حوزه و دانشگاه؛ غریب آشنا یا همزاد همراه؟
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان شمالی، حوزه و دانشگاه پیش از انقلاب دو «آشنای غریب» بودند، نه «همزاد» بودند و نه «همراه» شدند؛ اما به برکت تحول عظیم و دگرگونی همهسویهای که در این مرز و بوم ایجاد شد حوزه به دانشگاه نزدیک شد و دانشگاه هم خود را به حوزه نزدیک کرد.
به همت بزرگمردانی مانند شهید مطهری و شهید مفتح و شهید بهشتی و شهید باهنر این ارتباط عمیق و با خون پاک این عزیزان، پیوندی مستحکم و ماندگار شد.
خون دانشجویان و دانشگاهیان با خون حوزویان در هم آمیخت و زمینه اعتلا و رویش و رشد علم و تولید دانش را فراهم ساخت، در این راستا 27 آذرماه به نام روز «وحدت حوزه و دانشگاه» نامگذاری شد.
متأسفانه برخی این وحدت را درست درک نکردند. خیال کردند مقصود از وحدت حوزه و دانشگاه این است که برخی از طلبهها به دانشگاه بروند و درس بخوانند و برخی از دانشجویان هم به حوزه بروند و تحصیل کنند. این برداشت سطحی و انحرافی بود.
بلکه غرض از وحدت، وحدت استراتژیکی بود نه تاکتیکی؛ یعنی وحدتی که روح یکی باشد و جسم دو تا. «من کیم؟ لیلی و لیلی کیست؟ من/ هر دو یک جانیم اندر دو بدن».
باید این ذهنیت را از ذهن جوانان بیرون ببریم که گمان نبرند یک محیط علمی وجود دارد به نام «حوزه» که مسائل عبادات و احکام را بررسی میکند و یک محیط علمی دیگر هست به نام «دانشگاه» که مسائل مکانیک و فیزیک و شیمی و مانند آن را بررسی میکند.
بلکه باید بین علم جدید و قدیم پیوند ناگسستنی ایجاد شود بهگونهای که عالم حوزوی از محیط علمی دانشگاه و از اساتید آن بهره بگیرد و موضوعات را برای تبیین احکام شناسایی کنند و دانشگاه هم در تحقیقات و پیشرفتهای علمی خود با حوزه در ارتباط باشد تا بتواند همسو با ارزشهای دینی گام بردارد.
حوزه باید بداند که محیط دانشگاه، محیط خواص به شمار میرود نه عوام؛ ازاینرو شایسته است که از لحاظ علمی و آگاهیهای اجتماعی و سیاسی خود را بالا ببرد تا بتواند پاسخگوی آنان باشد.
به همان اندازه که محتوای فکری حوزویان باید بالا باشد، لازم است که در قالب و شکل عرضه دین هم همگام با زمان حرکت کنند تا متانت منطقی گفتار و نوشتار آنان با ابزار مناسب و شیوههای مؤثر هماهنگ شود و بتواند تأثیرگذار بر نسل جوان کشور باشد.
روحانی نباید با دیدن چند صحنه نامناسب در فضای دانشگاه زود داوری کند و به حربه تکفیر و تفسیق و احیاناً تحقیر متوسل شود. داشتن سعهصدر و قدرت تحمل عقاید و آرای گوناگون یکی از ابزار کاری روحانیان در دانشگاههاست.
لازم است این نکته را در مسأله حوزه و دانشگاه در نظر داشته باشیم که «حکومت دینی» با «دین حکومتی» فرق میکند. حوزه در پی استقرار و گسترش حکومت دینی بوده و همت و روح رسالت او در این راستا شکل میگیرد.
عملکرد حوزه نباید بهگونهای تفسیر شود که جوانان گمان کنند حوزه و روحانیت در پی دین حکومتی است که اگر چنین برداشت شود نهتنها وحدتی حاصل نخواهد شد؛ بلکه روزبهروز شکاف و نزاع بین این دو نهاد محسوستر خواهد شد.
پیام امام راحل و مقام معظم رهبری به این دو قشر عزیز و تأثیرگذار این است که بدانند استعمارگران و جریان استکبار جهانی با دامن زدن به مسائل اختلافی میخواهند حوزه و دانشگاه را به جان هم بیندازند و خودشان از این آب گلآلود ماهی بگیرند.
برای دانشگاهیان، شناخت جریان ابتذال در محیط دانشگاه همراه با جریان شبههآفرینی در باورها بهعنوان دو نمود از تهاجم فرهنگی آشکار و پنهان لازم است. حوزویان باید نسبت به این دو پدیده اطلاعرسانی کنند تا عزیزان جوان در گردبادها و گردابهایی که دشمنان میآفرینند گرفتار نشوند.
به فرموده مقام معظم رهبری: «گرچه ریزشها وجود داشته اما رویش پرنشاط در نسل جوان امیدبخش است.»
روحانیان و ائمه جمعه و جماعات بهعنوان محور وحدت بین حوزه و دانشگاه شناخته میشوند شایسته است پدرگونه عمل کنند و فرزندان فرهنگی و مکتبی خویش را در آغوش مهر و عاطفه خویش قرار دهند؛ زیرا ساماندهی فرهنگی و گسترش معروفها و مبارزه با مفاسد و منکرها بدون همدلی و همکاری حوزه و دانشگاه امکانپذیر نیست.
وحدت این دو جریان یک «تعارف» نیست بلکه یک «تعامل» دوسویه برای «تکامل» همهجانبه و توسعه مادی و معنوی کشور اسلامی است.
وحدت حوزه و دانشگاه و سند چشمانداز
سند چشمانداز بیستساله که از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ و اعلام شده است میتواند محور همکاری حوزه و دانشگاه باشد.
تحقق عملی این سند و حرکت بهسوی قله اقتدار و عزت و استقلال و پایهریزی تمدن دینی از مهمترین محورهای تفاهم و تعامل حوزه و دانشگاه است. اگر این دو جریان فکری و فرهنگی با بهرهگیری از تخصصهای یکدیگر عزم و حزم را به هم بیامیزند میتوانند ایران اسلامی را بر اساس سند چشمانداز به اوج اقتدار و توانمندی برسانند.
امروز وقت آن فرارسیده است که این دو گروه «عده» و نیروی انسانی را با «عُدّه» و ابزار و امکانات جدید و با روحیه جهادی و فرمان «و اَعِدّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُم مِنْ قُوّة» در کنار هم قرار داده و شعار «ما میتوانیم» را به منصه ظهور و بروز برسانند تا «حیات طیبه» قرآنی رخ بنماید و جامعه «اعلون» و برتر دینی به جهان و جهانیان نشان داده شود./9314/ی703/ب1