ویژگی های مغفول رجل سیاسی و مذهبی
به گزارش خبرگزاری رسا، انسان اگر بر مبنای عقل و عقلانیت حركت كند، در مسیر فطرت قرار می گیرد. اگر بخواهد بر اساس اوهام و خیال حركت كند در دامگاه شیاطین گرفتار خواهد شد. احكام عقل همان احكام شرع مقدس اسلام است. این احكام مرز انسان را با اوهام و خیالات باطل مشخص می كند. ولایت الهی، آزادیبخش است، انسان را به سرمنزل نور هدایت می كند. ولایت الهی، انسان را از ولایت خود و ولایت طاغوت نجات می دهد. كافی است ولایت خود و ولایت طاغوت را به هیچ انگاریم و رها شویم. به قول حافظ؛ «خود را مبین و رستی». آزادی واقعی همین و غیر از این «وهم» و «خیال» است. ما با خدا عهد كردیم كه از او اطاعت كنیم و بر صراط مستقیم حركت كنیم اما ولایت خود و شیطان، ما را وادار می كند این عهد را نقض و به بیراهه برویم. پذیرش ولایت الهی، انسان را قانونمند و به سوی عدل، سعادت و كمال انسانی هدایت می كند. اما ولایت شیطان، انسان را طغیانگر و قانون شكن می كند و به وادی بدعهدی هدایت می نماید.
*****
سخنگوی شورای نگهبان در آخرین روز كاری سال قبل نتیجه بحثها و بررسیهای اعضای شورای نگهبان در مورد ویژگیهای رجل سیاسی و مذهبی را بیان كرد. او گفت ما در شورا به 11 شرط كلیدی رسیدهایم؛ اینكه رجل سیاسی باید دارای سوابق روشن، كافی و قابل ارزیابی در فعالیت سیاسی و مذهبی باشد. اینكه این سوابق شامل تصدی برخی مسئولیت ها و مدیریتهای كلان باشد. اینكه سلامت و توانایی لازم برای ایفای مسئولیت های ریاست جمهوری داشته باشد، تردیدی نیست. اینكه رجل سیاسی نباید محكومیت كیفری به جرایم اقتصادی، كلاهبرداری اختلاس و ارتشاء و تبانی در معاملات دولتی و پولشویی و نیز نباید وابستگی به گروههای ضد انقلاب داشته باشد، آن هم تردیدی نیست.
این ویژگیها را می شود با استعلام از مراجع چهارگانه تا حدودی كشف كرد. اما آنچه كه باید یك رجل سیاسی و مذهبی داشته باشد، «عقل» است. امام خمینی (ره) یك وقتی در اوج تعارض و درگیری بنی صدر با رجایی فرمودند: «هی نروید دنبال اینكه رجایی علم ندارد، این عقلش بیشتر از علمش است.» معلوم می شود برای التزام عملی به اسلام، نظام و قانون اساسی كه اولین تعهد رئیس جمهور در پر كردن پرسشنامه نامزدی انتخابات ریاست جمهوری است، «عقل» او مهمتر از همه ویژگیهایی است كه در شرایط رئیس جمهوری مطرح و باید مورد توجه باشد.
رئیس جمهور، رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی است، رئیس شورای عالی امنیت ملی، رئیس شورای پول و اعتبار، رئیس شورای عالی فضای مجازی، رئیس مجمع عمومی نفت و رئیس دهها شورای تصمیمگیری سیاسی، امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. او باید بر اساس عقل جمعی، مملكت را با اختیارات وسیعی كه دارد اداره كند. تكیه كردن به عقل و رأی خود و نادیده گرفتن عقل جمعی، او را به وادی دیكتاتوری می اندازد.
امروزه وقتی دو نفر می خواهند با هم ازدواج كنند، می روند یك تست روان می دهند تا معلوم شود به لحاظ روحی و روانی فاكتورهای لازم برای یك زیست معقول زیر یك سقف را دارند. آن وقت یك فردی را می خواهیم بر سرنوشت 80 میلیون نفر حاكم كنیم و هر لحظه یك تصمیم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بگیرد.
این آدم لازم نیست یك تست بدهد تا معلوم شود «هوش هیجانی» وی چه سازهای دارد؟ آیا قادر است مهارت خود را تا آخر دوره در همراهی با مردم حفظ كند؟ آیا قادر است عواطف و احساسات خود را مدیریت كند؟ هنگامی كه میلیون ها نفر به او اعتماد كردند و برای او كف و سوت یا صلوات می فرستند،
خود را كنترل كند و دچار خودشیفتگی مزمن نشود؟ آیا او توانایی مدیریت اضطراب و كنترل تنشها و انگیزه، امیدواری، خوشبینی و بدبینی در مواجهه با موانع در راه رسیدن به هدف ها و آرمانها را دارد؟ یا با یك سوزنبانی یك مشاور كه با چند واسطه به یك سرویس امنیتی خارجی وصل است، به وادی «بغی»، «محاربه» و «بیمهری» با مردم و نظام می افتد؟ ارزیابی اسناد جاسوسی سفارت آمریكا در تهران نشان می دهد آنها روی «تست روان» رجال سیاسی عنایت ویژه داشتند و كاملاً از چند و چون روح و روان بنی صدر و استعدادهای انحرافی او باخبر بودند. لذا او را به مسیری هدایت كردند تا حتی در قبرستان مسلمانان دفن نشود و امروز در پاریس منتظر آمبولانس است كه او را در قبرستان «پرلاشز» دفن كند.
نارسیسیسم یا خودشیفتگی، بیماری خطرناكی در اصحاب قدرت است. امام (ره) در همان روزهای اول انقلاب، مهارت خود را در مهار چنین خطری نشان داد. وقتی آیت الله مشكینی و فخرالدین حجازی در محضر او در جمع نخبگان و کارگزاران کشور شروع كردند به تعریف و تمجید او، برآشفتند و آنها را بر حذر داشتند و فرمودند شما با این حرف ها مرا بیچاره می كنید.
امروز ما شاهد بیچارگی برخی رؤسای دولت های گذشته هستیم كه از مسیر عقل و عقلانیت منحرف شده و خود را در وادی اوهام و خیالات گرفتار كردند.
خودشیفته، مردم را ابزار ارضاء حس جاهطلبی و قدرتطلبی خود می كند. رأی مردم را چك سفید می داند تا هر مبلغی را در آن بنویسد. خودشیفته احساس حیا و شرم را از دست می دهد. بر اسلامیت و جمهوریت نظام تیغ نافرمانی مدنی می كشد و پشت پا به همه سوابق علمی و عملی خود در خدمت به انقلاب می زند.
مرض خودشیفتگی با علائم احساس فوق العاده بودن و احساس خودبرتربینی باعث می شود فضائل دیگران را انکار و خود را همیشه نفر اول ببیند. خودشیفته كاری به منطق و عقلانیت در توجیه افكار عمومی ندارد. خودشیفته سیاسی اعتماد به نفس ملت در مبارزه با دشمن را تضعیف می كند و با خوار و ذلیل كردن ملت، خودش را خشنود می كند. او از همه طلبكار است و خود را طلبكار كسی نمی داند، حتی كسانی كه به او رأی داده اند.
خودشیفته، نوچهپرور است. او با نوچهپروری می خواهد افسردگی سیاسی و ناكامیها و ناكارآمدیهای خود را جبران كند. خودشیفته، پیمان شكن است. اولین پیمانی كه می شكند همان سوگند ریاست جمهوری است. مثل اعلای چنین كسی همین رئیس جمهور نگون بخت آمریكاست كه امروز بیریختترین تصویر را از دموكراسی در آمریكا واتاب می دهد كه صغیر و كبیر در آمریكا فهمیدهاند او یك بیمار روانی است. حتی صدای هم حزبی های خود را در داخل آمریكا و همپیمانان این كشور در اروپا و آسیا را درآورده است.
اگر رجل سیاسی و مذهبی دچار روان گسیختگی یا اسکیزوفرنی باشد، رفتار اجتماعی غیر عادی او به تدریج ظهور می کند. کم کم معلوم می شود که او درک درستی از وقایع ندارد و دچار آشفتگی فکری و کلامی است. این بیماری باعث می شود او خیلی زود به وادی آشفته گویی بیفتد.
اینكه اسلام دو ویژگی «عدل» و «علم» را از ویژگیهای مهم و اساسی حاكم می داند، همین است. انسان عاقل در مراحل تكاملی عقلانیت خود به ملكه «عدل» متصف می شود. عدالت و علم، او را در مسیر عقلانیت و فطرت، به التزام عملی به اسلام و نظام الهی هدایت می كند. چنین فردی قانون اساسی را كه یك میثاق ملی است زیر پا نمی گذارد و تا آخر دوره به آن ملتزم میماند، نه اینكه چهار روز از موعد سوگند ریاست جمهوری گذشت شروع می كند به طلب توسعه اختیارات و ...
خدا رحمت كند امام خمینی (ره) را، 50 سال پیش در حوزه نجف همزمان با طرح موضوع ولایت فقیه مباحث اخلاقی و تربیتی را در دستور كار خود قرار داد. او خطاب به علما و انقلابیون كه دست اندركار «تولید قدرت» و مبارزه با طاغوت زمان بودند، فرمود: «تا مورد توجه مردم قرار نگرفتهاید فكری به حال خود بكنید، خدا نكند انسان پیش از آنكه خود را بسازد، جامعه به او روی آورد و در میان مردم نفوذ و شخصیتی پیدا كند، خود را می بازد. خود را گم می كند. قبل از اینكه عنان اختیار از كف شما ربوده شود، خود را بسازید و اصلاح كنید.»/۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: رسالت