۰۵ مهر ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۵
کد خبر: ۲۲۲۷۸۷
محسن رضایی:

نامه‌ام برای پایان جنگ به خاطر اعتمادی بود که به هاشمی داشتم

خبرگزاری رسا ـ فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس در تشریح جزییات نامه خود به امام(ره) در دوران جنگ، گفت: آقای هاشمی به ما گفت امام(ره)فرمودند همه نیازهای خود را برای پایان دادن به جنگ بنویسید و ما هم به او اعتماد کردیم.
محسن رضايي  محسن رضايي

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام شب گذشته در برنامه زنده تلوزیونی سطرهای ناخوانده که از شبکه اول سیما پخش شد، با بیان این که جا دارد رشته های تحصیلی در مورد دفاع مقدس تدوین شوند، اظهار داشت: البته یک درس اختیاری گذاشته اند اما این کافی نیست.

وی افزود: دفاع مقدس سنگ بنایی بود که معرفت و فرهنگ سیاسی ما را شکل داده است و باید از حاشیه به متن زندگی بیاید؛ جنگ 8 سال از دوران رهبری 10 ساله  امام(ره)را به خود اختصاص داده است و بنابراین از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اعتراضاتی که برخی از مباحث جلسه گذشته شده بود، گفت: بنده برای حقیت یابی اسم برخی فتنه گران را آوردم؛ نسبت به پشتیبانی جنگ باید از برخی مسؤولان آن موقع سؤالات جدی پرسید، حتی اگر صدام زنده بود به شما می گفتم برخی پرسش ها را از او بپرسید.

رضایی خاطرنشان کرد: یک سرهنگ عراقی می گفت وقتی اعلام شد که امام(ره)قطعنامه 598 را پذیرفت برخی دو دستی به سر خود کوبیدند؛ او می گوید ایران با این کار تمام برنامه های ما را از بین برد.

وی در پاسخ به شبهاتی که در مورد مجمع عقلا وجود دارد، گفت: من دنبال این هستم که تا می توانم به دولت آقای روحانی کمک کنم؛ رقابت های انتخاباتی تمام شده و ما باید برای رفع مشکلات کشور دست به دست هم دهیم؛ من اصول گراها و اصلاح طلب ها را رقیب خود نمی دانم به همین دلیل در مناظرات نیز با آنها در کمال آرامش صحبت می کردم.

این فرمانده سال های دفاع مقدس ابراز داشت: من حرفی در مورد مجمع عقلا نداشتم، مشکل ما اخبار این آقایان بود که به جبهه ها رسید؛ از طرفی انتخاب عنوان«عقلا»زننده بود یعنی کسانی که در صحنه جنگ هستند عقل ندارند؛ اثر این صحبت ها را بین رزمندگان خطرناک می دیدم و احساس کردم روحیه آنها تضعیف می شود بنابراین نامه ای به امام(ره)نوشتم و ایشان از احمد آقا خواستند تا این جلسات تعطیل شود.

رضایی با بیان این که برای من  مهم نبود در آن مجمع چه می گویند، گفت: برگزاری این جلسات به رزمندگان القا می کرد که عده ای هستند که می خواهند تصمیماتی بگیرند که با اهداف شما منافات دارد؛ از نظر من اشکالی نداشت که آنها حتی راجع به صلح صحبت کنند اما به شکلی که اثر مثبت داشته باشد.

وی افزود: نمایندگان مرتب می آمدند جبهه و در مورد مسائل مختلف با ما بحث می کردند اما هیچ گاه از فرماندهی سپاه و ارتش به مجلس دعوت نشد که بگویند ما حرف ها و ابهامی داریم؛ ابهاماتی که در مورد عملکرد این مجمع وجود داشت و تأثیری که بر فرماندهان می گذاشت باعث شد آن نامه را بنویسم.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: سمن کاملا نسبت به مسائل سیاسی حساس بودم چون اثرش را در صحنه نبرد احساس می کردم؛ مگر بحث های سیاسی که ارتباطی با جنگ نداشته باشد که در آنها دخالت نمی کردیم.

پیش از ورود مک فارلین به ایران از طریق برادرزاده آقای هاشمی با آنها ارتباط برقرار کردم

رضایی در تشریح ماجرای مک فارلین ابراز داشت: پیش از این که آنها به ایران بیاید از این قضیه اطلاع پیدا کردم؛ برادر زاده آقای هاشمی به من گفت اینها به خاطر دادن قطعات یدکی می آیند من گفتم به آنها بگویید ما توپ 155 میلی متری نیاز داریم؛ می دانستم اگر آمریکا تغییر راهبردی در مورد ایران داده باشد این سلاح را به ما می دهند و اگر ندهند معلوم می شود قضیه سرکاری است؛ این تست کمک می کرد که بفهمیم پشت صحنه دشمن چقدر خراب شده که می خواهند با مذاکره کار را پیش ببرند.

در قضیه مک فارلین از دفتر آقای منتظری خط می گرفتند

وی ادامه داد: مک فارلین با یک انجیل و کیک به ایران آمد و می خواست با یک شکلات مسأله را تمام کند؛ ابتدا محسن کنگرلو و نخست وزیر این مسأله دنبال می کردند و بعد برادر زاده آقای هاشمی آن را پیگیری کرد؛ روزنامه ای در لبنان اعلام کرد که از طرف دفتر آقای منتظری به آنها خط داده شده بود؛ اسرائیل از یک طرف وارد این قضیه شد و داخلی ها هم از طرف دیگر به همین دلیل امام(ره)دست رد به سینه آنها زد.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: وقتی جنگ شروع شد بنی صدر تقریبا همه اختیارات معادل صدام را داشت و در بهترین شرایط اداره جنگ بود که نتوانست از این موقعیت استفاده کند و در اسفند ماه عزل شد؛ پیش از عملیات ثامن الائمه ابتدا من فرمانده سپاه شدم و پس از آن صیاد فرمانده ارتش و سپس رهبر معظم انقلاب رییس جمهور شد؛ همه پیروزی ها در سال دوم شکل گرفت و تغییر مدیریت جنگ داشت اثر خود را نشان می داد و ما موقعیت خوبی پیدا کردیم.

این فرمانده دفاع مقدس یادآور شد: ما ظرف مدت 10 ماه اغلب سرزمین های کشور را آزاد کردیم؛ دو سه ماه قبل عزل سبنی صدر امام(ره)او را تهدید کرد که اگر عملیات نکنید من فرماندهی جنگ را شخصا به عهده می گیرم؛ تا پایان عملیات رمضان من و شهید صیاد مستقیما زیر نظر امام(ره)جنگ را پیش می بردیم، این گونه نبود امام(ره)یک گوشه بنشیند و کاری نکند.

رضایی با اشاره به تغییر روند فرماندهی بعد از عملیات رمضان گفت: با شکستی که داشتیم احساس کردیم کار با من و شهید صیاد پیش نمی رود؛ رفتم خدمت امام(ره)گفتم باید یک نفر را بالاسر ما بگذارید تا هماهنگی ارتش و سپاه بیشتر شود و برای این کار مقام معظم رهبری را پیشنهاد کردم، امام(ره)دست مرا گرفت و گفت با کسی این مسأله را مطرح نکنید، چنین چیزی در ذهن من بود.

امام تلاش کرد تا مقام معظم رهبری در جبهه آسیب نبیند

وی با بیان این که امام(ره)حکم تمشیت امور سپاه و ارتش را برای رهبر معظم انقلاب صادر کرد، ابراز داشت: اگر حکم فرماندهی صادر می شد ایشان باید در جبهه حضور پیدا می کرد؛ امام(ره)گفت من نگرانم از این که ایشان آسیب ببیند و دشمن بگوید نفر دوم ایران را زدیم.

دبیر مجممع تشخیص مصلحت نظام گفت: در سال دوم جنگ من و شهید صیاد فرماندهی مشترک داشتیم و در سال سوم یک نفر هم بالاسر این فرماندهی مشترک آمده بود؛ بعد از آمدن آقای هاشمی این گونه شد که مسائل ستادی، هماهنگی های کلان، سیاست خارجی و مذاکرات را رهبر معظم انقلاب پیگیری می کرد و هاشمی قسمت عملیاتی را در صحنه پیگیری می کرد در اصل در سال چهارم جنگ ما دو فرمانده داشتیم.

رضایی با بیان این که هاشمی فرماندهی عملیات بدر را به من دادند، گفت: قرار شد شهید صیاد از من تبعیت کند اما این مسأله را به کسی نگوییم؛ بعد از بدر فرمول عوض شد هماهنگی ها به عهده آقای هاشمی گذاشته شد؛ عملیات قادر را صیاد طراحی کرد که عملی نشد.

وی بیان داشت: از عملیات فاو به این طرف ارتش و سپاه از فرماندهی مشترک جدا شدند و در قرارگاه خاتم دو فرماندهی مستقل شدی؛ من با نیروهای خود و صیاد هم با نیروهای خودش عمل می کرد؛ ما به فاو حمله کردیم و شهید صیاد از شلمچه و قرار بود اگر در فاو موفق نشدیم برویم به صیاد بپیوندیم به سوی بصره حمله ور شویم.

آمریکا و شوروی در جنگ تحمیلی برای اولین بار علیه ما باهم متحد شدند

فرمانده دوران دفاع مقدس با بیان این که جنگ ایران و عراق اولین جنگ قرن بیست و دومی بود که دو ابر قدرتی که همیشه روبروی هم بودند کنارهم قرار گرفتند، گفت: آنها با یکدیگر تبانی کرده بودند؛ امام(ره)فرمود دست آمریکا از آستین شوروی بیرون آمد؛ فرانسه و انگلیس هم کنار آنها بودند مانند مذاکره فعلی که ما یک طرف و 1+5 طرف دیگر است.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به این که ما چه داشتیم که وارد جنگ شدیم و پس از آن دستاورد ما چه بود؟ اظهار داشت: وقتی سپاه را تحویل گرفتم کل تعداد نیروهای سپاه و بسیج کمتر از سی هزار نفر بود اما پس از جنگ هشتصد هزار نفر نیرو تحویل دادم، هیچ عدواتی تحویل نگرفتم؛ در مقابل ارتش عراق از 12 لشکر به 50 لشکر افزایش یافت زیرا امکانات جنگی دشمن پشت سر آنها بود اما ما هیچ نداشتیم و تمام ارتباط های ما قطع بود.

رضایی گفت: وقتی از صحنه جنگ بیرون آمدیم ارتش قوی و سپاه قدرتمندی دارشتیم، دستاوردهای جنگ تا امروز امنیت ما را تأمین کرده است؛ همان گونه که فرهنگ جهاد از دل انقلاب بیرون آمد در جنگ توانستیم فرهنگ مقاومت را در کشور تولید کردیم؛ اقتدار از دست رفته ایران که اولین بار بعد از 300 سال ایران توانست در حمله ای که به او شد همه مناطق اشغالی را پس بگیرد و هیچ نقطه ای از ایران جدا نشد.

وی افزود: اسرائیل اگر امروز بخواهد روی باند سمت ایران پرواز کند نگران است که  او را بزنیم؛ دو جنگ اسرائیل و یک جنگ آمریکا علیه ایران طراحی کرده بودند اما چون ایران به قدرت بازدارندگی رسیده است آنها منصرف شدند.

نامه ای که برای امام نوشتم برای پایان جنگ نبود بلکه امکانات مورد نیاز برای سقوط صدام و جنگ با آمریکا بود

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام به جزئیاتی از نامه جنجالی خود به امام(ره)پرداخت و گفت: تا امروز هیچ گاه این نامه را جایی منتشر نکردم؛ آقای هاشمی نیمه خرداد جانشین فرمانده کل قوا شدند، ما دوست داشتیم یکی از مسؤولان محکم بیاید پای کار جنگ و امکانات را هم با خود بیاورد؛ بعد از مدتی مقام معظم رهبری از امام(ره)تقاضا کردند یک نفر تصمیم گیرنده و فرمانده جنگ باشد و پیشنهاد کردند آقای هاشمی باشد.

رضایی افزود: آقای هاشمی به امام(ره)گفتند حالا که من مسؤولیت را قبول کردم می گویم که دو راه داریم یا باید صلح کنیم و یا بجنگیم؛ امام(ره)فرمود بجنگید، آقای هاشمی گفت برای ادامه جنگ بوجه کافی برای تأمین نیازهای فرماندهان را نداریم، امام(ره) فرمود از مردم مالیات بگیرید و خواسته های فرماندهان را تأمین کنید؛ آقای هاشمی گفت نیرو نداریم، امام(ره)فرمود دستور جهاد می دهم؛ آقای هاشمی گفت ارز نداریم تا امکانات را وارد کنیم امام(ره)فرمود فکری برای این قضیه کنید.

هاشمی به ما گفت امام(ره)فرموده شما امکانات مورد نیاز و برنامه خود برای پایان جنگ را بنویسید و ما به او اعتماد کردیم

وی ادامه داد: پس از این ماجرا آقای هاشمی مطمئن شد که امام(ره)برای ادامه جنگ قصد جدی دارد؛ ایشان در جلسه ای به ما گفت امام(ره)از من خواسته است شما چیزهایی که لازم دارید را بنویسید تا برای تهیه آنها را به دولت بدهم و برنامه خود را برای پایان دادن به جنگ بگویید؛ ما چون ایشان از امام نقل قول کرد اعتماد کردیم و نشستیم و برآورد کردیم.

فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس گفت: نامه من خطاب به امام(ره)نیست بلکه برای آقای هاشمی نوشتم و در تاریخ 2/4/64 این نامه امضا و تحویل ایشان دادم؛ 25 روز بعد از آن قطعنامه پذیرفته شد؛ حتی عملیات مرصاد در این پیش بینی شده و نشان می دهد فرماندهان جنگ در برآورد حوادث آینده چقدر موفق بودند.

رضایی تصریح کرد: آقای هاشمی دوبار با من تماس گرفتند که چرا در نوشتن نامه تأخیر شده قرار شد زودتر آن را بدهید؛ تصویری که ما ارائه کردیم و امکاناتی که درخواست کردیم متناسب با جنگی بود پس از سقوط صدام احتمال زیاد با آمریکا در خلیج فارس ادامه پیدا می کرد؛ سال آخر جنگ 1500 کیلومتر به خطی که در آن می جنگیدیم اضافه شد، سکوهای نفتی را آمریکایی ها زدند و عملا وارد جنگ شده بودند.

وی بیان داشت: ما در نامه نوشتیم که جنگ توسعه پیدا کرده و خواهد کرد؛ اخبار ارتباط نشان می داد که رابطه عراق با آمریکا محکم تر شده بود و جنگ سوم به زودی بین ما و عراق آغاز می گردد؛ گرچه شعار تدام جنگ می دهیم اما به نظر می رسد، جنگ سوم به قصد تصرف آبادان، خرمشهر و تهدید کردستان، و مقاصدی به دست منافقین که هنوز برنامه آنها برای ما مشخص نشده است.

70 درصد جنگ را با تشخیص خودم اداره کردم/نامه را ننوشتم که تهدید کنم اگر امکانات ندهید جنگ را ادامه نمی دهیم

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: من از محور بانه و هم از محور سرپل ذهاب احتمال می دادم که منافقان حمله کنند؛ من 70 درصد جنگ را با تشخیص اداره کردم نه اطلاعات چون اطلاعات استراتیژیک نداشتیم، منظورم اطلاعات راهبردی است یعنی از داخل اتاق جنگ صدام هیچ خبری نداشتیم؛ خودم را جای دشمن می گذاشتم که در این شرایط چه خواهند کرد.

رضایی با بیان این که در نامه نوشته بودم که مطمئن نیستیم مسؤولان به این طرح عمل کنند گفت: خوشبینانه ترین حالت این بود که ضعیف عمل کنند؛ برخلاف حرفی که برخی می گویند ما این نامه را ننوشتیم که بگوییم اگر امکانات ندهید نمی جنگیم.

وی افزود: اولین هدف ما در این نامه سقوط صدام و حزب بعث عنوان شده است و باید منابع حیاتی آنها را تصرف فیزکی می کردیم، هدف دیگر این بود که آمریکا را از خلیج فارس خارج کنیم؛ ما می دانستیم که ممکن بود آمریکا نیرو پیاده کنند و در حالی که ما به سمت بصره می رفتیم آنها از پشت به ما حمله می کردند؛ وظیفه نظامی ما این بود که حق مطلب را ادا کنیم.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: در نامه نوشتم که بدون خروج آمریکا از خلیج فارس هیچ گونه ضمانتی برای کسب رسیدن به هدف وجود نخواهد داشت؛ پیش بینی ما این بود که تا پایان 69 عملیات انهدامی و سال 70 آغاز عملیات سراسری برای سقوط صدام و سال بعد هم اگر آمریکا دخالت می کرد ما با آنها مقابله می کردیم.

فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس تصریح کرد: ما در نامه قید کردیم که اگر این امکانات حاصل نشد این گونه نیست که پیروزی به دست نیاید اما اگر تهیه نشود با سختی و مشکلات روبرو می شویم و این که تکلیف خودمان می دانیم که بجنگیم و از آنجا که خدا عنایت دارد با بسیج نیروها می توانیم در جنگ پیروز شویم؛ آقای عبدالله نوری از سوی آقای هاشمی مسؤول بوجه جنگ بود که با آقای زنجانی در این زمینه کار می کرد.

امکاناتی که ما خواستیم در مقابل تجهیزات آمریکا هیچ بود

رضایی گفت: کسی که می خواهد با آمریکا سر شاخ شود باید چنین امکاناتی درخواست می کرد؛ ما مسمم به ادامه جنگ بودیم؛ همه امکاناتی که خواسته بودیم به منزله چماق دستی در برابر آمریکایی ها است؛ بله اگر فقط برای سقوط صدام بود زیاد بود، تهیه آنها چهار میلیارد دلار بیشتر نمی شد؛ سه سال پیش نیز چنین نامه ای به امام نوشته بودیم اما اعداد را نیاورده بودیم.

وی ادامه داد: اگر اختیارات و امکاناتی که می خواستیم را می دادند ما تولید بخشی از هواپیماها را تضمین می کردیم و نیاز نبود برای خرید آن هزینه زیادی کنند همان گونه که آلمان در جنگ جهانی دوم در مدت کوتاهی تعداد بسیاری هواپیما ساختند؛ از کارشناسان نظامی دنیا بپرسید که آیا برآورد این امکانات با توجه به قدرت آمریکا و متحدانش، زیاد بود؟!

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: بعد از عملیات والفجر مقدماتی بحث جدی ما با مسؤولان کشور این بود که بدون بسیج امکانات کشور نمی شود کار مهمی مانند سقوط صدام انجام داد، اگر می خواهیم صدام سقوط کند باید تمام امکانات کشور را وارد جنگ کنیم.

معتقد بودیم اگر مسؤولان می خواستند می توانستند امکانات پیشنهادی ما را فراهم کنند

رضایی گفت: ما معتقد بودیم که مسؤولان اگر می خواستند می توانستند این امکانات را در اختیار ما بگذارند؛ ثانیا معتقد بودیم که اگر برخی از اینها مثل سلاح لیزری و هواپیماها تأمین نشود با مابقی می توانیم کار را ادامه دهیم و به پیروزی برسیم در نامه هم به این مسأله اشاره شده است؛ ما امکانات زرهی و سرعت عمل را حتما می خواستیم چون اگر آمریکا وارد می شد بمباران هوایی می کرد.

وی با بیان این که دو سال آخر جنگ صنعت غیر نظامی کشور را تست کردیم، ابراز داشت: آنها می توانستند برای ما توپ و تجهیزات دیگر را بسازند و صنایع نظامی ما که به پیشنهاد من آقای ترکان مسؤولش شد نیز بسیار قوی بود.

به امام(ره)نوشتم اگر فکری نکنید عراق ما را مثل یک لقمه می بلعد/ما 90 درصد رویدادهای جنگ را از قبل درست پیش بینی می کردیم

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: یک سال قبل یعنی اردیبهشت 66، نامه ای به امام(ره)نوشتم و عرض کردم که اگر فکر اساسی نشود به زودی عراق حملاتش را آغاز می کند و ما را مانند یک لقمه خواهد بلعید؛ ما بالای 90 درصد حوادث را پیش بینی می کردیم و در وسع خودمان برای مقابله طرح هایی ارائه می دادیم.

رضایی بیان داشت: اگر پیش بینی ما در مورد حمله منافقان نبود، کرمانشاه سقوط می کرد؛ تیپ انصار الحسین(ع)، عاشورا و قائم(عج)سمنان را اگر به جنگ خرمشهر می کشاندیم کرمانشاه سقوط می کرد اما چون حدس می زدیم از آن ناحیه کاری کنند آنها را احتیاطا آنجا نگه داشتیم.

می دانستم فاو سقوط خواهد کرد

وی خاطرنشان کرد: من باور کردم که فاو دارد سقوط می کند، بعد از کربلای 4 می دانستم که اگر کاری نکنیم صدام به فاو حمله می کند؛ صدام نیروهایش را به مرخصی فرستاده بود تا برای حمله به فاو آماده شوند؛ برای این که فاو سقوط نکند کربلای 4 را طراحی کردیم وقتی نشد می دانستم در این یکی دو هفته باید کاری کنیم وقتی کربلای 5 موفق شد می دانستم تا یک سال دیگر خبری نخواهد بود اما باز نگران بودم.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: دشمن با آن همه حجم عملیات معلوم بود که آنها توانایی خود را افزایش داده اند من برای این که اهمیت این موضوع را نشان دهم برای اولین بار استعفا دادم و در توضیح آن به امام(ره)اهمیت موضوع را گفتم؛ به امام(ره)عرض کردم وضعیت کل جبهه ها در آستانه خطر است، امکانات می خواهیم اگر ندهند مناطق سقوط می کند، فرمود به احمد آقا بگویید و امام(ره)در این مورد نامه نوشت.

رضایی افزود: امام(ره) به رهبر معظم انقلاب و آقای هاشمی نامه نوشت و فرمود شرعا و عقلا لازم است برای تهیه ما یحتاج عملیات کربلای 5 اقدام شود، مسامحه در این امر ممکن است فاجعه به بار آورد11/12/65؛ اما حدود 20 درصد از خواسته های ما تأمین شد؛ سال های آخر جنگ کاملا پیدا بود که وضعیت دارد عوض می شود ادبیات امام(ره)نیز این را نشان می دهد.

برخی سیاسیون فکر می کردند این امکانات را برای توسعه سپاه می خواهیم

وی گفت: ما به جای سه روز مقاومت در فاو اگر 10 روز مقاومت می کردیم 15 هزار اسیر می دادیم در حالی که سر جمع کل اسرای ما به 2 هزار نفر نمی رسد؛ در سال 66 بحث ما نگرانی از آینده است حدس ما این بود که عراق از یک جا حمله نمی کند برخی دوستان سیاسی فکر می کردند این امکانات را برای گسترش سازمان سپاه را می خواهیم و خطر را جدی نمی گرفتند.

فرمانده سپاه در سال های جنگ با بیان این که هیچ گاه برای نماینده مجلس شدن نیروها از کسی حماست نکردیم، بیان کرد:س کسانی که کاندیدا می شدند فکر می کردند بچه های سپاه از آنها حمایت نمی کنند و خودشان مستقلا کاندیدا شدند؛ من می فهمیدم که چه کسانی با آقای منتظری صحبت کردند کاملا سپاه را کنترل می کردم من اکثر مسائل سیاسی پشت جنگ را به صفوی و شمع خانی هم نمی گفتم و خودم تحمل می کردم.

رضایی تصریح کرد: در انتخابات هیچ کس نفهمید من از چه کسی حمایت کردم؛ اجازه نمی دادم مسائل سیاسی وارد سپاه شود؛ ارتباط من با رهبر معظم انقلاب کمتر از آقای هاشمی نبود؛ آن روز برخی از کسانی که امروز روزنامه دارند و از مقام معظم رهبری حمایت می کنند به من می گفتند چرا ایشان را نقد نمی کنید؟!س

وی تصریح کرد: حتی شایه کردند سپاه گفته چون دولت با ما هماهنگ نیست باید دولت را به ما بدهید؛ بعد از خیبر یکی از دوستان ما پیش یکی از ائمه جمعه کشور می رود و او می گوید شما دنبال این هستید که محسن رضایی را رییس جمهور کنید مگر این که از خون ما رد شوید.

آقای منتظری به امام(ره)گفت که حمایت بیش از حد شما از سپاه ممکن است زمینه کودتای آنها را فراهم کند

فرمانده سپاه در دوران جنگ، گفت: آقای منتظری رفت خدمت امام(ره)و گفت چرا اینقدر از فرماندهان سپاه دفاع می کنید اینها ممکن است کودتا کنند؛ امام(ره)گفته بود اینها بچه های خودمان هستند و جای دوری نمی رود با این حرف زده بود تو برجک آقای منتظری؛ اگر این مسائل را به فرماندهان می گفتم می دانید چه اوضاعی می شد.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام بیان داشت: جنگ یک حماسه بزرگ ملی بوده و نباید به خاطر مقاصد خودمان جنگ را سیاسی می کردیم، بارها به دوستان خود گفتم که جنگ جای تسویه حساب نیست.

رضایی گفت: زمانی که از اروند عبور کردیم، ارتش عراق دو بار حمله کرد، یکی هفته اول بود که خط تثبیت شد و بعد از آن  60 الی 70 روز دیوانه وار پاتک های سنگین می زد تا فاو را پس بگیرد؛ اگر مدتی تحمل می کردند و دو ماه بعد حمله را آغاز می کردند فاو سقوط می کرد چون نیروهای بسیجی ما مدت اعزام شان تمام می شد و می رفتند؛ در کربلای پنج هم همینطور شد اما آنها متوجه نشدند.

وی افزود: بعد از کربلای پنج بزرگترین کمکی که به عراق شد این بود که احتمالا یک کسی به صدام گفته بود که تو باید فقط ایران را متوقف کنی و برنامه آفندی انجام بدهی، در حلبچه ترفند ما را عراق فهمید؛ ما می دانستیم ابتکار ما تا مدتی جواب می دهد و دشمن هر اندازه احمق باشد بالاخره روزی شیوه ما لو می رود.

امام(ره)از نتیجه پذیرش قطعنامه خوشحال بود

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به این که چه شد ما قدرت پیدا کردیم یک مرتبه صحنه جنگ برگشت، گفت: پس از پذیرش قطعنامه عراق حمله کرد و جاده اهواز خرمشهر را قطع کرد؛ 40 الی 50 سکلیومتر را گرفت و محاصره کرد؛ امام(ره) مستقیما وارد شد و گفت یا خرمشهر یا سپاه؛ نام آن را عملیات سرنوشت نام گذاری کردیم دو الی سه روز طول کشید تا دشمن را تا مرز عقب زدیم و پانزده روز بعد از آن صدام هم قطعنامه را پذیرفت.

رضایی با استناد به سخنان سید احمد خمینی اظهار کرد: امام(ره)بعد از قطعنامه خیلی خوشحال اند و فرمودند این عنایت خدا در این کار است؛ چرا یک عده می خواهند بگویند شکست خوردیم، جام زهر که برخی مرتب مطرح می کنند یعنی ما ناکام شدیم.

وی با تأکید بر این که جنگ با پذیرش قطعنامه تمام نشد گفت: پایان جنگ از زمان پذیرش تازه شروع شد و تا 15 مرداد که صدام قبول کرد، ادامه داشت؛ دو هفته پایانی جنگ به سرعت وقایع گذشت اما به اندازه دو سال تعیین کننده بود، حوادث عظیمی در آن مدت کوتاه پیش آمد که جا دارد رسانه ها به آن مقطع بپردازند.

تجربیات جنگ می تواند درس بزرگی برای رفع مشکلات امروز باشد

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان این که ما در جنگ پیروزی مطلق پیدا کردیم ابراز داشت: ایران به قدرت منطقه ای تبدیل شد و امام(ره)با سربلندی از جنگ بیرون آمد؛ فرهنگ مقاومتی که در منطقه فلسطین و لبنان شکل گرفته است از دل این جنگ بیرون آمد؛ امام(ره)پیش بینی کرد که این فرهنگ صادر می شود.

رضایی با پیشنهاد این که صدا و سیما برنامه ای تحت عنوان تحولات در جنگ بسازد، گفت: شهدای ما آرزویشان این است که راز تحولات جنگ به مردم منتقل شود؛ اگر دو هفته دیر تر عملیات بیت المقدس را آغاز می کردیم تا ده سال بعد از آن هم خرمشهر آزاد نمی شد؛ آیا از آن دوران نمی شود درسی برای مشکلات امروز استفاده کنیم؟ برای عبور از تحریم ها می توانیم مانند دوران جنگ عمل کنیم و موفق باشیم.

وی افزود: آیا از شرایط جنگ نمی توانیم برای وحدت امروز استفاده کنیم و این شکاف هایی که امروز ایجاد شده است را پر کنیم؟ متأسفانه بخش مهمی از جنگ مطرح نمی شود یا تعریف و تمجید می کنیم یا مشغول کوبیدن دیگران می شویم یا ابهامات را مطرح می کنیم./928/ز502/ج

ارسال نظرات