۱۳ آذر ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۵
کد خبر: ۵۴۰۷۳۰
یادداشت؛

كاراكترهايی برای باورستیزی

يكي از راهكارهاي وهن و تقدس زدايي، تمسخر علمدران و نيز مؤلفه‌هاي اعتقادي آن جامعه است؛ اين راهبرد در جبهه باطل جزء اصلي‌ترين راهبردها براي ايجاد بي‌تفاوتي و بي‌رغبتي اعتقادی به شمار می رود.
نویسندگی و قلم

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، ريشه‌هاي عملكرد هر جامعه را بايد در ریشه‌هاي  اعتقادي آن جامعه جستجو كرد و يا به تعبير ديگر كنش‌ها و واكنش‌هاي فردي و اجتماعي رابطه مستقيم با گزاره‌هاي فكري و اعتقادي افراد آن جامعه دارد و اگر جرياني بخواهد جامعه را تسخير كند بايد به نقطه باوري آن جامعه نفوذ كرده و اين گزاره‌ها را دستخوش تغيير نمايد.

اما آنچه مانع از اين تغيير است تعصب افراد بر سر اين گزاره‌ها‌ست كه گاه ريشه‌هاي علمي و در اكثر موارد پايه‌هاي عاطفي و احساسي دارد به گونه‌اي كه به اين سادگي نمي‌توان آن را تغيير داد به همين دليل معمولا جريان‌ها استعماري در جوامع ديني اقدام به وهن و تقدس زدايي از گزاره‌هاي اعتقادي ديني و ملي مي‌نمايند تا ديگر آن تعصب وجود نداشته باشد و بتوان به راحتي آن گزاره ها را حذف نمود.

يكي از راهكارهاي وهن و تقدس زدايي، تمسخر علمدران و نيز مؤلفه‌هاي اعتقادي آن جامعه است؛ اين راهبرد در جبهه باطل از گذشته تاكنون جزء اصلي‌ترين راهبردها براي ايجاد بي‌تفاوتي و بي‌رغبتي به ريشه‌هاي اعتقادي جوامع به شمار مي‌رفته و حتي در نقل‌هاي تاريخي آمده است كه فرعون براي آن‌كه مردم را نسبت به حضرت موسي(ع) بي رغلت كند دلقكي را مامور نموده بود تا در كوي و برزن به تمسخر موسي كليم بپردازد تا مردم از همنشيني با موسي احساس خجالت كنند و از اين رهگذر اين پيامبر الهي تنها بماند. از آنجا كه اين مكر در ميان افراد كم اطلاع تاثير فراواني داشته حضرات معصومين(ع) با همه رحمت و شفقتی که داشتند به شديد‌ترين وجه با آن برخورد مي‌كردند؛ برخوردهايي كه گاه در فحاشي‌هاي مستقيم نسبت به اهل بيت(ع) از آن نشاني نمي‌بينيم؛ به‌عنوان مثال در زمان رسول خدا (ص) کفار فردی را استخدام کردند تا پشت سر ايشان چون دلقکان شکلک درآورد و دیگران به پیامبر(ص) بخندند و به این وسیله شخصیت پیامبر(ص) سبک شود؛ در همین حین پیامبر(ص) با صدای بلند فرمودند: «همان‌گونه که هستی بمان» و فرد در همان حال درحالی‌که زنده بود خشک شد که بعد با وساطت عده‌ای پیامبر(ص) او را بخشید؛ این‌گونه برخوردها در سیره سایر ائمه مثل امام باقر(ع) و امام رضا (ع) نیز مشاهده می‌شود.

اما از آنجا كه غيرت ديني در جوامع نسبتا يك دست، اجازه تمسخر مستقيم را نمي‌دهد جريان‌هاي معاند معمولا از يك قانون روانشناسي به اسم قانون تداعي استفاده مي‌كنند. در قانون تداعي از واژگان مشابه در بسترهاي مختلف به كرات استفاده مي‌شود، به گونه‌اي كه با يادآوري يكي، همزاد آن به ذهن مي‌آيد و انسان در مورد هر دو موضع واحد اتخاذ مي‌كند. به اعتقاد ارسطو، اگر شیء با معلومات دیگری ارتباط داشته باشد، وجود یکی، موجب یادآوری دیگری خواهد شد؛ هم‌چنین او معتقد بود که هر چه دو پدیده با هم بیشتر تجربه شوند، تجربه یا یادآوری یکی از آن دو با احتمال بیشتری دومی را به یاد خواهد آورد. او برای یادآوری، سه اصل را مشخص ساخت: مجاورت، مشابهت و تضاد.(محمد پارسا، روان‌شناسی یادگیری)

چند سالي است و از زمان شكل‌گيري شبكه هاي اجتماعي اين ترفند مورد توجه بيشتري قرار گرفته است و كانال‌هاي طنز در فضاي مجازي هر چند‌وقت يك‌بار اقدام به ساختن كاراكترهايي مي‌كنند كه اگر چه در ظاهر يك طنز ساده است ولي با يك بررسي ساده در زيرپوست اين طنزها قانون تداعي را مي‌توان پيدا كرد. به عنوان مثال كاراكتر طنز جعفر كه در طنزهاي مجازي براي مدتي فراگير شده بود با پيش زمينه استفاده از قانون تداعي خلق شده بود؛ همان‌گونه كه خواننده محترم مطلع است مذهب شيعه را به نام امام ششم، حضرت جعفر بن محمد الصادق(ع) شناخته شده و اين مذهب را مذهب جعفري مي‌نامند حال تصور بفرماييد اين كاراكتر در فضاي مجازي هزاران بار تكرار شود و ميليون‌ها نفر براي هم فوروارد كنند، آن‌وقت براي نام جعفر همزادي طنز درست شده است كه وقتي مخاطب نام امام ششم شيعه را مي‌شنود به صورت ناخود‌آگاه آن كاركتر طنز را در كنار نام اين امام مقدس تصور مي‌كند و باز به صورت ناخودآگاه در درون خود جايگاه آن شخصيت عظيم را تنزل يافته مي‌بيند و يا خلق كاراكتر جديدي كه اين روزها تحت عنوان مجيد در فضاي مجازي انجام شده است مي‌تواند مشهور‌ترين نام قرآن، كتاب ايدئولوژيك مسلمين را در ذهن‌ها تداعي كند و به مرور شنيدن نام قرآن مجيد را تداعي گر گربه اي كند كه اسباب خنده بينندگان را فراهم مي‌نمايد.

شايد اين تحليل مورد پذيرش بعضي قرار نگيرد، اما با يك جستجوي ساده مي‌توان حجم گسترده اي از توليدات طنز را به دست آورد كه جنبه هاي مختلفي را مورد هجمه نرم قرار داده است و انسان تيزبين به اين سادگي باور نخواهد كرد كه در پس پرده اين حجم از توليدات هيچ جريان و يا سازمان معاندي وجود نداشته باشد./841/ی۷۰۴/س

 حجت الاسلام عبدالصالح شمس‌اللهي، پژوهشگر حوزوی

ارسال نظرات