بسیاری از نویسندگان غم نان دارند
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از تسنیم، وضعیت ادبیات داستانی در سالهای گذشته در ایران، وضعیت چندان مناسبی نیست؛ هرچند آمار نشر حکایت از افزایش عناوین در این حوزه دارد، اما به زعم برخی از کارشناسان، نتیجه عکس این است؛ ادبیات داستانی ایران دچار تکرار شده و آنچه از آن در نمایی کلی در سالهای گذشته به چشم میخورد، کتابهای متعدد با سوژههای یکسان است.
در مقابل این پرسش که چرا ادبیات داستانی ایران دچار چنین مشکلی است، میتوان پاسخهای متعددی گذاشت؛ از نابسامان بودن نقد ادبی در کشور تا بد بودن معیشت نویسندگان و عملکرد رسانهها در این رابطه و ... .
جایزه قلم زرین در پانزدهمین دوره خود تلاش دارد تا با بررسی آثار ادبی در سال گذشته، کتابهای شاخص را معرفی و به قول دبیر این دوره، در فضای ادبی کشور نشاط ایجاد کند. یوسف قوجق، نویسنده و دبیر پانزدهمین دوره جایزه قلم زرین، با اشاره به روند داوری در این دوره جایزه گفت: یکشنبه، 17 بهمنماه، جلسهای با حضور داوران برگزار شد که در این جلسه معیارهای داوری و بررسی آثار مشخص و اعلام شد. قرار بر این شد که آثار با توجه به ساختار اثر و محتوا مورد بررسی قرار گیرد؛ به عبارت دیگر رعایت ادبیات و هنرمندی در کار به همراه محتوای خوب از جمله معیارهای اصلی در بررسی آثار است.
قوجق با اشاره به کیفیت آثار منتشر شده در سالهای گذشته افزود: تلاش داریم که در این دوره به عنوان یک جشنواره، جریانساز باشیم. در سالهای گذشته بعضاً دیده شده که برخی از آثار از نظر محتوایی با ارزشهای ملی و دینی هماهنگ نیستند. براساس اساسنامه جایزه قلم زرین که در انجمن قلم به تصویب رسیده، باید کارهایی به عنوان برگزیده اعلام شود که ضدیت با این موارد نداشته باشند؛ از این منظر قرار بر این است که آثاری که در کنار رعایت ساختار مناسبت، از نظر محتوایی نیز مروج ارزشهای انسانی هستند یا ارزشهای جامعه ایرانی را مد نظر قرار دادهاند، شاخص و برتر اعلام شوند.
این نویسنده با اشاره به وضعیت ادبیات داستانی در کشور و ضعیف خواندن آن طی سالهای گذشته گفت: متأسفانه سالهاست که ادبیات داستانی ما دچار فقر سوژه شده است؛ به طوری که آثار منتشر شده به نوعی تکرار همدیگر است. این یکی از آفتهای بزرگ در سالهای گذشته در ادبیات ایران است. رنگارنگی ادبیات، به تنوع در نوع نگاه نویسنده به محیط اطرافش است، اما این مسئله در بسیاری از نویسندگان ما به یکدیگر شبیه شده است.
قوجق با بیا اینکه یکی از عوامل مؤثر در ایجاد چنین رویهای در ادبیات داستانی، غفلت نویسندگان از ادبیات بومی است، یادآور شد: در طول سال کتابهای متعددی منتشر میشود، اما اگر نگاهی به محتوا بیندازیم متوجه میشویم که یکسان هستند و فقط کتابها تغییر کرده است. نوآوری در شیوه نگارش داستان، ایجاد تغییر در ساختار فنی قصهنویسی و نوع نگاه نویسنده به کارها جهت میدهد و آنها را با یکدیگر متمایز میکند، اما این مسائل در ادبیات داستانی سالهای گذشته کمتر دیده میشود.
نویسنده کتاب «لحظهها جا میمانند» در پاسخ به این پرسش که چرا چنین روندی در ادبیات داستانی سالهای گذشته دیده میشود، آیا این موضوع به دولتها بازمیگردد یا ساختار دچار مشکل است، گفت: چه وزارت ارشاد و چه دیگر نهادها و مراکزی که متولی فرهنگ هستند در این زمینه نقش راهبردی دارند، اما این نقش چندان ظهور و بروز ندارد. حلقههای مفقوده بسیاری در این رابطه وجود دارد که نیازمند بررسی است. ممکن است با تغییر دولتها، تغییراتی نیز در سینما و نمایش ایجاد شده باشد، اما در ادبیات داستانی چندان شاهد تحول بنیادین نیستیم.
به گفته قوجق؛ یکی از عواملی که در این رابطه اهمیت دارد، معیشت نویسندگان است. اگر نویسندهای بخواهد حرفهای کار کند، باید حداقل دو سال زمان برای نوشتن کتابش صرف کند، اما پرسش و مسئله اساسی اینجاست که نویسندهای بخواهد این مدت را صرف نوشتن اثری کند، باید زندگیاش را چگونه بگذراند؟ ما در ادبیات ایرانی همیشه دچار یک تعجیل در نوشتن هستیم؛ نویسنده عجله دارد که بنویسد و کتابش دیده شود. این تعجیل نشان میدهد که نویسنده به حق التألیف فکر میکند تا به اصطلاح به زخم زندگیاش بزند؛ این در حالی است که یک نویسنده در دیگر کشورهایی که ادبیاتشان شاخص شده، چند سال برای مطالعه زمان میگذارد تا سوژه داستانیاش را بپروراند.
این نویسنده با اشاره به وضعیت وخیم نشر در چند سال گذشته و تأثیر آن بر زندگی اهالی نشر افزود: هرچند افراد و حلقههای مختلفی در جریان نشر فعال هستند، اما اگر نویسندهای نباشد که کتابی بنویسد، این چرخه تکمیل نخواهد شد؛ با وجود این حق التألیفها در سالهای گذشته بسیار کم شده و شمارگان کتابها نیز پایین آمده است. نویسنده در ایران وقتی کتابش برای بار نخست منتشر میشود، حقالتألیف دریافت می کند و با چاپهای دیگر این حقوق کمتر میشود؛ این در حالی است که دیگر هنرمندان مانند سینماگران، هرگاه کارشان اکران شود، سودی از آن شامل حالشان میشود. در حال حاضر 15 درصد قیمت پشت جلد را به عنوان حق التألیف به نویسنده پیشنهاد میدهند، رقمی که هیچ دردی از نویسنده دوا نمیکند.
قوجق اضافه کرد: اگر نویسندهای از نظر معاش خاطر جمع باشد، سوژههای داستانی را اینچنین مثله نمیکند. متولیان فرهنگی کشور باید به فکر خروج از این وضعیت باشند. حوزه نشر و کتابخوانی ما نیازمند یک شور و شوق است، باید برای ایجاد چنین فضایی تلاش کرد./1325//102/خ