تقوای جنسی حلقه مفقوده سند ۲۰۳۰
به گزارش سرویس فرهنگی خبرگزاری رسا، رونمایی و اجرای پنهانی (سند آموزش 2030) توسط دولت یازدهم، منجر به واکنش مستقیم مقام معظم رهبری، مراجع اعظام تقلید و نخبگان دینی گردید. سند مذکورکه از آن به عنوان برجام فرهنگی-آموزشی یاد میشود؛ همانند قرارداد برجام، نقاط ضعف و ابهام فراوانی دارد و بایستی در حوزههای مختلف، آسیبشناسی جدی شود تا شاهد اجرای آن و تکرار قراردادهای نظیرش نباشیم. سند 2030 شاید اشتراکاتی با مفاهیم اسلامی داشته باشد اما در موارد زیادی اهداف و قوانین آن در تقابل با فرهنگ ایرانی- اسلامی است.
از مهمترین نقاط تاریک این سند، (تضاد آشکار آن با آموزه های تعلیم و تربیت ایرانی- اسلامی) میباشد که در این یادداشت سعی شده موضوع یادشده از منظر استاد رحیمپورازغدی نقد و بررسی شود.
تعلیم و تربیت اومانیستی و لیبرالی غربی جایگزین آموزههای اسلامی
طبق مفاد هدف چهارم این سند که آموزش نام دارد و زیربنای بقیه اهداف سند است؛ هرگونه تربیت الهی- دینی نقض حقوق بشر محسوب میشود و مخل خلاقیت دانش آموز است.
معلمین مدارس حق موضعگیری دینی ندارند و نهایتا میتوانند دینهای گوناگون را به دانشآموزان معرفی کنند تا خود آنها تصمیم نهایی را در پذیرش دینشان بگیرند و این از نکات آشکار سکولار بودن این سند است.
لیبرالیسم کلاسیک و نئولیبرال به صراحت اعلام میکند که ما به دین کاری نداریم و مسائل را با عقل خودمان میسنجیم؛ البته عقل با برهان حجیت دارد، ولی عقل آنها هوای نفس است که نامش را عقلانیت میگذارند. لیبرایسم یعنی نفس و آنها با ایدئولوژی نفسانی میخواهند نظام آموزشی ایجاد کنند و آن را بر جوامع دینی تحمیل کنند.
در صورت اجرائی شدن سند2030، باید شاهد حذف درس پرورشی، تعلیمات دینی و آموزش قرآن در مدارس باشیم؛ در حالیکه آموزش و پروش آمریکا مؤلفههای مسیحیت صهیونیسم را در مدارسش ترویج میکند و همزمان ما را از آموزش دینی خودمان نهی میکند.
آموزش صریح مسائل جنسی تحت عنوان بهداشت
یونسکو آموزش صریح مسائل جنسی و شیوه ارتباط جنسی را تحت عنوان بهداشت، از حقوق کودک میداند اما آموزش تقوای جنسی و حیاء نقض حقوق کودک محسوب میشود.
طبق سند 2030، آموزش جنسی باید جزء منابع درسی باشد و در دبستانها قبل از سن بلوغ تدریس شود. از تبعات سنگین این قانون میتوان به بلوغ زودرس و انحراف جنسی اشاره نمود.
غربیها نگاه اومانیستی به مقوله تربیت کودک دارند و سعی میکنند شیوه تربیتیشان را از همان دوران کودکی و خردسالی به ما تحمیل کنند و جای بسی تأسف است که عدهای در داخل کشور، داوطلبانه به دنبال اجرای اینگونه تعهدات هستند؛ تعهداتی که هیچگونه سنخیتی با تعلیم و تربیت ایرانی- اسلامی ندارد.
قانونی شدن همجنسگرایی
حمایت از اقشار آسیبپذیر جامعه، شعاری که ظاهری زیبا دارد اما وقتی به مصادیق آن بنابر تفسیر یونسکو و سازمان ملل رجوع میکنیم؛ میبینیم که همجنسگرایان جزء اقشار آسیب پذیر محسوب میشوند و جمهوری اسلامی ایران موظف است طبق سند 2030 ازحقوق آنها دفاع کند.
سند در جای دیگری میگوید: باید از افراد با رفتار متفاوت حمایت کرد که از مصادیق این افراد همجنسبازان میباشند.
فروپاشی خانواده و تفسیر غربی از آن در سند 2030
خانواده به عنوان مهمترین نهاد تربیتی در مکتب اسلام میباشد و پدر و مادر جایگاه ویژهای در تعلیم و تربیت فرزندان دارند اما سند یونسکو در تلاش است نقش خانواده را کمرنگ کند و آن را به پائینترین درجه مادی تقلیل دهد.
منظور غربیها از خانواده عبارت است از مرد و زن، دو زن و دو مرد که بچهای را به عنوان فرزند خواندگی قبول میکنند که در این صورت ازدواج همجنسبازان قانونی میباشد و خانواده محسوب میشوند.
سند 2030 میگوید: والدین و معلمین نباید محدودیتهای خودسرانه برای فرزندان ایجاد کنند و آنها را آزاد بگذارند؛ در جواب باید گفت: کسی منکر نادرستی تربیت غلط نیست اما ادبیات سند در مورد نقش تربیتی والدین، کاملا غربی و سکولار است.
از بین بردن فرهنگ شهادت و جهاد تحت عنوان صلح بدون خشونت
سند یونسکو تبلیغ و ترویج فرنگ شهادت، جهاد و همچنین عزاداری اهل بیت (ع) را خشونت طلبی میداند و مدارس ما حق برگزاری دورههای آمادگی دفاعی و آموزش نظامی را نخواهند داشت.
طبق این قانون، بسیج دانش آموزشی حذف میشود و دفاع مقدس از یادها خواهد رفت؛ دفاع مقدسی که سرداران و فرماندهانش از دل همین بسیج و دبیرستانها بیرون آمده بودند اما امروزه این آموزشها و آرمانها مغایر با صلح جهانی شمرده میشوند تا جایی که وزارت آموزش و پرورش در راستای تعهداتش به غربیها، درس شهید حسین فهمیده را از کتاب آموزشی حذف کرده است و صداهایی از آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران شنیده میشود مبنی بر اینکه مبانی شهادت تناسب سنی با کودکان و دانشآموزان مقطع دبستان ندارد.
سلطه آموزشی و تربیتی خطرناکترین استثمار دشمن
دولت ایران در سند 2030 متعهد شده است تا آمار و اطلاعات دقیق دانش آموزان، نخبگان و فضای آموزشی خود را در اختیار یونسکو قرار بدهد تا آنها با خیال آسوده و بدون هزینه برایمان برنامه ریزی آموزشی- تربیتی تدوین کنند.
غربیها به واسطه سلطه آموزشی و تربیتی به دنبال تغییر سبک زندگی ایرانی- اسلامی به فرهنگ منحط غربی هستند؛ کاری که با جنگ نتوانستند انجام بدهند با این سند ننگین دنبال میکنند و این همان شبیخون فرهنگی است که مقام معظم رهبری از سالها قبل آن را فریاد میزنند.
جا دارد دولت یازدهم پاسخ بدهد که دین مبین اسلام و فرهنگ غنی ایرانی از حیث آموزههای تربیتی چه کمبودی دارد که آنها متعهد به سلطه آموزشی غربیها شدهاند و چرا کاملا داوطلبانه کارگروه تشکیل میدهند که هرچه زودتر این سند ننگین را اجرائی کنند.
کلام آخر
سند 2030 یونسکو در تضاد آشکار با تعلیم و تربیت اسلامی است و دشمنان قسم خورده این مرز و بوم به وسیله اینگونه قراردادها سعی در تغییر فرهنگ و سبک زندگی ایرانی- اسلامی دارند و ساز و کاری ترسیم کردهاند که پیر، جوان و کودک ما را تحت اهداف تربیتی خود قرار بدهند. امیدواریم عمارهای زمان ابعاد پنهانی این سند را به صورت کارشناسی بررسی نمایند و از دولت این مطالبه را داشته باشند که چرا این سند به صورت مخفیانه و به دور از چشم مجلس، شورای نگهبان و شورای انقلاب فرهنگی امضاء گردیده و چندین وزارتخانه و 30 کارگروه برای اجرایی شدن آن تشکیل دادهاند؟ /۸۸۱/ت۳۰۳/س