مرزبانان بی ادعای دین

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، تبلیغ وظیفه ای الهی است که بر دوش مخلص ترین بندگان و صاحبان لباس رسالت که خود مبلغان این رسالت الهی هستند قرار دارد.

سنگینی بار امانتی که بر دوش مبلغان قرار دارد و اهمیت هدایت آحاد مردمی که شیفته معارف الهی هستند؛ عرصه جهادی را رقم زده که مجاهدان آن روحانیان و طلابی هستند که دل از دنیا کنده و گام در مسیر مقدس تبلیغ می گذارند.

پویش حمایت از مبلغان دینی که اجتماع این عاشقان طریق هدایت است، فرصتی را فراهم آورده تا از تجربیات آنها بار خاطره برگیرم و سرنوشت نوشته هایی را رقم بزنم که تصویرگر عمری مجاهدت و دلدادگی این عارفان طریق عاشقی و جهاد تبلیغی باشد.

برای آن کس که بیگانه با این فضای معنوی و الهی است و عطر این فضای روحانی را استشمام نکرده و در فضای عطرآگینی که هوای اخلاص و بندگی و هدایت در آن حس می شود نفس نکشیده است؛ شاید سخن گفتن از لذت های بی پایانی که یک مبلغ در دور دست ترین روستاها در پشت کوه های سر به فلک کشیده و یا بیابان های گرم و سوزان یا جنگل های انبوه و پوشیده از سبزه ها و ریاحین درک می کند سخت باشد.

وصف لحظه موعود و زمانی که یک مبلغ کوله بار عشق و معرفت بر دوش می کشد و کمربند همت می بندد تا هادی فوج عظیم عاشقان معارف الهی باشد؛ خود به تنهایی شور و شوقی وصف ناشدنی در اعماق وجود انسان به وجود می آورد؛ حال اگر این بزم عاشقانه بندگی و اخلاص با تجربه گره بخورد، وصف آن در گنجایش واژه ها نخواهد بود.

وصف حال و هوای اخلاص این مجاهدان طریق هدایت که ساک در دست می گیرند و بار امانت الهی بر دوش می کشند و عازم دیار ناشناخته ای می شوند که گاه هزاران فرسخ با محل آرامش و آسایش او در نزد خانواده اش فاصله دارد در هیچ واژه ای نمی گنجد و تنها شاید تصویر آن در ذهن تداعی شود و تفسیر این موسم عاشقانه، کبوتر خیال را به سرزمین لذتبخش تبلیغ رهنمون سازد.

روحانیانی که خود را وقف تبلیغ و طریق هدایت مردم ساخته اند، همچون مجاهدانی نستوه به جهاد برمی خیزند تا لشکریان سیاهی و جهل را از اذهان مردم بزدایند و شیشه عمر دیو کریه منظر نادانی را در آتش هدایت افکنده و از بین می برند و نور هدایت دین را بر قلوب مردم بتابانند.

در این عرصه که پای عقل می لنگد و تنها با مرکب عشق می توان راه پیمود، مجاهدان عرصه تبلیغ بر بال جهاد می نشینند و به سرزمین های دور و نزدیک پرواز می کنند و با فرود معنوی خود برکات فراوانی را برای هر شهر و دیاری به ارمغان می آورند.

طلبه ای عکسی می فرستد که تصویرگر لحظه اعزام است و وداعی از سر اخلاص با همرزمان عرصه تبلیغ، عرصه ای که خود میدان جهادی سترگ است که رزمنده مخصوص خود را می طلبد و تنها افراد مخلصی که خود را وقف هدایت جامعه کرده اند در این آوردگاه معنوی به رزم بر می خیزند تا طریق هدایت و معرفت و بیان احکام الهی بی رهرو نماند.

آری! لحظه اعزام تداعی گر نفخ صور عظیمی است که این بار همه برانگیختگان مجاهدان طریق تبلیغ دین هستند و هر کدام از آنها با کوله بار خود به سوی دیار جهاد می شتابند تا بار هدایت مردم را بر دوش کشند.

در ذهن هرکدام از این مجاهدان هزاران راه و روش برای جذب مردم به معارف دین مرور می شود تا از دریچه تجربه و تخصصی که به سبب سالیان متمادی هجرت از دیار مألوف به سرزمین جهاد به دست آمده است، این طرح ها به بار بنشیند و ابزاری شود برای هدایت مردم و جذب به آرمانها و معارف دینی و الهی.

اما ارسال این تصاویر به گروه تنها به لحظه اعزام و قبل از تبلیغ خلاصه نمی شود؛ بلکه مبلغانی که ذوق هنری خود را در کنار جهاد تبلیغی به کار بسته اند و از کمترین ابزارهای در اختیار خود سعی کرده اند برای رقم زدن خاطراتی ماندگار بهره برند و لحظات شیرین تبلیغ را در ذهن ها ثبت کنند، تصاویری از روزهایی که در میان مردم به تبلیغ مشغول بوده اند را ارسال می کنند.

مبلغی فعالیت تبلیغی در میان کودکان و نوجوانان را به تصویر می کشد تا نشان دهد این عرصه اهمیتی دوچندان دارد و همانگونه که به بار نشستن درختان تنومند دینداری نیازمند ریشه ای قوی و مستحکم است؛ تبلیغ در میان این افراد نیز نیازمند برنامه ریزی دقیقی است تا از این رهگذر، ریشه های معرفت الهی و دین باوری به خوبی در قلوب نسل آینده ریشه دوانده تا در سالهای آتی به درختی تناور بدل شود.

اما در این میان آنچه بیش از همه ذهن پرسشگرم را به خود مشغول ساخته تصاویری است که نشان دهنده حضور مبلغان در مناطق محروم است.

تصاویری که از سویی روایتگر فقر و محرومیت مردمان سرزمینم است و از سویی دیگر تصویرگر حضور جهادی است از مبلغانی که شتر آسایش و آرامش را پی کرده اند و دل به دریای مشکلات سپرده و در میان این مردم مظلوم و محروم به بیان معارف دینی مشغول شده اند.

کپرهایی که گزارشگر فقر و محرومیت نجیب ترین مردمانی است که ساده و صاف و بی آلایش اند و میهمان نوازی جزء جدایی ناپذیر زندگی شان است و بارها وصف روح زلال و دریایی و صفت کریمانه این مردم با صفا و صمیمی که در کویر جغرافیایی، دریایی ترین دلها را در درون خود دارند را شنیده ام و توجه به معارف الهی و عشق آنها به فراگیری احکام دینی آنها را شهره خاص و عام کرده است.

در ذهنم این موضوع را مرور می کنم که چگونه است که مبلغان از آسایش و ارامش زندگی جدا شده و در دورترین نقاطی که شاید هیچ امکانات رفاهی ندارد به تبلیغ مشغول اند و چه واژه ای بهتر از جهاد، می تواند این موضوع را وصف کند؟

در فکر سختی های تبلیغ در مناطق محروم هستم که مبلغی عکس از تبلیغ در مناطق عملیاتی دفاع مقدس می فرستد و ذهنم را به جنوب و سرزمین مقدس ایثار و شهادت پرواز می دهد.

عکس روایتگر سنگری است که پاسخگویی به مسائل شرعی نام گرفته است و این مبلغان دین که همواره خود در صف مقدم جهاد و شهادت بوده اند، این بار سنگری زده اند برای دفاع از حریم دین و تبیین مرزهای اعتقادی!

شاید جهاد در عرصه تبلیغ دین اجری کمتر از جهاد در راه دفاع از میهن نباشد چرا که دفاع از مرزهای دین و اعتقاد اهمیتی فراوان دارد، همانگونه که دفاع از مرزهای میهن نیازمند جهاد و مجاهده است.

عکس دیگری فرستاده می شود که روایتگر جهاد طلابی است که فعالیت های جهادی و سازندگی را در کنار تبلیغ دین به عنوان مسیر خود برگزیده اند تا در کنار جهاد در رفع محرومیت های فکری، اعتقادی و فرهنگی برادران و خواهران دینی خود، جهادی مضاعف را در عرصه رفع محرومیت و فقرهای امکاناتی را رقم بزند.

آری! این مجاهدان عرصه دین حماسه هایی فراوان در عرصه تبلیغ رقم زده اند و در کنار آن نیز حماسه ای پدید آورده اند در حوزه سازندگی و بسیاری از اردوهای جهادی که در جای جای میهن اسلامی برای زدودن گرد و غبار محرومیت از چهره سرزمین های محروم برگزار می شود، طلاب و روحانیان نقش مهمی در اجرای آنها دارند تا همچون عرصه تبلیغ، پرچمدار مبارزه با فقر و محرومیت و استضعاف باشند.

حضور در میان مردم در پارک ها، سواحل دریا، روستاها، شهرهای دور و نزدیک و در هرجایی که انسانی مشتاق معارف الهی دیده می شود از عرصه های جهاد این مجاهدان بی ادعای پرتلاش است که در پناه این مجاهدت ها دستاوردهای شگفتی رقم خورده است که قلم از بیان آنها قاصر است و زبان گویای این حجم از مجاهدات مخلصانه نخواهد بود.

اکنون که به پایان این گزارش می رسم، با خود می گویم که کاش می شد همراه گروهی تبلیغی می شدم تا از نزدیک سختی ها و مرارت های این مجاهدان بی بدیل عرصه خدمت به دین و اجتماع را لمس کنم و از حلاوت و شیرینی این بزم عاشقی و مخلصانه و معامله با معبود بهره برده و کامم را شیرین کنم./872/ز۵۰۴/ج