انضباط عملیاتی لازمه آتش به اختیار بودن
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، صدور فرمان آتش به اختیار توسط رهبر انقلاب از موضوعات بسیار مهمی است که طی چند وقت اخیر در صدر اخبار فرهنگی و اجتماعی قرار گرفته و به تبع آن در تبیین و تحلیل رویدادهای مربوط به این حوزه نقش مهمی را ایفا کرده است.
تعابیر و تفاسیر مختلف و متفاوتی که در این مدت پیرامون این فرمان در میان جامعه نخبگانی و لایه های مختلف تحلیلی جامعه وجود داشته سبب شده تا افراد مختلف آنچه مطبوع طبعشان است از سخنان رهبر انقلاب برداشت کرده و به عنوان تحلیلی مبتنی بر یک خط فرهنگی و اجتماعی به جامعه القا کنند.
پرواضح است که این تحلیل ها که بعضاً خطی و جناحی بوده و به دنبال تفسیر به رأی این این فرمان کلیدی در حوزه فرهنگ می باشند؛ وظیفه رزمندگان فرهنگی جناح انقلاب را بیش از پیش سنگین کرده تا از یک سو به دنبال جلوگیری از تفسیرهای ناصواب و ناصحیح از مفهوم کلیدی آتش به اختیار باشند و از سوی دیگر با تبیین این مفهوم و بیان ویژگی ها و مشخصات رزم فرهنگی در جبهه انقلاب و مقابله با دشمنان تا بن دندان مسلح، رزمندگان این عرصه را مجهز به سلاح عزم، ایمان، بصیرت و روحیه جهادی نمایند.
ضعف دستگاه های فرهنگی و فرمان آتش به اختیار
شاید عمده ترین علت صدور فرمان آتش به اختیار از سوی راهبر انقلاب، ضعف و بی اثر بودن دستگاه های عریض و طویل و پرهزینه و کم اثر فرهنگی کشور باشد و همین موضوع نیز سبب شده تا فرمانده عملیات فرهنگی و اعتقادی نظام اسلامی با ناامیدی از مقرهای موجود در جبهه فرهنگی کشور که نقش هدایت رزمندگان در این رزم عظیم را بر عهده داشته اند، فرمان آتش به اختیار را خطاب به افسران این عرصه خطیر و مهم صادر کرده اند.
مجموعه هایی با هزینه های فراوان و ارتزاق از بیت المال که بنا بود وظیفه پرورش و هدایت نیروهای فرهنگی جبهه انقلاب را برعهده داشته و ساختار فرهنگی کشور در جهت فتح سنگرهای فرهنگی و رسیدن به قله های تعالی در حوزه فرهنگ را طراحی کنند، اکنون به خوبی ناکارآمدی و ضعف خود را اثبات کرده و امید بستن به آنها بدون تغییرات ساختاری و محتوایی جدی، کاری عبث و بیهوده تلقی شود.
در این میان تنها قدرت ایمان و عزم انقلابی و مجهز بودن به سلاح آرمانگرایی و تعهد آرمانی به اهداف انقلاب و اسلام با حفظ تحرک و پویایی مورد نیاز رزم در این عرصه مهم و دوری از خمودگی و خستگی ناشی از مشغول شدن به مباحث فرعی و غیر کاربردی در حوزه فرهنگ است که می تواند نقشه راه فرهنگی نظام اسلامی را عملیاتی نماید.
تجربه چندین ساله پس از انقلاب به خوبی بیانگر این موضوع است که اگر فعالان عرصه فرهنگ که با تعهد انقلابی خود و دلسوزانه در این حوزه مشغول فعالیت هستند، منتظر حمایت و پشتیبانی از جانب نهادهای فرهنگی باشند، باز هم شاهد آسیب های متعدد به حوزه فرهنگ خواهند بود.
آزاد شدن انرژی تحرک آفرین هسته ها و مراکز خودجوش فرهنگی که نشان دهنده دغدغه مندی و تعهد آرمانی آنها در جهت تحقق ارزشها و ترویج آنهاست می تواند شرایط جبهه فرهنگی را به طور جدی دچار تغییرات محسوس سازد و مرکز ثقل فعالیت های فرهنگی را از مراکز تصمیم گیر و برنامه ریز ضعیف و ناتوان به سمت جریان های دغدغه مند و دارای کارایی عملیاتی در حوزه فرهنگ منتقل سازد تا از این طریق شاهد برنامه ریزی های دقیق و اصولی و به عبارتی ساماندهی عملیاتی در این حوزه باشیم.
فرمان آتش به اختیار و تحقق آرمانهای انقلاب
برکسی پوشیده نیست که رمز ماندگاری، صلابت، دوام و حرکت انقلاب در قوه محرکه ای به نام اسلام، انقلابی گری و آرمانخواهی نهفته است.
برنامه ریزی در جهت عملیات های دقیق فرهنگی با هدف اشاعه و ترویج پیام ناب انقلاب اسلامی و آرمانهای انسان ساز انقلاب و مبانی فرهنگی نظام اسلامی مهمترین طرحی است که باید در راستای فعالیت های فرهنگی خودجوش و تأثیرگذار به اجرا گذاشت.
اختلال در مراکز فرماندهی که نشان دهنده بی برنامگی مراکز تصمیم ساز است خود دلیلی است که ضرورت ورود هسته های فکری و فرهنگی و عملی و جهادی را به این عرصه دوچندان می کند تا بتوان با حفظ سنگرهای موجود و ترمیم منافذ و آسیب های هر بخش از این عرصه مهم، به فتح سنگرهای جدید و مقابله جدی با نقشه های دقیق و حساب شده دشمن پرداخت.
تبیین و ترویج آرمانهایی نظیر عدالت، حق طلبی، استقلال، آزادگی و حریت، مقابله با دشمن، دفاع از مظلوم، حمایت از مستضعفان، آرمانگرایی، انقلابی گری، مبارزه با نظام سلطه و صدها آرمان دیگر از وظایفی است که باید فعالیت های فرهنگی خودجوش را بر حول محور آنها سازماندهی کرده و با استفاده از شیوه های جذاب و متناسب با نیازهای جامعه هدف، به ترویج و تبلیغ این موضوعات پرداخت.
غلبه گفتمان انقلاب مهمترین راهبرد آتش به اختیار بودن
سخنان امام خامنه ای در دیدار ماه رمضان با دانشجویان که در آنجا فرمان آتش به اختیار را صادر نمودند، حاوی نکات دقیق و مهمی است که می تواند راهبرد اساسی رزم در آوردگاه فرهنگ را ترسیم کند.
ایشان «غلبه گفتمان انقلاب» را مهمترین وظیفه افسران فرهنگی در حوزه فرهنگ و جبهه جنگ نرم می دانند و آرمانگرایی را راه حل این دستورالعمل می دانند.
رهبر انقلاب در این باره می فرمایند:« توصیه بعدی؛ تلاش جدی و همهجانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه. نگویید در دانشگاه دیگر نمیشود کاری کرد؛ شنیدم این را که بعضیها می گویند که «آقا، دیگر در دانشگاه نمیشود کاری کرد»؛ نه آقا، در دانشگاه خیلی میشود کار کرد، اتفاقاً در دانشگاه باید کار کرد. چه کسی باید در دانشگاه کار بکند؟ شما. شما تشکّلها هستید که در دانشگاه باید کار بکنید.البتّه خطاب بنده در غیرازاین جلسه به همه است؛ من به همه آن هستههای فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتباً می گویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و بهقول میدان جنگ، آتش به اختیار. البتّه در جنگ، قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور میدهد، امّا اگر چنانچه رابطه قرارگاه قطع شد یا قرارگاه عیبی پیدا کرد، اینجا فرمانده دستورِ آتش به اختیار میدهد. خب شما افسرهای جنگ نرمید -قرار شد شما افسران جوان جنگ نرم باشید- آنجایی که احساس میکنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمیتواند درست مدیریت کند، آنجا آتش به اختیارید؛ یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید. گاهی اوقات انسان احساس میکند دستگاههای مرکزی فکر و فرهنگ و سیاست و مانند اینها دچار اختلالاند، دچار تعطیلاند؛ واقعاً آدم گاهی اوقات احساس میکند. حالا مثلاً فرض بفرمایید اینهمه ما مسأله فرهنگی در کشور داریم، مسائل مهم که شاید من بتوانم ده مسئله اصلیِ فرهنگی را بشمارم که اینها دچار مشکل است؛ فرض کنید مسأله سینما، یک مسأله مهم است، [یعنی] مسأله فرهنگی مهمی است که سینمای کشور چه جوری اداره میشود، از کجا پشتیبانی میشود -حالا پشتیبانی خارجی هم پیدا میکنند برای فیلمها- اداره هنر کشور و سینما که چیز کوچکی نیست؛ مثلاً فرض کنید ده مسأله اینجوری میشود پیدا کرد، [امّا] ناگهان میبینید مثلاً فرض کنید اینکه فلان آهنگ قبل از افطار پخش بشود یا نشود، میشود مسأله اصلی؛ نامهنگاری میکنند! پیدا است که این دستگاه اختلال پیداکرده که مسأله اصلی را از مسأله فرعی تشخیص نمیدهد و یک مسأله اصلاً بیاعتبارِ بیاهمیت فرعی را بهعنوان یک مسأله اصلی، درشت میکنند. وقتی اینجوری دستگاههای مرکزی اختلال دارند، آنوقت اینجا جای همان آتش به اختیاری است که عرض کردم.»
تحلیل این سخنان رهبر انقلاب نیازمند فرصتی جداگانه است اما به عنوان نکته ای مهم در این باره می توان گفت که مهمترین موضوعی که در این سخنان می توان به آن اشاره کرد؛ توصیه به غلبه گفتمان انقلاب است؛ موضوعی که در تحلیل های متفاوتی که درباره فرمان آتش به اختیار و زمینه های تحقق آن ارائه شده؛ کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
گفتمان انقلاب اسلامی که مبتنی بر آرمانهای انقلاب -که پیشتر به آن اشاره شد- می باشد، باید در رأس برنامه ریزی های هسته های مختلف فرهنگی که در کلام رهبری به عنوان« هستههای فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی» مورد اشاره است، قرار گیرد و هرکدام از این هسته های مهم با توجه به تخصص و توان عملیاتی خود در حوزه های مربوطه و در قالب روشهای مشروع اخلاقی، انقلابی، شجاعانه و اثربخش به ایفای نقش بپردازند.
به هرحال اگر فعالیت های فرهنگی خودجوش در این راستا ساماندهی شود می توان به اثربخشی آنها امیدوار بود تا در نهایت گشایش جبهه تفکر سیاسی انقلاب در مقابل هجوم اندیشه سیاسی غرب و غلبه دادن گفتمان انقلاب اسلامی در جامعه اتفاق بیفتد.
انضباط عملیاتی لازمه آتش به اختیار بودن
یکی از آفات بزرگ در این موضوع، حرکات خودسرانه و سوء استفاده ساز با رنگ و لعاب فعالیت های «آتش به اختیار» است؛ موضوعی که هزینه های متعددی را پیش روی جبهه فرهنگی انقلاب قرار خواهد داد و موجب فرصت سوزی و هزینه شدن توان جبهه فرهنگی انقلاب در جهت مقابله با تبعات منفی اینگونه فعالیت ها خواهد شد.
نکته حائز اهمیت در این میان این است که صدور فرمان «آتش به اختیار» به معنای تجویز حرکات خودسرانه که موجب بی نظمی و هرج و مرج در جبهه فرهنگی می شود نیست و نباید فعالیت های بی برنامه و بی اثر که تنها هزینه های فرهنگی جبهه انقلاب را بالا می برد را در چارچوب فرمان«آتش به اختیار» تحلیل کرد و به عبارت دقیق تر افسران جبهه فرهنگی انقلاب از بصیرت و درایت ویژه ای برخوردارند و تلاش می کنند تا از انجام عملیات های بی نتیجه که تنها به رگبار بستن نیروهای خودی و صرف هزینه های بی فایده بوده و فضا را برای سوء استفاده جریانات معاند به منظور به حاشیه راندن دغدغه مندان اصلی حوزه فرهنگ و تخطئه کردن فعالیت های فرهنگ خودجوش و آتش به اختیار، مهیا می کنند، جلوگیری کنند.
به هر روی فعالیت های کور و بی نتیجه و عملیات های پرهزینه بی اثر بیش از آنکه دردی از فرهنگ دوا کند، آفات و آسیب های فراوانی را نصیب آن می سازد و افسران عرصه فرهنگ و جنگ نرم باید با حفظ هوشیاری و درایت خود، مانع بروز چنین حرکات خودسری شوند.
راهبرد رسانه ای آتش به اختیار
رسانه به عنوان یک ابزار مهم در عملیات های فرهنگی، نقش بی بدیلی در اقناع و جهت دهی به افکار عمومی و همچنین انتشار اطلاعات برعهده دارد.
نحوه تعامل صحیح میان رسانه ها و فرماندهان عرصه نبرد فرهنگی و افسران این جبهه می تواند در بزنگاه های عملیات روانی دشمن، می تواند عاملی تعیین کننده و حیاتی در افزایش ضریب نفوذ فعالیت های فرهنگی جبهه انقلاب و مقابله با خط فریب دشمن محسوب شود.
استفاده صحیح از ظرفیت های رسانه ای جبهه انقلاب از یکسو و همراهی رسانه ها با هسته های فکری، فرهنگی، عملی و جهادی در جبهه رزم فرهنگی از سوی دیگر می تواند در ترویج گفتمان انقلاب اسلامی و غلبه این گفتمان بر جامعه نقش به سزایی ایفا نماید.
یکی از خلأهای جدی که در حوزه فرهنگ محسوس است، عدم استفاده صحیح، کاربردی و کارشناسانه از ظرفیت این ابزار مهم در فرآیندهای فرهنگی و قدرت مانور رسانه در ترویج و نهادینه سازی انگاره ها فرهنگی و آرمانهای انقلاب است؛ موضوعی که نیازمند بازطراحی در نحوه تعامل میان جریانات خودجوش فرهنگی در قامت رزمندگان آتش به اختیار در حوزه فرهنگ و رسانه ها به عنوان رکن اصلی اطلاع رسانی و جریان سازی فرهنگی است.
از سوی دیگر رسانه ها نیز باید با بازنگری در سیاست های خود، آرایش فرهنگی جدیدی گرفته و تمام ظرفیت خود را در حوزه فرهنگ و با فرمان «آتش به اختیار» راهبر انقلاب منطبق سازند.
به عنوان نکته پایانی می توان گفت که تمام افراد دغدغه مند و دلسوز انقلاب و جبهه فرهنگی آن، باید با ایمان و عزم انقلابی و با تحرک و پویایی به حوزه فرهنگ ورود کرده و منتظر دستورالعمل های فرهنگی از جانب مقرهای عملیاتی در این جبهه عظیم مواجهه ای نمانند و هسته های خودجوش فرهنگی نیز با حفظ درایت و بصیرت انقلابی خود مانع حرکات خودسر و سوء استفاده ساز شوند و در جهت «غلبه گفتمان انقلاب» در جامعه با تاکید بر پرچمداری ارزشها در قالب روشهای مشروع اخلاقی، انقلابی، شجاعانه و اثربخش و همچنین تعقیب آرمانهای بزرگ از جمله عدالت، حفظ شعائر انقلاب اسلامی، تحقق ارزش ها و ترویج آنها تلاش کنند تا شاهد گشایش جبهه تفکر سیاسی انقلاب در مقابل هجوم اندیشه سیاسی غرب و غلبه دادن گفتمان انقلاب اسلامی در جامعه باشیم./872/ی۷۰۲/س