۲۰ مهر ۱۳۹۶ - ۰۵:۳۰
کد خبر: ۵۳۰۹۶۶
یادداشتی از حجت الاسلام مختاری؛

تشکیل امت واحده‌ اسلامی از اصلی‌ترین آموزه‌های قرآنی است

تشکیل امت واحده‌ اسلامی از اصلی‌ترین آموزه‌های قرآنی است که به دلیل سطحی‌اندیشی‌ها، تعصب‌ها و جهل‌ها در طول تاریخ، کم‌فروغ جلوه کرده است.
مختاری

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از مهر، یادداشت پیش رو از حجت‌الاسلام والمسلمین محمد حسین مختاری، رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی و استاد سطوح عالی حوزه و دانشگاه است که به بررسی «دیپلماسی وحدت اسلامی» همزمان با سالروز تأسیس مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی می‌پردازد.

مشروح این یادداشت را در ادامه می خوانید:

رهبر معظم انقلاب در حکم انتصاب دبیرکل جدید مجمع تقریب مذاهب اسلامی، از اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی خواستند که دیپلماسی وحدت اسلامی را به عنوان یک راهبرد مورد توجه قرار دهند.

حکم انتصاب دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی واجد سیاقی معطوف به تمرکز و تأکید بر چهار مقوله‌ مهم است؛ «وضعیت کنونی جهان اسلام»، «خط مشی در مواجهه با این وضعیت»، «تعیین چشم‌انداز» و «ارائه‌ی راهبرد». شرح این چهار مقوله به قرار زیر است:
 
۱. اعلام وضعیت جهان اسلام: بازتولید «اسباب سبّ و تعصب»، بازسازی «ذهنیت‌های پوسیده و منتهی به تکفیرهای کور و فزاینده» و بازآفرینی «فضاهای رویارویی و درگیری‌های حماقت‌بار رو به تزاید» مؤلفه‌های اصلی این شرائط را تشکیل می‌دهند.
 
۲. گشودن افقی وسیع با عنوان ایجاد امت واحده‌ اسلامی: تشکیل امت واحده‌ اسلامی از اصلی‌ترین آموزه‌های قرآنی است که به دلیل سطحی‌اندیشی‌ها، تعصب‌ها و جهل‌ها در طول تاریخ، کم‌فروغ جلوه کرده است.
 
مشکل تاریخی را باید در این جست که جز مقاطعی از تاریخ، کمتر به متن جدی و واقعی تلاش در جهت این تشکیل، پای نهاده‌ایم. عمدتاً ما به گشت‌زنی در سایه‌های بحث از این موارد و اظهار نظرهای کم‌رمق آن در حاشیه‌های توجه به آن بسنده کرده‌ایم. هرگاه هم که زمینه‌ها و ادبیات این مهم گشوده شده، در فضایی مملو از احتیاط و تردید، متأسفانه فرصت‌های طلایی بازنگری و بازسازی آن را به گرداب‌های اهمال و ابهام فرورانده‌ایم. نتیجه آن شده که همواره یا عمدتاً فعالیت‌های «وحدت‌محور» به کام گسل‌های پنهان در احساسات پرتعصب فرورفته‌اند و تجربه‌های تفرقه‌ستیز لای شکاف اندیشه‌های غیر منعطف، خشک و خرد گشته‌اند.
 
به هر میزان که اهداف یک مجموعه بلندمدت‌تر و کلان‌نگرانه‌تر باشد، توانایی‌ها و قابلیت‌های آن به صورتی جدی‌تر و مناسب‌تر انسجام می‌یابد. مزیت مهم و کلیدی طرح ایجاد امت واحده‌ اسلامی به عنوان چشم‌انداز این است که افق دید مسلمانان را به سمت فضایی وسیع، پرتحمل، فارغ و رهای از تنگناها و تنگ‌نظری‌ها بازمی‌کند تا بتوانند بر روی جاده‌ای هموار در جهت همگرایی و همدلی به سمت آرمان‌های مشترک به پیش روند.
 
۳. طرح دیپلماسی وحدت اسلامی به مثابه راهبرد اصلی: دیپلماسی وحدت اسلامی، راهبردی برخوردار از قدرت چترگستری و فراگیری بسیار برای شرایط کنونی است. این راهبرد در فراسویی جدا از نگاه‌های درجازننده قادر است لایه‌های ذهنیت‌های پشتیبان برای تفرقه و تکفیر را بشکافد و روابطی تکمیل‌کننده و تکامل‌بخش را با تکیه بر ظرفیت‌ها و جاذبه‌های گفت‌وگو میان اجزاء امت اسلامی پدید آورد. دیپلماسی وحدت اسلامی از ادبیاتی پرحرارت برخوردار است و در صورت وقوع و موفقیت، فضایی را در اردوگاه مسلمانان ایجاد می‌کند که «منابع» و «منافع» دو کلیدواژه‌ی آن را تشکیل می‌دهند.
 
به بیان دیگر، دیپلماسی وحدت اسلامی فرایندی است از تعامل، تبادل و تفاهم همه‌جانبه و مستمر میان مسلمانان که فرصت می‌دهد تا پیروان مذاهب مختلف، افق‌های ذهنی خود را نسبت به واقعیت‌ها و امکانات طرف مقابل وسعت و ژرفا ببخشند و از بیرون حصارها و تنگناهای توطئه‌های رنگارنگ کنونی به تصحیح برداشت‌ها، تکمیل ظرفیت‌ها، تحکیم زیرساخت‌های اجتماعی، توزیع و تعمیم منافع و نهایتاً تشکیل امت واحده‌ی اسلامی همت گمارند.
 
این راهبرد به دلیل جاذبه‌های انسانی، فطری و اسلامی و نیز به دلیل فراگیری و پویایی، تنها راه فراروی مسلمانان است که در صورت موفقیت، به سمت افق‌های بی‌کران و آکنده از ارزش‌های شکل‌دهنده‌ی امت واحده‌ی اسلامی حرکت خواهد کرد.
 
اصولاً مؤلفه‌ اصلی دیپلماسی «گفت‌وگو» و وجه برجسته‌ آن «دوری از جنگ و نزاع مسلحانه» است. وقتی در جهان امروز کلمه‌ی دیپلماسی را به کار می‌برند، به دنبال تخصیص هرچه بیشتر «منافع» و دستیابی هرچه بیشتر به «منافع ملی» هستند. بنابراین در دیپلماسی، «منافع و زمینه‌های مشترک» می‌تواند به عنوان یک امکان بزرگ و فراهم‌کننده‌ی گفت‌وگو و زمینه‌ساز دیپلماسی باشد، چون در دیپلماسی هر دو طرف به دنبال دستیابی حداکثری به منافع ملی هستند. در نتیجه منافع یا زمینه‌های مشترک نقش امکان‌بخشی به دیپلماسی را ایفا می‌کنند. سؤال این است که وقتی در حال گفت‌وگو برای یک فعالیت دیپلماسی با هدف دستیابی به منافع اختصاصی هستیم، چگونه می‌توان به دنبال وحدت اسلامی رسید که یک وضعیت مشترک بین مسلمانان است؟
 
پاسخ این است که این ابتکارِ اضافه کردن دیپلماسی به وحدت اسلامی از چند جهت جالب توجه و به مثابه نسخه‌ای برای درمان درد وضعیت کنونی جهان اسلام است:
۱. تخصیص منابع به منافع مشترک: وحدت اسلامی به رغم آن‌ که مشترک است و کانونی‌ترین و پرقدرت‌ترین دایره‌ای است که می‌تواند مشترکات جهان اسلام را در درون خود شکل دهد، امروزه وجه‌المصالحه قرار گرفته است. یعنی در اوضاع و احوال کنونی جهان اسلام و خصومت‌های تحمیل‌شده به آن، مقوله‌ وحدت به بوته‌ی فراموشی سپرده شده و فعالیت‌های ضد آن، تراکم عجیبی یافته و در خطرناک‌ترین وضعیت قرار گرفته است. گویی این کانون منافع مشترک و این بدیهی‌ترین اصل انسانی-اسلامی امروزه در بدترین و شکننده‌ترین وضعیت و شرایط قرار گرفته و نه‌تنها فرصت تحقق را از دست داده، که زمینه‌سازی‌های فراوانی برای نقطه‌ی مقابل آن یعنی تفرقه‌ی کور، طائفه‌گری، تکفیر و به جان هم افتادن، انجام شده است.
 
امروزه شرایط بسیار سهمگین است. راهی آغاز شده که می‌تواند به مشکلات بزرگ و ناهنجاری‌های عظیمی برای جهان اسلام بینجامد. به همین دلیل و در این شرایط باید از ابزار دیپلماسی استفاده کرد تا همه‌ کسانی که مستقیماً یا غیر مستقیم دست از وحدت شسته یا از آن مأیوس شده‌اند و ناخودآگاه و ناخواسته در راهی قرار گرفته‌اند که به تفرقه منتهی می‌شود، این منفعت مشترک را باور کنند. یعنی دیپلماسی که در پی اقناع و تخصیص منابع است، این‌جا در پی تخصیص منابع به منافع مشترک است و این یک ابتکار است.
 
۲. حرکت از نمادهای برپا به سمت نمودهای پویا: ما می‌توانیم از نمادهای کنونی وحدت اسلامی بهره بجوییم. امکانات و مزایایی در دسترس ما و مورد قبول جدی بسیاری از علمای اسلام، دانشگاهیان و بسیاری از ملت‌ها است. در سایه‌ی این امکانات بزرگ است که ما می‌توانیم به سمت نمودهای پویای وحدت حرکت کنیم. در این صورت وحدت اسلامی هم زمینه و ابزاری برای دیپلماسی و حلّ بسیاری از مناقشات است و هم هدف دیپلماسی است. به بیان دیگر، «دیپلماسی وحدت اسلامی» را باید با دو منظور لحاظ کرد: اول آن ‌که دیپلماسی از خاستگاه وحدت اسلامی برخیزد و دیگر آن که به سمت تعمیق وحدت اسلامی پیش رود.
 
۳. حرکتی مربوط به نهادهایی از جهان اسلام: اصولاً اگر دولت‌ها در دیپلماسی پا به میدان بگذارند، به دنبال تأمین منافع ملی خود هستند. بنابراین دستیابی به منافع مشترک در این صورت یک «امکان» می‌شود و نه «هدف». اما اگر یک سازمان بین‌المللی دیپلماسی را بر عهده بگیرد، دستیابی به منافع مشترک میسر خواهد بود. شاید نگاه رهبر معظم انقلاب به طرح دیپلماسی وحدت اسلامی نیز این باشد که ما باید وحدت اسلامی را به عنوان هدف دیپلماسی قلمداد کنیم. در نتیجه از آن‌جایی که مقدمه‌ واجب، خود واجب است، ضروری است که ما باید به سمت ایجاد سازمان‌های بین‌المللی پیگیر وحدت اسلامی و با مشارکت همه یا اکثریت حرکت کنیم./
۱۳۲۵//۱۰۳/خ

ارسال نظرات