ویژه نامه اینترنتی «علل و پیامدهای نهضت حسینی» منتشر شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، ویژه نامه اینترنتی «علل و پیامدهای نهضت حسینی» شامل مقالات، چندرسانهای، مقالات مرتبط، پیامک، گالری، کارت پستال، انجمنها، پرسش و پاسخ، احادیث و ویژهنامههای مرتبط در پایگاه اینترنتی راسخون منتشر شد.
از جمله مقالات این ویژهنامه میتوان به موضوعاتی همچون«راز نهفته در عاشورا بیدارکردن وجدان مردم»، «فداکاری و بصیرت، لازمه دفاع از دین»، «چهره بیزوال خورشید عاشورا»، «کربلا از منظر اندیشمندان جهان»، «شهادت امام حسین علیهالسلام و پایداری اسلام»، «حماسه حسینی و تأثیر بر انقلاب اسلامی ایران»، «بازتاب مقاومت کربلا در دوره معاصر» و «عزاداری و فقه عاشورایی از دیدگاه امام خمینی(ره)» اشاره کرد.
«رویکردشناسی کلامی فلسفه قیام حسینی»، «هدف حسین(ع)»، «چه اتفاقی رخ داد که ماجرای کربلا پیش آمد؟»، «عاشورا، صحنه عبرت»، «سیمای کربلا در آینه آمار»، «بزرگترین داستان عالم»، «قبل از کربلا»، «مراحل شکل گیری قیام خونین سیدالشهدا(ع)»، «قبل از عاشورا» و «خلاصه نهضت حسینی حرکت بر علیه جهل و زبونی انسان» برخی دیگر از مقالات این ویژهنامه را تشکیل میدهند.
چهره بی زوال خورشید عاشورا
در ذیل این مقاله میخوانیم: اگر چه درباب محرم و عاشورا و آثار این پدیده ی عظیم صحبت های زیادی و افادات ارزشمندی شده است. لکن هر چه زمان پیش میرود. چهره ی بی زوال این خورشید منوّر، که می شود به خورشید شهادت، خورشید جهاد مظلومانه و غریبانه، تعبیر کرد و به وسیله ی حسین بن علی علیه السلام و یارانش برافروخته شد. بیشترآشکار می گردد و برکات عاشورا بیشتر معلوم می شود. ازهمان روز اوّلی که این حادثه اتفاق افتاد.
تأثیرات بنیانی این حادثه بتدریج معلوم شد. ازهمان روزها عده ای احساس کردند که وظایفی دارند. ماجرای توابین، قضایای مبارزات طولانی بنی هاشم و بنی الحسن(علیهم الصلوة و السّلام) پیش آمد، حتی نهضت بنی عباس که علیه بنی امیه در اواسط قرن دوم هجری به پا خواستند و دعاتی را به همه اطراف عالم اسلام آن روز، بخصوص به مناطق شرق ایران، خراسان و غیره فرستادند و زمینه را برای ازاله حکومت ظالم و مستکبر نژاد پرست اموی فراهم کردند. حتی نهضت عباسی ها هم که بالاخره موفق شد. با نام حسین بن علی علیه السلام شروع شد. تاریخ را مطالعه کنید. مشاهده خواهید کرد که دعات بنی عباس وقتی در اطراف عالم اسلام می رفتند. از خون حسین بن علی علیه السلام و شهادت آن بزرگوار و انتقام خون فرزند پیغمبر و جگر گوشه فاطمه زهرا (علیهم السّلام) مایه می گرفتند. تا بتوانند تبلیغات خود را به راه بیندازند. مردم هم قبول می کردند. حتی لباس سیاهی که شعار و لباس عزای امام حسین انتخاب شد در ابتدا این لباس سیاه به مناسبت عزای امام حسین انتخاب شد و آن چنان که در ذهنم هست. می گفتند هذا حدادُ آل محمّد (صلی الله علیه و اله ) این لباس عزای ذریه ی پیغمبر است. بنی عباس، این چنین شروع کردند و آن تحوّل را به راه انداختند. البته خود آنان نیز منحرف شدند و دنباله ی کار بنی امیه را پیش بردند. اینها تأثیرات عاشورایی است. در طول زمان هم همین گونه بوده است. آنچه در زمان ما اتفاق افتاد. از همه ی اینها بالاتر بود. یعنی در عصر تسلط ظلم و کفر و الحاد بر سرتاسر عالم، درعصری که عدالت، خلاف قانون، و ظلم در سطح بین المللی، قانون شده است. . . .
معرفت عاشورایی، اوج معارف اسلامی
منبع زخّار این ارزشها و معارف اسلامی این جاست. و در قله و اوج این معارف، معرفت عاشورایی است. اینها را باید قدر داشت. ما می خواهیم این معارف را در مقابل چشم مردم دنیا قرار بدهیم، در این جا با تشکر از همه ی کسانی که در سال گذشته درخواست ما را اجابت و یک حرکت تحریف آمیز مربوط به عاشورا را از عزاداری عاشورا حذف کردند باز می خواهم بر روی همین قضیه تأکید کنم. عزیزان من، مؤمنین به حسین بن علی علیه السلام، امروز حسین بن علی می تواند دنیا را نجات بدهد.
به شرط آن که چهره ی او را با تحریف مغشوش نکنند، نگذارید مفاهیم و کارهای تحریف آمیز و غلط، چشمها و دلها را از چهره ی مبارک و منوّر سید الشهدا علیه السلام منصرف کند. باید با تحریف مقابله کنیم، بطور خلاصه منظور من دو کلمه است: یکی این که خود عاشورا و ماجرای حسین بن علی علیه السلام منصرف کند. باید با تحریف مقابله کنیم، بطور خلاصه منظور من دو کلمه است: یکی این که خود عاشورا و ماجرای حسین بن علی علیه السلام در منبر و در خلال روضه خوانی، به همان شکل سنتی، یعنی به صورت بیان وقایع شب عاشورا، صبح و روز عاشورا دنبال شود. معمولاً حوادث، حتّی حوادث بزرگ، به مرور زمان از بین می رود. ولی حادثه عاشورا با جزئیاتش، به برکت همین خواندنها باقی است. البته باید بیان وقایع عاشورا، به صورت متقن باشد، درحدی که در کتابهای مثل لحوف ابن طاووس و ارشاد مفید آمده است. نه چیزهای من در آوردی. واقعه خوانی و روضه خوانی بشود. در خلال روضه خوانی، مداحی، خواندن شعرهای مصیبت، خواندن نوحه ی سینه زنی و در خلال سخنرانیهای آموزنده، ماجرای عاشورا و هدف امام حسین علیه السلام بیان بشود.
بیان هدفهای امام حسین علیهالسلام
همان مطالبی که در کلمات خود آن بزرگوار است، که « ما خَرَجتُ عَشراً وَ لا بَطراً و لا ظالماً وَ لا مُفسداً بَل اِنّما خَرجت أریدُ الاصلاح فی اُمة جَدّی». یا این که فرمود: «یا ایُّها النّاس إنَّ رسول الله (ص) قال مَن رأی سلطاناً جائراً مستحلاً لِحُرم الله ناکثاً لِعَهد الله فَلم یُغَیِّرعلیهِ بِقَول وَ لا فعلِ کان حقاً علی الله ان یَدخله مَدخله ». این یک سرفصل و یک درس است. یا آن که می فرماید: « فمن کانَ باذلاً فینا محجته و موطناً علی لقاء الله نفسه فلیرحل معنا ». بحث ملاقات با خداست، هدف آفرینش بشر«انک کادح الی ربک کدحاً فملاقیه » است. همه این تلاشها و زحمتها همین است که ملاقات کند(فملاقیه ). اگر کسی موطن در لقاء الله است، توطین نفس بر لقاء الله کرده است. «فلیرحل معنا ». باید با حسین راه بیفتد و نمی شود در خانه نشست نمی شود به دنیا و تمتعات دنیا چسبید و از راه حسین غافل شد باید راه بیفتیم. این راه افتادن از درون خود ما، از نفس ما واز تهذیب نفس شروع می شود و به سطح جامعه و جهان کشیده می شود اینها باید بیان بشود. اینها هدفهای امام حسین، خلاصه گیریها و جمع بندیهای نهضت حسین است.
فداکاری و بصیرت، لازمه ی دفاع از دین
در مقاله دیگری از این ویژهنامه آمده است: عاشورا پیامها و درسهایی دارد. عاشورا درس می دهد که باید برای حفظ دین فداکاری کرد. در راه قرآن باید از همه چیز گذشت. درس می دهد که در میدان نبرد حقّ و باطل، کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیرو جوان، شریف و وضیع، امام و رعیّت، همه با هم در یک صف قرار می گیرند و جبهه ی دشمن با همه ی تواناییهای ظاهری، بسیار آسیب پذیر است. همچنان که جبهه ی بنی امیّه به وسیله ی کاروان اسیران عاشورا در کوفه آسیب دید، در شام و در مدینه آسیب دید، بالاخره هم به فنای جبهه ی سفیانی منتهی شد. درس می دهد که در ماجرای دفاع از دین، بیشتر از همه چیز برای انسان بصیرت لازم است. بی بصیرتها فریب می خورند و در جبهه باطل قرار می گیرند، بدون این که خود بدانند. همچنان که در جبهه ی ابن زیاد کسانی بودند که از فسّاق و فجّار نبودند، بلکه از بی بصیرتها بودند.
اینها درس های عاشورا است. البتّه همین درسها کافی است که یک ملت را از ذلّت به عزّت برساند. همین درسها می تواند جبهه ی کفر و استکبار را شکست بدهد. درسهای زندگی سازی است.
استقامت حسینی
درمورد امام حسین علیه السلام استقامت به این صورت است که او تصمیم گرفت تسلیم یزد و حکومت جابرانه ی او نشود. مبارزه از این جا شروع شد؛ عدم تسلیم در مقابل حاکمیت فاسدی که راه دین را بکلّی منحرف می کرد. امام که از مدینه حرکت فرمود، با این نیّت بود. بعد که در مکّه احساس کرد یاور دارد، آن وقت این را با قیام هم همراه کرد؛ و الّا جوهر اصلی اعتراض و حرکت در مقابل حکومتی بود که بر طبق موازین حسینی، این حکومت قابل تحمّل و قابل قبول نبود. اوّل، امام حسین علیه السلام در مقابل این حکومت ایستاد. هنوز خبری نبود و مشکلات خودش را نشان نداده بود. بعد، امام حسین علیه السلام با مشکلات یکی پس از دیگری مواجه شد: مسأله ی ناگزیری خروج از مکّه و سپس درگیری در کربال و فشاری که درحادثه ی کربلا بر شخص امام حسین علیه السلام وارد آمد.
عذرهای شرعی سد راه انسان
یکی از چیزهایی که در کارهای بزرگ جلوی انسان را سدّ می کند، عذرهای شرعی است. کار واجب و تکلیفی را انسان باید انجام بدهد، ولی وقتی انجام این کار مستلزم اشکال بزرگی است - فرضاً عدّه ی زیادی کشته خواهند شد - در این جا انسان احساس می کند که دیگرتکلیف ندارد. شما ببینید در مقابل امام حسین علیه السلام از این گونه عذرهای شرعی که یکی پس از دیگری پدیدار می شد و می توانست هر انسان ظاهر بینی را از این راه منصرف بکند، چه قدر بود. اوّل، اعراض مردم کوفه و کشته شدن مسلم بود. در این جا باید امام حسین می فرمود که دیگر عذر شرعی است و تکلیف ساقط شد. ما می خواستیم با یزید بیعت نکنیم، ولی معلوم گردید که در این اوضاع و احوال نمی شود چنین کاری نکرد، مردم تحمل نمی کنند. پس، تکلیف ساقط است و از روی اجبار و ناچاری بیعت می کنیم.
مرحله دوم، خود حادثه ی کربلاست. در این جا امام حسین می توانست در مواجهه ی با یک مسأله، به صورت انسانی که می خواهد حوادث بزرگ را با این منطقها حل بکند، بگوید این زن وبچه دراین صحرای سوزان طاقت ندارند. بنابراین، تکلیف برداشته است و طبیعتاً تسلیم بشود و آن چیزی را که تا آن وقت قبول نکرده بود، قبول کند. یا بعد از آن که روز عاشورا شد و حمله اینها شروع گردید و عدّه ی زیادی از اصحاب امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند، دراین جا مشکلات بیشتر خود را به امام حسین علیه السلام نشان می داد و می توانست آن بزرگوار بگوید که حالا دیگر معلوم شد که نمی شود مبارزه کرد و نمی شود پیش برد و نتیجتاً عقب بکشد. یا آن وقتی که معلوم گردید امام حسین علیه السلام شهید خواهد شد و بعد از شهادت او، آل الله و حرم امیرالمؤمنین و حرم پیامبر، در دست مردان نامحرم در بیابان تنها خواهند ماند، این جا دیگر مسأله ناموس پیش می آید.
امام حسین علیه السلام در این جا هم به عنوان یک انسان غیرتمند می توانست با خود بفرماید که دیگر تکلیف برداشته است. اگر این راه را ادامه بدهیم و کشته بشویم، زنهای خاندان پیامبر و دختران امیرالمؤمنین و پاکیزه ترین و طیّب و طاهرترین زنان عالم اسلام، به دست دشمنان و مردهای بی سر و پایی که از شرف و ناموس هیچ چیز نمی فهمند، خواهند افتاد. پس، تکلیف برداشته است.
این مطلب مهمی است که باید در حادثه کربلا، بر این اساس و از این دیدگاه دقت بشود که اگر امام حسین علیه السلام می خواست در مقابل حوادث بسیار تلخ و دشوار - مثل حادثه شهادت علی اصغر و اسارت زنان و تشنگی بچه ها و کشته شدن همه ی جوانها و حوادث فراوان دیگری که در کربلا قابل احصاست - با دید یک متشرّع معمولی نگاه کند و عظمت رسالت خود را به فراموشی بسپرد، هر قدم به قدم می توانست عقب نشینی کند و بگوید دیگر تکلیف نداریم. حالا با یزید بیعت می کنیم، چاره چیست. «الضّروات تبیح المحذورات ». اما امام حسین علیه السلام چنین نکرد. این، «استقامت » امام حسین است. استقامت، یعنی این.
استقامت در برابر عذرهای شرعی
استقامت، همه جا به معنای تحمل مشکلات نیست. تحمل مشکلات برای انسان بزرگ آسانتر است تا تحمل آن چیزهایی که بر حسب موازین شرعی و عرفی و عقلی ساده، ممکن است خلاف مصلحت به نظربیاید. تحمل اینها از تحمل دشوارتر مشکلتر است. یک وقت به کسی می گویند این راه را نرو، ممکن است شکنجه بشوی. انسان قوی می گوید شکنجه بشوم، چه مانعی دارد؟راه را می روم. یا می گویند نرو، ممکن است کشته بشوی. انسان بزرگ میگوید کشته بشوم، چه اهمیت دارد؟ می روم.
یک وقت صحبت کشته شدن و شکنجه شدن و محرومیت کشیدن نیست. می گویند نرو، ممکن است که گروهی از مردم به خاطر این حرکت تو کشته بشوند. در این جا دیگر پای جان دیگران در بین است. نرو، ممکن است بسیاری از زنان و مردان و کودکان، به خاطر پیش رفتن تو سختی بکشند. این جاست که آن کسانی که کشته شدن برایشان مهم نیست، پایشان می لرزد. آن کسی پایش نمی لرزد که اوّلاً در حدّ اعلی بصیرت داشته باشد. و بفهمد چه کار بزرگی را انجام می دهد. ثانیاً قدرت نفس داشته باشد و ضعف نفس گریبان او را نگیرد. این دو خصوصیت را امام حسین در کربلا نشان داد. لذا حادثه ی کربلا مثل خورشیدی بر تارک تاریخ درخشید. هنوز هم می درخشد و تا ابد الدّهر هم خواهد درخشید.
کربلا از منظر اندیشمندان جهان
در ذیل این مقاله از ویژهنامه علل و پیامدهای نهضت حسینی کربلا برخی از نظرات اندیشمندان جهان درباره کربلا جمعآوری شده کهبرخی از آنها به این شرح است:
نهضت حسین از نظر مهاتما گاندی
من زندگی امام حسین علیه السلام آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خوانده ام و توجه کافی به صفحات کربلا نموده ام و بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از سرمشق امام حسین علیه السلام پیروی کند.
محمدعلی جناح درباره حسین سخن میگوید
هیچ نمونهای از شجاعت بهتر از آنکه امام حسین علیه السلام از لحاظ فداکاری و تهور نشان داد در عالم پیدا نمی شود، به عقیده من تمام مسلمین باید از سرمشق این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربان کرد، پیروی نمایند.
حادثه طف از نظر لیاقت علیخان
این روز ( عاشورا) برای مسلمانان در سراسر جهان معنای بزرگ دارد، در این روز یکی از حزن آورترین و تراژیک ترین وقایع اسلام اتفاق افتاد. شهادت حضرت امام حسین در عین حزن، نشانه فتح نهایی روح واقعی اسلامی بود، زیرا تسلیم کامل به اراده الهی به شمار می رفت، شهادت یکی از عظیم ترین پیروان اسلام مثل درخشنده و پایدار برای همه ما است. این درس به ما می آموزد که اشکال و خطرات هر چه باشد نباید از راه حقیقت و عدالت منحرف شود.
پورشو تامداس توندون حسین را می ستاید
شهادت امام حسین علیه السلام از همان زمان که طفلی بیش نبودم در من تأثیر عمیق و حزن آوری می بخشید. من اهمیت برپا داشتن این خاطره بزرگ تاریخی را می دانم. این فداکاری های عالم از قبیل شهادت امام حسین علیه السلام سطح بشریت را ارتقاء بخشیده است و خاطره آن شایسته است همیشه بماند و یادآوری شود.
اثر نهضت حسین از نظر گیبون مورخ مشهور
در طی قرون آینده بشریت و در سرزمین های مختلف شرح صحنه حزن آور مرگ حسین موجب بیداری قلب خونسردترین قارئین خواهد شد.
چارلز دیکنز درباره نهضت حسین اینگونه میگوید
اگر منظور امام حسین جنگ در راه خواسته های دنیائی خود بود، من نمی فهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند، پس عقل چنین حکم می نماید که او فقط به خاطر اسلام فداکاری خویش را انجام داد.
حسین علیه السلام از نظر توماس کارلایل
بهترین درسی که از تراژدی کربلا می گیریم، این است که حسین و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند، آنها با عمل خود روشن کردند که تفوق عددی در جائی که حق با باطل روبه رو می شود، اهمیت ندارد و پیروزی حسین با وجود اقلیتی که داشت باعث شگفتی من است.
سخنان پروفسور ادوارد براون درباره حادثه طف
آیا اقلیتی پیدا می شود که وقتی درباره کربلا سخن می شنود، آغشته با حزن و الم نگردد، حتی غیرمسلمانان نیز نمی توانند پاکی روحی را که این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت، انکار کنند.
نهضت حسین از نظر فردریک جمس
درس امام حسین علیه السلام و هر قهرمان شهید دیگری این است که در دنیا اصول ابدی عدالت و ترحم و محبت وجود دارد که تغییر ناپذیرند و همچنین می رساند که هرگاه کسی برای این صفات ابدی مقاومت کند و بشر در راه آن پافشاری نماید، آن اصول همیشه در دنیا باقی و پایدار خواهد ماند.
ل. م. بوید
در طی قرون افراد بشر همیشه جرات و پردلی و عظمت روح و بزرگی قلب و شهامت روانی را دوست داشته اند و در همین هاست که آزادی و عدالت هرگز به نیروی ظلم و فساد تسلیم نمی شود. این بود شهامت و این بود عظمت امام حسین علیه السلام و من مسرورم که با کسانی که این فداکاری عظیم را از جان و دل ثنا می گویند، شرکت کرده ام، هر چند که 1300 سال از تاریخ آن گذشته است.
حسین از نظر واشنگتن ایروینک مورخ آمریکایی
برای امام حسین علیه السلام ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن اراده یزید نجات بخشد، لیکن مسئولیت پیشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمی داد که او یزید را به عنوان خلافت بشناسد. او به زودی خود را برای قبول هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت. در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در روی ریگ های تفتیده عربستان روح حسین فناناپذیر است. ای پهلوان و ای نمونه شجاعت و ای شهسوار من، ای حسین.
توماس ماساریک درباره حادثه کربلا سخن میگوید
بسیاری از مورخین ما از کم و کیفیت این رسم و ازدیاد عزاداری واقف نبوده، جاهلانه سخن می گویند و وضع عزاداری پیروان حسین علیه السلام را مجنونانه می پندارند و ابداً بدین نکته پی نبرده اند که این مسئله در اسلام چه تحولاتی را به وجود آورده و با جنبش و نهضت مذهبی که از تعزیه داری در این قوم پیدا شده در هیچ یک از اقوام و ملل دیگر عالم پیدا نشده با یک نظر دقیق در ترقیات دویست ساله پیروان علی علیه السلام در هندوستان که عزاداری را شعار خود نموده اند تصدیق خواهیم کرد که بزرگترین عالم اصلی مزیت را آنها پیروی میکنند.
دویست سال پیش پیروان علی و حسین علیها السلام در سرتاسر هندوستان در اقلیت بودند و همین حال را ممالک دیگر داشتند. امروزه در ممالک مترقی و ثروتمند مسیحی اگر بخواهند چنین ماتم و عزاداری را به پا نمایند با صرف میلیونها دلار باز هم به تأسیس چنین مجامع و مجالس عزاداری موفق نخواهند شد. گرچه کشیشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسیح ، مردم را متأثر می سازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان حسین علیه السلام یافت می شود، در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب حسین علیه السلام مانند پرکاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.
موریس دوکبری می نویسد
اگر مورخین ما، حقیقت این روز را می دانستند و درک می کردند که عاشورا چه روزی است این عزاداری را مجنونانه نمی پنداشتند، زیرا پیروان حسین به واسطه عزاداری حسین می دانستند که پستی و زیردستی و استعمار واستثمار را نباید قبول کنند، زیرا شعار پیشرو و آقای آنها ندادن تن به زیربار ظلم و ستم بود.
قدری تعمق و بررسی کنیم که در مجالس عزاداری حسین علیه السلام چه نکات دقیق حیات بخشی مطرح می شود! در مجالس عزاداری حسین گفته می شود، که حسین علیه السلام برای حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگی مقام و مرتبه اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیربار استعمار و ماجراجوئی یزید نرفت.
پس بیائید ما هم شیوه او را سرمشق قرار داده از زیردستی استعمارگران( بیگانگان) خلاصی یابیم و مرگ باعزت را بر زندگی با ذلت ترجیح دهیم زیرا مرگ با عزت و شرافت بهتر از زندگی با ذلت است. مسلم است ملتی که از گهواره تا گور تعلیماتش چنین است دارای چه مقام و مرتبی است، دارای هر گونه شرافت و افتخاری است، همه سرباز حقیقی عزت و شرافتند. علاوه بر منافع سیاسی که ذکر شد و اثراتش طبیعی است. بزرگترین پاداش اخروی را مسلمانان در این عملیات( یعنی تعزیه داری حسین می دانند) آشنایان به تاریخ تصدیق خواهند نمود که اصلاح اخلاق و تعلیمات بین المللی جز به وسیله مذهب امروزه بلکه در قرنها در ملل خاورمیانه غیرممکن است. جمعیت تسلیح اخلاقی به خوبی بدین نکته پی برده که وطن خواهی و اتحاد و اتفاق را در سایه دین و مذهب و دیانت ملل خاور زمین به دست آورده اند. امروزه در ممالک متحده آمریکا مردم را به نام خدمت به وطن دعوت می کنند، ولی در آسیا می توان خدمات شایانی را به نام دین و مذهب حاصل نمود.
اگر مسلمانان مذهب را نادیده انگارند و به نام وطن خواهی بخواهند ترقیات سیاسی حاصل کنند، بجای نفع، زیان خواهند برد. زیرا اگر تعلیمات سربازی را با دین توأم سازند، سربازان تا خون در بدن دارند، حاضر نیستند حتی یک وجب از خاک مقدس وطن را تسلیم اجانب نمایند. امروز اگر استقلالی در مسلمانان مشاهده می شود، عامل اصلی آن پیروی از دستورات قرآن و اسلام است و خواهیم دید روزی را که سلطنت های اسلامی در سایه همین نکته اساسی قوت گیرند و بدین وسیله مسلمانان عالم در سایه اتحاد و اتفاق واقعی مانند صدراسلام ممالک مشرق و مغرب عالم را مطیع اوامر خود سازند، حسین علیه السلام شبیه ترین روحانیین به حضرت مسیح است، ولی مصائب او سخت تر و شدیدتر است.
عاشورا از نظر دکتر ژوزف فرانسوی
دکتر ژوزف مورخ معروف فرانسوی در کتاب " اسلام و اسلامیان " می نویسد: بعد از رحلت بنیان گذار اسلام یعنی محمدبن عبدالله صلی الله علیه و آله اختلاف کلمه و عقیده در تابعین و جانشینان وی پیدا شد. دسته ای به خلافت دامادش علی بن ابی طالب قائل و دسته دیگری خلافت پدرزن او ابوبکر را قبول نمودند، دسته اول را شیعه و دسته دوم را سنی نامیدند.
وقتی علی علیه السلام به خلافت رسید و عایشه زوجه حضرت محمد صلی الله علیه و آله و دختر ابوبکر بر مخالفت او برخاست و معاویه برادرزن دیگر محمد صلی الله علیه و آله در شام پرچم پادشاهی را برافراشت. در این موقع سه دستگی به وجود آمد و جنگهای شدیدی برپا شد و عده زیادی مقتول و مجروح گردیدند. زمانی که زمامدار شام( معاویه) به قتل و غارت پیروان علی علیه السلام پرداخت و دستور داد که نام علی علیه السلام را به زشتی یاد کنند در منابر و مساجد نسبت به علی علیه السلام اهانت نمایند.
عداوت و دشمنی بین دو دسته شیعه و سنی بیش از پیش شد و شیعیان از زیربار اطاعت بزرگان سنت بیرون آمده و تنفر و انزجار خود را از آنها ابراز داشتند. ولی حکومت و اقتدار در دست تسنن بود. از بعد از زمان خلافت، شیعیان از ترس حکومت های جابر هیچگونه ابراز عقیده ای نمی نمودند و این شیوه برقرار بود تا واقعه عاشورا که در این روز به دستور حاکم شام( یزید بدن معاویه) حسین علیه السلام و یارانش را در حوالی کوفه به قتل رسانیدند و این واقعه حائز اهمیت شایانی گردید و پیروان علی علیه السلام برآشفته و موقع را مغتنم شمرده مشغول پیکار شدند و جنگ ها نموده و خونها ریخته شد و عزاداری برپا گردید و کار بجائی رسید که شیعیان، عزاداری نوه محمد یعنی حسین بن علی علیه السلام را جزو مذهب خود قرار دادند و از آن روز تاکنون به پیروی از بزرگان دین خود که آنها را دوازده نفر از اولاد علی و فاطمه علیها السلام می دانند و گفتار و رفتار و کردار هر یک از آنها را در مرتبه گفتار و کردار خدا و رسول و تالی قرآن می شمارند، در عزاداری حسین علیه السلام شرکت کرده و رفته رفته این عزاداری از ارکان مذهب شیعه قرار گرفت. با ترقیات سریع السیری که شیعیان در اندک مدتی کردند می توان گفت در دو قرن دیگر عدد آنها بر سایر فرق مسلمانان بیشتر خواهد شد و علت این امر به واسطه سوگواری حسین علیه السلام است.
امروز در هیچ نقطه ای از جهان نیست که برای نمونه دو الی سه نفر شیعه یافت شوند و اقامه عزاداری ننمایند.
در بندر مارسیل، عربی را دیدم که پیرو مذهب تشیع بود و گویا تبعیت بحرین را اختیار نموده بود. در مهمانخانه جنب اتاق من مسکن داشت در روز عاشورای حسین علیه السلام به تنهایی احوالات حسین را می خواند و گریه می کرد و سپس مقداری آش که با شکر و برنج تهیه نموده بود بین فقرا تقسیم می نمود.
شیعیان عقیده دارند که در روزهای عاشورا و تاسوعا بایستی فقرا را اطعام نمود از این جهت همه ساله از اموال خود به قدر استطاعت خویش به فقرا کمک می نمایند و بعضی اوقات این کمک ها از میلیونها دلار هم می گذرد. دسته دیگری از شیعیان برای اقامه مجلس سوگواری وقفیاتی نموده اند که ارزش آن بالغ بر میلیونها دلار می گردد. باید اعتراف نمود که شیعیان از بذل جان و مال خود در راه مذهب و سوگواری حسین علیه السلام دریغ ندارند.
امروز در هر نقطه از عالم مسلمانان شایسته ترین افرادی می باشند که به معرفت علم واقف شده و به خصوص فرقه شیعه بر سایر فرق اسلام مزیت و برتری دارند.
ویژه نامه اینترنتی «علل و پیامدهای نهضت حسینی» به مناسبت دهه اول محرمالحرام در پایگاه اطلاعرسانی راسخون منتشر شده است و علاقهمندان به مشاهده و استفاده از این ویژهنامه میتوانند به نشانی اینترنتی www.rasekhoon.net مراجعه کنند./907/پ202/س