مادر و مادری؛ حقوق و تکالیف
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، مادری، نقشی است که تنها از عهده جنس مؤنث برمیآید. نقشی که زنان به عنوان همسر و مادر به عهده میگیرند در میان همه نقشهای اجتماعی و غیراجتماعی دیگر برجسته است؛ زیرا هر نقش دیگری را دیگران از مرد و زن نیز میتوانند به عهده گیرند، اما نقش مادری به معنای خاص آن تنها نقش ارزشمند و حیاتی است که یک زن میتواند به عهده گیرد. تجربه مادری برای زن نه تنها یک ارزش بلکه کمال است و زنی که تجربه مادری را نداشته باشد فاقد کمالی است که نمیتوان آن را از راه دیگری به دست آورد.
نویسنده در مطلب حاضر نگاهی گذرا به نقش مادری و حوزه حقوق و مسئولیتهای او انداخته است.
مادری، نقش کمالی زن
خداوند موجودات را جفت و زوج آفریده است (نجم، آیه 45؛ طه، آیه 53؛ شوری، آیه 11) و هنگامی که خداوند حضرت آدم(ع) را به عنوان نخستین انسان آفرید، حضرت حوا(س) را هم به عنوان جفت او خلق کرد (نساء، آیه 1؛ اعراف، آیه 189؛ زمر، آیه 6) پس هیچ یک از موجودات نمیتوانند بیجفت و زوج خود در حالت کمالی باشند؛ زیرا نیاز به جفت، یک امر طبیعی است و اگر موجودی جفت نداشته باشد، گرفتار نقص است (حجرات، آیه 13).
جفت آفرینی موجودات دارای حکمتهایی است که از آن به اهداف و فلسفه آن یاد میشود. از جمله اهدافی که خداوند برای جفتآفرینی انسان ها بیان میکند، حکمتهایی چون سکونت و آرامش، مودت و محبت و پاسخگویی به نیازهای عاطفی و روانی زوجین و نیز تناسل است (اعراف، آیه 189؛ روم، آیه 21) پس هیچ یک از کمالات پیش گفته جز از طریق زوجیت و جفت شدن به دست نمیآید و اگر مثلاً از راههای دیگر، انسان تجربههایی داشته باشد که عنوانهای آرامش و سکونت یا محبت یا حتی تناسل و تولید نسل بر آن بار شود، هرگز به معنای آن نوع از آرامش و سکونت و محبتی نیست که از راه جفت و زوج به دست میآید؛ زیرا این نوع آرامش و محبت، نوع خاصی است که تنها از همان راه به دست میآید.
تجربه مادری در یک فرآیندی به دست میآید که این دوره از قرار گرفتن نطفه در رحم تا زاییدن است. بنابراین، آبستنی و زادن دو مؤلفه اصلی مادری است و خداوند در آیه 2 سوره مجادله عنوان مادری را به زنانی میدهد که آبستن شده و کودک را میزایند. زنانی که این دو مؤلفه را نداشته و این دوران را تجربه نکردهاند، بر آن عنوان مادری صادق نیست؛ هر چند که تمامیت این کمال ارزشی با امور دیگری چون شیردهی و مانند آن به دست میاید، ولی اصل تجربه مادری در آبستنی و زادن جلوه مییابد. از اینرو خداوند توجه خاصی به این دوره دارد؛ زیرا زمان بارداری و آبستنی زمان تحمل ضعف و ناتوانی بسیار شدیدی برای مادر است که با زادن، این درد و رنج به اوج خود میرسد. بر همین اساس خداوند به فرزندان سفارش میکند که همواره احترام مادر را داشته باشند؛ چرا که مادر سختی و ناتوانی بسیار ضعفآفرین دوران آبستنی و زادن را تحمل کرده است (لقمان، آیه 14؛ احقاف، آیه 15).
اگر زنی این دوران را تجربه نکرده باشد، مقام والا و کمالی و ارزشی مادری را به دست نیاورده است و همواره از یک نقص در رنج خواهد بود؛ نقصی که جز از راه مادری جبران نمیشود.
این تجربه کمالی و ارزشی هر چند که با آبستنی و زادن به دست میآید، ولی اوج تمامیت کمالی آن با ادامه نقش مادری پس از تولد از طریق شیردهی و آموزش و پرورش به دست میآید. (بقره، آیه 233) مادران به طور طبیعی علاقه دارند تا کودک خویش را شیر دهند؛ زیرا ارتباط میان مادر و فرزند از محکمترین و استوارترین پیوندهای موجود میان انسانهاست که از نظر قرآن تنها یک عامل میتواند این ارتباط را از هم بگسلاند و از میان بردارد و آن هول و هراس شدید قیامت است. خداوند با اشاره به پیوند بسیار محکم میان مادر و فرزند به مسأله شدت هراس روز قیامت توجه میدهد و میفرماید در آن روز حتی مادری که همه هستیاش را برای فرزند و کودک میدهد، کودک عزیزتر از جانش را میاندازد و از هول و هراس قیامت میگریزد (حج، آیه 2).
مهر مادری، پیوندی بینظیر
مهر مادری چنان قوی است که خداوند آن را ضربالمثل قرار داده و بر آن باور است پیوندی قویتر و استوارتر از مهر و پیوند مادر و فرزند نیست. این مهر و پیوند مادری چنان مادر را به فرزند وابسته میکند که اگر زمانی کودک از او دور شود و یا گرفته شود دچار افسردگی و اندوه سهمگین میشود به گونهای که تعادل رفتاری خود را از دست میدهد و کارهای خطرآفرینی را برای رسیدن به کودک خود انجام میدهد (قصص، آیات 12 و 13).
حضور کودک در کنار مادر، هم مایه آرامش و اندوهزدایی اوست و هم مایه سرور و چشمروشنی (همان) مادر، بیفرزند دچار چنان افسردگی و اندوه سنگین میشود که ممکن است روشنی چشمان خویش را از دست دهد. کودک برای مادر مایه روشنی دیدگان است و مادر با کودک خویش چنان به آرامش میرسد که سرور و شادی را میتوان در درخشش نور دیدگان او دید (همان؛ طه، آیه 40؛ فرقان، آیه 74).
خداوند در آیه 10 سوریه قصص بیان میکند که چگونه احساس خطر مرگ برای فرزند میتواند ضربهای سهمگین بر مادر وارد سازد و موجبات پریشان خاطری او را فراهم آورد به گونهای که نتواند تعادل رفتاری خود را حفظ کند.
مسؤولیتهای مادری
مادر برای رسیدن به تمامیت کمال ارزشی مادری میبایست اموری را به عنوان مسئولیت و تکالیف مادری به انجام رساند تا شایسته مقام ارجمند مادری شود. بیگمان نخستین مسئولیت مادر تأمین امنیت فرزند بویژه تأمین امنیت غذایی است. از این رو شیردهی از وظایف و مسئولیتهای مادری دانسته شده است و والدین حق ندارند که کودک را از این حق طبیعی محروم سازند. اگر مادری فرزند خویش را شیر ندهد در انجام مسئولیت کوتاهی کرده و در حقیقت به حقوق فرزند تجاوز نموده و ضرر رسانیده است. در حالی که خداوند از والدین میخواهد که هیچ گونه ضرری را به فرزند نرساند (بقره، آیه 233)
براساس آیه فوق، پدر و مادر مسئول هستند که براساس مصالح کودک رفتار کنند و هیچ حقی از حقوق فرزندی را تضییع نکنند. از نظر قرآن کسانی که اهل ایمان هستند و به علم و آگاهی خداوند توجه دارند، هرگز مصالح و حقوق کودک را نادیده نمیگیرند و همین ایمان و تقوا و نیز علایق والدین به فرزندان است که ضامن سلامت جسمی و روانی کودک است و آیندهاش را تضمین میکند (نساء، آیه 9).
از مسئولیتهای مادر آن است که کودک را تا دو سال تمام شیر دهد و در صورتی که پیش از دو سالگی بخواهد او را از شیر بگیرد میبایست با صلاحدید والدین و مصالح کودک باشد (همان) در حقیقت اسلام مشورت را برای رسیدن به بهترین وضعیت، مطلوب میداند و از والدین میخواهد در رسیدن به مصالح کودک و انتخاب بهترینها با هم مشورت کنند. اگر این مشورت در امور تغذیه و شیردهی مطلوب است، (بقره، آیه 233؛ طلاق، آیه 6) در امور دیگر بسیار با اهمیتتر است و میبایست مشورت و مصلحت سنجی در دستور کار قرار گیرد. از جمله این مصلحتسنجیها مسأله آموزش و پرورش و تربیت کودکان است.
از دیگر مسئولیتهای والدین خصوصاً مادر که بسیار مهم و اساسی است، آموزش و تربیت کودک براساس آموزههای عقلانی و وحیانی است. والدین موظف هستند که کودک را نسبت به خدا و معاد آشنا سازند و براساس آموزههای دینی تربیت کنند. این حقی است که از سوی فرزندان بر عهده والدین گذاشته شده است (احقاف، آیه 17).
خداوند در آموزش و تربیت کودک به والدین فرمان میدهد که همه اصول اعتقادی و اخلاقی و رفتاری و حتی آداب لطیف و مسایل جزیی را به کودکان خود بیاموزند و محبت و عاطفه مادری موجب نشود تا آموزش و تربیت کودک نادیده گرفته شود و یا کوتاهی در آن صورت گیرد (نور، آیات 58 و 59).
ازنظر قرآن یک پدر و مادر با ایمان، با تمام وجودشان نگران تربیت ایمانی فرزندان خویش هستند و تمام تلاش خود را مبذول میدارند تا این مهم تحقق یابد و کودکان به درستی بر اساس معیارهای عقلانی و وحیانی تربیت شوند و اهل ایمان و تقوا باشند. (احقاف، آیه17)
خداوند به دو شکل از تأثیر مادر بر فرزند سخن میگوید، یکی از نظر وراثتی و دیگر از نظر تربیتی. از اینرو در آیاتی از تأثیر وراثتی اخلاق مادر بر فرزند از جهت پاکی و پاکدامنی و ناپاکی سخن به میان میآورد (مریم، آیات 27 و 28) چنانکه در آیه 17 احقاف و 58 و 59 سوره نور از آموزش و تربیت عملی و علمی فرزندان به عنوان یک وظیفه یاد میکند.
بنابراین، مردان در انتخاب همسر، باید از خانوادههای خوب و صالح گزینش کنند تا هم ازنظر وراثتی و هم از نظر تعلیمی بتوانند نقش مادری را به خوبی ایفا کنند. اینکه تنها به همسر تعلیم دیده یا تنها به خانواده اصیل توجه شود کافی نیست بلکه زنی صالح از خانواده اصیل میبایست انتخاب شود تا بتواند به درستی از عهده وظیفه مادری برآید.
حقوق مادری
مادر دارای حقوق خاص است که باید از سوی دیگران و فرزندان مراعات شود. یک زن گاه به عنوان یک دختر و گاه به عنوان همسر و گاه دیگر به عنوان یک مادر دارای حقوقی است. از حقوق اختصاصی مادر حق شیردهی است. هیچ کسی از همسر و غیر همسر نمیتواند مادری را از این حق محروم سازد مگر اینکه مصالح برتری وجود داشته باشد که میبایست رعایت شود.
از حقوق دیگر مادری که کسی نمیتواند مانع آن شود، حق ارثی است که از فرزند میبرد. مادر پس از اینکه دیون فرزند میت داده شد، و میت، فرزند یا برادران و خواهرانی داشته باشد یک ششم ماترک میت را به عنوان سهم الارث میبرد و اگر فرزندی برای میت نباشد، مادر یک سوم از ماترک میت را به ارث میبرد. پس اگر فرزند میت وی فرزندی نداشت یک سوم و اگر فرزند داشته باشد یا بیش از دو برادر برای میت باشد، حق ارث او از یک سوم به یک ششم تقلیل پیدا میکند. (نساء، آیه11) این از حقوق مادر است که کسی نمیتواند آن را از وی سلب کند.
از دیگر حقوق مادری، حرمت اوست که میبایست از سوی فرزندان مراعات شود. هرگونه اذیت و آزاررسانی فرزند نسبت به مادر حتی با اف گفتن که بیان کننده خستگی از پاسخگویی به نیازهای مادر است، حرام است. (اسراء، آیه23) از نظر خداوند آزاررسانی به مادر حتی در حد اف گفتن، گناهی بزرگ و نیازمند توبه است. (اسراء، آیات 24 و 25) و اگر کسی توبه نکند عواقب آن را در دنیا و آخرت خواهد دید. (احقاف آیات 17 و 18)
از دیگر حقوق مادر، احسان و نیکی به او از سوی فرزند است. هر فرزندی وظیفه دارد که احسان و نیکی به مادر را همانند عبادت الهی بزرگ شمارد و در انجام آن کوتاهی نکند. اگر انسان تنها دو وظیفه و تکلیف داشته باشد یکی بندگی خداست و دیگری احسان به والدین (نساء، آیه 36؛ انعام، آیه 151؛ اسراء، آیه23)
احسان دایره وسیعی دارد که نیکی عاطفی تا نیکی مالی را شامل میشود. عفو و گذشت از درخواستها و خطاها تنها کوچکترین مصداق احسان است. اگر کسی بخواهد حقیقت احسان را درک و تجربه کند در هنگام پیری والدین و برآوردن خواستههای آنان میتواند آن را به دست آورد. فرزندی اهل احسان خواهد بود که شناخت درستی از حقیقت آفرینش و بندگی داشته باشد و از خدا و روز رستاخیز و حساب و کتاب آن بهراسد و از روحیه مهربانی و دلسوزی برخوردار باشد (همان؛ مریم، آیات 31 و 33؛ لقمان، آیه14) و قدر زحمات توانفرسا و سخت والدین را بشناسد و بداند که مادرش در سی ماه چه رنجی را تحمل کرده است تا او را بزاید و پرورش دهد. (لقمان، آیه14؛ احقاف، آیه15)
اگر فرزندی بخواهد حق مادری را ادا کند که نمیتواند، میبایست احسان به والدین را در اولویت زندگی خود قرار دهد و اگر والدین مشرک باشند نمیتواند دل آنان را به درد آورد و در احسان کوتاهی کند (لقمان، آیه15) اگر فرزندی بخواهد به سلامت در دنیا زندگی کند و سعادت در آخرت را به دست آورد، میبایست غیر از بندگی خداوند به احسان والدین بیندیشد؛ چرا که پرهیز از هرگونه عصیان از والدین و احسان به ایشان موجب سلامتی و امنیت و سعادت و جلب محبت الهی و رستگاری و شمول عفو و بخشش الهی و پذیرش همه اعمال نیک انسانی و قرار گرفتن در صف صالحان است. (احقاف آیات 15 و 16؛ مریم، آیات 12 تا 15؛ اسراء، آیات 24 و 24)
دعا و استغفار مادر زندگی را برای انسان آسان و آخرت را بر وی مبارک میسازد. (احقاف، آیه17؛ اعراف، آیه 189؛ فرقان، آیه74) در مقابل، نفرین و عاق مادر بسیار خطرناک است و یکی از علل گمراهی و ضلالت بنی اسرائیل این بود که نسبت به والدین خویش احسان روا نمیداشتند و بر خلاف پیمان الهی رفتار کردند. (بقره، آیه83)
ازنظر قرآن پذیرش تمام اعمال نیک انسانی در گرو رضایتمندی والدین و احسان به ایشان است. (احقاف، آیات 15 و 16) اگر انسانی کارهای بسیار نیکی داشته باشد و همه روزه به عبادت و احسان به دیگران مشغول باشد ولی احسان به والدین را از یاد ببرد و ایشان را اطاعت نکند، هیچ یک از اعمال او پذیرفته نخواهد شد. (همان) تنها امری که خداوند اطاعت از آن را برای فرزند جایز نمیداند مسئله شرک است که اگر والدین به آن دعوت کردند میبایست مخالفت کند ولی هرگز این به معنای نافرمانی و عدم احسان به والدین نیست بلکه همچنان اصل احسان باقی و برقرار است.(عنکبوت، آیه8؛ لقمان، آیات 14 و15)
از حقوق مادری این است که فرزند خواستههای خویش را بر مادر تحمیل نکند (مریم آیات 31 و 32) و همواره حرمت او را پاس دارد (اسراء، آیات 23 و 24) تا از آمرزش الهی برخوردار شوند./907/د101/ح
منبع: کیهان