۰۹ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۰
کد خبر: ۴۴۰۸۷۷
استاد حوزه علمیه قم:

سیره علمی و عملی امام صادق دفاع عقلاني از دين بود

حجت‌الاسلام رضایی مهر با بیان این‌‌که دفاع عقلاني فقط به معني دفاع از طريق ادله عقلي صرف نيست بلكه دفاع مبتنی بر اصول عقلی است، گفت: دفاع از طريق نقل يعني آموزه هاي كتاب و سنت در موارد كاربرد آنها را نيز در بر مي‌گيرد.
رضایی مهر

اشاره: دوره پرتلاطم امام‌ صادق‌ ـ عليه السّلام ـ عصر برخورد مكتبها و تضاد افكار فلسفى‌ و كلامى‌ مختلف‌ بود ، كه‌ از برخورد ملل‌ اسلامی با مردم‌ كشورهاى‌ فتح‌ شده‌ و نيز روابط مراكز اسلامى‌ با دنياى‌ خارج‌ ، به‌ وجود آمده‌ و در مسلمانان‌ نيز شور و هيجانى‌ براى‌ فهميدن‌ و پژوهش‌ پديد آورده‌ بود.

 

اينجا بود كه‌ پيشواى‌ ششم‌ دشوارى‌ فراوان‌ در پيش‌ و مسؤوليت‌ عظيم‌ بر دوش‌ داشت‌ . امام‌ ـ عليه السّلام ـ در گير و دار چنين‌ بحرانى‌ مى‌بايست‌ به‌ فكر نجات‌ مردم مسلمان‌ از بیدینی، كفر و عدم انحراف‌ اصول‌ و معارف‌ اسلامى‌ از راه حقیقت باشد ، و از تفسیر به رای دستورات‌ دين‌ به‌ وسيله‌ خلفاى‌ وقت‌ جلوگيرى‌ كند.  به همین مناسبت در آستانه  شهادت رئیس مذهب تشیع امام صادق ـ عليه السّلام ـ گفتگويي با حجت الاسلام حسن رضايي مهر استاد حوزه علمیه قم درباره امام صادق ـ عليه السّلام ـ و جلوه هاي دفاع منطقي از دين انجام داده ايم كه تقديم حضورتان مي شود.

 

- به عنوان اولین سوال بفرمایید با توجه به این که در گفتمان دفاع خصوصا در حوزه دین، مفهوم دفاع عقلانی از دین جایگاهی اساسی در طراحی این گفتمان دارد، بفرمایید مراد از دفاع عقلانی از دین چیست و آيا دفاع از دين از طريق كتاب و سنت می تواند دفاع عقلاني و منطقي از دين، تلقی شود؟

 

قبل از هر چیز لازم است یک معنا شناسی نسبت به مفهوم دین داشته باشیم و ببینم مراد از دین در این مسئله چیست و اصولا چه دینی مراد است بر همین اساس می گوییم مراد از دين در اين جا، مجموعه معارف و احكامي است كه خداوند براي هدايت و سعادت بشر تشريع فرموده و بواسطه پيامبران و رسل خويش آنها را به مردم رسانده است. بنابراین مراد از دین، اديان وحياني خصوصاً آخرين تشريع الهي يعني دين اسلام است. اما در خصوص دفاع از دين نیز باید گفت که صور مختلفي دارد. گاهي با مال و ثروت است گاهي با جان، گاهي با زبان و قلم و بالاخره گاهي هم صبغه علمي و عقلاني دارد. دفاع عقلانی یعنی دفاع مبتنی بر عقل و منطق. پس مي توان دفاع عقلاني از دين را هرگونه اندیشه، عمل و گفتاري دانست كه موجب استحكام و تثبيت دين در نظر اهل خرد و تعقل گردد. و به تعبير ديگر، دفاع عقلاني از دين، دفاع از دين است بر اساس اصول و قواعد منطقي و عقلي، و شكي نيست چنين دفاعي، چون مستند به اصول عقلی است، از اهميت خاصي برخوردار است. چرا که اصول عقلی مورد اتفاق همه عقلای عالم است و طبیعی است هر دفاعی مستند به چنین اصول عقلی باشد دفاعی منطقی و قابل قبول و بلکه غیر قابل انکار است.

 

با اين بيان معلوم مي شود كه دفاع عقلاني، دفاعي است منطبق بر اصول عقلي و منطقي كه هر مخاطب اهل خرد را نسبت به مفاد و محتوای خود متأثر كند و لازمه چنين دفاعي هم هموار كردن راه پذيرش دين خواهد بود. بنابراين دفاع عقلاني فقط به معني دفاع از طريق ادله عقلي صرف نيست بلكه دفاع مبتنی بر اصول عقلی است و از این روی دفاع از طريق نقل يعني آموزه هاي كتاب و سنت در موارد كاربرد آنها را نيز در بر مي گيرد.

 

- اجمالا بفرماييد آيا بر اهميت دفاع عقلاني از دين شواهدي از كتاب و سنت وجود دارد؟

ببینید، توجه كتاب و سنت و انطباق سيره و روش اهل بيت در تبليغ دين بر اين روش بهترين دليل بر اهميت اين نوع دفاع از منظر دین است چرا كه قرآن، يكي از راههاي معرفت را تعقل و تدبر در آيات و انفس مي داند و انسان را براي رسيدن به حقايق و كشف مجهولاتش به روشهاي عقلاني توصيه مي كند. در سيره و روش اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ نيز چنين امري از جايگاه خاصي برخوردار است. نمود اين رويه را، هم مي توان در كلمات آسماني آن بزرگواران دريافت و هم در سيره و روش عملي آنان. مناظرات ائمه در حوزه هاي مختلف ديني با رهبران و نمايندگان اديان و نحله هاي مختلف فكري كه بر اساس مباني عقلاني استوار است يكي از شواهد متقن و مصاديق بارز اهميت و لزوم دفاع عقلاني از دين است.

 

- چنانكه مستحضريد بحث ما پيرامون حایگاه دفاع منطقي از دين در سيره عملي و علمي حضرت امام صادق ـ عليه السّلام ـ است و روشن است كه دفاع منطقي از دين و بلكه هر امري، مستلزم اشراف علمي مدافع، از موضوع مورد دفاع است. از اين روي چنانكه صلاح مي دانيد اول نگاهي هر چند اجمالي به علم امام ـ عليه السّلام ـ و گستره آن داشته باشيد؟

 

البته توصیف علم ایشان در وصف کسی جز اهل بیت علیهم السلام نیاید اما در عین حال اشاره ای به این مطلب لازم است. در مورد علم امام مي توان از جهات مختلف گفتگو نمود. حوزه هاي معلومات امام ـ عليه السّلام ـ از چيزهايي است كه شخصيت امام ـ عليه السّلام ـ را متمايز مي سازد. معلومات امام ـ عليه السّلام ـ در زمينة الهيات، اطلاعات درباره اديان و كتابهاي آسماني،‌ آگاهي امام ـ عليه السّلام ـ از علوم و معارف قرآني، احاطه ایشان به بحثهاي كلامي، بحثهاي امام ـ عليه السّلام ـ درباره پزشكي، طرح اصول و فقه و جز اينها همه گسترش دامنه معلومات امام ـ عليه السّلام ـ را مي رساند.

 

در حوزه فقه آن چنان احکام را بر اساس شریعت ختمیه به شاگردان و طالبان علم تعلیم فرمود که فقه جعفری زبانزد خاص و عام شد. در حوزه درس ایشان جمعیتی حدود بیست هزار نفر تربیت یافتند و منشأ تبلیغ اسلام و تشیع در اقصی نقاط جهان اسلام گردیدند. آن حضرت حدود 4000 راوی حدیث دارد و حدود 400 کتاب در فقه جعفری از همان شاگردان نوشته شد. ابان بن تغلب حدد 30000 حدیث و محمد بن مسلم از دیگر روات ایشان 16000 و از امام باقر علیهماالسلام 30000 حدیث روایت کردند.

 

در حوزه تفسی باید گفت صحیح تریم و مستند ترین تفسیر آن است که مستند به حضرات معصمومین علیهم السلام باشد و تفاسیر عمده علمای تشیه مانند تبیان، مجمع البیان، صافی والمیزان همه از افاضات تفسیری امام صادق علیه السلام و سایر ائمه علیهم السلام است.

 

در حوزه کلام و اعتقادات، اهتمام آن حضرت به مباحث اعتقادی زباتزد بودو یک رکن مکتب جعفری را مباحث کلامی و اعتقادی و تبیین اصول دین بر اساس براهین و مستندات منطقی و عقلی تشکیل می داد.در این حوزه شاگردان فراوانی تربیت فرمود تا در مباحث اعتقادی به کمک مردم بشتابند و پاسخگوی سولات و شبهات آنها باشند.که هشام بن حکم معروف ترین آنهاست. توحید مفضل تقریرات سخنان امام در باب توحید است که برای مفضل بن عمر جعفی بیان فرموده است. خلاصه تدوین علم کلام و تبیین مباحث عقلانی را می توان از ابداعات علمی آن امام همام دانست.

 

در باب طب و پزشکی نیز دستورالعمل ها و آموزش های طبی و تربیت شاگردان در این باب از دیگر امتسازات علمی ایشان است که در کتب مربوطه تا حدی ممکن شده است.

 

حوزه درسی ایشان در باب علوم طبیعی و سایر علوم و تربیت شاگردان مهمی در این باب کاشف از سعه علمی آن حضرت و اشراف منحصر به فرد ایشان به علوم و فناوری های روز بود. جابربن حیان پدر شیمی جهان از شاگردان ان حضرت است. به هر حال سولت علمی امام صادق علیه السلام که جامعه جهانی و فرق و مذاهب اسلامی و غیر اسلامی را اسیر علم خویش کرده بود.

 

- مناظراتي كه آن حضرت با سران و بزرگان اديان و مذاهب انجام مي دادند به لحاظ روشی، به گونه اي بود كه در نهايت طرفهاي مناظره را محكوم و با قدرت تمام بر جاي خود مي نشاند، آيا مي توان توجه به عنصر تعقل را از سوي امام ـ عليه السّلام ـ در اين امر مؤثر دانست؟

 

دقبقا همین طور است اصلا تمام مناظراتی که ائمه علیهم السلا انجام می دادند از این خصوصیت برخوردار بوده است. مثلا مباحث و مناظراتي كه امام رضا ـ عليه السّلام ـ با سران و نمايندگان اديان و مذاهب مختلف انجام داد با آن همه امتيازات و خصوصيتهاي خاص خود كه محتواي آنها چيزي جز تبيين علوم و معارف اسلامي نبود، از يك درخشش خاصي برخوردار بود و آن، تجلي بعد منطقي و عقلاني در نوع استدلالهايي بود كه اقامه مي فرمود. با مراجعه به سخنان و مناظرات ايشان به راحتي مي توان به اين نكته پي برد كه هر سخني از آن حضرت در خصوص اثبات مدعاي خود با اصل و يا اصول منطقي و عقلاني همراه بوده است. به گونه اي كه عنصر تعقل و خردپذيري، جزء لاينفك استدلال هاي آن حضرت در مقام احتجاج با مخالفان دين و مذهب بوده است. و صد البته همين نكته هم باعث محكوم شدن و ساكت ماندن مخالفين در مقابل امام ـ عليه السّلام ـ و در نتيجه هدايت و مشرف شدن آنها به دين اسلام و مذهب تشيع بوده است. وهمین رویه در مناظرات امام صادق علیه السلام علمای یهود، نصاری، طبیعیین، زنادقه، مجوس و زنادقه و دیگر فرق الحادی و انحرافی جاری بود. اصلا یکی از اصول مناظره تمرکز بر اصول مشترک است و عنصر تعقل از همین باب است و بديهي است در مباحث اعتقادي و در باب مناظرات بايد به نقطه مشترك و مقبول بين طرفين كه همان اصول و قواعد منطقي و عقلي است توجه نمود و استدلال بر هر مدعايي را از همين طريق پي گرفت، چرا كه در غير اين صورت نمي توان شاهد نتيجه مثبتي از مقدمات خود بود. بنابراین آن حصرت هم در حوزه نظر سیره نظری و هم در حوزه عمل و سیره عملی شان بر دفاع عقلانی از دین تأکید داشتند.

 

- با نگاهی به تاریخ تبلیغ دین و مذهب توسط امام صادق علیه السلام و توجه به عنصر عقل و جایگاه عقلانیت در سیره علمی و عملی آن حضرت در می یابیم که آثار و نتايج مبارکی براي اسلام و مسلمين رقم خورده است اگر امکان دارد در خصوص برخی از این نتایج را که قطعا چراغ راه پیروان آن حضرت خواهد بود، توضيحاتي ارايه فرماييد.

 

اول این که می دانیم که در زمان امام صادق علیه السلام فرق و مذاهب اسلامی و غیر اسلامی مثکثر بود و هر فرقه ای برای خود عقایدی داشت و از آنها دفاع می کرد و آن حضرت را به عنوان یزرگ یک فرقه در عرض خود می دیدند و از طرفی تبلیغات آنها هم فعال بود و این مسئله وضعیت خاص و بحرانی را برای جامعه اسلامی بوجود آورده بود در این میان امام علیه السلام با بیان حقیقت اسلام و تشیع و دفاع برهانی از آموزه های آن ببا اریه سخنرانی ها و دایر ساختن کرسی تدریس در فلموی وسیع و نیز انجام مناظرات با رهبران اديان مختلف چه توحيدي و چه غير توحيدي و نيز ساير مذاهب و مكاتب اسلامي و غير اسلامي که مدعي برتري آيين خود بودند و با توجه به شكستي كه در اين مبارزات علمي متحمل شدند، بر آنها ثابت شد كه آن دین و مذهبی که صلاحیت پیروی دارد و از طریق او می توان به سعادت رسید دين اسلام و مذهب حقه تشيع است.

 

دیگر این که با انجام اين مناظرات و باز شدن دروازه حقايق به روي صاحبان نحله هاي مختلف كلامي، آنها دريافتند كه اسلام ناب در اختيار آنان نيست و بايد اسلام ناب را از اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ دريافت كنند.

 

سومین نتیجه این بود که برتری و جاودانگی اسلام به عنوان یک حقیت غیر قابل انکار بر عموم مسلمین و غیر مسلمین ثابت شد و معلوم شد که حقانیت اسلام و تشبع در حد يك شعار نيست بلكه به راحتی قابل اثبات است.

 

نتیجه دیگر این بود که روح آزادمنشي اسلام و سماحت و وسعت نظر امام ـ عليه السّلام ـ در جلسات گفت و گو و مناظره با مخالفان و نیز کسانی که در مقام استفهام بودند، ثابت كرد كه اسلام برخلاف گفته بدخواهان و دروغ پردازان با زور سرنيزه و شمشير به مردم جهان تحميل نشده است و يك پيشواي بزرگ اسلامي به مخالفان خود اجازه مي دهد كه هرگونه ايراد و اشكالي دارند بدون ترس و واهمه مطرح سازند، هر چند حول محور نفي اسلام و حتي نفي توحيد و الوهيت دور بزند و بدیهی است چنین منشی برخاسته از آموزه های دینی و قدرت علمی و ردیس مذهب تشیع است.

 

از نتایج و درسهای دیگر سیره علمی و عملی آن حضرت آن است که يك مبلغ دینی بايد نسبت به تمام مكتب ها و فرقه و عقاید آنها و شبهات مطرح آگاه باشد تا بتواند با علم و منطق آنها بر آنها غلبه كند و به اقتضای زمان لازم است حتي زبان هاي زنده دنيا را بداند و نوع حضور دینی خود را در جوامع بین المللی ارتقا بخشد.

 

نکته دیگر آن که باید دانست، اتخاذ روش عقلاني در ترويج و تبليغ دين، از مخالفان سرسخت اسلام، دوستان وفادار و دل باخته اي مي سازد كه در مقابل هجوم افكار غير اسلامي مدافعی آگاه و سربازی جان فشان خواهند بوداسلام عزيز دفاع مي كنند.

 

- به عنوان آخرين سؤال سيره علمي امام رضا ـ عليه السّلام ـ چه پيامهايي مي تواند براي اهل علم داشته باشد و چنانچه توصيه اي در اين خصوص داريد مي شنويم.

 

آنچه از سيره ايشان مي توان دریافت کرد آن است كه بايد همانند ايشان و ساير ائمه ـ عليهم السّلام ـ در نشر علوم  معارف ديني با سعه صدر و با استفاده از اصول و قوانين منطقي و عقلاني وارد بحث شد و دفاع و تبليغ كرد و از اين رو بر همه علما و انديشمندان ديني است كه در تبادل انديشه ها و نحله هاي مختلف فكري همين رويه را پيش گيرند، بايد به زبان دنيا آشنا شده تا بتوانند سخن خود را به جهانيان برسانند. از وسايل ارتباط جمعي جهت رساندن پيام اسلام به ساير جوامع، كمال استفاده را ببرند.

 

با پيشرفت زمان جلو بروند و از مشي منطقي و عقلاني خويش در دفاع از دين و تبليغ آن غافل نشوند كه اين سيره و روش اهل بيت عصمت و طهارت ـ عليه السّلام ـ است. باید تبلیغ دین و مذهب بر اساس آموزه های حکیمانه اسلام و مذهب حقه تشیع باشد.

- با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

ارسال نظرات