۳۰ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۳:۰۲
کد خبر: ۲۴۷۷۴۵
به مناسبت سالروز صدور حکم تاریخی تحریم تنباکو

بصیرت مرجعیت دینی رمز پیروزی بر استعمار و استکبار

خبرگزاری رسا ـ مرور تاریخ و وقایع مربوط به واقعه حکم تحریم تنباکو علاوه بر اینکه نشان از عظمت مرجعیت دینی دارد یادآور یک حقیقت خطیر دیگر هم هست و آن اینکه وظیفه بزرگ و حساسی بر عهده همه ماست تا این موهب الهی و ارزش منحصربفرد را حفظ و حراست نموده و نگذاریم کوچک‌ترین خدشه‌ای بر آن وارد آید.
ميرزاي شيرازي(ره)


«بـسـم اللّه الـرحمن الرحیم، الیوم استعمال تنباکو و توتون، بأی نحو کان، در حکم محاربه با امام زمان صلوات اللّه و سلامه علیه است حرره الاقل محمد حسن الحسینی.»


همین یک جمله کوتاه و ساده اما بلند و شگرف، کافی بود تا استعمار بریتانیا در برابر عظمت و شوکت مرجعیت شیعه زانو بزند و شکوه و مجد بینظیر و آسمانی دین و حقانیت عالمان پاک آیین در این سرزمین به منصه ظهور رسد.

 

 

تاریخ همواره گواه فرازهای بلندی بوده است که در آن، مرجعیت شیعه، نقش اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و... خویش را به بهترین نحو ممکن ایفا نموده و به عنوان دژی محکم در برابر استکبار و استعمار و استبداد، ایستادگی کرده است.

 

حکم تحریم تنباکو؛ نقطه عطفی در تاریخ مرجعیت شیعی

 

بی تردید یکی از این فرازهای بلند و نقاط عطف تاریخی در نقش آفرینی ماندگار و حقانیت جاودانه مرجعیت دینی، واقعه حکم تحریم تنباکو بود که به وسیله میرزای شیرازی بزرگ به انجام رسید و انقلابی بس عظیم و تعیین کننده در این سرزمین پدید آورد.

 


انقلابی که به همگان نشان داد که قدرت الهی و آسمانی عالمان دینی آنچنان در دل و جان مردمان این میهن نفوذ دارد که با ان می‌توان در برابر همه ابرقدرت‌های زمانه ایستاد و به شکستشان کشید.
مرور تاریخ و وقایع مربوط به واقعه حکم تحریم تنباکو علاوه بر اینکه نشان از مجد، عظمت، شکوه و شوکت مرجعیت دینی دارد یادآور یک حقیقت خطیر دیگر هم هست و آن اینکه چه وظیفه سترگ و بزرگ و حساسی بر عهده همه ماست تا این موهب الهی و ارزش منحصربفرد را که همان عظمت مرجعیت شیعه است حفظ و حراست نموده و نگذاریم کوچک‌ترین خدشه‌ای بر آن وارد آید.

 

 


تاریخ به خوبی گواه است که همین مرجعیت شیعه بوده است که در بزنگاه‌های تاریخی و پیچ‌های تندی که بر سر راه امت اسلام و ایران قرار گرفته، کشتی امت را از طوفان تلاطم‌های زمانه به ساحل امن نجات و آرامش رسانیده‌اند.

 

تاریخ گواه است که تنها مرجعیت شیعی قدرت بسیج مردمی را داراست

 

آری؛ واقعه حکم تحریم تنباکو و رخدادهای پیش و پس از آن به خوبی نشان داد که اولا این تنها مرجعیت دینی است که قدرت بسیج همگانی ملت را دارد و هیچ قشر و طیف دیگری نیست که چنین نفوذ و عظمتی در دل مردمان داشته باشد؛ علاوه بر این که این نفوذ و همراهی نه با دست یازیدن به قدرت‌های ظاهری بلکه با استعانت از امداد الهی و منبعث ازایمانی آسمانی است که در دل دین و از متن آیین بیرون می‌آید.

 


در حقیقت می‌توان گفت رمز موفقیت روحانیت وپیشتازی‌اش در عرصه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و توانمندی بی مثالش در بسیج مردمی، در همین اتصال به ذات باری تعالی و پیوندش با عنصر دین و حقیقت معنویت بوده و هست و خواهد بود.

 

آنچه روحانیت شیعی دارد و سایر گروه‌های سیاسی اجتماعی، نه

 

چه بسیار گروه‌های مختلف که با دستاویزهای گوناگون و شعارهای فریبنده و حتی تلاش‌های به ظاهر مخلصانه و مجاهدانه تلاش کردند که حلقه اتصال و اتحاد ملت باشند و پیشتازی نهضت‌های مردمی را برعهده گیرند ولی هرگز نتواستند آنگونه که باید و شاید به موفقیت نایل آیند در حالی که تاریخ معاصر و حتی پیش از آن در هر برهه مهم و نقطه حساسی گویا و جویای این نقش در قامت روحانیت و هیئت عالمن دین است که به استواری و استحکام هرچه تمام تر به ظهور و بروز رسیده است.

 


و جریان مربوط به حکم تحریم تنباکو و قیامی که از آن نشأت گرفت تنها یکی از نمونه‌های بارز این جریان تاریخی و حقیقت جاودانه است.

 

میرزای شیرزای (ره) در کلام امام راحل (ره)

 

 

 

نمونه‌ای عظیم و عزیز و افتخارآمیز که نقش میرزای بزرگ شیرازی (ره) در این حرکت بزرگ، انکارناپذیر و یگانه است آنگونه که امام خمینی (ره) در این باره یادآور شدند:

 

آن مرحوم (میرزای بزرگ رحمه اللّه علیه) که در سامره تنباکو را تحریم کرد، برای اینکه ایران را تـقـریـبـا در اسارت گرفته بودند، به واسطه قرار داد تنباکو، و ایشان یک سطر نوشتند که تنباکو حرام است، و حتی بستگان خود آن جائر (ناصر الدین شاه) هم و حرمسرای آن جائر ترتیب اثر دادند بـه آن فتوا، و قلیان‌ها را شکستند و دربعضی جاها تنباکوهایی که قیمت آن هم زیاد بود، در میدان آوردنـد و آتـش زدنـد وشـکست دادند آن قرارداد را، و لغو شد قرارداد، و یک چنین چیزی و آن‌ها دیـدنـد کـه یـک روحـانـی پـیرمرد، در کنج دهی از دهات عراق، یک کلمه می‌نویسد و یک ملت قیام می‌کند، و قراردادی که مابین شاه جائر و انگلیسی‌ها بوده است، به هم می‌زند و یک قدرت این طوری دارد او.

 

بررسی یک واقعه تاریخی از منظر وابستگی حکام و آزادگی مرجعیت دینی

 

آری؛ اما در بررسی این واقعه تاریخی و نقبی به جریانات آن روزگار که منتهی به صدور حکم تاریخی میرزا گشت و آن رخداد عظیم و تعیین کننده را به همراه داشت باید گفت در دوران حکومت قاجار در حل و فصل مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقـتصادی رژیم نوعی سیاست موازنه منفی و مثبت که جلب رضایت دو ابرقدرت روس و انگلیس از طـریـق اعـطـای امـتـیازات و منافع مختلف به آن‌ها معنا و ظهمور و بروز می‌یافت بر سیاست و حکام کشور سایه افکنده بود.

 


آن دوران دو دولت روس و انگلیس نقش تعیین کننده‌ای را در دربار ایفا می‌کردند که خود نشانی از خلأ پایگاه مردمی دربار بود. این در حالی بود که به دلیل کمبود وسایل ارتباط جمعی، سیاست دربار بر این واقع شده بود که با فریب افکار عمومی اینگونه القا کند که دیگرشاهان و ممالک جهان تابع شاه ایران هستند!

 

 

حکایت تلخ و تاریک سلسله‌های فاسد؛ از قاجار و پهلوی تا...

 

مدتی پیش از انعقاد قرارداد امتیاز تنباکو عهدنامه رویتر در تاریخ جمادی الاولی 1289 ه ق (1872 م) بـا بـارون ژولیوس دورویترانگلیسی که رشوه‌های کلان به شاه و صدر اعـظـم وی (مشیر الدوله سپهسالار) پرداخته بود، صورت گرفت در وصف ننگین بودن این عـهـدنـامه همین بس که به اعطای سند مالکیت ایران معروف گشت و لرد کرزن، آن را بخشش از طرف ایران خواند شاه و سپهسالار پس از این بخشش و با پولی که به عنوان رشوه از رویتر گرفتند در سال 1290 ه ق از طریق روسیه به فرنگ رفتند ولی در پایتخت روسیه بااعتراض شـدیـد دولـت تـزاری نـسبت به این عهدنامه روبرو شدند که دنباله این سفر به اعطای امتیازات دیگری به روسیه منجر شد.

 

مردم از واگذاری امتیاز تنباکو به شدت ناراضی بودند. عالمان وقت از جمله آیة الله میرزا محمد حسن شیرازی و میرزا محمد حسن آشتیانی به خاطر واگذاری این امتیاز به دولت اعتراض کرده و آن را یک اشتباه بزرگ دانستند؛ ولی دربار، اعلام کرد که لغو این امتیاز محال است.

 

وقتی اعتراض علما در پیوند با مردم متدین بالا می‌گیرد و...

 

اعتراضات علما و مردم مسلمان در شهرهای بزرگ مثل تهران، اصفهان، تبریز، شیراز و ... بالا گرفت. در تبریز میرزا جواد آقا تبریزی، در اصفهان آقانجفی، شیخ محمد علی و ملا باقر فشارکی، در تهران میرزا آشتیانی در شیراز سید علی اکبر فال اسیری در مخالفت با این قرارداد نگین به مردم اگاهی می‌رساندند.

 

 

تا اینکه حکم کوتاه اما تکان دهنده و رستاخیزی میرزای شیرازی (ره) طومار بریتانیای کبیر را در هم پیچید و حکومت و عمالش را در این جریان تارخی به خاک سیاه نشاند: «بـسـم اللّه الـرحمن الرحیم، الیوم استعمال تنباکو و توتون، بای نحو کان، در حکم محاربه باامام زمان صلوات اللّه و سلامه علیه است حرره الاقل محمد حسن الحسینی.»

 

صدور حکم و انقلابی که در ایران رخ می‌نمایاند

 

تاریخ گواهی می‌دهد که پـس از صـدور حکم، ماموران حکومت وظیفه یافتند به هر نحو ازانتشار این حکم و آگاهی مردم نسبت به صدور آن ممانعت کنند و به طریقی که می‌توانستند و ضرورت داشت عمل می‌کردند با این حال، در همان نصف روز اول که حکم به دست میرزای آشتیانی رسید، در حدود صد هزار نسخه از حکم میرزای شیرازی نوشته شد.

 

مردم، حتی بی سوادها، نشر آن را وظیفه شرعی خـود مـی دانـسـتـندحکم تحریم، حتی دربار شاه و اندرون حرمسرای وی را نیز در برگرفت، به نـحـوی کـه انیس الدوله، سوگلی ناصر الدین شاه دستور داد قلیان‌ها را جمع کنند و ناصر الدین شاه هم برای آنکه مبادا به احترامش لطمه‌ای وارد آید، بعد از آن به هیچ یک از نوکران خود دستور نمی‌داد قلیان بیاوردند و در تمام دربار، قلیان‌ها را جمع کردند کار به جایی رسید که یهود و نصاری نـیز به متابعت از اسلام، دخانیه را در ظاهر ترک نمودند.

 

 

انفعال و استیصال شاه و دربار در برابر حرکت مدبرانه و پیشروانه مرجعیت

 

شاه و درباریان به هر گونه نیرنگ و فریب به منظور جلوگیری از روند پـیروز تحریم دست می‌زنند در آغاز با مساعدت وعاظ السلاطین و معممین دربار به شایعه جعلی بـودن فتوی و این که توسط فردی به نام ملک التجار جعل شده است، می‌پردازند و سیستم حـفـاظـت و اختناق خود را به شدت گسترش می‌دهند تا هر گونه ارتباط مردم و علما، و کسب تکلیف از میرزای بزرگ را سلب کنند.

 

اما این اقدامات نیز تاثیری در روند قضایا نداشت لذا دولتیان بـاتـوسـل بـه نـیرنگی دیگر و ایجاد تفرقه، دست به دامن علمای داخل ایران می‌شوند شاه و امین السلطان به میرزای آشتیانی روحانی تهرانی روی می‌آورد و از او می خواهندبه اباحه و تجویز دخـانـیـات حکم کند.

 

 

میرزای آشتیانی و دیگر علما، شاه و درباریان رابه کلی مأیوس می‌سازند و قـاطعانه می‌گویند که حکم میرزای بزرگ را جز خود او، کسی دیگر نمی‌تواند تغییر دهد، و اضافه می‌کنند:

 

این کار اصلاح برنمی دارد، بایدمتوقف شود این امتیازات باید برگردد و تا برنگردد میرزا آرام نمی‌گیرد از طرف دیگر، سیاست ارعاب و تهدید و توسل به خشونت نیز کارآیی خود را از دسـت داد ومـردم را هرچه بیشتر مصمم تر و مقاوم تر ساخت بدین رو، ناصر الدین شاه، ناچار بـه فـکـر تسلیم و لغو امتیاز می‌افتد، ولی مسئولان کمپانی، و علی الخصوص کارگزاران سفارت انگلیس، او را از این کار برحذر می‌دارند و آن را خطری برای اصل رژیم قلمداد می‌کنند.

 

و سرانجام شاه از پا درمی آید و در برابر قیام مردمی تسلیم می‌شود

 

آنگاه شـاه در حـالـی که فقط دو هفته از صدور حکم تحریم می‌گذرد، به الغای انحصار داخله توتون و تـنـبـاکـو می‌پردازد امـا علما و مردم باز هم مقاومت می‌کنند و خواستار لغو کامل امتیاز تنباکو می‌گردند شاه که خصوصا ازمقاومت میرزای آشتیانی بسیار عصبانی شده بود، او را تهدید می‌کند در عوض میرزا نیز تصمیم به مهاجرت می‌گیرد شاه از ترس به پا شدن طوفان، به تملق و تهدیدمیرزا پرداخته و وی را از هجرت باز می‌دارد در این میان، زمزمه‌های جهاد علیه دستگاه نیز بالا می‌گیرد و اعلامیه‌هایی بدین مضمون بر در و دیوار شهر نصب می‌شود: بر حسب حکم جناب حـجـه الاسلام، آقای شیرازی، اگر تا 48 ساعت دیگر امتیازدخانیات لغو نشود، یوم دوشنبه آتیه، جهاد است، مردم مهیا شوید.

 

از سـوی دیـگـر شدت اوضاع و تنگناهایی که برای فرنگیان پدید آمده بود، باعث شد که مسئولین کمپانی از سوی سفرا و سیاسیون اروپا در تهران، تحت فشارقرار گیرند.

 

آرنـسـتـیـن، رئیـس کـمـپانی، امین السلطان را در اتخاذ دو راه مخیر می‌سازد: لغوامتیاز و پـرداخت خسارت، لغو تحریم و آرام کردن مردم شاه تصمیم دوم را بر می‌گزیند شاه و دربار برای چـاره جـویـی، مـجـلسی با حضور علمای بزرگ تهران وبرخی از دولتیان تشکیل می‌دهند.

 

در این مـجـلـس، از عـلـما آقایان میرزا حسن آشتیانی، سید علی اکبر تفرشی، شیخ فضل الله نوری، امام جمعه تهران، سید محمدرضا طباطبایی، سید عبد الله بهبهانی، آخوند ملا محمد تقی کاشی، و از طـرف دولـت: نایب السلطنه کامران میرزا، صدراعظم امین السلطان، میرزا علی خان امین الدوله، مشیر الدوله، قوام الدوله و مخبر الدوله شرکت داشتند در این جلسه، صورت امتیازنامه مطرح شد.

 

ولی آقایان علما، به علت اینکه کلیه مفاد آن بر خلاف الناس مسلطون علی اموالهم بـود، از صـحـه گذاردن بر آن خودداری نمودند، و حتی تهدیدات دولتیان نیز نتوانست کاری از پـیـش ببرد کار به جایی رسید که آقا سید محمدرضا طباطبایی فرمود: اگر این حکم را دولت داده است، که باید به امضای ملت باشد و اگر شخص شاه داده است که حقی نداشته و ندارد.

 

 

آری؛ حکایت تاریخی آن حکم باعظمت و کار سترگی که مرجعیت دینی به رهبری میرزای شیرازی (ره) با همراهی جانانه و یکپارچه مردم مسلمان به انجام رساند، سندی است زنده بر این حقیقت همیشگی که عمود خیمه امت اسلام و رمز بقای عظمت و شوکت جغرافیای اسلامی، همانا رهبری دینی و پیروی امت از این شمع فروزان هدایت و بصیرت است.

 

حکایت امروز ما نیز داستان همان روزگار است؛ تا زمانی که ملت اسلام در پناه مرجعیت دینی و گوش به فرمان ولایت باشد، هیچ قدرت استعماری و استکباری نخواهد توانست با فریب و تحریم و دیگر ابزارهای شیطانی‌اش بر این امت الهی فائق آید و در این میان، این سلاح «بصیرت» است که در برابر همه هجمه‌های سیاسی و فرهنگی و اقتصادی دشمن، دین و سرزمین ما را بیمه خواهد کر؛ همچنانکه تاکنون چنین کرده است.

 

سجاد حسنی

 

/702/830/م


ارسال نظرات