مدارا راهبرد امام علی در مواجهه با مخالفان بود
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از شبستان: حضرت امیرالمومنین(علیه السلام) بعد از رسیدن به خلافت جامعه مسلمین، رویه و رویکردی را پیاده کردند که اقشار مختلف جامعه از حقوق برابری برخوردار بودند به گونه ای که حتی مخالفان آن امام همام(ع) نیز می توانستند در صلح و آرامش با وجود داشتن عقایدمغایر و مخالف با امام(علیه السلام) در جامعه زندگی کنند. از این رو بر آن شدیم با دکتر مجید معارف، استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران پیرامون سیره امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) در مواجهه با مخالفان به گفت وگوی بپردازیم. آنچه در ادامه می خوانید مشروح این گفت وگو است:
شیوه حکومتداری و نحوه برخورد حضرت امیر(ع) با مخالفان چگونه بود؟
سیره حکومتی حضرت امیر(علیه السلام) بسیار روشن است، سیره ایشان در ارتباط با مخالفان شان را می توانیم به این صورت تبیین کنیم که امیر المومنین امام علی (علیه السلام) هرگز اعطای مسئولیت و مناصب حکومتی را نسبت به مخالفان خود جایز نمی دانستند. برای مثال حضرت(ع) پس از بیعت، حکام بنی امیه را عزل کردند چرا که با رویه بنی امیه و عثمان موافق نبودند.
مخالفان ایشان که در واقع مخالفان اسلام بودند، صلاحیت ولایت و استانداری در جامعه مسلمین را نداشتند در نتیجه از اولین کارهای امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) بعد از رسیدن به خلافت این بود که حکام ظالم و نالایق خلفای قبل از خود را تعویض کردند و در این مسیر همه والیان تغییر کردند جز یک نفر که مقاومت از خود نشان داد و آن یک نفر معاویه بن ابی سفیان بود که استاندار شام بود و فرمان حضرت(ع) را اجرا نکرد.
حضرت امیر(ع) معتقد بود، مخالفان مذهبی و به ویژه کسانی که سابقه در ظلم و چپاول مردم داشته اند نمی توانند صلاحیت اداره جامعه اسلامی را داشته باشند. این یکی از مولفه هایی است که در شیوه حکومتی حضرت امیر(علیه السلام) در مواجهه با مخالفان شاهد هستیم.
اما مولفه دوم در شیوه برخورد امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) نسبت به مخالفان به کسانی باز می گردد که در جامعه به عنوان شهروند زندگی می کردند و مسئولیتی هم نداشتند اما در مقام شهروند جامعه اسلامی با حضرت امیر(ع) مخالفت می کردند یا ایشان را قبول نداشته یا اختلاف سلیقه با ایشان داشتند. گزارش های تاریخی نشان می دهد امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) نسبت به مخالفان خودشان که به عنوان شهروند در جامعه زندگی کردند، انسانی ترین برخورد را داشته اند.
به طور کلی می توانیم برخورد حضرت(ع) را تحت چند مرحله دسته بندی کنیم اولین مرحله از برخورد حضرت(ع) با مخالفان سیاسی شان به گونه ای بود که آنان را برای بیعت تحت فشار قرار نمی دادند چون ایشان معتقد بودند بیعتی که مردم با خلیفه می کنند نباید بر پایه اکراه شکل بگیرد بلکه باید بر پایه اعتقاد و پذیرش باشد؛ لذا وقتی مردم بعد از کشته شدن عثمان با حضرت امیر(ع) بیعت می کنند چند نفر مشخصا بیعت نکردند، مثل سعد بن ابی وقاص، اسامة بن زید و محمد بن مسلمه انصاری. حضرت امیر(علیه السلام) در مواجهه با این افراد نه تنها تحت فشار قرارشان نداد بلکه از حقوق آنان از بیت المال نیز کم نکرد.
اما نکته دیگر در مورد افرادی است که بعد از بیعت با حضرت امیر(علیه السلام) در جرگه مخالفان آن حضرت(ع) قرار گرفتند، افرادی چون طلحه و زبیر. این دو توقعاتی از امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) داشتند از جمله به دنبال آن بودند تا اداره بصره و کوفه از سوی حضرت(ع) به آنان سپرده شود ولی امام(علیه السلام) به دلیل اینکه در آنها شایستگی نمی دیدند در نتیجه مسئولیتی نیز به آنها محول نکردند و در نتیجه این دو به تدریج تبدیل به مخالف می شوند و تصمیم می گیرند که از مدینه خارج شده و به مکه بروند و احیانا علیه حضرت امیر(علیه السلام) سازماندهی داشته باشند. آنها به بهانه رفتن به حج عمره نزد حضرت امیر(ع) رفته و می گویند آیا اجازه می دهید که از مدینه خارج شویم و به حج عمره برویم؟ حضرت امیر(ع) در پاسخ مخالفتی نمی کنند اما وقتی که از محضر امام(علیه السلام) خارج می شوند، حضرت امیر(ع) به اطرافیان حاضر در آن مجلس فرمود: «آنها به قصد عمره خارج نشدند بلکه مکر و حیله ای در کارشان است.»
امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) با وجود اینکه علم به این مساله داشتند که طلحه و زبیر مشغول سازماندهی فعالیت هایی علیه ایشان هستند اما آزادی سیاسی آن دو را سلب نکرده و به آنها اجازه می دهند که به مکه بروند و آن دو نیز عازم مکه می شوند و ناراضیان مکه را به سوی خود جذب کرده و از آنجا رهسپار بصره می شوند و تدارک جنگ جمل را می بینند به گونه ای که حضرت(ع) مجبور می شوند برای مقابله با آنها از مدینه به سوی بصره حرکت کنند و رویارویی اتفاق می افتد.
نکته قابل توجه آن است که حضرت امیر(علیه السلام) تا زمانی که برخوردها لفظی بوده است و آنها علیه امام(علیه السلام) توطئه می کردند اصلا برخوردی با آنان نداشتند ولی زمانی که آغاز به جنگ می کنند حضرت(ع) به جهت دفاع از مسلمانان مقابله به مثل می کنند و این طور است که کار به جنگ کشیده می شود. بنابراین، امام علی(علیه السلام) چه در جنگ با جبهه جمل و چه در جنگ با خوارج که گروه دیگری از مخالفان حضرت(ع) هستند هرگز به صرف اینکه آنها انتقاد لفظی و زبانی می کردند هیچ برخوردی ندارند چراکه معتقد بودند که در جامعه اسلامی هر کسی می تواند عقاید خود را حتی علیه خلیفه مسلمین آزادانه به زبان بیاورد و تنها زمانی حضرت دست به شمشیر می زنند که آنها اقدام نظامی علیه حکومت و علیه مردم راه انداختند و در راه ها سلب امنیت می کردند؛ در چنین مواقعی حضرت امیر(ع) با مخالفان برخورد کردند.
مساله دیگر آنکه برخورد حضرت امیرالمومنین(ع) نیز قرآنی بود. در آیه 9 سوره مبارکه حجرات می خوانیم: «وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ (و اگر دو طايفه از مؤمنان با هم بجنگند ميان آن دو را اصلاح دهيد و اگر باز يكى از آن دو بر ديگرى تعدى كرد با آن طايفه اى كه تعدى مى كند بجنگيد تا به فرمان خدا بازگردد پس اگر باز گشت ميان آنها را دادگرانه سازش دهيد و عدالت كنيد كه خدا دادگران را دوست مى دارد)».
برخوردهای امیرالمومنین امام علی (ع) با دشمنانشان در تاریخ ثبت است و حاوی درس های مهمی برای ماست از جمله:
روزی حضرت امیر(علیه السلام) در مسجد کوفه سخنرانی داشتند. یکی از خوارج که در جمع حاضر بود، تحت تاثیر فصاحت و بلاغت حضرت امیر(علیه السلام) ناگهان فریاد می زند: قاتله الله ما افقهه، یعنی خدا او را بکشد عجب فقیه و دانشمندی است. حضرت علی(علیه السلام) این را شنیده اما هیچ توهینی به این فرد نمی کنند و از حقوق او از بیت المال نیز نمی کاهند.
این موارد که عنوان شد گزیده ای از شیوه برخورد حضرت امیر(ع) با مخالفان اش است. امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) سعه صدر داشتند. آزادی بیان به معنای واقعی در حکومت امام(علیه السلام) وجود داشت به گونه ای که هر کسی می توانست انتقادات خود را علیه شخص اول مملکت آن زمان بیان کند بدون اینکه هیچ احساس خوفی داشته باشد. با این وصف امام علی(علیه السلام) تنها زمانی وارد برخورد نظامی می شدند که جامعه اسلامی در خطر بود. امام(علیه السلام) معتقد بودند باید کانون فتنه از هم بپاشد لذا در جنگ صفین معتقد بودند حتی باید فراریان جنگ را نیز تعقیب کرد چون کانون فتنه که معاویه بود زنده بود ولی در جنگ جمل بعد از کشته شدن طلحه و زبیر حضرت امیر(ع) فرمودند که فراریان را تعقیب نکنید و مجروحان را نکشید و زنان شان را اسیر نکنید.
این موارد مختصری بود از رویکرد امیرالمومنین علی (علیه السلام) نسبت به مخالفانشان در آن زمان./۱۳۲۵//۱۰۲/خ