۱۳ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۵
کد خبر: ۳۱۹۹۷۲

سرمایه‌گذار یا دزد سرمایه؟!

خبرگزاری رسا ـ جاسوسی در شکل مدرن و امروزی خود تنها به کسب اطلاعات محرمانه و طبقه‌بندی شده از مراکز اطلاعاتی و امنیتی کشور هدف اختصاص ندارد، بلکه نفوذ و حضور در مراکزی که با کانون‌های تصمیم‌ساز یک نظام سیاسی رابطه مستقیم یا غیرمستقیم دارند، یکی از اصلی‌ترین اهدافی است که عوامل و مأموران حریف در کشور هدف دنبال می‌کنند.
نفوذ

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در چهارمین همایش سراسری علوم و مهندسی دفاعی در سپاه که در دانشگاه امام حسین(ع) برگزار شد، با اشاره به نمونه‌ای از نفوذ عوامل سرویس‌های جاسوسی غرب در دوران پسا‌برجام و مسافرت اخیر مشاور و دستیار رئیس سازمان «سیا» که مسئول نفوذ در ایران شده، اظهار داشت که وی خرداد ماه به ایران آمد و از تمام دانشگاه‌های کشورمان بازدید داشت و آنها را شناسایی کرد.

 

اما شگفتی آنجا بود که وب سایت رادیو تلویزیون سلطنتی انگلیس (بی‌بی‌سی) خیلی سریع به این خبر واکنش نشان داد و با گزارش مفصلی از سفر این عامل مهم سرویس جاسوسی آمریکا (سیا) به ایران، مسافرت وی و دیگر عوامل امنیتی همراهش (تحت پوشش هیئت علمی) به ایران را صرفا، سفری علمی و پژوهشی وانمود کرد و او را رئیس مؤسسه‌ای به نام آموزش بین‌المللی ( با نام اختصاری آی‌آی‌ای) معرفی کرد که در اواخر خرداد سال جاری همراه دو نفر دیگر از اعضای این موسسه و 5 نفر از 5 دانشگاه آمریکا به ایران سفر کرد و از 11 دانشگاه و 2 مؤسسه تحقیقاتی ایران در تهران، اصفهان و شیراز دیدن کردند.

 

اما علی‌رغم تمامی این قصه پردازی علمی برای گودمن در گزارش فوق، «بی‌بی‌سی» نتوانسته مقامات و پست‌های امنیتی و جاسوسی وی را پنهان ساخته و در سطوح بعدی ناگزیر اشاره می‌کند که :

و هماهنگ‌کننده جلسات و تنظیم‌کننده گزارش‌های رئیس سازمان سیا و همچنین دستیار ویژه مدیر مرکز ملی ارزیابی‌های امور خارجه، یکی از دفاتر تحقیقاتی سیا... بوده است!...».

 

و در ادامه ضمن اشاره به مشاورت برای بنیادهای صهیونیستی مانند وودرو ویلسون، وی را مشاور آژانس اطلاعاتی آمریکا (سیا) نیز می‌خواند!!

 

از جمله اهدافی که «بی‌بی‌سی» از زبان آلن گودمن و موسسه‌اش برای ارتباط با مراکز دانشگاهی جهان ذکر کرده «تحقیقات برای سیاست‌گذاری، تأمین منابع برای تبادل فرصت و کمک به دانشگاهیان در معرض خطر» است!!

 

اما رئیس دانشگاه تهران که از میزبانان آلن گودمن و هیئت همراه وی بود، وقتی اهداف سفر آنها را تبادلات علمی خواند، متذکر نشد که آیا وی و همکاران وی نیز از جمله «دانشگاهیان در معرض خطر» مورد نظر گودمن بوده‌اند که از وی برای مسافرت به ایران دعوت کرده‌اند تا از خطر نامبرده خلاصشان کند؟!

 

واقعا این کدام خطر بوده که آقای رئیس دانشگاه از خوف آن به مشاور سازمان جاسوسی آمریکا پناه برده است؟!!!

 

البته پیوستگی سرویس‌های جاسوسی آمریکا و مراکز آکادمیک و به اصطلاح علمی ایالات متحده آمریکا، موضوع تازه‌ای نیست. هم در کتاب خاطرات ریچارد هلمز( یکی از روسای اسبق سیا) و هم در اسنادی که این سازمان در شصتمین سالگرد تاسیسش انتشار داد، آمده بود که تعدادی از دانشگاههای معتبر آمریکا مانند کلمبیا ،‌ استانفورد، ‌نیویورک و هاروارد و ... زیر نفوذ مستقیم سیا اداره می‌شوند و بنیادی همچون «‌فارفیلد» در دانشگاه کلمبیا از مهم‌ترین مراکزی بوده که بودجه عملیات فرهنگی سیا از طریق آن به نهادهای فرهنگی انتقال می‌یافت. در ظاهر این بنیاد را یک ثروتمند یهودی به نام «جولیوس فلیستمن» ایجاد کرده بود ولی در واقع با بودجه سیا تأمین می‌شد. هدایت این بنیاد را «جک تامپسون» مأمور سیا و استاد دانشگاه کلمبیا به عهده داشت.

دیوید گیبس محقق و اندیشمند معروف آمریکایی در مقاله «‌اندیشمندان و جاسوسان، سکوتی که فریاد می‌زند» (لس‌آنجلس تایمز 28 ژانویه 2001 )‌ از رسوایی بزرگی سخن می‌گوید که به دلیل فاش شدن اسناد ارتباط سیا با نهادهای آکادمیک در دوران جنگ سرد پدید آمد. گیبس در این مقاله به رابطه تنگاتنگ سیا با نهادهای علوم اجتماعی ایالات متحده اشاره می‌کند.

 

ریچارد هلمز نیز در خاطراتش از پروژه‌ای در دهه 70 میلادی نام می‌برد که در آن پیوستگی سرویس‌های جاسوسی، موسسات دانشگاهی و آکادمیک و مراکز رسانه‌ای در آمریکا تحقق می‌یافت.

 

در سندی راهبردی که در میان اسناد لانه جاسوسی آمریکا به چشم می‌خورد و تاریخ آن به21 دسامبر 1963 برابر با 30 آذرماه 1342 برمی گردد (یعنی دوران پس از سرکوب و کشتار 15 خرداد همان سال و دستگیری و زندان حضرت امام خمینی -رضوان‌الله تعالی علیه- که تا فروردین سال 1343 به طول انجامید)، یکی از کارشناسان اطلاعاتی سفارت آمریکا به نام استیورات راکول در بخشی از گزارشی مفصل و دقیق خود که در کنار ارزیابی اوضاع سیاسی اجتماعی و فرهنگی ایران، پیشنهاداتش را برای نفوذ در جامعه ایرانی مطرح می‌سازد، ضمن تاکید نخست بر دانشگاه تهران به عنوان مرکز و محور نفوذ، مسافرت به اصطلاح اندیشمندان و دانشگاهیان اطلاعاتی آمریکایی به ایران و ارتباط با دانشگاهیان ایرانی یا برگزاری دوره‌های درسی برای آنها را از مهمترین راههای این نفوذ به شمار می‌آورد!! یکی از این عناصر سیدنی هوک، از دانشگاه نیویورک بود که در دوران جنگ سرد پروژه‌های متعددی را برای سازمان سیا اجرا کرد.

 

جاسوسی در شکل مدرن و امروزی خود تنها به کسب اطلاعات محرمانه و طبقه‌بندی شده از مراکز اطلاعاتی و امنیتی کشور هدف اختصاص ندارد، بلکه نفوذ و حضور در مراکزی که با کانون‌های تصمیم‌ساز یک نظام سیاسی رابطه مستقیم یا غیرمستقیم دارند، یکی از اصلی‌ترین اهدافی است که عوامل و مأموران حریف در کشور هدف دنبال می‌کنند. «توماس فریدمن» در کتاب معروف خود با عنوان «دشمن خود را بشناس» می‌نویسد، «اگر جنگ جهانی دوم و جنگ سرد را نبرد علیه نازیسم و کمونیسم بدانیم باید گفت جنگ جهانی سوم نبردی است علیه یک گرایش دینی که می‌خواهد سلطه خود را برجهان تحمیل کند(!)

 

جنگ با این دشمن تنها با ارتش ممکن نیست بلکه باید در مدارس، دانشگاه‌ها و مساجد به رویارویی با آن پرداخت».

 

هدف نهایی در این نمونه از نفوذ، کسب اطلاعات سری و محرمانه نیست، بلکه این قماش از نفوذی‌ها، در پوشش «تأمین منابع برای تبادل فرصت» و یا آنگونه که «آلن گودمن» درباره اهداف خود از سفر به ایران و رایزنی با دانشگاهیان کشورمان مطرح کرده است؛ «کمک به دانشگاهیان در معرض خطر»! اهداف مهم‌تر و سرنوشت‌سازتر دیگری را دنبال می‌کنند و آن، تغییر افکار برای تغییر باورها و نهایتاً تغییر محاسبات، در این حالت به قول رهبر معظم انقلاب، کسانی که تحت تأثیر این نوع از نفوذ قرار گرفته‌اند؛ همان چیزی را می‌خواهند که دشمن می‌خواهد و «بنابراین، خیال او آسوده است و بدون این که لازم باشد خودش را به خطر بیندازد، شما برای او کار می‌کنید».

 

بدیهی است که نفی روابط علمی و آکادمیک و مشاوره و رایزنی دانشگاهیان با یکدیگر مورد نظر نیست، بلکه موضوع مشاوره و کسانی که طرف مقابل این مشاوره و رایزنی قرار می‌گیرند حائز اهمیت است.

 

باید خاطرنشان کرد که طی چند سال قبل از فتنه 88، تعداد قابل توجهی از مشاوران و نظریه‌پردازان سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا (CIA) و انگلیس (MI6) در پوشش‌های آکادمیک و تحت عنوان اساتید برجسته دانشگاه‌های آمریکا، انگلیس، فرانسه و... به ایران سفرکرده و با کسانی که بعدها در فتنه آمریکایی اسرائیلی 88 نقش مؤثری بر عهده داشتند، نشست‌های پنهان داشته و حتی کارگاه‌های آموزشی چند روزه دایر کرده بودند که شرح آن به درازا می‌کشد و پیش از این در کیهان با ذکر پاره‌ای از جزئیات درج شده است.

 

و بالاخره، قرار بود در مرحله پسابرجام، سرمایه‌گذاران خارجی به ایران بیایند که نیامدند و به جای آنها، سرمایه دزدان آمریکایی را فرستاده‌اند!/998/102/ب2

 

منبع: روزنامه کیهان

ارسال نظرات