یکی از مصادیق شرک، عدم اعتماد به روزی رسانی خدا است

به گزارش خبرگزاری رسا، پس از سخنان مقام معظم رهبری درباره بررسی سبک زندگی، فعالان عرصه جنگ نرم لبیک گویان به ندای رهبری، سخنان ایشان را سرلوحه کار خود قرار داده و با برگزاری جلسات سخنرانی به توضیح سبک زندگی از دیدگاه اسلام پرداختهاند، متن زیر بخش ششم سخنان حجتالاسلام سید محمد انجوی نژاد در کانون رهپویان وصال شیراز درباره سبک زندگی است.
شرک
پیامبر (ص) شرک در امت خود را به دیدن صحنه حرکت مورچه روی سنگ سیاه از فاصله زیاد تعبیر کردهاند.
انسان ممکن است به شرک خفی دچار شود چرا که اغلب مسلمین زیر بار «شرک جلی» نمیروند، تصمیماتی که در زندگی گرفته میشود با توحید منافات دارد.
انسان گاهی غافل از اینکه همه چیز دست خداست، همه مسیرهای غیر خدایی را امتحان میکند، مثلاً با حقکشی، دزدی، تقلب و دروغ میخواهد اعتبار کسب کند و کارش را پیش ببرد، آنچه در این گناهها جلوه دارد مشرکانه بودن آن است.
یکی از مصادیق شرک عدم اعتماد به روزی رسانی خداست برای مثال بعضی میگویند با این وضع خراب اقتصاد چه کسی میتواند بچه بیاورد و بزرگ کند !؟ این رسماً شرک است.
چه بسیارند پدر و مادرهای روحانی و عارف و متقی و آیت الله، که فرزندشان فاسد شده است و چه بسیار پدر و مادر بی سواد که فرزندانشان علامه و فاضل شدند.
آیه شریف قرآن میفرماید «یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیة مرضیة»، نفرمود ارجعی الی خالقک یا الی الله. فرمود ربّ، مربی خداست، ما به اندازهی وظیفهمان کار میکنیم بقیه با خداست.
شرک یعنی تفکر پدر و مادری که میگویند خدا نمیتواند تربیت کند، خداوند نمیتواند روزی برساند، وظیفه تربیت و روزی رسانی به عهدهی من است!! من تشخیص میدهم که نباید بچه بیاورم یا فقط یک بچه کافی است
همین شرک باعث میشود همین یک فرزند داغی شود بر دل والدین که زندگیشان را تلخ میکند و در شغل، درس، ارتباطات، شهوات و .. هم به همین ترتیب قرآن کریم میفرماید معلول را نفرین نکنید، علت را نفرین کنید که همان شرک شماست.
انجام اعمالی که در مسیر قُرب نباشد یعنی منافات سبک زندگی با توحید، خداوند میفرماید «ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» عبادت در اینجا به معنای ذکر گفتن نیست، به معنای «لیعرفون» و نزدیک شدن است، هدف اصلی خلقت قرب است و هرچه غیر از این باشد شرک است.
بحث فراغت
امیرالمؤمنین در شعری میفرماید :
«در طلب بزرگی از وطنت خارج شو. مسافرت کن زیرا که در مسافرت 5 فایده است :
- فراموشی غصهها
در تفریح غصهها فراموش میشود، غم و غصه از نظر دین ما بزرگترین مانع بین ما و خدا و معلولِ گناه است، غم دنیا انسان را بیچاره میکند.
- بهره اقتصادی
- کسب دانش
علم آموزی و عبرت اندوزی
- ادب آموزی
در سفر انسان ناچار است که روابط اجتماعی و عمومیاش را بالا ببرد، چون با خیلی افرادی برخورد میکند که زبان و فرهنگ او را نمیفهمند.
- همراهی با انسانهای بزرگ.
اگر عبادت در زندگی جایگاه جدی نداشته باشد و عبادت از سر بیکاری و ناچاری باشد تلخیها به زندگی سرازیر میشود.
برنامهی توسل،زیارت ،نماز،صلهرحم، وعظ شنیدن و .. خیلی جدی در زندگی گنجانده شود.
مقام معظم رهبری فرمودند وعظ شنیدن جزء برنامه های روزانهتان باشد؛ حتی اگر در حد چند دقیقه باشد.
امام علی (ع) هر روز به امام حسن مجتبی میفرمود «چیزهایی که امروز در مسجد گفتم، برایم بازگو کن» به خاطر تأثیر شنیدن وعظ.
همان گونه که فراغتی که با بیکاری یکی میشود، تأثیری بر شیرینی و نشاط زندگی ندارد، برنامهی غیر جدی و از سر ناچاری ِ عبادت هم سودی برای شیرین کردن زندگی ندارد.
از نظر اسلام تفریح و فراغت یک برنامهی جدی است،نه آنکه انسان در مواقع بیکاری به آن پناه میبرد.
بی قیدی و رد شدن از خطوط قرمز اخلاقی و عرفی و قانونی نظر اسلام نیست، نظر اسلام بر تفریح هدفمند است، تفریح دلخواه و در وقت لازم و برای رسیدن به اهداف متعالی دنیا و آخرت.
یکی از اهداف فراغت، رفع خستگی برای کار است، از نظر خداوند تبارک و تعالی کار مقدس است، پس هر مقدمه ای برای بهتر کار کردن هم مقدس است، جهاد مرد، تلاش برای معیشت خانوادهاش است، و تفریح مرد برای بهتر کار کردن هم جهاد است، این جزء قسمتهای جدی زندگی است.
برای تعریف تفریح الگوی ثابتی وجود ندارد و مطابق با شأن ترسیم میشود.
1. شأن فرهنگی
در هر فرهنگ یک سری کارها به عنوان تفریح شناخته میشود، این کارها در کشورهای مختلف، در شهر با روستا فرق میکند، حتی در خانوادهها با شئون فرهنگی مختلف، تفریحات فرق میکند.
2. شأن سنی
برای سنین مختلف فرق میکند.
3. شأن خانوادگی
4. شأن اقتصادی
برای مثال شأن اقتصادی فلانی این نیست که با وام برود ترکیه و چند تا ماه پس دادن این هزینه، اضطراب و ناراحتی اعصاب داشته باشد.
بعضی شهر و روستاهای کشورمان با سوئیس و ترکیه تفاوت چندانی بجز در هزینه سفر به آن ندارد، انسان باید بسنجد و عادت کند بر اساس دخل و خرجش تفریح کند.
- شأنهای استثنایی هم وجود دارد.
مثلاً کسی لذت میبرد تفریحش زیارت، روضه و مجلس امام حسین (ع) باشد، مطالعه کردن باشد، حق نداریم به کسی خرده بگیریم.
الگوی تفریحی افراد مختلف الزاماً یکسان نیست./995/پ203/ن