امام خمینی نظرشان این بود که ولایتفقیه فوق فقه است
به گزارش خبرگزاری رسا، حجت الاسلام دکتر یحیی کبیر دانش آموخته حوزه و دانشگاه و از شاگردان علامه شهید مرتضی مطهری است. او مدرک دکترای خود را از دانشگاه تهران و در رشته فلسفه اخذ کرده است. متولد 1333 و در حال حاضر در دانشگاه تهران مشغول تدریس است. از جمله آثار حجت الاسلام کبیر می توان به کتاب های مبانی عرفان، عارفان الهی و عرفان برتر، عرفان و معرفت قدسی، فلسفۀ وحی و ... اشاره کرد.
گفتگوی زیر بخش اول سلسله جلسات رسای اندیشه با این استاد حوزه و دانشگاه است.
آقای دکتر به نظر شما نقش اسلام و مسلمانان در شکلگیری تمدن غرب چیست؟
مشرق زمین در شکلگیری علم و تمدنِ غرب، نقش بسیار پر رنگی دارد. بسیاری از پروفسورهای ناسا ایرانی هستند، شرقی هستند، شما اسمها را ببینید، منتها به نام آمریکا تمام میشود.
هانری کربن در دهۀ چهل با خانواده اش به ایران سفر کردند. او به علامه طباطبایی وعدة وزارت فلسفه و کرسیِ انسانشناسی و بسیاری امکانات دیگر داد. علامه طباطبایی با لهجة ترکی به ایشان گفت: شما تشریف بیاورد قُم، من خدمت شما هستم. خیلیها هم از ایران رفتند و برگشتند و پشیمان هستند. به من اصرار کردند چرا نمیآیی؟ گفتم کجا بیایم، اگر آنها ولایت فقیه ما را یاد بگیرند، پدر ما را در میآوردند، این قدر عجیب هستند. آنها دیدند بزرگی پیدا شده است به نام امام خمینی و طرحی دارد به نام ولایت فقیه.
یکی دو نفر از دوستان ما الان در دانشگاه قم هستند. اینها دو سه جلسه درس خارج مرا (به غرب) بردند و از دانشگاه آکسفورد که الان همه برایش له له میزنند، به آنها دکترای جامعهشناسی دادند، فقط برای شنیدن اینکه تئوری ولایتفقیه چیست و امام چه میخواهد. این دوستان ما می گفتند که (برای این تئوری و شرح و توضیحش) خیلی برای ما خرج کردند. قسم میخورند که برای اینکه بگوییم امام چه میخواهد آن قدر به ما احترام گذاشتند و همة آن حرفها را ضبط کردند.
نظر فلاسفه و عالمان اسلامی دربارۀ گوهر و صدف دین چیست؟
در دین بحثی داریم به نام گوهر دین و صدف دین. شهید مطهری میگوید گوهر دین جهانبینی است و صدف دین ایدئولوژی است. ذات دین جهانبینی است. اولین اثر سیستماتیک ایشان هم مقدمهای بر جهانبینی توحیدی است. سال 57 که اوضاع به هم ریخت و انقلاب شد، بسیاری از این حرفها در کتابهای ایشان حذف شد؛ مثل کتاب نظام اقتصاد اسلام که دو بار این کتاب خمیر شد. به شورای نگهبان فشار آوردند که این کتاب پدر ما را درمیآورد. به امام فشار آوردند. امام دستور داد که کتاب را خمیر کردند؛ چون حرفهای آن کتابها جدید بود، اجتهاد نویی بود و امام تشخیص داد که این حرفها زود است و جامعة حوزوی آماده نیست که این تحول پیش برود.
امام در به فعلیت رسیدن احکام اجتماعی اسلام چه نقش داشت؟
هزار سال است که احکام اجتماعی اسلام مخفی مانده است، امام خمینی آمد و اینها را مطرح کرد. بعضی از این بزرگان ما هم گناه نداشتند آنها متوجه نمیشدند که امام چه میگوید. زمان امام علی هم مردم نمیفهمیدند علی چه میگوید. امام خمینی به این صورت دنیا را تکان داد. توضیح المسایلِ صرف، برای فرد است و مردم را تکان نمیدهد.
آیتالله اردبیلی زمانی که رییس دیوان عالی بود میگفت: امام در جماران نشسته بود، ما به همراه بزرگانی چون آقای خامنهای و هاشمی و دیگران رفتیم دیدیم امام خیلی در فکر است و حرف نمیزند. درست وقتی بود که امام فتوا به حلیت مشروط شطرنج داد. آقای قدیری فریادش در آمده بود. امام گفت اگر تبدیل به ورزش شده است اشکال ندارد. امام فرمود: اگر من زنده باشم، باید این بند و بیلهایی که به اسلام ناب محمدی وصل شده است بر دارم. امام در نامة خصوصی به آقای قدیری نوشت: کمی از لاک خودت در بیا! متوجه باش!
آقای حسنزادة آملی میگوید قبل از انقلاب خدمت آقای رفیعی قزوینی می رفتیم و تک تک درس میخواندیم. حاج آقا روح الله از اتاقی بیرون آمد، دیدم استاد مبهوت مبهوت است. به استاد عرض کردیم چه شده است؟ گفت: اوه اوه اوه! این دیگر چه اعجوبهای است! این کیست!
جهان بینی در نظام اندیشۀ اسلامی چه جایگاهی دارد؟
جهانبینی گوهر و ذات دین است. جهانبینی یعنی نحوة نگرش انسان به هستی است. از این جهت شهید مطهری، روی جهانبینی توحیدی دست گذاشت. تازه این مقدمه است. جهانبینی ما قرآنی و توحیدمدار استشهید مطهری میگوید گوهر دین جهانبینی است و صدف دین ایدئولوژی است. ذات دین جهانبینی است.. تعبیر ایشان این بود که در حوزهای که پایه و اساس جهانبینیاش خراب است، فقها درس فقه میخوانند. باید توجه کرد که درس فقه، بُعد عملی است. قبل از آن باید بحث اساسیِ جهانبینی را طرح کنیم.
جهان بینی مربوط به نوع نگاه و زاویه دید است؟
بگذارید مثالی بزنم. وقتی منافقین گیر افتادند. به امام خمینی گفتند: یک سگ، خانة تیمیِ منافقین را لو داده است. امام فرمود: این سگ جُندالله است. ایشان به سگ میگفت: جندالله؛ مانند سگ اصحاب کهف. اینطور نگاه کنید. اینها آیت خدا هستند، آیت هم برای کسی است که قلب دارد: کان له قلبا، قران برای کسی ذکر است که قلب دارد. اگر کسی اهل قلب نباشد با شق القمر پیغمبر خاتم هم ابوجهل میماند. یهودیِ اهل قلب، بازمیگردد اما قریشی ای که اهل قلب نباشد بازنمیگردد. وقتی قلب درست بشود بقیه چیزها درست میشود. قلب محل تصدیق است. کسی که اهل دنیا باشد و حب دنیا داشته باشد قلبش این مفاهیم را درک نمیکند.
یک روز آقای همایون همتی همراه یکی از اساتید غربی آمد و گفت این استاد 20 سال در دانشگاه آتن درس ارسطوشناسی میداده است و از طریق مستشرقین حرف امام را شنیده و به آراء امام رسیده است و میخواهد خدمت آقای حسنزاده و جوادی آملی برسد. رفتیم و ایشان به آقای حسنزاده عرض کرد: چرا مثل امام (که ساختار ولایت فقیه را عرضه کرد) یک دستگاه عرفانی شیعی درست نمیکنید؟ آقای حسن زاده گفت: امام هفت شهر عشق را گشته است و ما هنوز اندر خمِ یک کوچه هستیم. هنگام عصر خدمت آقای جوادی رسیدیم. آقای جوادی از شدت سردرد، سه قرص میگیرن خورده بود. اصرار کردیم و کمی نشستیم درباره امام صحبت کردیم. وقتی جلسه تمام شد و میهمانان رفتند، آقای جوادی گفت: آقای کبیر سردردم از بین رفت.
نظام جمهوری اسلامی یک نظام اعتقادی است و صرفاً نظام اقتصادی نیست. اقتصاد مهم است ولی محرک و زیربنا نیست. همه اینها باید درست شود ولی اینها اهم نیست. انقلاب بزرگ بود؟ چرا در جامعه ما جا نیفتاده است. چرا جا نیفتاده است که چرا امام خمینی ولایت فقیه را استمرار ولایت انبیاء و اولیای معصوم میداند. زمان امام، آقای خامنهای در نماز جمعه تهران گفت: ولایتفقیه در فقه ما مطرح شده است. امام این را شنید گفت: نه دید من از این بالاتر است و آقای خامنهای آن خطبه را اصلاح کرد. دید امام این بود که ولایتفقیه، فوق فقه است. آقا خامنهای میگوید من از آنجا متوجه شدم که امام چه دید بلندی دارد. ولایت فقیه ادامه نبوت و امامت است نه ادامه فقاهت./916/د102/ع