۲۶ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۷
کد خبر: ۳۱۶۸۲۳
در دانشکده الهیات دانشگاه تهران؛

نشست مناظره هرمنوتیک در قرآن کریم برگزار شد

خبرگزاری رسا ـ نشست مناظره با موضوع هرمنوتیک در قرآن کریم در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران با حضور دانشجویان و صاحبنظران برگزار شد.
قرآن کريم

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشست مناظره با موضوع «هرمنوتیک در قرآن کریم» با حضور محمد مجتهد شبستری عضو سابق هیأت علمی دانشگاه تهران و حجت الاسلام علیرضا قائمی نیا استاد دانشگاه پیش از ظهر امروز دوشنبه 26 بهمن ماه در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه برگزار شد.

 

در ابتدای این نشست حجت‌الاسلام علیرضا قائمی نیا، رییس پژوهشکده حکمت اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، با اشاره به تقسیم بندی گونه های دانش ها در جهان، گفت: دو دسته دانش داریم دانش‌هایی که به روش و دانش‌های که به مضمون می پردازند، در دوره ما دانش های روشی بیشتر مطرح و مورد بحث است، اینکه عالم ها چگونه به دنبال روش ها برای استفاده بروند نکته مهمی است و با نوعی کلیت دانش های روشی در غرب موجه هستیم.

 

حجت الاسلام قائمی‌نیا با اشاره به تاریخچه ای از  هرمنوتیک، اظهار داشت: هرمنوتیک از  کلمه هرمس بر می‌آید که پیام آور خدایان باستان است، مرحوم سبزواری آن را ادریس نبی و زبان خدایان را ترجمه و تفسیر می کرد، هرمنوتیک با زبان شناسی تفاوت دارد و موضوع شخصی ندارد، در قرون وسطی فهم درک کتاب مقدس شد و مباحثی پیرامون فهم دانش مطرح شد.

 

وی با اشاره به هرمنوتیک جدید در غرب و نظریات یکی از فلاسفه به نام لوتر، گفت: لوتر می‌گوید وقتی با فهم‌های متفاوتی مواجه می‌شویم باید دید کدام فهم درست است، نظر کلیسای کاتولیک این بود که اراده آنها و نگاه کلیسای کاتولیک باید درست باشد، لوتر در مقابل کلیسای کاتولیک مسأله کتاب مقدس را مطرح کرد که برای دلالت کلیسای کاتولیک بسنده نیست.

 

رییس پژوهشکده حکمت اسلامی  با اشاره به یکی از فلاسفه هایدگر که بحث هستی شناسی را مطرح کرد، افزود: هایدگر فهمیدن را تابعی از مفاهیم هستی شناسی می‌داند، گادامر شاگر هایدگر بوده است و تغییر و تحول از سوی گادامر صورت می گیرد، گادامر این دوگانگی را از فهم به صورت مطلق در آورد، هرجای فهم هست هرمنوتیک هم از نظر او است.

 

حجت الاسلام قائمی نیا با بیان اینکه فلسفه غرب دو مفهوم حقیقت و روش بوده است، گفت: دکارت معتقد است که حقیقت مستقل از انسان وجود دارد، گادامر با هرمنوتیک فلسفی هر دو را هدف قرار می دهد، هرمنوتیک در ایران ناقص مطرح شد و فعالیت های انتقادی می خواهد و مخالف رویکردی هستم که روشنفکران آن را مبنا قرار می دهند و ما نیازمند به نگاه جدید و نگاه انتقادی به مباحث جدید و سنتی را داریم.

 

وی با انتقاد از دو دیدگاه افراط و تفریط در بررسی مباحث اسلامی، خاطرنشان کرد: ما نیازمند به میراث گذشتگان هستیم، اینکه چرا هرمنوتیک در علم اسلام وجود ندارد باید سراغ دلایل آن رفت، مباحث سنتی باید با مباحث جدید داد و ستد داشته باشد و نباید به جناح مدرن و یا سنتی به طور صرف پرداخت.

 

رییس پژوهشکده حکمت اسلامی عنوان کرد: پرداختن به هرمنوتیک در قرآن کریم به تنهایی کافی نیست و هر کدام دارای فلسفه های گوناگونی هستند و باید به دنبال نگاه جامع تری بود، تفاوت نشانه شناسی و با هرمنوتیک فلسفی در این است که در نشانه شناسی خصوصیات متعلق فهم هم نگاه می شود و در هرمنوتیک فلسفی به فهم توجه نمی کند نمی توان فهم یک متن را با فهم یک حالت روانی یکسان دانست، زبان اهمیت و جایگاه خاص خودش را دارد و باید به تلفیق آن به نشانه شناسی جامع رسید.

 

حجت الاسلام قائمی‌نیا  افزود: هرمنوتیک فلسفی خصلت ضدروشی دارد، در این معادله نمی‌توان قرار داد، در هرمنوتیک قرآن فهم مفسران نقد می‌گیرد باید یک چیزی جای آن قرار بگیرد اگر همه چیز پیش دانسته باشد و راهی به متن نباشد ابهام ایجاد می‌شود.

 

وی اظهار داشت: در زبان شناختی ادعا معنا همان مفهوم شناختی است، در معناشناختی تساوی دارد معنا مفهوم شناسی است و باید به سراغ پردازش‌ها رفت و چگونه پرداز اطلاعات کرد، معناپرداز اطلاعات است، زبان شناختی را وارث هرمنوتیک فلسفی بودند به محبوبیت تاریخی توجه داشتند، بنابراین سراغ زبان شناسی رفتند و اینکه چه اتفاقی در متن رخ داده است.

 

رییس پژوهشکده حکمت اسلامی گفت: معنا شناسی جدید نگاه به قصدگرایی دارد و اینکه چرا نفی می شود نباید قصد گرایی در اسلام و هرمنوتیک را یکی دانست و تفاوت های وجود دارد و معتقدم از دانش جدید استفاده کرد و فعالیت انتقادی را مطرح کرد، استفاده از دانش جدید ما را از انسداد در معرفت دینی وجود دارد آن را نفی می کند و معرفت به این مرحله رسید نباید منتظر تغییر در معرفت دینی بود، انقلاب در معرفت دینی با روش و دانش های جدید است تا انسداد معرفت دینی را رفع کند و ما با مباحث جدید کتاب و سنت آشنا کند.

 

محمد مجتهد شبستری، عضو سابق هیأت علمی دانشگاه تهران در ادامه این نشست، با اشاره به واژه هرمنوتیک، گفت: واژه هرمنوتیک با اینکه سال ها است درباره آن مطلب نوشته می شود واژه غریب و بیگانه است و گاهی گفته می شود تأویل یا تفسیر است.

 

عضو سابق هیأت علمی دانشگاه تهران با اشاره به مفهوم ساده ای از هرمنوتیک، افزود: هرمنوتیک یعنی اینکه اشخاصی که در یک جلسه حضور دارند بعد از پایان جلسه متوجه شوند که سخنران چه مطلبی را بیان کرده است و این به معنی هرمنوتیک است، منظور معنای مشخصی است که همه قصد دارند آن را بفهمند و به معنای تفسیری دست یابند.

 

وی با بیان اینکه فهمیدن و تفسیر انواع عملیات گوناگون است و فهمیدن ها و تفسیرهای گوناگون وجود دارد، خاطرنشان کرد: متناسب با هدف گیری تفسیر انجام می شود، تفسیر کردن و هدف های متفاوت وجود دارد، اینکه بحث های جدید مربوط به فهمیدن در سه قرن اخیر از کجا آغاز شد و چرا به آن می پردازیم به این دلیل است ما مسلمانان در عصری زندگی می کنیم که فلسفه ها و علوم گوناگونی است که در فهم و تفسیر متون ما را مورد تحدی قرار داده است، آنها می گویند که مسلمان ها باید تکلیف خود را با علوم مشخص کنند در غیر این صورت نمی توان به فهم قابل قبول به فهم و سنت رسید.

 

مجتهد شبستری با اشاره به چهار شیوه مهم در فهم متون، عنوان کرد: فلسفه زبان، علوم زبانشناسی، هرمنوتیک و انسان شناسی جدید و مهم تر از آن تاریخ است، بنابراین مسلمانان نمی تواند به میراث گذشتگان بسنده کنند، این امکان پذیر نیست باید استدلال های موجود را در این قلمروها را به درستی بررسی کرد و نسبت آنها و تأثیر آن را در فهم و تفسیر معین و مشخص کنیم کاری که در گذشته مسلمانان انجام دادند.

 

عضو سابق هیأت علمی دانشگاه تهران، عنوان کرد: فرهنگ و هرمنوتیک قرآن به معنی این نیست متن قرآن را چگونه می توان تفسیر کرد و در ایران واژه هرمنوتیک بیشتری افرادی روی این تمرکز کردند که متن قرآن داری معانی متفاوت است، هرمنوتیک قران منظور کلیه موضوعاتی است که ضرورت دارد تکلیف خود را با آن مشخص کرد اینکه چگونه می توان کتاب و سنت را فهمید و آن را تفسیر کرد.

 

وی با اشاره به تاریخ علوم هرمنوتیک جدید، گفت: اینکه بحث های جدید هرمنوتیک جدید از چه زمانی شروع شد و فهم و تفسیر چیست، مولفان جدید هرمنوتیک جدید را تکامل یافته هرمنوتیک گذشته نمی داند، این طور نیست صورتی از جهان در ذهن ما می آید ما آن را درک می کنیم ما جهان را آن طور که می نماید درک می کنیم و نه آنچه جهان است، کانت می گوید دانش از زبان خارج از ذهن آغاز می شود در ذهن مقولاتی است که وقتی با جهان مواجه می شود در غالب آنچه در جهان است آن را درک می کنیم.

 

مجتهد شبستری بیان کرد: سابقا گفته می شد معنای متون توسط ذهن وارد ذهن می شد معنی ها به واسطه واژه ها وارد دهن می شود، عده ای به این فکر کردند، فهمیدن از ذهن آغاز می شود پیش فرض های در ذهن است و اگر ذهن خالی باشد نمی تواند آن را درک کند، داستان فهمیدن داستان رسیدن به معنا نیست داستان حصول فهم است و ما به دنبال فهم و نه معنا هستیم.

عضو سابق هیأت علمی دانشگاه تهران، ابراز داشت: فهم هرمنوتیکی غیر از فهم مدلول از دال است و این فهم هرمنوتیکی است و این دو با هم تفاوت دارد، باید اصل را روی آن گذاشت که نمی توان گفتار دیگران را فهمید مگر تجزیه و تحلیل های باشد که بفهمیم که ذهن طرف را فهمیده ایم، مکتوبات مربوط به دیگری نیست و فهم دیگری است و از فهم دیگری صحبت می شود و در این فهم دیگری به مثابه آنچه در ذهن است.

 

وی در ادامه افزود: برای فهمیدن یک متن باید سوالی در ذهن مطرح شود و درصد پاسخ آن برآمد، فهمیدن کلی وجود ندارد و این مثل این است که باغی را گشته ایم فهم متن یعنی آن مقدار سوال جواب گرفتی و فهم در تو حاصل شده است، چند ادعای بزرگ مطرح شد که همیشه فهم ناتمام است، هر مقدار سوال کردی به اندازه فهم است، صحبت های اگزیستانسیالیست ها در اینکه فهم ناتمام است در آثار نویسندگان این دوران شکل دیگری به خود گرفت بنابراین هیچ کس نمی تواند همه آنچه در درون دارد را بیان کند.

 

مجتهد شبستری در پایان خاطرنشان کرد: سخن همیشه ناتمام است و فهم از درون انسان آغاز می شود و در کنار این بحث ها اهالی فلسفه زبان تحلیلی دارند، برای فهم و تفسیر باید به صوت استقرایی چند نوع تفسیر وجود دارد یکی از محققان 17 نوع هدف برای تفسیر را بیان می کند، در هر کدام از اینها یک هدف است و باید دید برای رسیدن به چه هدفی باید یک متن را تفسیر کرد. /818/202/ب2

ارسال نظرات