۰۵ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۱:۵۵
کد خبر: ۵۵۹۴۴۶
به بهانه میلاد امام هادی(ع)؛

جرعه‌ای از جام جهان نمای جامعه کبیره

پانزدهم ذی الحجه هر سال، زاد روز با سعادت امام هادی‌(ع) است؛ امامی که نامش با درخشان‌ترین مرام نامه اهل ولاء و ولایت، یعنی زیارت بلند قدر و درخشان "جامعه کبیره" گره خورده است.
زیارت جامعه کبیره/ امام هادی
به گزارش خبرگزاری رسا، پانزدهم ذی الحجه هر سال، زاد روز با سعادت امام هادی‌(ع) است؛ امامی که نامش با درخشان‌ترین مرام نامه اهل ولاء و ولایت، یعنی زیارت بلند قدر و درخشان "جامعه کبیره" گره خورده و این معارف نایاب و گهر‌بار و گهر‌وار از سینه مبارک ایشان سرچشمه گرفته و از دو لب مبارک‌شان به جامعه انسانی عنایت شده است. اگر نبود مکتب اهل بیت‌(ع) را جز این زیارت شریف، از عظمت و شأن ایشان ذره‌ای کاسته نمی‌شد.
 
وحدت در عین کثرت
ائمه معصومین‌(ع) آن‌چنان که خود فرموده‌اند، شاخ و برگ یک شجره طیبه‌اند که «اصلها ثابت و فرعها فی السماء» و به فرموده خود ایشان "همه شان نوری واحد هستند" و این خصوصیت ملکوتی و امری ایشان است.
اما در کسوت خلقی، ناسوتی و این جهانی از آنجا که هر یک از ایشان بنا بر آیات و روایات بسیاری مظهر اسماء و صفات الهی هستند و آینه دار جمال و جلال الهی در زمین و خلیفه خداوند تبارک و تعالی، بنا بر اینکه خداوند تبارک «کل یوم هو فی شأن» است و هر لحظه در حال خلقی مدام، پس ائمه معصومین(ع) هم به عنوان خلفاء الهی در زمین هر کدام به شاخصه و خصوصیتی منحصر به فرد در میان دیگر ائمه مشخص شده‌اند.(ن.ک: سیره پیامبران در قرآن)
اگر امیرالمومنین علی‌(ع) تنها کسی است که شایستگی امارت بر مومنین و ملقب شدن به "امیرالمومنین" را دارد و تنها اوست که ساقی آن جهانیان از حوض کوثر است، حضرت امام حسین‌(ع) نیز تنها کسی است که گریه بر مصائبش بالاترین برات رهایی از عذاب الهی است و مصباح هدایت و سفینه نجات از دریای مشکلات است.
و اگر امام حسین این‌گونه هست، امام رضا‌(ع) عالم آل محمد(ع) است. بنا بر این هر کدام از ائمه معصومین‌(ع) به صفت و شاخصه‌ای مشخص شده‌اند؛ هر چند ائمه دیگر نیز از آن صفت بهره‌مندند، اما آن امام خاص، شاخص و نمونه اعلی و بارز آن صفت است.
در این میان امام علی النقی هادی‌(ع) شاخصه‌ای دارد و آن این است که زیارت جامعه کبیره میراث این امام همام است؛ میراثی که چونان قانون اساسی، اساس و اس مرام اهل ولایت الهی است.
 
امام هادی و جامعه کبیره ایشان
یکی از شاخصه‌های معارف شیعی زیارت است؛ زیارت در معارف شیعی عبارت است از حرکت زمینی و آسمانی، جسمی و روحی زائر به سوی مزور برای سیراب شدن از شأن و جایگاه و معنویت مزور در درگاه الهی.
زیارت یعنی توجه زائر به سوی خدا از دریچه و دروازه‌ای که مقام عبودیت مزور برای او به سوی خداوند متعال گشوده است. زیارت عبارت است از چنگ زدن به عروة‌الوثقایی که از کشتی نجات اهل ولاء به سوی دوست داران حق و حقیقت پرتاب شده و در یک جمله زیارت یعنی دیدار جمال و جلال الهی در آینه جمال و جلال مزور.(ن.ک: ادب فنای مقربان)
از همین جاست که متون حدیثی شیعی متونی است مشحون از زیارت نامه‌هایی که مرام‌نامه شیعیان خلص و مخلص است و در اثنای آنها معارف دقیق و عمیق بسیاری فراچنگ غواصان بحار زیارت می‌گردد.
اما در این میان و در میان خیل عظیم این زیارت نامه‌های عظیم الشان، زیارت جامعه کبیره منقول از امام هادی‌(ع) درخشش و جلای دیگری دارد؛ چه اینکه اولا زیارتی است جامع و همه جانبه برای تمام ائمه معصومین(ع) و ثانیا معارفی دارد یکه و یگانه که به صورت یکجا چون مأدبه‌ای پر برکت بر روی سائلان گشوده شده و ثالثا از ساختار زبانی و حسن بیانی لطیف بهره‌مند است که نشان از اهل بودن و استعداد راوی زیارت دارد. چون ائمه‌(ع) همیشه استعداد و درک سائل و محدث را برای به امانت سپردن معارف‌شان در نظر می‌گرفتند و گوهر کلام را جز به نزد گوهر شناس عرضه نمی‌داشتند.
جایگاه و عظمت این زیارت به قدری است که تا‌کنون شروح بسیاری بر آن نوشته شده و دانشمندان بسیاری عمر بر بالا رفتن از معارج معارف آن صرف کرده‌اند که خوش به اقبال و زهی توفیق رفیقشان.
 
ولایت به مثابه گوهر
محور معارف این زیارت و ستون خیمه این مرام‌نامه عمیق مسأله ولایت است. ولایت که محوری‌ترین اصل در نگاه دینی است. دین که اساسش از ایمان است، مسأله کلیدی آن قرب و بعد به منبع فیض وجود، یعنی ذات پاک الهی است.
انسانی دینی‌تر زیست می‌نماید که به خدا و عباد صالح او نزدیک‌تر باشد. بنا‌بر‌این ولایت عبارت است از همین و دلدادگی به رسیدن به مبدا کل و به همین دلیل است که ولایت مبنا و معیار دین ورزی است. هر کس که ولایت مدار تر باشد، نزدیک تر است؛ چه اینکه معنای لغوی ولایت که همانا در کنار هم بودن دو شیء بدون فاصله و حجاب است نیز از این معنای ولایت بیش از پیش پرده بر می دارد.(ن.ک: ولایت در قرآن)
بنا بر آن‌چه گذشت، ولایت مدار می‌کوشد به جایگاهی برسد که بین او و ولیش هیچ بعد و مسافت و حاجبی و حجابی چه ظلمانی و چه نورانی نباشد و در قلب او جز دوستی ولی، چیز دیگری نباشد.
از همین جاست که زیارت جامعه کبیره، مفهوم محوری خود را مفهوم محوری دین که همان ولایت است قرار داده است؛ چه این‌که در سرتاسر این زیارت و در تک تک فرازها، زائر می‌کوشد نشان بدهد که خواهان و آرزومند حرکت و سیر بر مسیر مزور است که پایانش جز لقای الهی نیست و این مسیر همان شاهراه ولایت است.
 
در پرتو و اشراق شمس وجود
نکته کلیدی دیگر در این زیارت عظیم‌القدر، مدرج بودن و مشکک بودن مسیر و سائر به سوی خداست. در تمام این زیارت مزور به عنوان آینه دار نور وجود شناخته می‌‌شود و میزان نزدیکی و دوری و ولایت‌مداری یک انسان، به نزدیکی و دوری آن انسان به این معرج مدرج است.
بنا بر این تنها مشرب و شریعه رسیدن به شط شیرین وجود، وجود ائمه معصومین(ع) شناخته شده است: «و اشرقت الارض بنورکم و فاز الفائزون بولایتکم و بکم سلک الی الرضوان و علی من جحد ولایتکم غضب الرحمن».
 
میان عاشق و معشوق رمزی است
شاید در هیچ یک از زیارات ما، مزور این‌گونه عاشقانه و خاک‌سارانه با موالی خویش سخن نگفته باشد و آنان را فروتنانه نخوانده باشد و این خود نماد و نشانه این است که اگر در احادیث ائمه‌(ع) کشتی کشتی معارف به خواستاران عنایت می‌شود، در ادعیه و زیارات و به خصوص در جامعه کبیره دریا دریا لطف و معرفت عنایت شده است.
در فرازهای مختلفی زائر خاضعانه و عاشقانه، تمام هست و نیست خود را در طبق اخلاص می‌نهد و تقدیم محبوب و مقرب درگاه الهی می‌نماید: «بابی انتم و امی و نفسی و اهلی و مالی...»! و در عین خضوع و خاکساری یادآوری می‌نماید که هر که در پیشگاه شما خاک‌سار و خاضع باشد، در جهان سربلند‌تر است: «بکم اخرجنا الله من الذل» و این است رمز و راز ولایت به درگاه مولایان حقیقی.
 
ختامه مسک
از آنجایی که در این زیارت، زائر عمیق‌ترین خصوصیات انسان کامل معصوم را بر می‌شمارد و نگاهی جامع به مزور دارد، در انتها معصوم، یعنی امام هادی‌(ع) به او می‌آموزد که مزد زیارت را از خدا جز معرفت به انسان کامل قرار ندهد و همین دعای انتهایی نشان می‌دهد که در طی این زیارت، مزور زائر را موادب به ادب الهی کرده که:
گویند تمنایی از دوست بکن سعدی            جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی
«اسئلک ان تدخلنی فی جملة العارفین بهم و بحقهم و فی زمرة المرحومین بشفاعتهم انک الرحم الراحمین و صلی الله علی محمد وآله و سلم تسلیما کثیرا و حسبنا الله و نعم الوکیل!
 
منابع
1. من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق
2. عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق
3. ادب فنای مقربان، آیة الله جوادی آملی
4. رسالة الولایة، علامه طباطبایی
5. سیره پیامبران در قرآن، آیة الله جوادی آملی
6. ولایت در قرآن، آیة الله جوادی آملی
7. غزلیات سعدی  
 
ع. بشیری
۹۷۹//۱۰۳/خ
 
ارسال نظرات