نیم نگاهی به سریال «معمای شاه»
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، رسانه در جمهوری اسلامی ایران نه در قالب رادیو و تلویزیون خصوصی میگنجد و نه نام دولتی را یدک میکشد بلکه رسانهای است در حوزه گفتمان انقلاب و چارچوبهای اسلام که سطح تراز این دو را نمایان میسازد.
رسانه ملی تنها یک مدیوم تصویری به منظور نمایاندن هنر فیلمسازی و تولید و پخش برنامههای سرگرمیساز نیست، بلکه به گفته امام راحل و عظیمالشأن یک دانشگاه در سطح ملی بوده و باید در سطح والای یک دانشگاه نیز وظیفه فرهنگسازی و قرارگیری در سطح تراز نظام را ایفا کند. در این بین هوشمندی رسانهای به منظور تقابل با کارکردهای مخرب شبکههای معاند یک وظیفه ذاتی است که صداوسیما این مهم را در برهه کنونی و میان انبوهی از هجمههای بیگانه به خوبی بروز و ظهور داده است و میتوان گفت طی یکسال اخیر همسو با فرمایش مقام معظم رهبری که بارها بر لزوم بهرهمندی از تقابل در عرصه فرهنگ و هنر تأکید کردهاند، برنامههای مختلف صداوسیما در قالب نمایش، گفتوگو محور و ترکیبی اثربخشی بجا و به موقعی را داشته است.
از جمله آثار تولید شده در این عرصه، سریال «معمای شاه» از شبکه یک سیماست که با رویکردی نه فقط تاریخی، به بازخوانی روند شکلگیری انقلاب و بسترهای زمینهساز این رخداد مهم تاریخی در کشورمان میپردازد و از این حیث کم لطفی است اگر این مجموعه نمایشی را تنها از منظر یک سریال هفتگی سرگرمیساز بنگریم. «معمای شاه» این روزها مخاطبان زیادی پیدا کرده، گرچه محتوای این سریال تاریخ معاصر چیزی نیست که از ذهن بیننده دور باشد، اما تکرار آن در این برهه زمانی نه تنها خالی از لطف نیست، بلکه برگ برندهای برای بازنمایی شیطنت دنیای استکبار و رویکردی مقابله گونه با دروغپردازی رسانههای بیگانه است.
در شرایطی که رسانههای فارسی زبان خارج از مرزها میکوشند با جلوهگریهای هنری سعی در منزوی نشان دادن رسانه جمهوری اسلامی نمایند، شمار بالای مخاطبان که هر جمعه پای «معمای شاه» مینشینند و بخشی از تاریخ نه چندان دور کشورشان را دوره میکنند، گواهی بر کذب بودن این ادعاست. از دیگر سو نمایش رشادتها، خون دل خوردنها و ایستادگی یک ملت در برابر ظلم، زور و تزویر یادآوری میکند که این صحنه نباید خالی بماند و آنچه تحولی عظیم به نام جمهوری اسلامی را رقم زد، امروز باید در نبردی دیگر مقابل دشمن شماره یک این ملت عرض اندام کند.
در دورانی که پروژه نفوذ جریانی با دست استکبار میرود تا هجمهای دیگر را علیه انقلاب اسلامی رقم بزند «معمای شاه» یادآوری میکند روزهایی را که نخستین آنتی تز نفوذ امریکایی، نهال نوپای انقلاب را مورد گزند قرار داد. دیالوگها گرچه بارها در کتب تاریخی دوران مدرسه، روزنامهها و مقالات تکرار شده، ولی این تکرار خالی از لطف نیست وقتی نفوذ لیبرال دموکراسی در پوستین استبداد و بعدها تظاهر به آزادی قد علم کرد و خاندان پهلوی را به جیره خوری امریکا وا داشت. مگر نه اینکه درس گرفتن از تاریخ در فرهنگ اصل ایرانی و آموزههای همیشه زنده اسلام بر ما توصیه شده، پس اگر چنین است، کوتهبینی است اگر «معمایشاه» را صرفاً برای وقتکشی ساعاتی از واپسین شب هفته به تماشا بنشینیم و ذهن را به مقایسه دیروز و امروز و آنچه بر این کشور و ملت رفت و بیم آن میرود که دوباره تکرار شود، نسپاریم.
»معمای شاه» یکبار دیگر نشان میدهد دست دادن با شیطان چگونه مایه ننگ خاندان پهلوی شد. «معمای شاه» تصویر میکند رنجی که ورود بیچون و چرای غرب وحشی بر سرنوشت این ملت روانه ساخت چه تبعات شومی بهدنبال داشت. امروز که اجرای برجام هزاران اما و اگر از ورود سرمایهدار اروپایی را به کشور ترسیم کرده است «معمای شاه» تلنگری است برای آنان که گذشته را فقط در کتابهای قطور و مجلههای کتابخانهای میشناسند که زبان تصویر وقتی با هنر عجین شود، بهتر از هر ابزار دیگر مفاهیم سخت و سنگین را به مخاطب ارائه میکند. «معمای شاه» برگی قطور از ناکارآمدی در آمد و رفتهای دیپلماتیک دولتمردان حکومت دیکتاتوری قبل از انقلاب را به تصویر میکشد.
دیدارهایی که باج دادن به دست نشاندههای غرب و شرق را به عنوان آوردهای برای کشور و مردم قلمداد میکند ولی در نهایت به مسیرسازی برای حضور، نفوذ و فتنهافکنی در کالبد حکومت فاسد پهلوی میانجامد. اینجاست که اندکی هوشمندی از سوی دایره خواص مخاطبان پندهای مستتر در لایههای هنری این اثر تاریخی را بروز و ظهور میدهد و کافی است پازل این معما را با واقعیتهای امروز کنار هم بچینیم تا پندهای این اثر تاریخی درس امروز انقلاب اسلامی را مشق کند./998/102/ب3
منبع : روزنامه جوان