۲۲ مهر ۱۳۹۶ - ۱۶:۵۱
کد خبر: ۵۳۱۴۵۲

پیوند عاشورا و ظهور از منظر ‌آیت الله مکارم

بی تردید عاشورا و كربلا با گذشت زمان از صورت يك حادثه تاريخى بيرون آمده و تبديل به يك مكتب شده است، مكتبى انسان ساز و افتخارآفرين است.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی

به گزارش خبرگزاری رسا، بی تردید عاشورا و كربلا با گذشت زمان از صورت يك حادثه تاريخى بيرون آمده و تبديل به يك مكتب شده است، مكتبى انسان ساز و افتخارآفرين![1]نه تنها براى مسلمين جهان بلكه از مرزهاى اسلام نيز فراتر رفته و طبق مدارك موجود، تحسين بسيارى از متفكّران جهان را برانگيخته[2] و از باب  «كلّ أرض، أرض كربلا» و «كلّ يوم عاشورا»[3] از آن به عنوان الگويى براى [4]نجات و رهايى ملّت هاى مظلوم و ستمديده ياد مى كنند، و مكتبش را مكتب ظلم ستيزى و زندگى با عزّت و شرف و آزادى مى دانند.[5]

و اینگونه است که  ترك هر گونه همكارى و هماهنگى با عوامل ظلم و فساد و حتى مبارزه و درگيرى با آنها از يك سو، و خودسازى و خوديارى و جلب آمادگى هاى جسمى و روحى و مادى و معنوى براى شكل گرفتن حكومت واحد جهانى و مردمى از سوى ديگر،به عنوان مولفه ای سازنده و عامل تحرّك و آگاهى و بيداری موید پیوند عمیق عاشورا و ظهور خواهد بود و مفهوم اصلى «انتظار» را در خيمه حضرت مهدى عليه السلام شکل می دهد.[6] 

قیام های پس از واقعه عاشورا با شعار «یا لثارات الحسین»

شهادت امام حسين عليه السلام از همان روز عاشورا اثر بيداركننده خود را گذاشت، و فرياد انتقام از يكى از زنان سربازان دشمن كه از قبيله بكر بن وائل بود سر داده شد. و با فرياد يالثارات رسول اللَّه، مردم را به گرفتن انتقام از قاتلان امام حسين عليه السلام تشويق كرد[7] ،[8]

گفتنی است بنى اميّه پس از شهادت امام حسين عليه السلام روى آرامش به خود نديدند، بلکه همواره با قيام ها و نهضت هاى خونينى مواجه بودند كه مايه اصلى همه آنها خونخواهى امام حسين عليه السلام بوده است.[9]

 لذا يكى از مسايل مهمّ تاريخ اسلام قيام هاى پس از واقعه كربلا بود قيام هايى نظير قيام توّابين ، قيام مختار و مانند آن، تمام اين نهضت ها [10]شعارهايى همچون «يالَثاراتِ الْحُسَيْنِ » و «الرِّضا مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ » و «الرِّضا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله » داشتند؛[11] امّا چه سود كه كار از كار گذشته بود و آن روز كه بايد شجاعانه اطراف نماينده امام حسين عليه السّلام، مسلم، را بگيرند همگى بيعت شكسته، در خانه ها پنهان شدند و سرانجام، مسلم يكّه و تنها با آنان مبارزه كرد و شهادت پر افتخار را بر تسليم ذلّت بار[12]ترجيح داد.[13]

هم چنین ابومسلم خراسانى هم با اين شعار بر سر كار آمد، و موفّق به منقرض ساختن حكومت بنى اميّه شد. هر چند در تحويل [14]حكومت به صاحبان اصلى آن اشتباه كرد و آن را به بنى عبّاس سپرد؛ يا مجبور شد به آنها بسپارد.[15]

دو قیام حق طلبانه؛ از نهضت سرخ حسینی تا انقلاب سبز مهدوی

خداوند متعال در مورد فلسفه بعثت انبياء در قران کریم [16]مى فرمايد:«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ ما پيامبران خود را با دلايل روشن فرستاديم، و با آنها كتاب آسمانى و ميزان (شناسايى حق از باطل و قوانين عادلانه) نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنند».[17]

حال امام حسين عليه السلام در عصرى زندگى مى كرد كه باطل سرتاسر جامعه اسلامى را گرفته، و حق به فراموشى سپرده شده بود،  لذا قيام كرد تا حق را احيا و زنده كند، و باطل را بميراند و از صحنه جامعه برچيند، و در اين مسير و براى رسيدن به اين هدف حاضر بود هر بهايى بپردازد.[18]

امام عليه السلام در خطبه اى كه در مسير كربلا در جمع لشكريان حرّ ايراد كرد، فرمود:«الا تَرَوْنَ الَى الْحَقِ لا يُعْمَلُ بِهِ، وَ الَى الْباطِلِ لا يُتَناهى عَنْهُ، لِيَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِي لِقاءِ رَبِّهِ حَقّاً حَقّاً؛ آيا نمى بينيد به حق عمل نمى شود و از باطل جلوگيرى نمى گردد، در چنين شرايطى بر مؤمن لازم است راغب ديدار پروردگارش (شهادت) باشد».[19]،[20]امام حسين عليه السلام با اين كلمات هم هدف خويش را از قيام و حركتش بيان مى كند.[21]

از این جهت تأمل و تفکر در  صحنه كربلا و مقابله حق و باطل[22] ما را به این حقیقت می رساند  که پيكار حق و باطل يك پيكار موقت و موضعى نيست[23] بلکه مبارزه حق و باطل هميشگى است.[24] مگر آن زمانى كه جهان و انسانها به صورت يك جامعه ايده آل (همچون جامعه عصر قيام مهدى ع) در آيد كه پايان اين مبارزه اعلام گردد، لشگر حق پيروز و بساط باطل برچيده شود، و بشريت وارد مرحله تازه اى از تاريخ خود گردد، و تا زمانى كه اين مرحله تاريخى فرا نرسد بايد همه جا در انتظار برخورد حق و باطل بود، و موضع گيرى لازم را در اين ميان در برابر باطل نشان داشت.[25]

بنابراين، مبارزه حق و باطل همچنان ادامه دارد، و تا زمانى كه حكومت حق سراسر جهان را در برگيرد و باطل نابود گردد، و تا تحقق کامل آیۀ شریفۀ «وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ انَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً؛ و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد، يقيناً باطل نابودشدنى است»[26] در سايه ظهور حضرت مهدى «عجل الله تعالى فرجه الشريف» اين مبارزه ادامه خواهد داشت.[27]

لذا محصول تمام تلاش امام حسین(علیه السلام) در حق گویی و باطل ستیزی در زمانى تحقق مى يابد كه مهدى آن سلاله انبياء و فرزند پيامبر اسلام (علیه السلام) ظاهر شود، همان كسى كه همه مسلمانان اين حديث را درباره او از پيامبر (علیه السلام) نقل كرده اند:لو لم يبق من الدنيا الا يوم لطول اللَّه ذلك اليوم حتى يلى رجل من عترتى، اسمه اسمى، يملأ الارض عدلا و قسطا كما ملئت ظلما و جورا؛ اگر از عمر دنيا جز يك روز باقى نماند خداوند آن يك روز را آن قدر طولانى مى كند تا مردى از دودمان من كه نامش نام من است حاكم بر زمين شود، و صفحه زمين را پر از عدل و داد كند، آن گونه كه از ظلم و جور پر شده باشد»[28]،[29]

احیای دین نبوی؛ فلسفه ظهور مهدوی از معبر عاشورای حسینی

بنى اميّه در طول مدّتى كه خلافت را غصب كردند، و بناحق بر مسند قدرت تكيه زدند، بدعت هاى فراوانى در دين ايجاد كرده، و سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله را ميراندند؛ چرا كه ادامه حياتشان در گرو احياى بدعت ها و محو سنّت هاى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله بود،[30]

آری خطّ انحراف از اسلام ناب كه از ماجراى سقيفه آغاز شد، در عصر استيلاى معاويه شدّت گرفت [31] امام عليه السلام مى ديد اگر از اين فرصت براى افشاى چهره واقعى بنى اميّه و يارى دين خدا استفاده نكند، ديگر نامى از اسلام و قرآن و رسول خدا صلى الله عليه و آله باقى نخواهد ماند.[32]لذا امام حسين عليه السلام با هدف احياى دين خدا قيام و حركت خويش را آغاز كرد؛[33]

امام حسين عليه السلام نخست با اين جمله:«وَ عَلَى الْإِسْلامِ السَّلامُ اذْ قَدْ بُلِيَتِ الْأُمَّةُ بِراعٍ مِثْلَ يَزِيدَ؛ زمانى كه امّت اسلامى گرفتار زمامدارى مثل يزيد شود، بايد فاتحه اسلام را خواند».[34]تصريح كرد كه با وجود خليفه اى همچو يزيد، فاتحه اسلام خوانده است و ديگر اميدى به بقاى دين خدا در حكومت يزيد نمى رود.[35]

حال قيام عاشورا به احياى دين خدا كمك كرد، و موجب رشد و شكوفايى درخت اسلام شد، باعث بيدارى امّت اسلامى گشت و روح شهادت طلبى و شجاعت را در مسلمانان دميد و درس فداكارى و ايثار را به بشر آموخت.[36]

احياى سنّت پيامبر عاليقدر اسلام، حضرت محمّد صلى الله عليه و آله در نهضت حسینی [37]اين پيام را به ما مى دهد كه در عصر و زمان ما هم مزرعه دين نيازمند آبيارى است و اگر از اين اصل مهم غفلت شود، خطرات و آفات جامعه اسلامى را با هجوم فرهنگ ضدّ دينى غرب تهديد خواهد كرد.[38]

اینچنین است که ظهور در امتداد عاشورا قرار می گیرد و حضرت مهدی (عج)، تعليمات و ارزشهاى فراموش شده قرآن و سنّت را احيا مى كند، و به اين ترتيب مردم از نظر مادّى و معنوى در مسير تكامل قرار مى گيرند، و آسوده خاطر در اين راه پيش مى روند.[39]

در روایتی از امام باقر عليه السّلام نقل شده است كه درباره حضرت مهدى عليه السّلام مى فرمايد: «...يظهر اللّه دينه على الدّين كلّه... ؛ گنجهاى درون زمين براى او آشكار مى شود و حكومت او شرق و غرب جهان را مى گيرد. و آيين او بر همه آيينها پيروز مى شود، هر چند مشركان ناخوش داشته باشند و در آن زمان هيچ ويرانه اى بر صفحه زمين باقى نمى ماند مگر اين كه آباد مى شود»[40].،[41]

لذا  در حكومت جهانى مهدى موعود(عج)، دین نبوی و  آئين اسلام  بر تمام آئينها در مقياس جهانى غلبه می یابد[42] که منشأن آن را باید  در نهضت و شهادت امام حسين عليه السلام جستجو کرد که با تقديم خون خود اين وظيفه بزرگ را انجام داد و درخت نوپاى اسلام را آبيارى كرد، و آن را از نابودى نجات داد.[43]

امام زمان (عج)؛ منتقم خون امام حسین علیه السلام

يكى از ريشه هاى ماجراى خونين كربلا، كينه هاى متراكم شده در دل امويان و انتقام آنان از شكست هاى خويش در زمان رسول خدا صلى الله عليه و آله بود. در واقع، آنان مى خواستند از اسلام و رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله انتقام بگيرند و آن شكست ها را جبران كنند.[44]

قيام حضرت مهدى (عج) و انتقام او و يارانش از ظالمان و مفسدان در زمین غیر قابل انکار است.[45] مطابق روايت ثقة الاسلام كلينى، پس از شهادت امام عليه السلام ملائكه آسمان به شيون درآمدند و گفتند: خداوندا! اين حسين برگزيده تو و فرزند پيامبر توست! خداوند تمثال مبارك حضرت قائم عليه السلام را به آنها نشان داد و فرمود: با اين قائم، از خون حسين انتقام خواهم گرفت.[46]،[47]

هم چنین «عقبه بن قیس» از امام محمد باقر (علیه­ السلام) نقل می­ کند که فرمودند:«عَظَّمَ اللَّهُ اجُورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلام، وَجَعَلَنا وَايَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبينَ بِثارِهِ، مَعَ وَلِيِّهِ الْإِمامِ الْمَهْدِىِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ؛يعنى خداوند اجر ما را در مصيبت امام حسين عليه السلام فراوان دهد و ما وشما را توفيق جبران خون حضرتش به همراه وليّش امام مهدى عليه السلام كه از آل محمّد عليهم السلام است، عطا فرمايد.»[48]

لذا زمزمه عاشقانه منتظران حضرت مهدى عليه السّلام به هنگام خواندن دعاى «ندبه»[49] با فراز« ايْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلآءَ؛كجاست خون خواه شهيد كربلا؟ »[50]همه و همه آثار گرانبهايى است از اين عشق مقدّس.[51]

امام عصر(عج)، چگونه از قاتلین امام حسین(علیه السلام) انتقام می گیرد؟

بدیهی است آتش انتقام از قتله كربلا چنان پرشور و شديد بود كه در فاصله اندكى جانيان كربلا را طعمه خويش ساخت. هر يك به تناسبِ عمل زشتى كه مرتكب شده بودند به اشدّ مجازات به سزاى اعمال ننگين خود رسيدند. اين آتش نه تنها دامن سران و رهبران جنايت پيشه كربلا را گرفت بلكه به گفته عقاد مصرى:«هر كسى دستى دراز كرده بود يا كلمه اى بر زبان رانده يا كالايى از لشكر امام حسين عليه السلام ربوده، يا كارى كرده بود كه از آن بوى شركت در فاجعه كربلا شنيده مى شد، سزاى عمل خويش يا اعانت بر جرم را دريافت كرد».[52]،[53]

زیرا جوهره اصلى قيام مختار چيزى جز خونخواهىِ امام حسين عليه السلام و انتقام از جانيان كربلا نبود و مختار به خوبى از عهده اين هدف برآمد.[54]

با این تفاسیر، امام على بن موسى الرضا عليه السلام در پاسخ كسى كه سؤال كرد: چگونه هنگامى كه حضرت مهدى عليه السلام قيام مى كند فرزندان قاتلان حسين عليه السلام را به سبب اعمال پدرانشان به قتل مى رساند در حالى كه خداوند مى فرمايد: «وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى »؛ و هيچ گناهكارى بار گناه ديگرى را به دوش نمى كشد»[55] امام عليه السلام فرمود:[56]به سبب آن كه اين فرزندان به اعمال پدرانشان رضايت دادند و به آن افتخار مى كنند و هر كس به چيزى راضى شود مانند اين است كه آن را انجام داده باشد، سپس امام عليه السلام افزود:«وَلَوْ أَنَّ رَجُلًا قُتِلَ بِالْمَشْرِقِ فَرَضِيَ بِقَتْلِهِ رَجُلٌ بِالْمَغْرِبِ لَكَانَ [57]

الرَّاضِي عِنْدَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ شَرِيكَ الْقَاتِلِ ؛ اگر كسى در مشرق به قتل برسد و ديگرى در مغرب باشد و به آن قتل رضايت دهد شخص راضى در نزد خداوند شريك قاتل است».[58]،[59]

روشن است كسانى كه به قتل امام حسين عليه السلام راضى شوند و به آن افتخار كنند در حقيقت ناصبى [60]اند و ناصبى هابه منزله كفار حربى[61] هستند.[62]

سخن آخر

در خاتمه باید گفت  اگر چه امام حسین(علیه السلام) و یارانش را در كربلا به خاك و خون كشيدند و خاندان او را به اسارت كشاندند و آنچه از دستشان بر مى آمد از ظلم و ستم بود روا داشتند ولى بی تردید اين شب تاريك و سياه و ظلمانى برطرف خواهد شد و البته باور ما اين است كه پايان اين شب سياه و ظلمانى همان ظهور مهدى موعود خواهد بود كه در آن زمان حق به صاحب حق مى رسد و جهان دگرگون مى شود و عالم ديگرى جاى اين عالم ظلمانى را خواهد گرفت.[63]

لذا اميدواريم در دنياى امروز كه ظالمان و ستمگران بى رحم، براى نوشيدن خون مظلومان به پا خاسته اند، ملّت هاى ستمديده با الهام گرفتن از حماسه عاشورا[64] ،که مقدّمه اى است براى بيدار ساختن انديشه ها؛ شلّاقهائى است براى بيدارى ارواح خفته و خواب آلود؛ و زمينه اى است براى فراهم شدن آمادگيهاى اجتماعى و روانى،[65]به پا خيزند[66] و شرایط ظهور آن حضرت را فراهم سازند.[67]

[1] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص691.

[2] همان.

[3] همان؛ص 24.

[4] همان؛ ص691.

[5] همان؛ص 692.

[6] پيام قرآن، ج 9، ص 417.

[7] سوگنامه آل محمد؛ ص 533.

[8] اهداف قيام حسينى ؛ ص79.

[9] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص 685.

[10] اهداف قيام حسينى ؛ ص43.

[11] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص 685.

[12] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 2 ؛ ص420.

[13] همان؛ص 421.

[14] اهداف قيام حسينى ؛ ص43.

[15] همان؛ص 44.

[16] سوره حديد؛آیۀ25.

[17] اهداف قيام حسينى ؛ ص16.

[18] همان ؛ ص68.

[19]  تاريخ طبرى؛ ج 4؛ ص 305 ، بحارالانوار؛ ج 44؛ ص 381.

[20] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص234.

[21] همان.

[22] همان؛ ص477.

[23] تفسير نمونه ؛ ج 10 ؛ ص171.

[24] همان.

[25] همان.

[26] سوره اسراء؛ آيه 81.

[27] مثالهاى زيباى قرآن ؛ ج 1 ؛ ص297.

[28] ر.ک: منتخب الاثر ؛ص247.

[29] تفسير نمونه ؛ ج 14 ؛ ص531.

[30] اهداف قيام حسينى ؛ ص48.

[31] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص230.

[32] همان ؛ ص232.

[33] همان.

[34]  ملهوف( لهوف)؛ ص 99، بحارالانوار؛ج 44؛ ص 326 ، فتوح ابن اعثم؛ ج 5؛ ص 24.

[35] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص232.

[36] همان ؛ ص655.

[37] اهداف قيام حسينى ؛ ص47.

[38] همان ؛ ص44.

[39] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 5 ؛ ص531.

[40]  شرح نهج البلاغه خويى؛ جلد 8؛ ص 353.

[41] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 5 ؛ ص532.

[42] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص124.

[43] اهداف قيام حسينى ؛ ص43.

[44] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص113.

[45] تفسير نمونه ؛ ج 20 ؛ ص471.

[46] ملهوف( لهوف)؛ ص 176- 177.

[47] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص534.

[48] كليات مفاتيح نوين؛ ص 433.

[49] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 4 ؛ ص581.

[50] كليات مفاتيح نوين ؛ ص195.

[51] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 4 ؛ ص581.

[52] ابوالشهداء، عبّاس محمود عقّاد، ترجمه محمد كاظم معزّى، ص 205.

[53] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص681.

[54] همان ؛ ص683.

[55] سورۀ اسراء؛ آيه 15.

[56] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 13 ؛ ص277.

[57] همان.

[58]. بحارالانوار؛ ج 45؛ ص 295؛ ح 1.

[59] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج 13، ص 278و

[60] نواصب و اهل نصب كسانى بودند كه بغض و عداوت على عليه السلام را دين خود مى شمردند، و به آن ها ناصبى مى گفتند چون با آن حضرت عداوت و دشمنى داشتند (و يكى از معانى نصب، عداوت و دشمنى است)،( پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 15 ؛ ص672).

[61] كسانى كه در حال جنگ با مسلمانانند و به همين دليل نه تنها احترامى ندارند بلكه مسلمانان مأمور به جهاد در مقابل آنان هستند،( پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 9 ؛ ص243).

[62] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج 13، ص 278.

[63] همان ؛ ج 12 ؛ ص144.

[64] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص692.

[65] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص170.

[66] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص692.

[67] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص170.

/۱۳۲۳/103/ح

ارسال نظرات