۲۶ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۴:۳۹
کد خبر: ۴۸۷۶۰۰
یادداشت؛

نفوذ فکری سدراه اقتصاد مقاومتی

کشورهایی که در عرصه اقتصادی موفقیت‌هایی را کسب کرده‌اند؛ کشورهایی هستند که توانسته‌اند از دوراهی اقتصاد نئولیبرال تحمیلی به اقتصاد مقاومتی و ملی، میل کنند.
نفوذ

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه «حمایت»، گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس روزنامه «حمایت» در یادداشتی از «حسام‌الدین برومند» نوشت:

در حالیکه مساله اول کشور، اقتصاد و معیشت مردم است و نسخه نجات بخش برای مشکلات اقتصادی (در برابر ضعف مدیریتی داخلی و تحریم و کارشکنی بیرونی) "اقتصاد مقاومتی" است؛ اما در سالی که به "اقتصاد مقاومتی ؛ اقدام و عمل "هم نامگذاری شده و اکنون تنها چند روز به پایان آن باقی مانده است، آنچه طبق شواهد و قرائن پیداست فاصله ای دور دست تا نقطه مطلوب وجود دارد. بنابراین سوالی که به میان کشیده می شود این است که مشکل و مانع اصلی در تحقق کامل و هدفمند اقتصاد مقاومتی کجاست؟

حرف و سخن مسئولان اجرایی از اقتصاد مقاومتی کم نیست ولی چرا خروجی برنامه ها، سیاست ها و اقدامات یا در بسیاری از موارد منطبق با راهبرد اقتصاد مقاومتی نیست؟  یا به تعبیر دیگر چرا جای خالی و غیبت اقتصاد مقاومتی در تصمیمات حساس و کلیدی به چشم  می خورد؟ ناگفته پیداست؛ طرح این پرسش اساسی و حساس به معنای نادیده گرفتن اقداماتی که در راستای اقتصاد مقاوتی صورت گرفته، نیست بلکه هدف پیگیری حل مشکلات اقتصاد مقاومتی در زمینه اجرا و تحقق کامل آن است. تا جاییکه به قول رهبربصیر انقلاب:
"اگر همه کارهای ضروری در موضوع اقتصاد مقاومتی انجام شده بود، امروز تفاوت محسوسی را در اوضاع اقتصادی کشور و زندگی مردم شاهد بودیم... باید در مسائلی نظیر تولید، اشتغال، از بین بردن رکود به معنای واقعی کلمه، قاچاق و واردات و صادرات به‌گونه‌ای عمل کرد که مردم تأثیر آن را در زندگی خود، کاملاً احساس کنند اما اکنون، اینگونه نیست. "( دیدار با اعضای مجلس خبرگان : 19 اسفند95)

تلاش این نوشته، این است که مانع اصلی آن حرکت و عزم ملی( همه گروهها و سلایق سیاسی) که انتظار است به صحنه بیاید و برای اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی شبانه روزی برنامه ریزی و تلاش کند را برجسته نماید و نسبت به آن توجه دهد. این مانع بزرگ ، نفوذ فکری و معرفتی در حوزه توسعه و اقتصاد است.

مشکل اصلی، عدم باور و اعتقاد واقعی به اقتصاد مقاومتی از سوی جریانی است که درلایه های اقتصادی و مدیریتی کشور حضور دارد ولی هرچند از اقتصاد مقاومتی هم می گویند ولی به قول معروف: "نام فروردین نیارد گل به باغ"  چراکه در میدان عمل به مدل اقتصاد آزاد و  اقتصاد نئولیبرالی تمایل دارند.در این باره چند نکته قابل اعتناست:

1- کشورهایی که در عرصه اقتصادی موفقیت هایی را کسب کرده اند؛ کشورهایی هستند که توانسته‌اند از دوراهی اقتصاد نئولیبرال تحمیلی به اقتصاد مقاومتی و ملی، میل کنند. به عنوان نمونه یکی از کشورهایی که توانسته در حوزه اقتصاد درونزا پیشرفت های قابل توجهی کسب کند، کره جنوبی است. پروفسور هاجون چنگ (استاد اقتصاد دانشگاه کمبریج انگلستان) در کتاب" نیکوکاران نابکار" ، رمز و راز موفقیت کره در مواجهه با اقتصاد نئولیبرال را روایت کرده است. او می نویسد:" رمز و راز کره جنوبی که از صادرات مواد خام ( مثل سنگ تنگستن ، ماهی، گیاهان دریایی) یا محصولات کم بهایی با فناوری پایین (پوشاک و کلاه گیس از موی انسان) به کشوری ثروتمند  رسیده در همین نکته نهفته است؛ آمیزه ای از حمایت گرایی(مقاومت اقتصادی ) و تجارت آزاد چراکه در حالیکه صنایع نوزاد جدید شکل می گرفتند و صنایع نوزاد پیشین در عرصه بین المللی رقابت آمیز می شدند، عرصه های حمایت دولتی دائما در حال تغییر بودند. به عبارت دیگر حمایت گرایی دولت تضمین کننده توسعه نیست، اما توسعه در غیاب حمایت گرایی دولت بسیار مشکل است."

2- حتی آن تفکر و جریانی که راه پیشرفت اقتصادی را در بیرون از مرزها می پندارد و دنبال  می کند، نمی تواند این واقعیت تاریخی را نادیده بگیرد که اقتصاد مقاومتی یک اندیشه تجربه شده در دنیاست و فقط اختصاص به جمهوری اسلامی ایران  ندارد. همچنانکه رهبر انقلاب با هشدار نسبت به این مساله، دلیل پیشرفتهای علمی و صنعتی آمریکا در یکصد و پنجاه سال گذشته را، بکارگیری اقتصاد مقاومتی دانستند و خاطرنشان کردند: "البته آمریکایی‌ها این اندیشه را در جهت مادی گری و پول به کار گرفتند اما همین تجربه پذیرفته شده جهانی را می توان با جهت‌گیری متعالی‌تری به کار گرفت." ( دیدار بادانشجویان بسیجی مدال‌آور دانشگاه شریف: 13دی95)

3-یکی از مواردی که عزم و اراده مسئولان را در اجرا و عملیاتی کردن سیاست های اقتصاد مقاومتی نشان می دهد،  «گفتمان‌سازی» است که در این مسیر آنچه اظهر من الشمس است و در سال "اقتصادمقاومتی ؛ اقدام و عمل" شاهد بودیم این است که بار مهم گفتمان سازی را در سالی که گذشت، تنها رهبرحکیم انقلاب به دوش کشیدند و از هرفرصتی برای تبیین سیاست های اقتصادمقاومتی استفاده کردند.

4-و بالاخره باید گفت اجرای اقتصادمقاومتی نیازمند تفکر و روحیه انقلابی است؛ نه تفکری که کلید حل مشکلات اقتصادی را در لوزان و ژنو و نیویورک دنبال می کند. آنهم در شرایطی که به تعبیر حضرت آقا؛"مسئله اقتصاد به میدان چالش تحمیلی بیگانگان تبدیل شده است." و اینجاست که با روحیه ناب انقلاب گری می توان در جنگ اقتصادی تمام عیار دشمن،پیروز از میدان خارج شد و برای همیشه مدل‌های اقتصادی وارداتی با هزینه های گزاف و جبران ناپذیر را به بایگانی سپرد./1325//102/خ

ارسال نظرات