۱۴ مهر ۱۳۹۲ - ۱۶:۴۹
کد خبر: ۱۸۶۴۵۳
زنان و تغییر جمعیت؛

بانوی با ایمان ایرانی، شجره پر ثمر

خبرگزاری رسا ـ اسلام، هم‌جنس بازی را ممنوع کرده است و مشکلاتی مانند هم‌جنس‌گرایی را بیماری می‌داند که باید درمان کرد. به ازدواج اهمیت فراوانی می‌دهد و تولید نسل و فرزند پروری را ارج می‌نهد. از طرفی به معدوم کردن بشریت و انسان بسیار حساس است و قتل نفس را گناهی بزرگ می‌داند. همچنین به اقتصاد و تربیت فرد و جامعه حساسیت دارد.
زن و تربيت نسل
الف. نقش زنان در تغییر جمعیت، نقشی کلیدی است؛ نه تنها به دلیل فرآیند بارداری، زایمان و نوزادپروری؛ این نقش به دلیل نگاهی که اسلام به خانواده و محور آن دارد که بانوی خانه است، اهمیت دوچندان دارد. این زن است که کوچک‌ترین نهاد جامعه را می‌سازد و جمع این نهاد‌های خانوادگی است که جامعه را تشکیل‌ می‌دهند.
 
هر تصمیمی که مسئولان کشور یا خانواده(‌مرد و زن) بسته به شرائط طبیعی، اقتصادی و فرهنگی و سیاسی،‌ در باره تغییر جمعیت اتخاذ کنند، متوجه یک کانون است، کانون خانواده‌ که با واحد بانو شناخته و شمرده می‌شود. پس اگر مطالعه، تجربه و افق فکری روشنی میان بانوان کشور وجود داشته باشد، مؤلفه جمعیت در معادلات اجتماعی کشور، به درستی محاسبه و رفتار خواهد کرد.
 
همه ما نیازمند آموزش و بازسازی و نوآوری اندیشه خود در این زمینه هستیم تا با تکیه بر آموزه‌های وحیانی و شرعی، در آغاز، نظر صوابی به خانه و اجتماع داشته و جایگاه درست بانوی مسلمان ایرانی را بشناسیم و سپس وظایف و رسالت‌های بانوان را در برابر مسئله راهبردی جمعیت، دریافته و ترویج کنیم.
 
این روش درست مطالعاتی و فرهنگی است که تغییر جمعیت را از اظهار نظرهای افراطی و تفریطی می‌رهاند و همه چیز را در جای خود قرار می‌دهد.
 
ب. اسلام، هم‌جنس بازی را ممنوع کرده است و مشکلاتی مانند هم‌جنس‌گرایی را بیماری می‌داند که باید درمان کرد. به ازدواج اهمیت فراوانی می‌دهد و تولید نسل و فرزند پروری را ارج می‌نهد. از طرفی به معدوم کردن بشریت و انسان بسیار حساس است و قتل نفس را گناهی بزرگ می‌داند. همچنین به اقتصاد و تربیت فرد و جامعه حساسیت دارد.
 
قرآن کریم به ازدواج، تشویق می‌کند: «مردان و زنان بى‏همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بى‏نیاز مى‏سازد؛ خداوند گشایش‏دهنده و آگاه است!»[1]
 
از این آیه مشخص می شود خدای حکیم، تأمین زندگی کسانی که از روی فقر، تن به ازدواج نمی‌دهند را تضمین کرده است که می فرماید: «و هر کس تقواى الهى پیشه کند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مى‏کند و او را از جایى که گمان ندارد روزى مى‏دهد و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را مى‏کند؛ خداوند فرمان خود را به انجام مى‏رساند و خدا براى هر چیزى اندازه‏اى قرار داده است! ...و هر کس تقواى الهى پیشه کند، خداوند کار را بر او آسان مى‏سازد!»[2]
 
در باره رابطه فقر و تولید مثل نیز، دو احتمال وجود دارد. یک این که خانواده فقیری از ترس فقر بیشتر فرزندی به دنیا نیاورند و دوم این که خانواده‌ای مرفه از ترس کم شدن ثروت، بچه‌دار نشوند. قرآن کریم هر دو دسته را نکوهیده و به دسته اول فرموده است: «... فرزندانتان را از فقر نکشید؛ ما، شما و آنان را روزى مى‏دهیم... و شخصى را که خدا(کشتن او را) حرام کرده است، جز به حق نکشید این(چیزى است که خدا) شما را به آن سفارش کرده، تا شاید شما خردورزى کنید.»[3]
 
به دسته دوم نیز می فرماید: «... فرزندانتان را از ترس فقر، مَکشید ما آنان و شما را روزى مى‏دهیم [چرا] که کشتن آنان گناه بزرگى است!» [4] پس روزی فرزندان به عهده خدا است و به اندازه مقدر است و نباید در مورد فرزندان به چنین محاسبات غلطی تن داد.
 
پیامبر اعظم خدا هم ازدواج را تکمیل دین می‌داند[5] و نکاح و ازدواج را سنت خود اعلام کرده[6] و تشکیل خانواده را روزی‌آور می‌داند.[7] تا جایی که عدم ازدواج به بهانه تنگ دستی را نشانه گمان بد به خدا می‌خواند.[8]
 
پیامبر مکرم خدا می فرماید: «ازدواج کنید تا نسل شما فزونى گیرد که من با فزونى جمعیت شما حتى با فرزندان سقط شده در قیامت به دیگر امت‌ها مباهات مى‏کنم!»[9]
 
پس مشخص می‌شود اسلام نه تنها به امر ازدواج و تولید نسل تأ کید دارد که ربط دادن مسایل مالی و مانع تراشی و بهانه جویی در این مورد را نمی‌پذیرد.
 
 ج. در برنامه‌ریزی خانوادگی و اجتماعی، گزاره دیگری نیز وجود دارد که نمی‌توان در تغییر جمعیت از آن غافل شد. بسیار مهم است که فرزندان ما با تربیتی دینی بار بیایند و جامعه ایمانی تشکیل دهند. قرآن کریم در این زمینه نیز دقیق و ظریف وارد شده و دستورالعمل‎های بسیاری دارد.
 
از نظر اسلام، دو جنبه پرورش جسمی و روحی مورد توجه است و در هر زمینه دستورات جداگانه‌ای وارد شده است.
 
در کتاب وحی، پرورش جسمانی و بدنی از ریشه(ربو) گرفته شده و به معنای بزرگ کردن کودک است. می‌فرماید: «و بال‌هاى تواضع خویش را از محبّت و لطف، در برابر آنان فرود آر و بگو: پروردگارا همان‏گونه که آنها مرا در کوچکى تربیت کردند، مشمول رحمت‌شان قرار ده»[10] این آیه به پرورش جسمانی توجه دارد و در جای خود درخور ستایش است؛ اما نگاه آسمانی، که خدا را پروردگار جهانیان «رب العالمین» می‌شناسد، تربیت انسان را بیش از این می‌داند و اصطلاح تربیت را از ریشه(ربب) گرفته که در خود معنای مالکیت و صاحبیت نیز دارد. در سامانه تربیت و هدایت دینی، پرورش فرزند مؤمن و نیکو یک ارزش به شمار می رود و نمی‌توان چنین گزاره‌ای را در کنترل جمعیت، از نظر دور داشت.
 
پیامبر اکرم می‌فرماید: «فرزند صالح از نشانه‏هاى سعادت انسان است»[11] و «فرزند براى پدر همانند گلى است از جانب خدا که او را مى‏بوید»[12] و «فرزند صالح بوی خوشی است از بهشت»[13] و « فرزند صالح از خوشبختی مرد است»[14] و نیز از امام صادق علیه السلام روایت است که فرمود: «میراث خدا از بنده مومنش فرزند صالحی است که برایش طلب آمرزش کند»[15] و «فرزند صالح، میراث خدا است پس از مرگ مؤمن».[16]
 
پس تربیت نسلی ایمانی و با فرهنگ،‌ بسیار مهم است و باز نقش تربیتی مادر در این زمینه، حساس و اصلی است. این جا است که در تغییر جمعیت باید به ظرفیت‌های تربیتی و فرهنگی توجه داشته و افزایش و کاهش جمعیت را بر این اساس، برنامه ریزی کرد؛ چرا که هم کاهش و هم افزایش بی‌رویه، ممکن است اثر منفی در تربیت فرزندان داشته باشد.
 
د. اما به راستی با این همه تشویق و ترغیب نسبت به امر مقدس ازدواج، تشکیل خانواده و فرزند پروری، آیا اسلام نسبت به آسایش خانواده و مدیریت آن نظری ندارد؟ پاسخ این پرسش در حدیث‌هایی است که به عایله کم‌تر(و نه لزوما فرزند کم‌تر) اشاره دارند. امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌فرماید: «اندک عیالى یکى از دو(یک دوم) توانگرى بود».[17]
 
اما به نظر می‌رسد این دست روایات اولا درباره ولد و فرزند صراحت ندارند؛ گرچه از آثار عیال کم، فرزند کم هم می‌تواند باشد. ثانیا با نظر به دوران صدور چنین روایاتی که چند همسری و کنیزداری رایج بوده، این احتمال وجود دارد که مراد از عایله کم‌تر، خانواده کم جمعیت‌تر باشد و نه زاد و ولد کم‌تر. ثالثا با کنار هم گذاشتن روایات پیشین و این روایت می‌شود گفت دسته اول در مقام هدایت اجتماعی است که به ازدواج و فرزند پروری و تربیت فرزند تشویق می‌کند و دسته دوم در مقام هدایت و توصیه فردی است که خانواده معتدل و معمول را بهتر و آسان‌تر از خانواده پر عایله بر می‌شمارد؛ چرا که از نظر اسلام، حقوق خانواده از جایگاه مهمی برخوردار است و کوتاهی در این حقوق، نکوهش شده است.[18]
 
ه‍. مسئله جمعیت در همه عصرها یک مسئله راهبردی است و نمی‌توان بی‌مطالعه نسبت به آن اظهار نظر و جامعه را به مخاطره انداخت.
 
گفتمان اروپایی که به بهانه‌های زیبا اما مخرب، نهاد خانواده را مورد هدف قرار داده و بنیان آن را سست و بی‌ارزش کرد چه حاصلی داشته است؟ کاهش جمعیت، بی‌بند و باری به بهانه آزادی جنسی، خانواده‌های موقت بی‌ازدواج، تولید کودکان بی‌شمار نامشروع و بی‌خانواده و بی هویت‌، به رسمیت نشناختن هویت انسانی زن و بی‌قیدی زن برای کام‌جویی مردان، پیدایش جنبش اعتراضی فمنیستی که خود سم مهلک دیگری برای جامعه بشری است، به رسمیت شناختن ازدواج هم جنس بازان و پیامدهای دیگری که انحطاط بشر مدرن و ضد انسان را نوید داد.
 
بر خلاف روزگاری که نژاد آریایی در آلمان برای تسلط بر جهان در پی گسترش بود، هم‌چنان که روزگاری دورتر، نژاد آنگلو ساکسون با مهاجرت به سایر نقاط دنیا و زاد و ولد، کشورهایی چون کانادا، آمریکا و استرالیای امروزی را پایه گذاری کردند، اما اروپای امروز با کاهش نسل اروپایی و افزایش نسل مهاجری روبرو است.
 
مسلمانان نیز از این روش برای انتقال و گسترش اسلام بهره جسته‌اند. بازرگانان مسلمان ایرانی در هند و چین، تاریخ و مذهب و زبان فارسی و اسلامی را به یادگار گذاشته‌اند و آشنایی 40 میلیون مسلمان چینی با کلمات و واژه‌های اصیل فارسی و کاربست این لغات، مؤید این مدعا است.
 
هم‌چنین خانواده‌های مسلمان از دوره عثمانی در بالکان، به ویژه بوسنی و هرزه گوین، هنوز زندگی می‌کنند. تمدن 800 ساله مسلمانان در اسپانیا و تمدن 250ساله آنها در سیسیل، باعث شده اسلام بخشی از تاریخ اروپا به شمار آید.
 
ز. اکنون باید پرسید در کشوری که سرشار از منابع طبیعی، فرصت‌های فرهنگی و اجتماعی، پیشینه‌ای تاریخی و تمدنی دیرپا‌، آیینی آسمانی و نجات بخش، مذهبی با آموزه‌های حیات‌بخش و آرمان‌های جهانی و نسلی پر استعداد و قهرمان دارد، چه عاملی باعث شد که مدتی شعار کاهش نسل در آن ترویج شود؟
 
به نظر می رسد در دوره‌ای که باید با تلاش مضاعف، خرابی‌های جنگ بازسازی می‌شد و رفاه عمومی با عدالت و توسعه متوازن، تأمین می‌گشت، بی‌عرضه‌گی و واداده‌گی به مبانی پوچ غربی‌، جمعیت ایرانی را یک تهدید یافت و تلاش همه جانبه‌ای برای پاک کردن صورت مسئله به خرج داد. توجیهات شگفتی هم برای کم فرزندی مطرح شد! به راستی چه کسی ثابت کرده که تک‌فرزندها بهتر از دیگران رشد می‌کنند و مسؤلیت پذیرترند؟! چه کسی پژوهش کرده و دریافته است که چند برادر یا چند خواهر امکان رشد کم‌تری دارند؟ از کجا معلوم که این داده‌های فرضی بر عکس نباشد؟ شاید تک‌فرزندها به دلیل مخاطرات بیشتر و کمبود عاطفه و رابطه، ضعیف‌تر بار بیایند؛ اما فرزندان بیش‌تر، به دلیل ارتباطات گسترده‌تر و همکاری اجتماعی کوچک، انسان‎های توانمند‌تری نباشند؟ تک فرزندها به جز پیامدهای عاطفی، طبقه‌ای به عنوان دایی و خاله و عمه و عمو هم نخواهند داشت که ضعف‌های اجتماعی، روانی و اخلاقی بی‌شماری در پی خواهد داشت. از سویی، بالا رفتن سن ازدواج، در عمل باعث شده فرصت بارداری نیز کم شده و زنان در سنین بالا مادر شوند که این خود آسیبی جداگانه است.
 
ح. یک نکته ظریف در سوره کوثر قرآن کریم هست که به زخم زبان دشمنان در باره تداوم نسل پیامبر(ص) اشاره کرده است: «ما به تو کوثر عطا کردیم! پس براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى کن! دشمن تو قطعاً بریده‏نسل و بى‏عقب است!» از همین سوره می‌توان به اهمیت نسل پی‌برد و افزایش سلاله سادات را اعجاز دیگر حضرت مصطفی‌ صلی الله علیه و آله برشمرد. این است که باید بی‌هیچ افراط و تفریطی با مطالعه و پژوهش منابع غنی اسلامی، به این نتیجه رسید که اسلام، مشوق ازدواج و تولید مثل است، مشکلات مالی را مانعی برای آن نمی‌داند، نسبت به تربیت جسمانی و روحانی نیز توجه کرده و توسعه کیفی و کمی جامعه ایمانی را مدنظر دارد.
 
این همه آن‌گاه شدنی و کارآمد است که نقش بانوان را در خانه و جامعه، درست بشناسیم.
 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] سوره نورآیه 32
[2] سوره طلاق آیه 2تا4
[3] سوره انعام آیه 151
[4] سوره اسراء آیه 20و21
[5] جامع الأخبار101 الفصل الثامن و الخمسون فی التزویج/ تاج الدین شعیری/ قرن 6/ یک جلد / انتشارات رضی/ نسخه نرم افزاری نور
[6] بحارالأنوار ج :100ص :22/ علامه مجلسی / قرن 12/ 42 جلد/ انتشارات اسلامیه/ نسخه نرم افزاری نور
[7] من لا یحضره الفقیه، ج‏: 3 ص: 383/ شیخ صدوق/ قرن 4/ 4 جلد/ انتشارات جامعه مدرسین/ نسخه نرم افزاری نور
[8] من لا یحضره الفقیه، ج: 3 ص: 385/ شیخ صدوق/ قرن 4/ 4 جلد/ انتشارات جامعه مدرسین/ نسخه نرم افزاری نور
[9] جامع الأخبار، ص: 101الفصل الثامن و الخمسون فی التزویج / تاج الدین شعیری/ قرن 6/ یک جلد / انتشارات رضی/ نسخه نرم افزاری نور
[10] سوره اسراء آیه 24
[11] عدة الداعی و نجاح الساعی، ص:86/ ابن فهد حلی/ قرن9/ یک جلد/ انتشارات دارالکتب اسلامی/ نسخه نرم افزاری نور
[12] الکافی ج: 6 ص: 2 الجزء السادس/ شیخ کلینی/ قرن4/ 5جلد/ انتشارات اسلامیه/ نسخه نرم افزاری نور
[13] من لا یحضره الفقیه، ج3ص:481 بَابُ فَضْلِ الْأَوْلَاد/ شیخ صدوق/ قرن 4/ 4 جلد/ انتشارات جامعه مدرسین/ نسخه نرم افزاری نور
[14] بحار الأنوار ج‏73، ص:154/ علامه مجلسی / قرن 12/ 42 جلد/ انتشارات اسلامیه/ نسخه نرم افزاری نور
[15] من لا یحضره الفقیه، ج: 3 ص: 481/ شیخ صدوق/ قرن 4/ 4 جلد/ انتشارات جامعه مدرسین/ نسخه نرم افزاری نور
[16] مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص: 280/ فضل بن حسن حفید شیخ طبرسی/ قرن7/ یک جلد/ انتشارات حیدریه/ نسخه نرم افزاری نور
[17] الخصال، ج:2 ص 620/ شیخ صدوق/ قرن4/ 2جلد/ انتشارات جامعه مدرسین/ نسخه نرم افزاری نور
[18] بحار الأنوار ج:75 ص: 206 علامه مجلسی / قرن 12/ 42 جلد/ انتشارات اسلامیه/ نسخه نرم افزاری نور
 
701/ر

حامد عبداللهی

ارسال نظرات