عید غدیر، عیدالله الاکبر
سال دهم هجری است و سال آخر حیات مبارک پیامبر رحمت و مشتاقان دسته دسته و گروه گروه مسلمان می شوند و به اسلام می گروند، هرچند که غیر از مخلصان و ره یافتگان کسانی نیز هستند که برای کسب موقعیت در مملکت وسیع ، پرقدرت و امن اسلامی یا برای کسب غنیمت های جنگ و یا قرار گرفتن در پناه اسلام و آسیب ندیدن از دنیای پر از آشوب آن زمان و موارد دیگر اسلام می آورند، در این بین عقده داران جنگ های بدر و خیبر و حنین هم هستند که برای انتقام گرفتن از رسول و خانواده و اصحابش، تغییر چهره داده اند و به ظاهر از شرک و یا یهودیت به اسلام درآمده اند، حسودان و عنودان و قبیله پرستان هم که هستند و منافقان که به تزویر اسلام آورده اند و در اصل، اصلاً اسلام به قلب ملتهبشان وارد نشده است.
نفاق نیز مدت هاست که میهمان نامیمون جمعیت مسلمانان است و از همان زمان که دشمنان و شیطان از مقابله با اسلام ناامید شدند به فکر نفوذ در صفوف اسلام افتادند و اسلام آوردند و تغییر چهره دادند و این را از سخنان و قرارهای شفاهی و پیمان ها و عهدنامه های شومی که برای کشتن پیامبر اسلام بسته و نوشته بودند و در دو نوبت در خانه کعبه پنهان کردند گرفته تا اقدامات دیگری که بعدأ خود را در سقیفه نشان داد و اتفاقات پس از آن می توان فهمید، همان کسانی که شجره ملعونه ای در سرزمین اسلام غرس کردند که بعدها تأثیرات نامطلوب و نامبارکی بر سرنوشت اسلام و مسلمین گذاشت، سران نفاق که تا آخر بر نفاق و شرک و ارتداد خود ماندند جلسات سری و محفلی تشکیل می دادند و در همه حال خدا ناظر آنان بود و خطرات آنان را در مناسبت های مختلف به پیغمبر خود و او نیز به مسلمانان گوشزد می کرد، گویی خبری مهم در راه است که خداوند به خاطر خطراتی که اسلام را تهدید می کند این گونه در آیات مختلفی که در ایام آخر عمر مبارک رسول الله صلی الله علیه وآله نازل شده است به شناساندن منافقان و سست ایمانان مردم فریب همت گمارده.
پیامبر خاتم خود در این ایام گفته است که امسال سال آخر عمرش می باشد پس گوش های مسلمانان منتظر شنیدن نام جانشین شایسته آن حضرت است، دشمنان هم که به طمع از بین بردن اسلام نشسته اند مترصدند و در این میان حسودان قبیله قبله، عنودان کینه توز بدر و خیبر و حنین و منافقان نیز هستند که گوش به زمین خوابانده اند و هم نگرانند و هم در کمین تا که اگر جانشین از آنها نبود معرکه ای به پا کنند و توطئه ای، آن ها که بارها از پیامبر اسلام شنیده بودند که علی پس از نبی جانشین است و ولی، اکنون در این اندیشه اند که اگر برای آخرین بار پیامبر اکرم حضرت علی را بعنوان وصی رسول و ولی امت انتخاب کرد، با این انتصاب چه کنند؟ آنها نگران تر از همه اند و در اندیشه تر، نگران و در اندیشه اند اما نه برای اسلام، که برای خود و برای منافع خود و همان چیزی که قوم و خویش و قبیله آنان است و خوب می دانند که علی اگر بیاید آن ها که اهل اسلام نیستند و اهل نیستند، دیگر نخواهند بود و علی در دین خدا هیچ کاهلی و سستی ندارد و اگر پیغمبر خدا مظهر جمال الهی و عطوفت است علی مظهر جلال الهی و عقوبت است.
به هر حال با معرفی جانشین شایسته برای رسول خاتم حتمأ این مشکلات مرتفع می شود و کافران از تسلط بر دین اسلام مأیوس می شوند و توطئه ها خنثی می گردد و نعمت خدا به مؤمنان کامل و تمام می گردد، اگر همه به آن گردن نهند، مسلمانان بارها و بارها و به کرات از پیامبر خاتم در موقعیت های مختلف شنیده و دیده اند که وی علی بن ابیطالب را جانشین و وصی بعد از خود معرفی نموده است، عشیره الاقربین، حدیث منزلت، واقعه لیله المبیت، انتظار سه روزه رسول اعظم در خارج از یثرب برای ملحق شدن علی به او و ورود نبوت و امامت با هم به یثرب در هنگام هجرت و موارد دیگر همه گوشه هایی از این معرفی است که به تصریح و تلویح مطرح گردیده است.
به هرحال اکنون سال دهم هجرت است و پیامبر سومین بار است که به زیارت خانه خدا می رود دوبار گذشته به عمره رفته و این اولین و آخرین حج تمتع اوست، اولین بار است که برای حج فراخوان عمومی می دهد، برای اولین و آخرین بار است برای بیان یک حکم این جمعیت عظیم 120000 نفری را در یک بیابان بسیار گرم و سوزان برای سه روز نگه می دارد، او فرموده صبر می کنیم تا ماندگان به ما برسند و رفتگان بیایند، اولین بار است که خداوند به رسولش می فرماید؛ اگر این حکم را بیان نکنی انگار رسالت بیست و سه ساله ات را انجام نداده ای، اولین بار است خداوند می فرماید این حکم را ابلاغ کن و خدا تو را از شر دشمنان مصون خواهد نمود، حال باید دید واقعأ این چه حکمی است که این همه اولین بار و آخرین بار دارد و استثنایی است و در ابلاغش برای پیامبر اسلام خطر جانی مطرح است و خدا به او اطمینان می دهد که از دشمنان نترس، مگر نه اینکه اسلام اکنون آن قدر قدرتمند است که دندان طمع دشمنان را کشیده؟ و واقعأ این موضوع مهم و دستور چیست و این دشمنان کیانند؟
همه در غدیر خم گرد می آیند برای شنیدن امری مهم، در جماعتی که گویند تا آن زمان در تاریخ بی سابقه بوده است، خطبه پیامبر شروع می شود، خطبه ای مهم و بی نظیر که در آن چند ده بار به تصریح و تلویح می فرماید که این انتخاب از جانب خداست نه من، در این خطبه از امامان هم می گوید و از مهدی عج هم، پس از آن و پس از اقرار گرفتن از مردم به اولی بودنش بر مسلمین و مؤمنین بازوان علی علیه السلام را بلند می کند و می فرماید «هرکس که من مولای اویم از این پس این علی مولای اوست خدایا دوستانش را دوست بدار و دشمنانش را دشمن» پس از آن می فرماید تا دوخیمه برپا کنند یکی برای بیعت و یکی بیعت با خاتم انبیاء محمد مصطفی و دیگری برای بیعت با صدر الاوصیاء علی مرتضی علیهما السلام.
حادثه و حکم و انتخاب بسیار مهم است که رسول امین با توجه به شنیدن و دیدن به بیعت قلبی و زبانی هم راضی نمی شود و همه باید با دست خود نیز بیعت کنند، ماجرای خلافت و جانشینی رسول معصوم است نه معرفی دوست و رفیق که معرفی دوست دیگر بیعت نمی خواهد و این همه زحمت و سه روز معطل کردن مردم در گرمای طاقت سوز غدیر خم، مردم فوج فوج به بیعت می آیند و سرشناسان هم می آیند، از ابوذر و عمار گرفته تا ابوبکر و عمر، همه تبریک گوی و بخٍ لک بخٍ لک گویان، جناب عمر گفت یا علی تو اکنون امیر من و امیر همه مؤمنانی، امروز بسیار مهم است، گویند جبرئیل هم در این روز در میان مردم بود و حکایتی دارد، حکایت دیگر حکایت حارث فهری است که یکی دیگر از معجزات این روز است، حارث پس از آنکه در جواب سؤالات خود از پیامبر گرامی اسلام شنید که تمام این ابلاغ ها از جانب خدا بوده است با پررویی تمامی که ازکفرش حکایت داشت از خدا درخواست عذاب کرد، در تاریخ است که هنوز چند قدم دور نشده بود که سنگی از آسمان آمد و از سرش رفت و از تهش بیرون شد وجانش نیز.
هجدهم ذی الحجه از این به بعد عید غدیر خم نامیده شد و روز اکمال دین و اتمام نعمت و گویی دین خدا کامل نبود و علی را کم داشت و با او کامل گردید، این روز عیدالله الاکبر است و باید که بسیار گرامی داشته شود، هر چند که بسیاری از بیعت کنندگان این روز بیعت شکستند و جیفه دنیا و عذاب اخروی خریدند تا ولایت علی و عهد با نبی را بشکنند و گروهی اندک ماندند و دانستند که بیعت باید تا آخر باشد مثلأ بیعت یعنی دست دادن در علقمه و ما تا کربلا و عاشورا فرصتی نداریم، تخم نفاقی که در سقیفه پراکنده شد در کربلا میوه تلخ و زهرآگین خود را داد و اگر آن عده در عهد خود با پیامبر خدا صادق بودند و استوار و اگر سقیفه نبود اکنون این همه مشکل و مصیبت نبود و نبودند کسانی که با نام دین، مسلمان بکشند و برای حفظ سلطنت خود و برای جلب نظر کفار و یهود، برادر کشی را رواج دهند.
ای کاش در عید غدیر امسال همه ی حاجیانی که به حج رفته بودند برمی گشتند تا عیدمان خجسته تر می شد هر چند که تا وقتی امام معصوم در میانمان نیست هیچ عیدی کاممان را شیرین نخواهد کرد و ای کاش همه خانواده ها از ایرانی گرفته تا پاکستانی و الجزایری و مصری و اندونزیایی و اهل دیگر کشورها، همگی این عید را زنده بودند و در منا و بخاطر بی تدبیری و موذی گری آل سعود لعین، مظلومانه به قتل نمی رسیدند و ای کاش از این به بعد هیچ انسانی به خاطر یک جرعه آب نمیرد و هیچ کودکی تا ابد چشم انتظار پدر و مادرش نماند و این ها حکایت ها و دردهاست از آن انحرافی که با سقیفه در پیام غدیر ایجاد شد و آنها که مسیر رود را از راه اصلی چرخاندند و به کژ راهه بردند، بشریت و اسلام را به این روزهای مصیبت بار انداختند و اکنون هر خونی که از مسلمان و مظلومی به زمین ریخته شود و هر نفسی که به ظلم ظالمان در سینه حبس گردد، مقصری اصلی و شریکی قطعی دارد که در تمام آنها سهیم است، همان ها که پوستین وارونه دین پوشیدند و در انحراف کوشیدند . ألا لعنه الله علی الظالمین./967/202/ب2