۱۵ تير ۱۳۹۶ - ۱۳:۵۰
کد خبر: ۵۰۹۴۸۷
سرمقاله؛

دکترین رقابت فعال

نیروهای انقلاب، برای آبادگری کشور، بر پایه روش‌ها و نهادهای انقلابی، راه حل داشته و دارند، و موافقت بخش عمده‌ای از جغرافیای کشور و مردم پای کار وطن را با خود همراه کرده‌اند.
روزنامه رسالت

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه رسالت، نکته اول: نیروهای انقلاب، برای آبادگری کشور، بر پایه روش‌ها و نهادهای انقلابی، راه حل داشته و دارند، و موافقت بخش عمده‌ای از جغرافیای کشور و مردم پای کار وطن را با خود همراه کرده‌اند؛ هر چند که انتخابات، مانند فرجام محتوم ضربات پنالتی پایان یک رقابت و نقادی پر رونق سیاسی، نتایج خاص و منطق مختص خود را دارد و محترم است.

نکته دوم: در این هفته دکتر علی زاکانی مطلبی فرمودند که از جهات متعدد مورد تحلیل قرار گرفت، خصوصاً پس از آن که دکتر احمد توکلی از آن استقبال کرد؛ «با این اختلافات خانه‌سوز، پیشنهاد دکتر زاکانی را باید با آب طلا نوشت که گفت حتی یک طرفه هم شده آتش‌بس دهیم تا اصلاحات اساسی به دست دولت انجام شود». و این پیام دکتر احمد توکلی به نحو گسترده‌ای در شبکه، بین موافقان و مخالفان دولت دست به دست شد.

نکته سوم: خب؛ این، نشان از اهمیت مطلب و همچنین شاید عطش جامعه برای چنین مطلبی یا لااقل بخشی از چنین پیامی داشت؛ این که کشور نیاز به کار دارد، و مردم احساس می‌کنند که کارها انجام نمی‌شود و درست پیش نمی‌روند. به نظر می‌رسد که برداشت آقای دکتر زاکانی این است که جناح منتقد دولت، به دولت انتقاد نمی‌کند و بدین ترتیب، دولت هم که صادقانه و عالمانه به دنبال حل مسائل کشور است و طی چهار سال گذشته این را نشان داده است، و با این عملکرد درخشان، بدون هیچ تلاش انتخاباتی ویژه‌ای، اکثریت لغزان خود در انتخابات سال 1392 را به اکثریت قاطع هفتاد درصدی سال 1396 رسانده است، می‌تواند فارغ از صرف انرژی برای پاسخ به منتقدان، عملکردهای مثبت خود را برای ارتقای کشور تشدید کند. خب؛ واضح است که این پیش فرض اشتباه است.

نکته چهارم: دولت، از فرط کهولت، از فرط تمایل به میان‌حالی و عافیت و رفاه، یا هر دلیل دیگر، آن چنان نیست که حس و حالی برای رسیدگی به حال این مردم داشته باشد. وانگهی، نفوذ بیش از پیش اصلاح‌طلبان در بدنه حکمرانی، این احتمال را تقویت می‌کند که این «چپ‌های علاج‌ناپذیر» برای تزریق تضاد دیالکتیکی به جامعه هم که شده، به نارضایی عمومی دامن بزنند و درست بر عکس انتظار دکتر علی زاکانی و دکتر احمد توکلی، از خلأ پدید آمده در اثر کناره‌گیری نیروهای انقلاب، به خراب‌تر کردن کارها بپردازند. آن‌ها در دولت دوم اصلاحات، همین سناریو را پیش بردند.

نکته پنجم: پس، اگر موضع دکتر زاکانی و دکتر احمد توکلی راهگشا نیست یا لااقل کافی نیست، چرا که بالمآل می‌تواند کمک کند تا اصلاح‌طلبان همان الگوی دولت اصلاحات را به اتکاء تجربیات گذشته، طوری ادامه دهند که خون مردم را به جوش آورند و به خیابان‌ها بریزند، پس راه حل چیست؟ «نقد سازنده»؛ برداشت من این است که نیروهای انقلاب همان کاری را باید انجام دهند که همیشه باید انجام شود، و تا حال هم در مقیاس محدودتری انجام داده‌اند. نیروهای انقلاب، تا حال، دولت مستقر نبودند و از جانب مطالبات مردم، اشکالات عملکرد دولت را گوشزد می‌کردند، و در این زمینه موفق هم بودند، و نتایج انتخابات پارلمانی و انتخابات ریاست جمهوری اخیر مؤید این مطلب است که بسی بیش از یک رقیب دور دومی یک رئیس جمهور عمل کردند و اقلیت نزدیک به اکثریتی را تشکیل دادند. ولی از حالا به بعد، نیروهای انقلاب باید یک گام پیش‌تر، به این سمت بروند که ضمن بیان مطالبات مردم، و نقد عملکردهای دولت، راه حل‌های خود را بگویند.

نکته ششم: این که نیروهای انقلاب صحنه نقادی سیاست‌های جاری و نمایندگی مطالبات مردم را خالی کنند، این خطر را به دنبال خواهد داشت که مردم با لمس ناکارآیی عمیق دولت که تا حل تنها در خارج از تهران لمس می‌شد، گمان برند که انقلاب برای حل مسائل آن‌ها راه حلی ندارد؛ و این نتیجه‌گیری به همان اندازه که غیر واقعی است، خطرناک هم هست.

در شرایطی که به اتکاء تجربه چهار سال اخیر، واضح است که دولت آقای روحانی جز در زمینه بخشی از سیاست خارجی، هیچ بخش فعال و واقعاً فعالی ندارد، و عملاً توان اداره کشور را نخواهد داشت، جبهه انقلاب باید راه حل ارائه کند. اگر شرایط جهانی شرایط ترامپیسم نبود، استمرار دولت یازدهم، یک نقیصه اجرایی برای کشور بود، حال که ترامپیسم برآمده است، و نیروهای اصلاح‌طلب به شورای شهر پایتخت هم نفوذ کرده‌اند، چطور می‌شود امید بهبود شرایط مردم را داشت. رسیدن کشور به بن بست اجرایی برای دکترین کهنه چپ‌گرای اصلاح‌طلبان یک موهبت است، و آن‌ها تلاش خواهند کرد تا مردم را به این بن بست برسانند.

می‌توان پیش‌بینی کرد که وضع و حالی که در معدن زمستان یورت آزادشهر دیدیم، عن قریب در تهران پایتخت نیز ببینیم. این، یک زنگ خطر است. نیروهای انقلاب، باید به تولید انبوه راه حل‌های سیاسی برای مسائل مردم در عمق زندگی روزمره دست بزنند، و از این طریق نشان دهند که آن‌ها گزینه مناسب‌تری برای انتخاب‌های مردم بوده و هستند./۹۶۹//۱۰۲/خ

ارسال نظرات