ماجرای اعتراف عاملان جمل به غدیر
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از شبستان، حجت الاسلام والمسلمین عباس جعفری، کارشناس فِرَق و مذاهب با بیان اینکه درباره جانشینی پیامبر(ص) دو نظریه وجود دارد، اظهار کرد: اهل سنت عمدتا نظریه انتخاب مردم و اختیار را مطرح کرده اند به این معنا که مردم را آزاد می دانند که بروند و جانشین پیامبر(ص) را انتخاب کنند.
وی ادامه داد: اما دیدگاه صحیح آن است که ببینیم نص چه می گوید و ما قائل به این دیدگاه هستیم، خداوند صلاح مردم را می داند و به گونه ای که خود می داند آنها را هدایت می کند. درباره امامت نیز به همین شکل است یعنی چه طور پیامبر(ص) را خدا انتخاب می کند و معجزاتی را به او می دهد، در مورد امام نیز به همان شکل است چراکه امامت ادامه راه نبوت است لذا ما معتقدیم که باید تسلیم پروردگار باشیم. خداوندی که قرآن را نازل کرده است همان خدا در قرآن آیات فراوانی را برای امامت نازل کرده است و برخی مفسران قایل به این مساله هستند که در قرآن بیش از سیصد آیه در مورد بحث امامت و جانشینی پیامبر(ص) وجود دارد.
این پژوهشگر تصریح کرد: انسان های شایسته، اولوالعلم، افراد اهل نماز، عادل، پاک و ... که در قرآن به آنها اشاره شده است عمدتا مقصود خاندان پیامبر(ص) است. توجه داشته باشیم که ائمه(ع) نیز آزمایش شده اند، در زمان پیامبر(ص) بود که حضرت امیر(ع) بارها امتحان خود را پس داد و شایستگی امیرالمومنین(ع) برای مردم ثابت شد.
دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت(ع) در ادامه بیان کرد: این در حالی است که مخالفان اهل بیت(ع) که عمدتا به سلفی ها، وهابی ها و یا به نواصب معروف هستند به دلایل مختلف با ادله پیروان اهل بیت(ع) مخالفت و همواره شبهات متعددی را بیان می کنند که از جمله آنها بحث جانشینی پیامبر(ص) است.
حجت الاسلام جعفری افزود: یکی از شبهات آنان این مساله است که چرا حضرت امیر(ع) در هیچ منبع تاریخی یا در کتب اشاره ای به غدیر خم نداشته است و استناد به آن واقعه نکرده است.؛ ما در پاسخ به این شبهه که دروغ و اتهام است می گوییم که اتفاقا امیرالمومنین علی(ع) در موارد متعددی به واقعه غدیر استناد کرده اند و این مساله را حتی اهل سنت در کتب شان آورده اند.
شهادت گرفتن امیر(ع) از شاهدان غدیر
وی با اشاره به کتاب «مسند» احمد بن حنبل تاکید کرد: او که از رهبران سلفیت حساب می شود و در موارد متعددی مخالفت خود را با شیعه اعلام کرده است در این کتاب از زبان راوی می نویسد: یک روز علی(ع) مردم را در جایی جمع کرد و به آنها گفت: سوگند به خدا که هر مرد مسلمان که غدیر خم را به خاطر دارد و سخنی که آن روز از پیامبر(ص) شنید از جا برخیزد، در آن جمعیت بنابر گفته راوی، سیزده تن از حضار بلند شدند و شهادت دادند که ما در غدیر خم بودیم، پیامبر(ص) دست علی(ع) را بلند کرد و خطاب به مردم فرمودند: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ». این مطلب در مسند احمد بن حنبل، جلد چهارم، صفحه 370 حدیث نوزده هزار و هشتصد و بیست و سه نقل شده است.
حجت الاسلام جعفری با اشاره به منابع مکتوب علمای شیعه در باب جانشنی حضرت امیر(ع) ابراز کرد: در کتاب «اثبات الهداة» علامه شیخ حر عاملی، جلد دوم، صفحه 17 آمده است: هفت روز بعد از رحلت پیامبر(ص)، امیرالمومنین علی(ع) به مسجد آمدند و خطاب به مردم طی سخنانی فرمودند: «پیامبر(ص) به حجة الوداع رفت و سپس به غدیر خم آمد و در آنجا دست من را بلند کرد به گونه ای که سفیدی زیر بغل پیامبر(ص) دیده می شد و فرمودند: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ» و سپس آیه نازل شد: «الیوم اکملت لکم دینکم»؛ این اسنتاد سریح حضرت امیر(ع) به واقعه غدیر است.
وی ادامه داد: همچنین، در جلد بیست و هشتم بحارالانوار مرحوم مجلسی آمده است: وقتی امیرالمومنین امام علی(ع) را به اجبار برای بیعت با خلیفه اول بردند، حضرت(ع) فرمودند: گمان ندارم که در روز غدیر خم پیامبر(ص) برای احدی حجتی را باقی گذاشته باشد، قسم می خورم کسانی که این جمله «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ» را شنیدند بلند شوند و شهادت دهند که در آن جلسه دوازده نفر از بدریون به جریان غدیر خم شهادت دادند.
این پژوهشگر تصریح کرد: از سوی دیگر جمعیت حاضر در واقعه غدیر را بیش از صد هزار نفر عنوان می کنند، در واقع از آنجایی که پیامبر(ص) فرمودند که آخرین حج ایشان است تمام مردم مدینه به جز کسانی که بسیار مسن یا بیمار بودند به حج آمدند و از منطقه یمن و سایر مناطق نیز حضور داشتند.
اعتراف مسببان جمل به ولایت امیرالمومنین(ع) و واقعه غدیر
وی در ادامه به کتاب «الغدیر» علامه امینی اشاره کرد و افزود: مرحوم علامه در این کتاب از جنگ جمل سند می آورد که وقتی طلحه و زبیر و برخی دیگر از اصحاب بودند، امیرالمومنین امام علی(ع) خطاب به طلحه فرمودند: «تو را به خدا قسم می دهم آیا از پیامبر(ص) نشنیدی که می فرمودند: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ» که طلحه گفت: آری. بعد حضرت(ع) فرمودند: «پس چرا به جنگ من آمدی، چرا به مخالفت من آمدی مگر من جانشین پیامبر(ص) نبودم؟» در این زمان طلحه پاسخ گفت: خاطرم نبود، فراموش کرده بودم!!!؟؟؟
وی خاطرنشان کرد: همچنین، در کتاب مناقب ابن شهر آشوب، آمده است: در روز صِفین گروهی از لشگر معاویه قرآن به دست گرفتند در این اثنا فردی این آیه را خواند: «عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ، عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ»، بعد حضرت امیر(ع) فرمودند: «آیا می دانید چه کسی نباء عظیم است؟» گفتند: نمی دانیم. برخی نیز گفتند چیزهایی شنیده ایم. حضرت(ع) فرمودند: «به خدا قسم مصداق نباء عظیم من هستم که مردم بر سر من اختلاف کردند و این نزاع ها سر همان مساله نباء عظیم است.»/836/د102/ل