۱۶ مهر ۱۳۹۱ - ۱۵:۰۵
کد خبر: ۱۴۱۵۳۵

علم بهتر است یا ثروت؟

خبرگزاری رسا ـ در برتری علم نسبت به ثروت شکی نیست اما واقعیات موجود گاه این برتری را کمرنگ می کند.
غير انتفاعي

شاید پیش خود فکر کنید که برای انشاء این موضوع را مطرح کرده‌ام و می‌خواهم این بحث کلیشه‌ای همه زنگهای انشاء را دوباره از قبرستان ادبیات بیرون کشیده و آن را زنده کنم، ولی حقیقت آن است که قصد دارم به شیوه شبکه "پویا" در تحریک حس نوستالوژیک شما به وسیله کارتونهای دهه شصت و پس از سالها شما را با موضوعی مواجه کنم که شاید اکنون و پس از گذارندن عمر و کسب تجربه و البته نگاهی به مراتب واقع بینانه تر از آن دوران نگاهی جدید به آن داشته باشید. اما آیا علم بهتر است یا ثروت؟. برای جواب عجله نکنید و مانند نوجوانی‌تان سینه را سپر نکنید تا بگویید "البته علم" کمی واقع بین باشید و کمی هم به اطرافتان دقت کنید. شاید دیگر مثل گذشته سنگ "علم" را به سینه نزنید. لطفا پیش داوری نکنید و نگارنده را متهم به داشتن تفکرات سرمایه داری و ضد علم نکنید.

 برای جواب به این سؤال باید از دو دریچه به موضوع نگاه کرد. نگاه اول نگاه حقیقت گرای محض است که اگر از این دریچه به موضوع نگاه کنیم البته و صد البته علم به هیچ وجه با چیز دیگر قابل قیاس نیست و در آموزه‌های دینی ما به ارزش علم و عالم تأکید فراوانی شده است. اما اگر نگاهمان به موضوع نگاه واقعیت گرا باشد یعنی به آنچه که در واقع اتفاق می افتد نگاه کنیم به واقعیات تلخی بر می خوریم که به طور کلی با حقیقت در تعارض است.

داستان از زمانی شروع شد که ما طبق معمول خواستیم اجرای قانون را از حساس‌ترین و فراگیرترین قسمت جامعه آغاز کنیم بله درست از جائی شروع شد که خصوص‌سازی که از اصول مترقی اقتصاد به شمار می‌رود را از حوزه آموزش عمومی آغاز کردیم، حوزه‌ای که به نوعی همه خانوادهای ایرانی را مخاطب خود می‌دید.

حدودا اوائل دهه هفتاد بود که مدارسی با عنوان خصوصی یا (غیر) انتفاعی کار  خود را آغاز کرد. مدارسی که در ازای مبالغی هنگفت خدمات ویژه آموزشی به دانش آموزان خود ارائه می‌دهند. خدماتی که حتی در بهترین مدارس  دولتی هم ارائه نمی‌شود. معلمانی که در این مدارس به کار گرفته می‌شوند نوعا از بهترین معلمان هر منطقه هستند و چون حق‌التدریس و مزایا در این مدارس تفاوت فاحشی با مدارس دولتی دارد پس اقبال معلمان به تدریس در این مدارس بیشتر است و البته دغدغه‌هائی را که یک معلم در مدارس دولتی دارد را آنها دیگر ندارند همچون تاخیر در حقوق و مزایا.

تصویر دیگری که از مدارس (غیر) انتفاعی در ذهن متبادر می‌شود خلوتی کلاسهای درس و به تبع آن رسیدگی دقیق معلم به اوضاع درسی تک تک شاگردان است که در محیطهای  آموزشی بسیار اهمیت دارد. مخاطبان این مدارس نوعا از قشر  مرفه یا حداقل قشر متوسط روبه بالای جامعه هستند که می‌توانند از پس هزینه‌های گاه سنگین این مدارس برآیند.

 بی تعارف کیفیت آموزشی این مدارس قابل قیاس با مدارس دولتی نیست درحالی که در مدارس دولتی به دلائلی چون شلوغی بیش از حد کلاس‌های درس و عدم انگیزه کافی در بین کادر آموزشی به دلیل پایین بودن دستمزدها و مزایا، وضعیت آموزش در حد مطلوبی قرار ندارد. شاهد مدعا اینکه در بین اکثر مدیران سطوح عالی و متوسط دولتی و غیر دولتی نیز کمتر کسی را می یابید که فرزندش را روانه مدارس دولتی نماید چه رسد به مردمی که تمکن مالی متوسطی هم داشته باشند و البته همگی توجیه هم دارند: « هیچ چیز مهمتر از آینده فرزندمان  نیست» و فقط به دلیل قاعده ای عقلی که «هیچ عاقلی شاخه‌ای را که رویش نشسته است را نمی‌برد» کمتر کسی از مسؤولین و نمایندگان مجلس از این تبعیض آموزشی فاحش سخن به میان می آورند چون خود از خدمات گیرندگان این سیستم آموزشی هستند.

حال شما خود قضاوت کنید "علم بهتر است یا ثروت؟"/922/ی703/ع

ارسال نظرات