۱۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۸:۲۵
کد خبر: ۲۶۴۵۴۱

نشست فلسفه و علوم انسانی برگزار شد

خبرگزاری رسا ـ حداد عادل گفت: اگر ما می‌خواهیم به علوم انسانی اسلامی برسیم گام نخست باید یک انسان شناسی فلسفی برپایه فلسفه اسلامی تدوین کنیم، یعنی فلسفه‌ای که زبانش زبان وجود است به زبانی که به وجود خاص انسان بپردازد، ترجمه کنیم.
نشست فلسفه و علوم انسانی برگزار شد

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، غلامعلی حداد عادل نماینده مجلس شورای اسلامی عصر امروز یکشنبه 10 خرداد در نشست فلسفه و علوم انسانی که در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد با طرح پرسشی بدین صورت که آیا می‌توان بر پایه فلسفه اسلامی علوم انسانی اسلامی داشت، گفت: فلسفه اسلامی عمدتاً حول محور وجود بما هو وجود شکل گرفته است.

 

وی در ادامه افزود: اگر ما می‌خواهیم به علوم انسانی اسلامی برسیم گام نخست باید یک انسان شناسی فلسفی برپایه فلسفه اسلامی تدوین کنیم، یعنی فلسفه‌ای که زبانش زبان وجود است به زبانی که به وجود خاص انسان بپردازد، ترجمه بکنیم. انسان شناسی فلسفی اسلامی که مقدمه دستیابی علوم انسانی اسلامی است موضوعاتی از این قبیل؛ نفس و حقیقت آن، هویت انسانی و رابطه نفس و بدن، جبر و اختیار و فطرت را لازم دارد.

 

حدادعادل با اشاره به اینکه همت اصلی فلاسفه اسلامی را باید این بدانیم که آنها با طرح امور عامه و علم کلی به سمت اثبات موضوعات و مقاصد الهیات بالمعنی الاخص می روند، افزود: فلسفه نزد فلاسفه اصلی یک نردبان برای صعود به آسمان است نه یک نردبان برای نزول به طبیعت! متافیزیک نزد فلاسفه اسلامی معطوف به طبیعت و به طریق اولی معطوف به علوم انسانی نیست.

 

وی در ادامه افزود: بنده تصور می‌کنم اگر فلسفه اسلامی بخواهد به علوم انسانی اسلامی منتهی شود باید این مسیر یک طرفه روبه بالا باید دو طرفه شود یعنی متافیزیک اسلامی که یک متافیزیکی مبتنی بر وجود و احکام آن است باید هم ناظر به اثبات خدا و حقایق علمی و ماوراء الطبیعی باشد که اسلامی بودن در آن است و هم بر اصول و لوازم طبیعت شناسی و انسان شناسی مبتنی باشد.

 

حداد عادل در ادامه یادآور شد: زمانی که ما مقالات و کتاب ها و اندیشه های فلاسفه را در طول تاریخ یکهزار و اندی ساله مقایسه می‌کنیم، می‌بینیم که منابع مربوط به طبیعت شناسی فوق العاده نسبت به مباحث الهیات بالمعنی الاخص محدود است. یک معرفت دیگر ما مقداری خلأ مباحث اسلامی را جبران می‌کرده و آن عرفان بوده است.

 

مسؤول شورای تحول علوم انسانی افزود: عرفان اسلامی را ما گاهی بیشتر از فلسفه اسلامی انسانی‌تر می‌بینیم، چرا که موضوع عرفان، انسان است برخلاف فلسفه که موضوعش وجود است منتها عرفان اسلامی بیشتر به فرد و رابطه طولی فرد با خدا توجه دارد نه رابطه افقی فرد با جامعه یا تحول و تطور جامعه و فرد در طول تاریخ!

 

وی در پایان خاطرنشان کرد: شئونات اخلاق، حقوق، فلسفه، اجتماعی و فرهنگ و ... را باید از نظر فلسفه اسلامی روشن کنیم مثلا اینکه آیا جامعه وجود حقیقی یا اعتباری دارد و رابطه فرد با جامعه به چه صورت است تا این مسائل را در فلسفه علوم اجتماعی اسلامی بحث کنیم./817/پ202/ب4

ارسال نظرات