تلاش دشمن برای نفوذ در مجلس خبرگان
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، آیتالله مصباح یزدی دردیدار با جمعی از هادیان سیاسی سپاه پاسداران از سراسر کشور به تبیین تلاش دشمن برای نفوذ در مجلس خبرگان پرداخت.
متنی این سخنرانی بدین شرح است:
همه ادیان آسمانی با آسیبها و آفت هایی همراه بوده اند،غیر از وجود دشمنان خدا و پیامبر، همواره کج فهمیها و کج روی هایی در ادیان به وجود آمده که سبب پیدایش اختلاف در پیروان ادیان شده است و به همین دلیل امروزه میبینیم در مسیحیت و یهودیت، فرقهها و مذاهب گوناگون و شاخههای مختلفی وجود دارند که به عنوان نمونه میتوان دید که فقط شاخه پروتستان در مسیحیت، شامل حدود پانصد فرقه است.
چنین اختلافاتی ریشهها و عوامل گوناگونی دارد،گاه این اختلافات، ناشی از سوء برداشتها و برداشتهای مختلف از دین است؛ اما همانگونه که قرآن میفرماید، برخی از اختلافات ناشی از برتری طلبی و ظلم و ستم عده ای بر دیگران است که به صورت عمدی انجام میشود.
در اسلام هم این اختلافات بلافاصله بعد از رحلت رسول اکرم(ص) به صورت علنی و آشکارا آغاز شد،ریشه اختلاف در بین مسلمانان در نحوه جواب به این سؤال است که چرا خداوند دین را نازل کرده و با نزول دین قصد برطرف کردن چه کمبود و نیازی را از بشر داشته است؟
نگاه سکولاریستی برخی از مسئولان
عده ای میگویند انسان نیازهای طبیعی و فطری را میشناسد و برای رفع آنها اقدام میکند و اصل خداپرستی نیز نیازی فطری است که دین، برای رفع این نیاز لطیف بشر است. بر این اساس، دین ربطی به امور زندگی ندارد؛ بلکه تنها برای ارضای میل فطری انسان به خداپرستی نازل شده است؛ که امروزه این نگرش را سکولاریسم میگویند.
سکولاریسم دین را انکار نمیکند، بلکه میگوید، دین نباید در کارهای مربوط به دنیا، دخالت داده شود.چنین گرایشی تقریبا در میان پیروان همه ادیان به وجود آمده است. بسیاری از شخصیتهای معروف و مسئول در کشور ما نیز به این امر معتقد شدهاند و حتی آن را ترویج کرده و در کتابها و سخنانشان بصراحت بیان میکنند که دین اسلام هم باید سکولار باشد، یعنی سیاست و اقتصاد و نظایر آنها ربطی به دین ندارد؛ بلکه باید توسط رجال سیاسی و اقتصادی که در این زمینه تحصیل کردهاند، اداره شود؛ وگرنه عالم دینی را چه به سیاست و اقتصاد؟!
آنهامعتقدند اینکه از دین توقع داشته باشیم روابط سیاسی، اقتصادی، تجاری، ارتباطات و نظایر آن را بیان کند، توقعی بیش از حد و غیر قابل قبول است؛ حتی برخی سکولارها میگویند دین در روابط زن و شوهر و اعضای خانواده نیز نباید دخالت کند؛ بلکه آداب و رسوم و اقتضائات جامعه در هرزمانی این روابط را توجیه و مشخص میکند. لذا میبینیم در جوامع غربی زن و مردی که در دو شهر مختلف زندگی میکنند و تنها گاهی همدیگر را ملاقات میکنند، زن و شوهر به حساب میآیند، که متأسفانه این امر در ایران نیز در حال مطرح شدن است.
منشا پیدایش اندیشه سکولاریسم در اسلام
از روز رحلت پیامبر اکرم (ص)، سکولاریسم در اسلام ظاهر شد،هنوز پیامبر (ص)، دفن نشده بود که عده ای در صدد تعیین جانشین برای او برآمدند؛ یعنی معتقد بودند که تعیین جانشین، امری غیر دینی است و ربطی به دین ندارد! و لذا خودشان اقدام به تعیین جانشین پیامبر کردند. همین امر سبب شد کار به جایی برسد که فردی با عنوان خلیفه پیامبر(ص)، مشروب میخورد و در حال مستی هم نماز میخواند! این در حالی است که هنوز از واقعه غدیر خم، زمان زیادی نگذشته بود که مردم آن را فراموش کردند! حتی در میان کسانی که علی(ع) را خلیفه بعد از پیامبر(ص) میدانستند، اختلاف بهوجود آمد و حتی بین کسانی که دوازده معصوم را به عنوان امام قبول دارند، درباره موقعیت دین در عصر غیبت اختلاف وجود دارد و عدهای معتقدند در چنین شرایطی ولیفقیه مسئولیت رهبری جامعه را بر عهده دارد و عده ای معتقدند که زمان غیبت ربطی به دین ندارد و دین در این زمینه چیزی نگفته است!در حالی که در روایات، مخالفت با ولیفقیه در حد شرک بالله عنوان شده است، عدهای میگویند حکومت اسلامی معنا ندارد و ما فقط امامت داریم که آن هم محدود در ائمه معصومین(ع) است.
امام(ره)، احیاگر اسلام
قبل از انقلاب، نیمی از احکام اسلامی که مربوط به احکام اجتماعی است، مورد غفلت قرار گرفته بود،خداوند به برکت سیدالشهدا(ع) بر ما منت نهاد و شخصی مانند امام خمینی(ره) را بر ما ارزانی داشت تا این بخش اعظم از اسلام را احیا کند؛ امام(ره) به ما فهماند که اموری مانند نماز و روزه و حج و نظایر آن که تمام اسلام دانسته میشدند، تنها بخشی از احکام اسلام است که مربوط به زندگی فردی میباشد و احکام اجتماعی فراوانی نیز وجود دارد که باید به آنها پرداخت.
تا قبل از نهضت اسلامی، مسئله ولایتفقیه به صورت مستقل مطرح نمی شد؛ هر چند در لا بلای کتب فقهی اشاره هایی به آن شده بود، اما کسی که بحث مستقلی از آن ارائه و بر آن ایستادگی کرد و در عمل نیز برای تحقق آن تلاش نمود و دربرابر حکومت طاغوت مقاومت کرد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز بر گنجاندن این اصل در قانون اساسی اصرار داشت، تنها امام خمینی(ره) بود.
عده ای علیرغم اینکه به احکام اجتماعی اسلام علم دارند، اما به خاطر برتریطلبی و پست و مقام، آنها را کتمان میکنند.
تلاش دشمنان برای ضربه زدن به اصل ولایت فقیه
امروز نظام اسلامی برپا شده است و قانون اساسی نیز براساس اسلام و ولایتفقیه نوشته شده است؛ حال نوبت ماست که قدر این نعمت را دانسته و امتحان خود را پس بدهیم؛ و اولین شرط امتحان این است که بدانیم چه کسی، چرا و چگونه میخواهد آن را از ما بگیرد؛ و چگونه باید از این میراث محافظت کنیم؟
دشمن میداند که بزرگترین خطر علیه آمریکا و غرب، اسلام است و مهمترین گروه از مسلمانان نیز شیعه است و در این بین شیعیان خمینی(ره) بیش از همه برای منافع غرب خطرناکند. لذا از همان زمان برنامهریزی کردند که برای مبارزه با انقلاب اسلامی باید این تشیع را از بین ببرند و البته محور آن تشیع نیز ولایتفقیه است، که باید اول آن را تضعیف کنند.
دشمن قصد دارد ابتدا با تضعیف ولایتفقیه و شخص ولیفقیه زمینه را فراهم کند و کار بعدی آنها زمینهسازی برای حدف ولایتفقیه با رفراندوم است؛ لذا راهکارهایی هم برای تضعیف ارائه دادهاند!
نوک پیکان حملات دشمنان متوجه ولایتفقیه است،دشمنان از طرفی سعی میکنند با کسانی که فریب دادن آنها سادهتر است، ولایتفقیه را تضعیف کنند؛ از طرف دیگر نیز سعی میکنند تا با بهدست آوردن نقطه ضعفی از شخص ولیفقیه یا خانوادهاش، آن را بزرگنمایی کنند؛ البته خداوند متعال بقدری این بزرگ مرد را حفظ کرده که دشمنان حتی یک نقطه ضعف کوچک هم نمیتوانند از وی بیابند.
امروز باید اولا آگاهی خود را بالا ببریم تا در برابر شبهات، اعتقادمان را از دست ندهیم و در وهله بعد آنها را پاسخ داده و جوانان را نیز آگاه کنیم.مهمترین مسئله ای که باید نسبت به آن به جامعه آگاهی داد، همان چیزی است که دشمن بیشترین هجمه را به سوی آن دارد و آن مسئله ولایتفقیه است که امروز به عنوان ستون خیمه اسلام و عامل حفظ تشیع و اسلام است.
دشمن، روز به روز نسبت به کارآیی نظام مبتنی بر ولایت فقیه آگاهتر شده و با هزاران توطئه به دنبال تضعیف ولایتفقیه است،حتی افرادی در داخل به دنبال این هستند که از طریق قانونی و با عنوان نمایندگان خبرگان رهبری، زمینه رفراندومی برای کنار گذاشتن ولیفقیه را آماده کنند؛ البته باید توجه داشت کسانی که زمینه رفراندوم را فراهم میکنند، برای بعد از آن هم برنامهریزی کردهاند؛ لذا توجه داشته باشیم که خطر امروز خطر نظامی نیست، خطر فرهنگی و فکری است.
نسل آینده باید اسلام را بشناسد و به صورت مستدل و مستند آن را بپذیرد و شما به عنوان «هادیان» باید خود را برای اجرای چنین مسئولیتی مجهز کنید و توجه داشته باشید که امروز ستون فقرات اسلام، ولایتفقیه است./998/102/ب3
منبع: روزنامه کیهان