ترجمه 4 فصل به همراه مقدمه از کتاب scripturalist islam

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، پایاننامه «ترجمه 4 فصل به همراه مقدمه از کتابscripturalist islam » پژوهشی از «سیدمهدی طباطبایی» به بررسی و ترجمه کتاب پروفسور رابرت گلیو در رابطه با مکتب اخباری گری اهتمام ورزیده است.
بر اساس این گزارش، در چکیده این پایاننامه میخوانیم:
چکیده:
از جریانهای بسیار مهم و تأثیرگذار در جهان اسلام و عالم تشیع مکتب اخباری گری بود که چهار قرن پیش به وسیله محمدامین استرآبادی وارد دنیای فکر و اندیشه اسلامی شد و تأثیرات شگرفی را در عصر خود به وجود آورد و بیش از صد سال اندیشه غالب بود. این رساله ترجمه کتابscripturalist islam اثر پروفسور رابرت گلیو است که میکوشد به صورت عمیق اندیشههای این مکتب را نشان داده و با بررسیهای خود تصویر صحیحی از آن برای خواننده ارائه دهد.
این کتاب شامل 9 فصل است که هر فصل به بخشهای مختلفی تقسیم میشود و در پایان هر فصل تحلیل و نتیجهگیری از جانب مؤلف ارائه شده است. در پایان این کتاب 3 ضمیمه به همراه کتابنامه و نمایه راه را برای تحقیق و بررسی بیشتر در این زمینه برای محقق هموار میکند.4 فصل ترجمهشده در این رساله عبارتاند از: فصل اول: نزاع اخباری- اصولی و اخباریان نخستین؛ فصل دوم: محمدامین استرآبادی و تشکیل مکتب اخباری؛ فصل سوم: اندیشه فقهی استرآبادی؛ فصل چهارم: اندیشه کلامی و فلسفی استرآبادی.
اسلام و عمل به احکام:
در عصر پیامبر (ص)، اسلام آوردن بسیاری از مردم یا به واسطه شنیدن دستورات متعالی اسلام از خود رسولالله (ص) بود و یا اسلام آنها از روی اجبار اتفاق افتاد همانگونه که در عام الوفود شاهد آن هستیم. در حیات پیامبر (ص) مسلمانان برای انجام تکالیف شرعی و به دست آوردن احکام با مشکلی مواجه نبودند چرا که حضور رسولالله (ص) مانع بروز اختلاف در این زمینه میشد. پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) به دست آوردن احکام برای مسلمانان با اختلافاتی همراه گردید. به دست آوردن احکام در این دوره به دو روش حاصل میشد: اول؛ استفاده از قرآن و دومین راه استفاده از سنت یعنی قول، فعل و تقریر آن حضرت بود. این مسئله پس از آنی اتفاق افتاد که عموم مردم خود را از کسب معارف از طریق اوصیاء به حق پیامبر (ص) که همان اهلبیت (ع) ایشان هستند، محروم کردند.
با گسترش اسلام در سرزمینهای تازه فتحشده، قضایایی روی داد که وضع صحابه را دچار مشکل و اسلام با خطر تهی شدن از ارائه دستورات مواجه گردید. این دوره را که کمتر از صد سال بعد از رحلت پیامبر (ص) بود، عصر صحابه میگویند. اگر چه این روند تا دوره تابعین و تابعان تابعین ادامه داشت اما هر چه از عصر پیامبر (ص) و صحابه دور میشد، مشکل کسب تکلیف و فهم قوانین و استفاده از کتاب و سنت برای جامعه اسلامی بیشتر احساس میشد. در این میان جعل حدیث خطر مهمی بود که عمدتاً از جانب یهودیان و منافقان بیش از پیش کیان اسلام و دستورات الهی را تهدید میکرد. فقط کافی است به این امر اشارهکنیم که؛ علامه امینی در جلد پنجم کتاب الغدیر 122 صفحه را اختصاص به دروغگویان و جاعلان حدیث داده و چهل و دو تن از دروغگویانی را که جعل حدیث نمودهاند را نامبرده و نتیجه میگیرد که آن عده چهارصد و هشتاد هزار و سیصد و بیست و چهار حدیث را جعل کردهاند.
حدیث گرایی و اهل سنت:
در معنای خبر اینگونه گفتهاند که: حدیث از پیامبر (ص) است و خبر از غیر ایشان. بعضی نیز حدیث و خبر را مترادف گرفتهاند و بعضی خبر را اعم از حدیث فرض کردهاند. یکی از میدانهایی که از خبر و اخباری به طور گسترده سخن رانده شده است، فقه و فقاهت است. اندیشه اکتفا به خبر با ورود در این حوزه موجب مشکلات و نارساییهای فراوان و حتی توقف حرکت رو به رشد این علم شد. این اندیشه ابتدا در میان علمای اهل سنت جای خود را باز کرد. اولین شیوه فقهی آنان اتکا به قرآن و سنت نبوی بود و به هیچ روی به عقل و اندیشه اجازه ورود به این میدان را نمیدادند. دیگری شیوه اهل قیاس بود که به راحتی از قرآن و سنت عبور میکرد و سراغ عقل میرفت. گروه اول، روش اهل قیاس را نوعی افراط در رجوع به عقل و نوعی کوتاهی در اخذ حدیث و به عبارت دیگر نوعی سطحینگری در کشف مصالح واقعی تلقی میکردند. آنها میگفتند عقل را نرسد که ساده پنداری کند و به ریشه و روح احکام برسد؛ متقابلاً اهل قیاس، اهل حدیث را به جمود و تحجر متهم میکردند. از میان مذاهب مختلف فقهی اهل سنت، مذهب مالکی و حنبلی به شدت حدیث گرا بودند.
حدیث گرایی و شیعه:
فکر حدیث گرایی نزد شیعه امامیه نیز به شیوه مخصوص خود وجود داشت که از آن به نامهای حدیث گرایی یا نقل گرایی و اخباری تعبیر میشود. شیعه اثنی عشری در آغاز ملتزم به قرآن و حدیث رسولالله (ص) از طریق ائمه (ع) بودهاند؛ چنان که از امام صادق (ع) روایت است: «حَدیثی حَدیث أبی وَ حَدیث أبی حَدیث جَدّی وَ حَدیث جَدّی حَدیث رسول الله وَ حَدیث رَسول الله حدیث الله». به واسطه ارتباط با امام معصوم (ع) شیعیان نیازی به ورود به مباحث اجتهادی و عقلی برای خود احساس نمیکردند لذا به گردآوری حدیث اهتمام ورزیده که نام بسیاری از این مؤلفان در کتب رجال مضبوط و مشخص است. شیعه در اصول و فروع تابع قرآن و احادیث پیامبر (ص) و اهلبیت (ع) بود.
شخصیتی مانند ابن تیمیه هم بر مقام روانی اهلبیت پیامبر (ص) تأکید و از امام باقر و امام صادق (ع) به عنوان دو محدث بزرگ یاد کرده است و آنان را از سلف اهل سنت شمرده است. او تصریح میکند: «اما ائمه اهل البیت الکبار و بالاخص محمدالباقر و جعفر الصادق ...کانوا من رواد مذهب السُّنی» در همان عصر امامان (ع) میتوان از هشام بن حکم 179 ق (که در مباحث الفاظ صاحبنظر است) و یونس بن عبدالرحمن 208 ق (که در مسائل باب تعادل و تراجیح کتابی را تألیف کرد) نام برد که سعی زیادی در ارائه مباحث عقلانی داشتند. هم چنین فضل بن شاذان (260 ق) و ابو سهل اسماعیل نوبختی (311 ق) که در مورد امر و نهی و عام و خاص مطالبی را به رشته تحریر در آوردند، با روشهای عقلانی خود سعی زیادی در گسترش معارف اسلامی و شیعی به گونه عقلی داشتند.
شایانذکر است، پایاننامه «ترجمه 4 فصل به همراه مقدمه از کتابscripturalist islam » پژوهش پایانی «سیدمهدی طباطبایی»، برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد دانشگاه ادیان و مذاهب قم است که در زمستان 1389 دفاع شده است و استاد راهنمای آن «دکتر حمیدرضا شریعتمداری» و استاد مشاور آن «دکتر محمدحسن محمدی مظفر» است. /9193/پ202/ی