۱۴ تير ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۵
کد خبر: ۵۰۹۰۱۲
خودباختگی مسئولان از نگاه امام خمینی؛

مغز استعماری یا استقلالی

امام خمینی(ره) فرمودند: هر کسی در هم مقامی در مملکت وابسته به غرب بود او را براندازید: هرکس در هر مقام که خیال سازش با شرق و غرب را داشت بی‌محابا و بدون هیچ ملاحظه او را از صفحه روزگار براندازید.
امام خمینی (ره)

به گزارش سرویس فرهنگی خبرگزاری رسا، انقلاب اسلامی حرکتی علیه استکبار، ظلم، نفاق، ما نمی توانیم، لیبرالیسم، خودباختگی و هزاران تفکر غلطی بود که سال‌ها غرب و شرق در بطن جامعه اسلامی ایران بنا نهادند. امام خمینی (ره) با انقلاب اسلامی بازگشت به خویشتن را زنده کرد و با مطرح کردن استقلال در همه جوانب و شعار نه شرقی و نه غربی، آب پاکی را روی دست مسئولان خودباخته و اساتید دانشگاه غربزده ریخت.

ایشان جنگ امروز ما و غرب و شرق را جنگ عقیده نامید که جغرافیا و مرز نمی شناسد و با نوشتن نامه ای به میخائیل گورباچف مخالفت خود را با سوسیالیسم و کمونیسم اعلام نمود و با صراحت نیز لیبرالیسم غربی را مورد حمله قرار دادند و فرمودند: ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروه ها و لیبرال ها می خوریم ... من صریحاً اعلام می کنم: تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرال ها بیفتد.(1)

در اسلام پنج مفهوم وجود دارد: حرام و مکروه، حلال و مستحب و حد وسط این دو مباح است که انجام آن ثواب و گناهی ندارد. از حرام و مکروه نهی شدیم (نهی از منکر) و به حلال و مستحب امر شدیم (امر به معروف). حال اگر کسی حرام و حلال و مستحب و مکروه را قبول نداشته باشد و همه‌ اعمال را مباح بداند، چنین فردی اباحه‌گر نامیده می‌شود؛ اباحه‌گری همان معنای لیبرال است.

لیبرالیسم در بطن خود مفهومی به نام «لسه‌فر» دارد به معنی «بگذار هر چه می‌خواهد انجام دهد». لیبرالیسم که باشد، دین و شریعت در جامعه جایگاهی نخواهد داشت. سند 2030 یکی از اسناد لیبرالی برای ملت هاست.

سند 2030

سند 2030 سازمان یونسکو، یکی از پروژه‌های لیبرالیستی سازمان ملل متحد به منظور یکسان‌سازی فرهنگ‌ها تحت عنوان «توسعه پایدار» است. این سند به پیشنهاد امریکا به یونسکو ارائه شد و با حضور وزرای 130 کشور از جمله ایران در کره جنوبی تصویب شد. این سند دارای 59 بند و 17 هدف است که بسیاری از اهداف و بندهای آن مباح و لیبرالی و با مکتب اسلام، انقلاب، امام و رهبری و قانون اساسی مغایرت دارد.

این سند درحالی توسط دولت روحانی امضا و اجرا شده که دو نهاد نظارتی مهم یعنی شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس از پذیرفتن آن بی اطلاع بودند.

امام خمینی(ره) همواره به مسئولان در مورد غربزدگی و توجه به افکار و عقاید غربی هشدار دادند و عدم توجه به مبانی اسلام را باعث خودباختگی دانستند: «چرا هر روز این مظاهر الهیت و قدرت خدایی را می‌بینید و بیدار نمی شوید؟ از این غربزدگی بیرون بیایید... به خود بیایید. یک قدری به اسلام فکر کنید. (2) تبلیغاتی که اینها کردند، ما به خودمان هم حتی سوء ظن پیدا کردیم؛ یعنی خودمان هم باختیم خودمان را. (3)

نقایص سند 2030

این سند برای جمهوری اسلامی یک کاپیتولاسیون فرهنگی است زیرا با فرهنگ و عقیده انقلاب اسلامی سازگاری ندارد و به علت اینکه از فیلتر مجلس عبور نکرده است خلاف اصول 77 و 125 است. همچنین خلاف اصل 153 قانون اساسی است که می‌گوید: هر گونه قرارداد که موجب سلطه بیگانه بر منابع طبیعی و اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شیون کشور گردد ممنوع است. با قبول و اجرایی کردن این سند قاعده نفی سبیل در مورد عدم اطاعت از کفار در مکتب دینی نیز رعایت نشده است.

در متن سند در مورد افراد دارای سایر عقاید و یا آسیب پذیر اصل منع تبعیض آمده است و یا در مورد خانواده ظاهرا مباحث خوبی وجود دارد. اما تفسیر و تعریف مفاهیمی مانند خانواده و افراد سایر عقاید یا آسیب پذیر در غرب با جمهوری اسلامی متفاوت است. جمهوری اسلامی ازدواج رسمی مرد با زن را تشکیل خانواده می‌داند اما در غرب سه نوع خانواده وجود دارد. 1. زن و مرد  2. زن و زن  3. مرد و مرد

در مورد شماره 1 نیز حتی ممکن است ازدواج رسمی نکنند و سال‌ها با یکدیگر در یک خانه زندگی کنند. یا در مورد افراد سایر عقاید منظور آنها می‌تواند همجنس‌بازان باشد. بنابراین تفاسیر متفاوت است. در مورد آموزش جنسی به کودکان نیز آمده است که باید آموزش جامع جنسی را از سنین کودکی در کتب درسی گنجاند. در پاراگراف 57 سند دولت تضمین می‌دهد که کتب درسی را بازبینی کند.

پاراگراف 97 تا 103 سند می‌گوید دولت باید در مورد اجرای سند پاسخگو باشد که آیت الله مکارم شیرازی در جلسه خارج فقه 1 خرداد آن را جاسوسی آشکار نامید. سکولار بودن و ترویج بی‌دینی، آموزش معلمان به شیوه‌ غربی، اختلاط جنسی، حذف آیات جهاد و ممنوعیت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و... از جمله موارد اختلافی و متضادی است که این سند با فرهنگ اسلامی ایرانی دارد.

خطر تحصیل کردگان غرب

امام خمینی (ره) در مورد وابستگی روشنفکرانی که در غرب تحصیل کرده‌اند می‌فرماید: یک کسی که پنجاه سال مغزش را آنها تربیت کرده‌اند و از مغز انسانی بیرونش کردند و یک مغز غربی روی آن گذاشتند، این هر چه هم که ضربه از غرب به این مملکتش بخورد، به این کشورش بخورد باز از آنها تعریف می‌کند.

از اینجا روابط با امریکا هست، روابط اشخاص برای توطئه گری با امریکا هست، با انگلستان هم هست. می‌خواهند (نقشه این است) که بعد از چند وقت دیگر همان مسائل را برگردانند، اینها هم خودشان را ملی می‌دانند و خودشان را روشنفکر می‌دانند و خودشان را نسبت به این مملکت دلسوز می‌دانند.

ما باید بیدار باشیم، ملت ما باید چشم‌هایش را باز کند، دو تا چشم هم قرض کند با چهار تا چشم نظر کند که این اشخاصی که مشغول این کارها هستند، اینها چکاره اند، اینها که مشغول این توطئه‌ها هستند، اینها رفقاشان چه کسانی‌اند، چه کسی با اینها معاشرت می‌کند. باید درست توجه بکنند و اگر درست توجه نکنند به تدریج ممکن است ما تحمیلمان بشود همان مسائل.(4)

تاثیر تحصیل کردگان در جامعه

امام همیشه از افراد تحصیل کرده انتظار ویژه‌ای داشتند، چراکه آنها با علم و آگاهی دادن به مردم نقش مؤثری دارند: «یک فرد دانشگاهی که انحراف پیدا کند، غیر از یک فرد بازاری و کارگر است. انحراف اساتید دانشگاه انحراف خودشان تنها نیست. انحراف یک گروه است ؛چه گروهی؟ آن گروهی که می خواهند مملکت را اداره کنند که گاهی به انحراف یک کشور منجر می‌شود.

انحراف یک روحانی انحراف خودش تنها نیست، انحراف یک ملت است. بنابراین، این دو طایفه هستند که می‌توانند خدمت بکنند و کشور را نجات بدهند و ممکن است که مسیرشان مسیر حق نباشد و کشور را به تباهی بکشند. (5)

باور به ما می‌توانیم

امام خمینی (ره) در همه مسائل از ابتدای انقلاب تا زمان رحلت، روح «ما می‌توانیم» را در ملت دمید و روی آن تاکید نمود: اگر مشکلات فرهنگى و آموزشى حل شود، دیگر مسائل به آسانى حل مى‌گردد. البته انحراف فرهنگ ما ریشه تاریخى دارد و ما امروز مواجهیم با استادان و معلمانى بر پایه همین تربیت و با فرهنگى غربى که با مصالح اسلام و کشور ما به هیچ وجه وفق نمى‌دهد. ما باید باورمان شود که چیزى هستیم. اگر اعتقاد پیدا کردیم که مى‌توانیم هر کارى را انجام دهیم، توانا مى‌شویم.(6)

استقلال فکری

امام (ره) شرط اول ما می‌توانیم را استقلال فکری می‌داند: استقلال فکری شرط اول استقلال است که ما فکرهایمان را عوض کنیم، از این انگل بودن خودمان را در آوریم. باید ما اگر بخواهیم، اگر همه، همه ملت ادراک این معنا را کرده باشند که همه چیز ما را اینها برده‌اند و ما آنها را بیرون کرده‌ایم، باید خودمان خودمان را نگه داریم، اگر این نشود و نگاه نکنیم به اطراف خودمان و به مملکت و احتیاجات خودمان، کم کم به تدریج اینها باز همه چیز را به ما تحمیل می‌کنند، با دست خودمان به ما تحمیل می‌کنند.(7)

مغز استعماری یا استقلالی

امام خمینی (ره) علت خودباختگی به غرب را مغز استعماری مسئولان و اساتید دانشگاه می‌داند و می‌فرماید: وضع جوری شده است که هرکس هر مرضی پیدا می‌کند راه می‌افتد برای خارج. این برای چیست؟ برای اینکه مغز ما دزدیده شده است و یک مغز دیگری جای آن گذاشته شده؛ مغز استعماری! و تا این مغز استعماری را ما عوض نکنیم یک مغز استقلالی جایش نگذاریم نمی‌توانیم این مملکت را اداره کنیم.

هرچه بخواهید هم درست کنید نمی‌شود. کوشش کنید که این مغز عوض بشود. اساتید دانشگاه ما کوشش کنند که این جوانهای ما مغزهاشان عوض بشود. ما تا بنای بر این نگذاریم که خودمان هم یک آدمی هستیم برای خودمان می‌توانیم کار کنیم، نمی‌توانیم درست کنیم کار خودمان را. تا بنای بر این نگذاریم که همان منسوجاتی که خودمان درست می‌کنیم کافی‌مان هست منسوجات ما ترقی نمی‌کند.

 و ما باز تابع غیر باید بشویم، و دستمان پیش غیر دراز بشود. ما باید قطع رابطه اقتصادی، رابطه فرهنگی از خارج بکنیم، فرهنگ از خود ما باید باشد، اقتصاد هم از خود ما باید باشد، تا این بنا در توده‌ها نباشد و تا این مغزی که انگلی است و استعماری است عوض نشود و باورمان نیاید که ما هم آدم هستیم، نمی‌توانیم استقلال پیدا کنیم.(8)

وابستگان به غرب را براندازید

امام (ره) به صراحت اعلام می‌کند هر کسی در هم مقامی در مملکت وابسته به غرب بود او را براندازید: هرکس در هر مقام که خیال سازش با شرق و غرب را داشت بی‌محابا و بدون هیچ ملاحظه او را از صفحه روزگار براندازید، که سازش با شرق و غرب خودباختگی است و خیانت به اسلام و مسلمین است. مکتب اسلام عزیزمان دستور می‌دهد تا دست از آزادیخواهی و استقلال طلبی برنداریم و ما نیز برنخواهیم داشت(9)/۸۸۱/ت۳۰۳/س

نویسنده: سعید ابوالقاضی

پی نوشت

1 - صحیفه نور، ج 21، ص 96

2 - صحیفه نور، ج 9، ص 119

3 – صحیفه امام، ج ۶، ص ۴۲۲

4 - صحیفه نور، ج 10، ص 281

5 – صحیفه امام، ج ۷، ص ۴۶8

6 – صحیفه امام، ج 15، ص: 309 و 310

7 - صحیفه نور، ج 10، ص 278

8 – صحیفه امام، ج ۱۱، ص ۲۲۲

9 – صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۱۴۸

 

ارسال نظرات