واژه سازی از موانع مهم تغییر در علوم است
به گزارش خبرگزاری رسا درمشهد، مهدی عاشوری، مقرر دیدگاه حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه، در بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی در مشهد مقدس که در حال برگزاری است، اظهار داشت: موضوعی که بنده ارائه میکنم، طرح استاد خسروپناه در علوم اجتماعی است و حتی علوم انسانی اسلامی را مد نظر ندارم.
وی افزود: استاد خسروپناه برای بیان طرح خود در این حوزه عنوان «الگو» را به جای نظریه بهکار میبرد و آن را «الگوی اجتهادی و حکمی علوم اجتماعی اسلامی» معرفی میکند.
مقرر دیدگاه استاد خسروپناه ادامه داد: همچنین مباحثی درباره چیستی معرفت الگویی را در درس روش شناسی علوم اجتماعی مطرح کرده است، در آنجا این نکته مطرح شده است که معرفت الگویی یک معرفت رتبه دوم است تا وقتی از مبانی علم و تعهدات پارادایمی و نظریات و مسائل درونی معرفت صحبت میکنیم، روابط بین آنها را هم توجه داشته باشیم.
وی تأکید کرد: اما در مقابل «نظریه» در مورد مبانی یا چیزهای دیگری است، اما ممکن است تفاوت مبنا ثمرهای در آن نداشته باشد، اما استاد خسرو پناه بیشتر به دنبال مدیریت علمی است، نمیشود، چرا که علم در یک فضای تعاملی تولید میشود و لذا مطالب با همکاری دستیاران تولید میشود.
عاشوری گفت: آنچه مربوط به الگو هست، چیستی و جایگاه و نسبت علوم اجتماعی اسلامی با مواردی است که در ذیل بیان میشود، الگوی استاد خسروپناه علوم رفتاری اجتماعی است و انسان مطلوب و محقق را تبیین میکند و در نقد و اصلاح انسان محقق، تجویز ارائه میدهد و تجویز را جزئی از علوم اجتماعی میداند.
وی تصریح کرد: به همین دلیل هم خود علم و علوم بشری هم چون وابسته به انسان است میتواند موضوع مطالعه علوم اجتماعی اسلامی باشد و علوم مطلوب و علوم محقق و چگونگی تغییر از محقق به مطلوب را موضوع مطالعه قرار دهد.
مقرر دیدگاه استاد خسروپناه افزود: اگر در این تبدیل محقق به مطلوب خیلی انقلابی واژه سازی کنیم، نمیتوانیم تغییر را انجام بدهیم، بنابراین باید خیلی آرام به سمت علم مطلوب پرداخت و همیشه در بستر علم محقق موجود مباحث را ارائه داد.
وی اظهار داشت: حال اگر علوم اجتماعی این سه کارکرد را دارد باید با سه امر «مباحث عقلی» و حکمی، «تجربه» و «آموزه های نقلی» رابطهاش را مشخص کند.
عاشوری ادامه داد: در مبانی معرفت الگویی حتی فلسفه اسلامی یا فقه، مبنا نیستند بلکه عنصر اعتبار بخشی و معرفت شناسی مهم است که در نظریه ایشان با عنوان «واقع گرایی پنجرهای» و «رئالیسم شبکه ای» را مطرح میکنند.
وی در ادامه اظهار داشت: «تجربه در معرفت دینی» به شناخت انسان محقق نوعی به صورت شرطیه و نیز موضوع شناسی در نظریههای اجتماعی و همینطور در پرسش دین از فرد، جامعه و تاریخ و نیز تبیین پدیدههای اجتماعی و شناخت روابط علّی و همینطور در شناخت معانی و مقاصد اسلامی کاربرد دارد.
مقرر دیدگاه استاد خسروپناه در پایان گفت: سومین نسبت سنجی در آثار اخیر استاد، نسبت علوم اجتماعی با دین است، استاد در این حوزه روشهای رایج اجتهادی و نظریه پردازی دینی و نیز اجتهاد بر اساس قرآن روایات و مسائل معرفتی مستحدثه و نیز استنطاق انسان محقق و نظام سازی اسلامی را مطرح میکنند./934/د۱۰۳/ب۱