مشیء دولت کریمه مهدوی همان سیره و سلوک خلافت علوی است
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از شبستان، بررسی مختصات روابط سیاسی بین المللی در دولت کریمه مهدوی و نیز اجرای هر چند محدود این روابط در جامعه منتظر ما را بر آن داشت تا با حجت الاسلام والمسلمین سیدمجتبی فلاح، استاد و محقق مرکز تخصصی مهدویت به گفت وگو بپردازیم. آنچه در ادامه می خوانید بخش دوم و پایانی از این گفت وگو است:
آیا مناسبات و تعاملات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و بین المللی عصر ظهور رویکردهای تجربه شده و عینیت یافته ای هستند که سابقه تاریخی نیز دارند، یا اینکه این دوران شامل شرایطی است که تا آن زمان انسان و جامعه فرهنگی انسانی تجربه نکرده و به تعبیری دوران تازه و جدیدی خواهد بود؟
طبق روایات وارده سیره و سیرت امام عصر(عج) همان رویکرد نبی مکرم اسلام(ص) و حضرت امیر(ع) است. ایشان به طور قطع و یقین ادامه دهنده همان مشی و روش هستند و هیچگاه از موازین نبوی و علوی عدول نخواهند کرد. در روایتی زیبا از دوران امام صادق(ع) مروی است که روزی ایشان همراه با یکی از یاران و پیروان نزدیک خود به نام «مفضل بن عمر جعفی» در مسجدالحرام در حال طواف کعبه بودند. امام صادق(ع) که متوجه دگرگونی حالات مفضل بودند از وی سؤال می کنند که ای مفضل تو به چه می اندیشی؟ مفضل پاسخ می دهد که یابن رسول الله(ص)، به این می اندیشیدم که اگر حکومتی که هم اکنون در اختیار بنی عباس است در اختیار شما می بود، این حشمت و جلالی که دست اندرکاران حکومت عباسی دارند، در اختیار یاران و نزدیکان شما قرار می گرفت و ما نیز می توانستیم همانند بزرگان عباسی، از مواهب و نعمات دنیوی برخوردار شویم؛ به حق که شما و یارانتان لایق این حشمت و جلال هستید.
امام صادق(ع) در جواب سخن مفضل می فرمایند: ای مفضل، بدان اگر حکومتی که هم اکنون در اختیار بنی عباس است در اختیار ما قرار می گرفت، قطعاً هیچ گونه نعمت و موهبت دنیایی نصیب دوستاران و نزدیکان ما نمی شد؛ زیرا رویکرد و افعال ما در مواجهه با حکومت و قدرت، همانند فعل و کردار امیرالمومنین علی (ع) خواهد بود؛ ای مفضل، بدان که رویکرد خاندان نبوت همان رویکرد نبی مکرم اسلام(ص) و دوران حکومت علوی خواهد بود و ما هرگز اجازه توشه برداری دنیوی به نزدیکان و کارگزاران خود نخواهیم داد؛ بدان در دوران حکومت خاندان نبوت، همان مشی جد بزرگوار ما علی مرتضی(ع) جاری خواهد بود و بهره مندی دنیوی و دست اندازی به بیت المال مردود و ناپسند خواهد بود. این نکته و روایت این مفهوم را می رساند که دوران امامت امام عصر(عج)، قطعاً همانند دوران حکومت علوی خواهد بود و ایشان همان فعل و کردار را در مورد کارگزاران و ارکان حکومتی خواهند داشت.
شرایط و موقعیت فرهنگی و اجتماعی و زمانی به چه میزان در روند این تعاملات نقش دارد؟ آیا می توان گفت تغییرات زمانی و موقعیتی این مناسبات را دچار تغییر خواهد کرد؟
این نوع زیست و رفتار، مشی و روش اهل بیت(ع) است و در گذران زمان نیز، تغییر نخواهد کرد. این بیانات می توان نمایی کلی و چارچوبی اساسی از تعاملات و مواجهات عصر مهدوی را برای جامعه اسلامی و منتظر تبیین کند. بنابراین، عصر ظهور حضرت حجت(عج) تلالویی از دوران خلافت علوی است. این رویکرد و منش، بحمدالله در دوران کنونی و عصر غیبت که به دوران حکومت «ولی فقیه» معروف است نیز به منصه ظهور و بروز رسیده است؛ در این دوران و به تبعیت از حکوت نبوی و علوی، کارگزاران حق دخل و تصرف در بیت المال را نداشته و اجازه ندارند از اموال عمومی برای خود و خانواده خویش بهره دنیوی برگیرند. باید گفت: این روش در حکومت اسلامی می تواند سرلوحه ای کامل و جامع برای مکاتب و حکومت های مادی و منفعت طلبانه باشد و مسیری باشد برای خروج این جوامع از مسیر سبقت در جاده مال اندوزی و دنیاطلبی.
به نظر شما نهادهای علمی و آموزشی و ترویجی به چه میزان در ایجاد تمدن و فرهنگ بر مبنای ارزش های اسلامی و مهدوی تأثیرگذار هستند؟ آیا جایگاه این نهادها در مناسبات فرهنگ ساز اسلامی، تعریفی مناسب دارد؟
اگر به رویکرد شکل گیری نهضت و انقلاب اسلامی در ایران به امامت امام خمینی(ره) به خوبی بپردازیم، جایگاه این معنی و مطلب به خوبی مشخص و معلوم خواهد شد. امام خمینی(اعلی الله مقامه) در بیاناتی صریح و روشن در باب شکل گیری نهضت اسلامی و حکومت ولایت فقیه می فرمایند: «ولایت فقیه همان ولایت رسول الله(ص) است»، این معنی یعنی اینکه جایگاه ولی فقیه در دوران غیبت امام عصر(عج)، جایگاه نیابت امام(عج) و سرپرستی جامعه است و ولی فقیه می بایست در عصر غیبت و با توجه به آموزه های دین، رویکرد جامعه و مردم را با فرهنگ الهی و اسلامی همراه و هماهنگ سازد.
اگر این معنی مورد توجه است و می بایست پیگیری و اجرا شود؛ بنابر این، تمامی ارکان و نهادها، اعم از نهادهای اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و سیاسی و حتی خانوادگی می بایست با رویکرد توجه به منویات و احکام اسلامی و مهدوی همراه هماهنگ شوند و از مناسبات خارج از این چارچوب برحذر باشند. علت این مناسبات در جامعه عصر غیبت این است که، این نهادها می بایست زمینه ساز ظهور باشد. در روایتی از مرحوم مجلسی در کتاب شریف «بحارالانوار» از نبی مکرم اسلام(ص) آمده است:«يخرج الناس من المشرق فيوطئون للمهدى يعنى سلطانه»، معنای این حدیث شریف این است که مردمانی از مشرق زمین قبل از قیام حضرت حجت(عج)، ظهور خواهند کرد و این مردم، زمینه را برای قیام حضرت حجت(عج) فراهم خواهند کرد.
نتیجه و مفهوم این حدیث این است که نظام اسلامی مبتنی بر ادله و برهان الهی، و بر مبنای نظارت و ولایت ولی فقیه، حکومتی است که قراراست زمینه ساز نهضت و حاکمیت فرهنگ مهدوی باشد؛ معنای دیگر این مفهوم این است که اگر در این جامعه زمینه ساز ظهور، نهاد آموزشی و پژوهشی و ترویجی ای وجود دارد، می بایست این نهادها، دانش آموزان و دانش جویان و دانش پژوهان را در مسیر تربیت و پرورش برای یاری و همراهی امام عصر(عج) قرار دهند. نکته مهم و اساسی هم همین معنی است که نهادهای اجتماعی و آموزشی جامعه منتظر، می بایست در راستای آموزه های مهدوی قدم بردارند./۱۳۲۵//۱۰۲/خ