مصیبتی فراتر از نرخ بیکاری
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از قدس، نویسنده این یاداشت با مراجعه به آمار و ارقام نرخ بیکاری به خصوص در بین تحصیل کردگان، از وضعیت نا امید کننده ای پرده بر می دارد. در ابتدای این یاداشت آمده است:
بی تردید یکی از معضلات فراگیر اقتصادی کشــور بالا بودن نرخ بیکاری است. موضوع بیکاری زمانی دردناک تر می شود که بدانیم عمده جمعیت بیکار، جوانان دانش آموخته دانشگاهی اند که جامعه نیازی به تخصص ها و مهارت های آنان ندارد. در این نوشتار قصد نداریم به علل همخوانی نداشتن رشته های دانشگاهی و بازار کار بپردازیم، اما می خواهیم به نرخ بیکاری، نرخ مشــارکت اقتصادی و نرخ اشتغال با دقت بیشتر بنگریم.
بر اساس آخرین آمار منتشر شــده از مرکز آمار، نرخ بیکاری ســال ۹۵ حدود ۴/۱۲ درصد بوده است. یعنی حدود سه میلیون نفر در جست وجوی کار (بیکار) محســوب می شوند. اما باید توجه داشت کســانی که به هر دلیلی از جمله بی انگیزگی، سخت پیدا شدن کار، حقوق پایین و همخوانی نداشــتن مشاغل با تخصصشان از جســت وجوی کار ناامید شــده اند، بیکار قلمداد نمی شوند. زیرا بیکار به کسی گفته می شود که در جست وجوی کار باشد.
بر طبق گزارش یاد شــده مرکــز آمار، نرخ مشــارکت اقتصادی در کشــور حدود ۳۹ درصد است. به بیان ساده تر تنها ۳۹ درصد از جمعیت در سن کار، شاغل و یا در جست وجوی کار هستند، در واقع بخشی از جمعیت در سن کار به معنای واقعی دیگر امیدی به اشتغال خود ندارند و یا به هر دلیل دیگری نمی تواننــد و یا نمی خواهنــد کار کنند.
از منظر اقتصادی چنیــن گروهی در زمره بیکاران قــرار نمی گیرند. امــا نکته دوم در مورد نرخ مشارکت اقتصادی تفاوت معنادار این نرخ برای مردان و زنان اســت. به طوری که نرخ مشارکت اقتصادی در مردان حدود ۵/۴ برابر زنان اســت. زیرا خانم ها به دلایل زیادی تمایــل کمتری به اشــتغال دارند.
براین اساس نرخ مشــارکت اقتصادی برای خانم ها حدود ۳/۱۴ اســت. برای مردان نرخ مشــارکت اقتصادی افراد در ســن کار (۱۰ ساله و بیشــتر) حدود ۷/۶۳ است. بنابراین نرخ پایین مشارکت اقتصادی مصیبتی فراتر از نرخ بیکاری است، زیرا بسیاری از کسانی که از اشتغال ناامید شده اند در نرخ بیکاری محاسبه نمی شــوند(البته باید ذکر کرد که طی چند ســال اخیر حدود یک درصد نرخ مشــارکت اقتصادی افزایش داشته است) در این بین به نظر می رســد که نسبت اشتغال بهترین شاخصی است که وضعیت اشتغال را در کشور تعریف می کند، اما متأسفانه در رسانه ها کمتر این شاخص مورد بررسی قرار می گیرد. این شاخص نسبت شاغلان به کل جمعیت در سن کار را بیان می کند.
براساس گزارش یاد شــده، این شــاخص حدود ۳۴ درصد است. یعنی از هر ۱۰۰ نفر در سن کار تنها ۳۴ نفر شاغل هستند. این نسبت برای مردان حدود ۵۷ درصــد و برای زنان ۴/۱۱ درصد است. به بیان ساده تر از هر ۱۰۰ مرد در سن کار ۵۷ نفر شاغل و از هر ۱۰۰ زن در سن کار ۱۱ نفر مشغول به کار هستند. این آمار به مراتب اوضاع اشــتغال را بهتر نسبت به نرخ بیکاری توصیف می کند.
نکته جالب تر این است که از همین میزان اشتغال، حدود ۱۰ درصد آن اشتغال ناقص هستند. (اشتغال ناقص به کســانی گفته می شود که کمتر از ۴۴ ســاعت در هفته کار می کنند.) بنابراین نسبت اشتغال کامل حدود ۳۰ درصد خواهد بــود. یعنی از هر ۱۰ نفر در ســن کار تنها سه نفر اشتغال کامل (۴۴ ساعت در هفته) دارند. براین اساس می توان گفت نرخ اشتغال تطبیق بیشتری با تصور مردم دارد و اوضاع اشتغال را بهتر نسبت به نرخ بیکاری توصیف می کند.
با این تفاســیر به جــای اســتفاده از نرخ بیکاری برای تبیین اشــتغال در رســانه ها شاید بهتر باشــد از نسبت اشتغال استفاده شــود. زیرا تصور عموم مردم از نرخ بیکاری با نحوه محاســبه آن متفاوت است و ممکن اســت عموم مردم به آمارهای رسمی کشور به جهت نشاختن مفاهیم علمی آن بدبین شــوند، بنابراین چه خوب است که رسانه ها همراه با اعلام نرخ بیکاری، نرخ اشتغال را نیز اطلاع رسانی کنند./969//۱۰۲/خ