رفاه اقتصادی در سایه اسلام به دست میآید
پیشرفت در کشورهای غربی و جامعههای درحالتوسعه همواره با افزایش تضاد طبقاتی مواجه بوده است، یا به تعابیر عامیانهتر در چرخه اقتصادی روبهپیشرفت به اقشار ضعیف جامعه فشار مالی بیشتری وارد میشود، این در حالی است که یکی از شعارهای انقلاب اسلامی شعار پیشرفت همراه با حمایت از مستضعفین و محرومین جامعه بوده است، متأسفانه تحقق این امر تنها با اتکا به اصول و مبانی انقلاب، روحیه انقلابی و الگوبرداری از سخنان امام و رهبری امکانپذیر خواهد بود.
در تبیین این موارد خبرنگار خبرگزاری رسا در ذیل بخشی از کتاب «الزامات فرهنگی پیشرفت» با عنوان «تعریف پیشرفت اقتصادی از منظر رهبر معظم انقلاب(بخش اول)» را آورده است، که به خوانندگان رسا تقدیم میشود.
بهبود وضع معیشت مردم، هدف اول و مهم پیشرفت اقتصادی
اقتصاد، پیشرفت اقتصادی، رونق اقتصادی ارتباط مستقیم دارد با معیشت مردم؛ معیشت مردم جزء اولین اهداف همه دولتهاست، در همه جای دنیا و همه دوران تاریخ؛ البته دولتهای علاقهمند به مردم، آن دولتهای مستأثر و زورگو و جبار، موردنظرمان نیستند. هر دولتی که بخواهد به مردم خودش خدمت کند، اولین مسئلهاش، مسئله معیشت مردم است، که بتواند مردم را اداره کند. خب، این به اقتصاد وابسته است. یک اقتصاد خوب، سالم وافر و پیشرو میتواند وضع زندگی مردم را خوب کند.
پیشرفت اقتصادی، هدفی واسطی برای پیشرفت معنوی
پیشرفت از نظر غرب، پیشرفت مادی است؛ محور، سود مادی است؛ هرچه سود مادی بیشتر شد، پیشرفت بیشتر شده است؛ افزایش ثروت و قدرت. این، معنای پیشرفتی است که غرب به دنبال اوست؛ منطق غربی و مدل غربی به دنبال اوست و همین را به همه توصیه میکنند. پیشرفت وقتی مادی شد، معنایش این است که اخلاق و معنویت را میشود درراه چنین پیشرفتی قربانی کرد. یک ملت به پیشرفت دست پیدا کند؛ ولی اخلاق و معنویت در او وجود نداشته باشد. اما ازنظر اسلام، پیشرفت این نیست. البته پیشرفت مادی مطلوب است، اما بهعنوان وسیله. هدف، رشد و تعالی انسان است. اومانیسم غربی هم انسانمحور است. اومانیسم - که محور فلسفههای قرن نوزدهمی و بعد و قبل از آن است - انسان را محور قرار میدهد. اما چهجور انسانی؟ انسان در منطق غرب و اومانیزم غربی، بهکلی با این انسانی که در منطق اسلام هست، تفاوت دارد. انسان در الگو و نگاه اسلامی موجودی است هم طبیعی و هم الهی؛ دوبُعدی است؛ اما در نگاه غربی، انسان یک موجود مادی محض است و هدف او لذتجویی، کامجویی، بهرهمندی از لذائذ زندگی دنیاست، که محور پیشرفت و توسعه در غرب است؛ انسان سودمحور. اما در جهانبینی اسلام، ثروت و قدرت و علم، وسیلهاند برای تعالی انسان. در آن جهانبینی غربی، ثروت و قدرت و علم، هدفاند. انسانها تحقیر بشوند، ملتها تحقیر بشوند، میلیونها انسان در جنگها لگدمال بشوند و کشته بشوند، برای اینکه کشوری به قدرت یا به ثروت برسد یا کمپانیهایی سلاحهای خودشان را بفروشند؛ ایرادی ندارد! تفاوت منطقی، این است.
توجه به رویکرد اسلامی و عدالت محور در پیشرفت و شکوفایی اقتصاد
آن پیشرفت اقتصادی که فاصله بین طبقات مردم را زیاد کند، مورد نظر اسلام نیست. آن نسخه اقتصادی که امروز کشورهای غربی برای مردم دنیا میپیچند و ارائه میدهند که طبقاتی را مرفّه میکند و رونق اقتصادی را بالا میبرد و به قیمت ضعیف شدن و فقیر شدن و زیر فشار قرار گرفتن طبقاتی از جامعه تمام میشود؛ این را اسلام نمیپسندد. رفاه اقتصادی همراه با عدالت، همراه باروح مواسات و همراه با روح برادری، باز در سایه اسلام به دست میآید. امروز گرفتاریهای ملتهای مسلمان در دنیا چیست؟ وجود قدرتهای مسیر و مستکبری است که از آنسوی دنیا بر ملتهای مسلمان حکم میرانند؛ در زندگی آنها دخالت میکنند؛ آنها را در فقر و ضعف و اختلاف نگه میدارند؛ از ثروتهای آنها به شکل نامشروعی استفاده میکنند. نداشتن استقلال، نداشتن آزادی، نداشتن حیثیت انسانی، عقبماندگی علمی و عقبماندگی در شئون زندگی، از دیگر گرفتاریهای ملتهای مسلمان است. همه این گرفتاریها به برکت بازگشت به اسلام، به برکت عمل به اسلام، به برکت حاکمیت اسلام برطرف میشود./874/ت303/ی