‌گفت در هوای سرد زمستان به جماران رفتم و خدمت امام رسیدم، دیدم ایشان در اتاق کوچکشان، عبا بر سر کشیده و در هوای سرد نشسته‌اند و چراغی روشن نیست؛ عرض کردم چرا بخاری روشن نمی‌کنید فرمودند من چگونه بخاری روشن کنم در حالی که فرزندانم در کردستان زیر برف نشسته‌اند و سنگر هم ندارند من حداقل یک سرپناهی دارم.

در بمباران‌های هوایی تهران از امام‌‌(ره) می‌خواهند مدتی را در پناهگاه زندگی کنند ایشان می‌فرمایند فرق من با مردمی که در جنوب شهر زندگی می‌کنند و کسانی که در خط مقدم هستند چیست؟ امام هرچند در اهواز، خرمشهر و آبادان نیستند، اما جبهه‌های جنگ را به خوبی می‌شناسند و آن را لمس می‌کنند.
 
دو نفر از فرماندهان جنگ (محسن رضایی و شهید صیاد شیرازی) می‌گفتند که برای انجام عملیاتی مردد بودیم، تصمیم گرفته شد که یکی را برای کسب تکلیف از امام‌‌(ره) به جماران بفرستیم. خدمت ایشان عرض کردیم که براساس شواهد، تمام فرماندهان حاضر در قرارگاه هم‌رأی هستند که عملیات انجام نشود، امام فرمودند بروید که این عملیات بهترین عملیات خواهد شد. امروز ما این نقش مؤثر و برجسته را برای مردم تبیین نکرده‌ایم و باید فردی که این صحنه‌ها را با چشم و گوش خود دیده و شنیده است برای مردم مطرح کند.

مقام معظم رهبری هم یک روحانی بود و به محض این‌‌که خطبه‌های نماز جمعه را تمام و نماز را اقامه می‌کرد خود را با هر وسیله‌ای که بود به مناطق عملیاتی می‌رساند و به مدت تنها چند ساعت، با لباس نظامی در منطقه حضور پیدا می‌کرد که بهترین تعبیر را حضرت امام‌(ره) برای ایشان به کار بردند «خطیبی بُرنده و ذی نفوذ در نماز جمعه، رزمنده‌ای با لباس بسیجی، ارتشی و سپاهی در خط مقدم جبهه».

ائمه جمعه عموما آن روز در جبهه‌ها حضور داشتند؛ امامان جمعه در صف اول و جلوی کاروان‌هایی بودند که از شهرستان‌ها حرکت می‌کردند. نمونه آن شهدای محراب که دوران دفاع مقدس را درک کرده‌اند.
 
بسیاری از بزرگان امروز که در جایگاه‌های بالا هستند در خط مقدم جبهه حضور داشتند. آیت‌الله مشکینی‌(ره) یک روحانی بود که می‌گوید من حاضرم عبادت‌های شصت ساله خود را بدهم تا یک رزمنده بسیجی ثواب یک شب نگهبانی در جبهه را به من بدهد. وقتی این حرف را می‌زند من طلبه کلی تحریص می‌شوم که به جبهه روم.

وقتی از مشهد برای جبهه اعزام می‌شدم، یک بار به قم آمدیم و از قم راهی جبهه شدیم؛ اتفاقا خرم‌آباد که رسیدیم مسیر ریلی را عراقی‌ها بمباران کرده بودند، مجبور شدیم با اتوبوس به قم برگردیم؛ وقتی به قم رسیدیم به خدمت یکی از مراجع که آن زمان رسما مرجع تقلید نبود رسیدیم؛ از ایشان پرسیدم که طلبه هستم و می‌خواهم به جبهه بروم، حالا بروم یا نروم؟ ایشان فرمودند امروز رفتن به جبهه اوجب واجبات است؛ آن انگیزه‌ای که من برای رفتن به جبهه داشتم با سخن این عالم صد برابر شد.

نقش رسانه‌ها را در تبیین و بازگو کردن این حقایق چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 
رسانه‌ها نقش مهمی در بازگو کردن این مسایل برای مردم دارند؛ خبرگزاری رسا که مرتبط با حوزه است و فعالیت‌های حوزه را انعکاس می‌دهد بخشی از فعالیت‌های رسانه‌ای خود را به بازگو کردن این حقایق اختصاص دهد. متأسفانه مشکل این است که جنگ را مناسبتی کرده‌ و تنها هفته دفاع مقدس را زنده نگه ‌داشته‌ایم؛ اداره‌ها و سازمان‌ها می‌گویند وقتی هفته دفاع می‌شود پارچه نوشته‌ای بگذاریم و این هفته را گرامی بداریم، در حالی که ‌تمام روزهای تقویم شمسی روز دفاع مقدس است و آن دفاع، دفاع فرهنگی است.

روحانی که هشت سال در جنگ سخت جبهه حضور داشته اکنون در جنگ نرم ید طولایی دارد و باید از حضورش استفاده شود و باید در جنگ نرم فعال باشد؛ انشاءالله همان‌گونه که جنگ سخت را با موفقیت پشت سر گذاشتیم و در جنگ نرم هم موفق و سربلند خواهیم بود.

روزی دفاع مقدس هشت ساله بود، دیروز و در ایام فتنه، دفاع هشت ماهه شد و این دفاع مقدس در جنگ نرم و در برخورد با انحرافات ادامه دارد؛ از بدو تولد بشر همواره حق و باطل درگیر بوده‌اند و این درگیری تا زمان ظهور حضرت ولی عصر‌(عج) ادامه خواهد داشت.
 
با پایان جنگ تحمیلی، برخی از نقش‌آفرینان جنگ آن را تمام شده انگاشته، خانه‌نشین شدند به روزمره‌گی افتادند؛ برخی یکی از دلایل وضعیت فرهنگی کشور را این قضیه می‌دانند که نمی‌توان آن را انکار کرد؛ آیا این داستان در قشر روحانی هم مصداق دارد؟

روحانیت از دیگر اقشار مردم مستثنی نبوده و نیست؛ بسیاری پس از جنگ عوض شدند، برخی روحانیان بودند که در جنگ ید طولایی داشتند، اما در جریان فتنه حسابی لغزیدند و در جریان‌های پس از جنگ در مسایل مادی، اقتصادی، سیاسی دچار لغزش شدند. متأسفانه از جنگ به ضد و خورد فیزیکی تفسیر شده است، اما نمی‌دانیم که همواره جنگ وجود دارد البته در اسلام چیزی به عنوان جنگ نداریم بلکه دفاع مطرح است و این به آن سبب مطرح می‌شود که تا بشریت زنده هست حق و باطل درگیر بوده‌اند و برخی روحانیان هم مانند دیگر اقشار که دچار لغزش شدند، ارزش‌های دفاع مقدس را فراموش کردند و خود تریبون‌دار دشمن شدند.
 
روحانیانی که آن روزها دعا می‌کردند و می‌گفتند خدایا ما را حفظ کن که آب در آسیاب دشمن نریزیم و تهیه کننده‌های خوراک رادیوهای بیگانه نشویم، امروز تهیه کننده‌ خوراک‌های رادیوهای بیگانه شده‌اند و هنوز هم کار می‌کنند و جنگ، دفاع، امام و رهبری را زیر سؤال برده‌اند.
 
 دلیل این ریزش‌ها چیست؟

براساس روایات، دلیل همه این ریزش‌ها، آرزوها و آمال طولانی مدت است؛ دنیاطلبی، ریاست طلبی و فراموش کردن عاقبت، قبر و قیامت دلیل بسیاری از ریزش‌ها است که همه باید از آن به خدا پناه ببریم.
 
 اکنون وظیفه روحانیت در جنگ نرم و دفاع فرهنگی چیست؟

روحانیت باید میدان‌دار مبارزه با جنگ نرم دشمن باشد که اکنون هم هست؛ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، امام جامعه اسلامی در رأس همه قوا، نیروها و گروه‌ها هستند که خود تمام سناریوهای دشمن را نقش بر آب کرده‌اند و اگر توجه شود، سیزده سال پیش بحث شبیخون فرهنگی که جنگ نرم دشمن بود را تذکر دادند. جنگ با دشمن هنوز تمام نشده، منتها شگردها و ابزاهای آن تغییر یافته و از حالت جنگ سخت و فیزیکی به جنگ فرهنگی تبدیل شده است؛ روحانیت امروز منبر خود را باید به معنای واقعی حفظ کند؛ منبری که صرف یک حلال و حرام گفته شود کلاه گذاشتن بر سر مردم است؛ باید آثار و پیامدهای اجتماعی حلال و حرام به درستی برای مردم بازگو شود.

امروز اگر کسی در بحث عفاف و حجاب وارد نشود و خطرات و تهدیدهای آن را گوشزد نکند، راه به جایی نبرده است. یک روحانی باید بخشی از منبر را به معضلات اجتماعی اختصاص دهد؛ اینها زمانی مطرح می‌شود که روحانی در اجتماع حضور داشته باشد که شکر خدا امروز این حضور در اجتماع پررنگ است.

 امروز روحانیت در متن مردم حضور دارد و هیچ قشری تا به امروز حضورش در میان مردم به مثابه روحانیت نبوده است، از این‌رو دشمن در تلاش است این حضور را حذف کند؛ در برابر این توطئه دشمن چه باید کرد؟

متاسفانه برخی علما بحث جدایی دین از سیاست را مطرح می‌کنند، این حرف دشمن است؛ به تعبیر زیبای مرحوم آیت‌الله مدرس دیانت ما عین سیاست ما و سیاست ما عین دیانت ما است. منزوی کردن روحانیت مهم‌ترین هدف دشمن است؛ می‌خواهد کاری کند تا روحانیت به مسایل اجتماعی و سیاسی کاری نداشته باشد چرا که روحانیت تنها سد محکم در برابر حرکت‌های خصمانه است.

روحانیت با مردم بوده و تنها قشری هم که اعتماد مردم را با خود داشته و دارد روحانیت است؛ اگرچه برخی اقشار در این مسیر موفقیت‌هایی را کسب کرده‌اند اما روحانیت در تمام شئون زندگی مردم حضور دارد و چون حضور دارد سخنش گیرا و حرفش تأثیرگذار است. روحانیت به خوبی می‌تواند مباحث اجتماعی را برای مردم بازگو کرده و جنگ نرم را به درستی برای مردم تبیین کند.

مصادیق جنگ نرم دشمن چیست و چگونه باید با آن مقابله کرد؟

مصداق جنگ نرم دشمن امروز در خانه من و شما وارد شده و فرزندان ما را مورد تهدید قرار داده است و همه باید از آن مراقبت کنیم. ماهواره، اینترنت و انواع بازی‌های رایانه‌ای از جمله مصادیق جنگ نرم دشمن است که باید خطرات آن برای مردم مطرح شود.

جریان آندلس را باید به درستی کالبدشکافی کنیم و برای مردم به تصویر بکشیم، چراکه نسل جوان در این‌باره چیزی نمی‌دانند. باید برای مردم توضیح دهیم که دشمن چگونه می‌خواهد انقلاب ما و انقلاب‌ کشورهای دیگر را به جریان آندلس تبدیل کند؛ بررسی شود دشمن چگونه مردم آندلس را که به صورت عملی مسلمان بودند و اسلام را به معنای واقعی قبول کرده بودند تغییر دادند.

داستان «مستر همفر» انگلیسی که خاطرات خود را در جزوه کوچکی گردآوری و منتشر کرده است را به مردم ارایه کنیم تا آن را مطالعه کنند و از توطئه‌ها و شگردهای دشمنان مطلع شوند؛ هر ایرانی به ویژه روحانیت و نسل جوان برای شناخت جریان‌های فتنه، جریان‌های انحرافی، جنگ‌ نرم، تهدیدهای حکومت برانداز و انقلاب‌های مخملی که مطرح می‌شود، داستان همفر را مطالعه کند.

همفر در عصر خودمان و در جریان آقای منتظری و مهدی هاشمی نمود داشت. همفر ایرانی دقیقا مهدی هاشمی است و خیلی‌ها نمی‌دانند که این فرد با انقلاب چه کار کرد و چه شد که فعالیت وی سبب جدا شدن قائم مقام رهبری از امام‌(ره) شد.

همفر یک جاسوس انگلیسی است که در بلاد اسلامی حضور می‌یابد و در قالب یک شاگرد نجار، آنقدر نفوذ پیدا می‌کند که عالم محل وقتی صبح، ظهر و یا شب به مسجد می‌آید می‌بینند این فرد زودتر از همه در صف اول نماز نشته است؛ صبح می‌آید می‌بیند این فرد دارد نماز شب می‌خواند، عصر، مغرب و عشا می‌بیند دارد نماز نافله می‌خواند. این عالم نماز و مستحباتش تمام می‌شد و می‌رفت این آقا هنوز داشت نماز می‌خواند. عالم پس از مدتی به سراغ این فرد می‌آید و به او می‌گوید که مقام تو از من بالاتر است و این‌گونه اعتماد این عالم را جذب می‌کند.

مهدی هاشمی چنان اعتماد آقای منتظری را به خود جلب کرده بود که وقتی از زندان به وی نامه نوشت به این مضمون که ببخشید من کلاه سر تو گذاشتم و هدف از این نماز شب‌هایی هم که در منزل شما می‌خواندم، جلب اعتماد شما بود، والله من اعتقادی به نماز شب نداشتم، اما آقای منتظری اینقدر جذب و اسیر وی شده بود که اعلام می‌کند از این شکسته‌نفسی‌ها دیگر نکن.

این جریان امروز برای مسؤولان نظام پیام‌ بزرگی دارد که به هرکس اعتماد نکنند و صرف این‌که کسی دارای علایم و آثاری است و حرف خارق‌العاده می‌زند نمی‌تواند ناجی باشد و نباید به آن تمسک جست؛ برخی گاهی از راه انحراف وارد می‌شوند و می‌خواهند جامعه را به فساد بکشانند که باید مراقب آنها و دامشان بود.

دوران همفر، جاسوس انگلیسی گذشت، در دوران انقلاب ما مهدی هاشمی و اکنون هم ممکن است ده‌ها مورد دیگر را مشاهده کنیم؛ اعتماد بیش از اندازه به برخی گروه‌ها و جریان‌ها سبب از دست دادن انقلاب می‌شود. آقای منتظری رفت و البته با رفتن وی آب از آب تکان نخورد، اما امام‌(ره) خون جگر خورد و بارها همانند جدّه بزرگوارشان فاطمه زهرا‌(س) که می‌فرمود «اللهم عجّل وفاتی» می‌گفت «خدایا مرگ مرا برسان که شاهد خیانت دوستانم به انقلاب نباشم.»

روحانیت نقش مهمی در خط دادن به مردم دارد؛ پس از انقلاب بسیاری از روحانیان سخنران شدند و این نقش برجسته را به عهده گرفتند،‌ اما اگر به برخی بگوییم منبری ناراحت می‌شود، توصیه حضرت‌عالی در این‌باره چیست؟

به عنوان طلبه‌ای کوچک از روحانیان می‌خواهم که این ویژگی یعنی منبری بودن را حفظ کنند و آن را از دست ندهند؛ چراکه دشمن می‌خواهد منبر را از دست ما بگیرد. منبر یکی از ابزارهای مهم مقابله با جنگ نرم دشمن است. امروز همه سخنران شده‌ایم، اما باید توجه داشت که چرا دشمن در تلاش است منبر و منبری را از دست ملت ما بگیرد؛ بسیاری از طلاب لباس نمی‌پوشند، از مراجع و بزرگان می‌خواهم تأکید کنند و طلاب را تشویق کنند در هر سطح علمی که هستند اگر می‌خواهند سخنرانی کنند ابتدا روی منبر بروند و اگر ملبس نیستند پای منبر بنشینند و حتی عبایی بر دوش خود بیندازند.

منبر بسیار ارزشمند است؛ مادرهای ما در زمان‌های قدیم صبح که برای نماز بلند می‌شدند اول پایه‌های منبر امام حسین‌(ع) را می‌بوسیدند و بعد نماز می‌خواندند؛ در جایی منبر می‌رفتم به مردم گفتم که افرادی که می‌خواهند روضه اباعبدالله الحسین‌(ع) را در منازل خود برپا کنند، منبر تهیه کرده و مردم روحانیان را وادار کنند که بر روی منبر به ایراد سخن بپردازند.

از مراجع خاضعانه به عنوان شاگرد این مکتب می‌خواهم به تمام روحانیان و طلابی که به تبلیغ می‌روند توصیه کنند که هرگز برای سخنرانی منبر را ترک نکنند، چراکه دشمن منبر را می‌خواهد از بین ببرد و یکی از ابزار تهاجم دشمن علیه روحانیت و حوزه‌های علمیه گرفتن منبر و جایگزین کردن تریبون به جای آن است.

امروز تبلیغ دین بزرگترین جهاد است و به نظر من تبلیغ چهره به چهره هم باید منبری باشد؛ البته تبلیغ رسانه‌ای تأثیر مناسبی دارد اما تأثیر چهره به چهره را مسلما نخواهد داشت. پیشنهاد می‌کنم تصویری را از یک منبر در خبرگزاری رسا و در رأس فیضیه که مرکز جوشش انقلاب بوده است قرار دهید.

تبلیغات سوء دشمن تأثیر خود را در برخی مواقع گذاشته است و سبب شده در بعضی جاها نگاه‌ها به روحانیت متفاوت باشد و برخی اقشار از روحانیت فاصله بگیرند؛ دلیل این امر چیست و چه راهکاری برای آن پیشنهاد می‌کنید؟

دلیل عمده آن تبلیغ مسموم دشمن و کوتاهی روحانیت در ارتباط‌گیری با مردم است؛ تمام کسانی که در صدر انقلاب قرار گرفتند مسجد و محراب داشتند و از این طریق با مردم مرتبط بودند، اما وقتی مقداری این کار کمرنگ شد دشمن نفوذ کرد. وقتی عالمی منزلی دو هزار متری در شمال تهران خریداری می‌کند و در بین مردم حاضر نمی‌شود؛ کم‌کم برای مردم این باور جا می‌افتد که حرف‌های دیگران در ارتباط با وی صحیح است؛ تبلیغ مسموم دشمن و عدم حضور روحانیت در متن مردم سبب تأثیر فعالیت‌های سوء دشمن می‌شود و یکی از مظلومیت‌های روحانیت هم آن است که از خود کمتر دفاع می‌کند.

حضور پررنگ روحانیت در دفاع مقدس باید امروز برای مردم تبیین شود؛ اگر با مردم ارتباط برقرار نکنیم، تبلیغات دشمن تأثیر خود را خواهد گذاشت؛ روحانیت هر زمانی که در بین مردم حضور یابد، مردم جان خود را برای حفظ آرمان‌های مقدس فدا می‌کنند؛ مگر نبود که با حرف یک روحانی پنج فرزند خود را برای شهادت در راه خدا به جبهه فرستادند. حجتی بالاتر از این نیست. مردم به حرف امام جامعه اسلامی گوش کردند و در همین جریان فتنه هم افرادی بودند که چشم، دست و پای خود را برای رهبر دادند، این تنها با سخن رهبر عظیم‌الشأن اسلامی که فرمودند دفاع از انقلاب واجب است، رخ داد؛ جوان 18 ساله جانباز شد و همه وجود خود را فدا کرد.

روحانیت باید حضور خود را در بین مردم پررنگ‌تر کند، هرگز در حاشیه نباشد؛ اگر به مجلسی می‌رود، زودتر از دیگران در مجلس حاضر شود، بهتر است امام جماعت نیم ساعت قبل از اذان در مسجد رو به مردم بنشیند و مسایل مبتلابه و شبهات آنان را پاسخ دهد.

متأسفانه رسم شده اذان نماز را که می‌گویند امام جماعت می‌آید و بعد هم بلند می‌شود و سریع می‌رود. اگر روحانیت و ائمه محترم مساجد یک صندوق خصوصی بگذارند و کلید هم دست خودشان باشد و خود صندوق‌ها را باز کنند و حرف دل مردم را بشنوند آن موقع خواهیم دید که چه اندازه تبلیغات مسموم دشمن نابود خواهد شد.

بیش از سه هزار مسجد در تهران داریم و شبی سه هزار ملاقات برگزار می‌شود. استاندار، فرماندار و دهدار می‌خواهد با مردم ملاقات کند تابلو می‌زنند ملاقات عمومی شهردار یا استاندار با مردم، در حالی که شبی سه هزار ملاقات بین مردم و روحانیت انجام می‌شود بعد می‌گویند روحانیت از مردم دور شده است؛ هر شب امام جماعت در مسجد با مردم ملاقات عمومی دارد و باید این نقش پررنگ شود.

حداقل چهل هزار نماز جماعت از سوی روحانیان در شبانه‌روز برپا می‌شود و این نیروی عظیمی است. کدام قشر را می‌شناسید که تا این اندازه با مردم ارتباط داشته باشد؛ کدام وزیر یا رییس جمهور اینقدر نیرو دارد که بخواهد با مردم ارتباط برقرار کند. روحانیت حلقه وصل مردم با مسؤولان است؛ روحانیت سخنگوی مردم است و باید خواسته‌های دینی، شرعی، اقتصادی و سیاسی مردم را بازگو کند. یکی از دلایل ثواب حضور در نماز جمعه هم این است؛ از این‌رو گفته‌اند که اگر کسی سه هفته بگذرد و در نماز جمعه حضور پیدا نکند منافق است و یا اگر کسی در مسیر نماز جمعه کشته شود، شهید است؛ آثار اجتماعی نماز جمعه بسیار بالا است که اینقدر ثواب دارد.

خطیب جمعه حوادث یک هفته جاری را برای مردم بازگو و تحلیل می‌کند و تنها از خوبی‌ها سخن نمی‌گوید، بلکه حوادث و مشکلات را به درستی برای مردم تحلیل و در پایان نتیجه‌گیری می‌کند. ائمه جمعه می‌توانند علت این سخن را که انقلاب اسلامی کاری برای مردم نکرده است را به درستی تبیین کنند؛ با یادآوری وقایع پیش از انقلاب بگویند می‌توانستیم بهتر از این باشیم، هرچند با توجه به تهاجم‌های سنگین سی و سه ساله هم در رتبه‌های قابل قبولی در جهان قرار داریم. برای مردم توضیح دهند که دشمن پس از گذشت سی و سه سال، سی و سه هزار بلای مختلف بر سر انقلاب آمد، اما امروز انقلاب روی پای خود ایستاده است و باید در برابر این نعمت بزرگ سجده شکر به جای آورد.

نعمت‌های خدا را برای مردم یادآوری کنیم؛ نعمت‌های انقلاب، نعمت رهبری، نعمت امنیت، اقتصاد، سیاست و برتری که امروز نسبت به دیگر نقاط جهان داریم را به مردم بگوییم؛ یادآوری کنیم که دیروز هیچ رتبه‌ای در جهان نداشتیم و امروز دارای جایگاه ارزشمندی هستیم.

روحانیت سردمدار حفظ ارزش‌های انقلاب اسلامی است؛ به نظر شما الآن وظیفه روحانیت نسبت به حفظ ارزش‌های انقلاب خطیرتر است یا در دوران دفاع مقدس؟

امروز وظیفه روحانیت از دوران دفاع مقدس‌ها خطیرتر است؛ در دفاع مقدس به خوبی عمل کردیم و امروز باید به خوبی آن را حفظ کنیم؛ حفظ دستاوردهای دفاع مقدس از خود دفاع سخت‌تر است، از این رو امام سجاد‌(ع) فرمودند «نگهداری کار خوب به مراتب سنگین‌تر از انجام کار خوب است.»

انقلاب اسلام به ثمر نشست، ارزش‌ها را آورد و اکنون باید با چنگ و دندان از ارزش‌های آن دفاع کرد و روحانیت سردمدار حفظ ارزش‌های انقلاب اسلامی است؛ هرکس بخواهد در حفظ این ارزش‌ها کوتاهی کند حتی با سکوت خود، این بی‌مبالاتی تهدید بزرگی است که سبب پشیمانی می‌شود. /920/گ401/ع
ارسال نظرات