دو روی سکه "حمایت از کالای ایرانی"
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، صفات، ویژگیها و خصیصهها آن هنگام که ما به الازای آنها عرصه اجتماع و بُعد ملی باشد قابلیت طرح و بحث در مقوله فرهنگ مییابند و میتوان بدانها به عنوان جزئی از اجزاء فرهنگ به مثابه روح حاکم بر جامعه و هویت آن نگریست.
خودباوری سبب جوشش استعدادها
شناخت این صفات و خصیصهها در مطالعه و تعریف فرهنگ حاکم موثر بلکه متوقف است، به این معنا که مطالعه بر روی فرهنگ حاکم به مثابه یک کل متوقف بر شناخت ماهیت اجزاء تشکیل دهنده آن است کما اینکه اصلاح و تغییر در ساختارهای خرد و کلان آن نیز ملزوم شناختی صحیح از آن ساختارهاست.
خود باوری یا اعتماد به نفس یکی از همین خصیصههاست که اگر بعد ملی پیدا کرد جزئی از فرهنگ و بخشی از هویت و روح حاکم بر کالبد جامعه میگردد و سبب جوشش و باروری استعدادها ونیز تکیه بر دارارییهای خود است.
حال این داراییها چه از سنخ اندیشه و فکر، و یا از صنف صنعت و تولید باشند نزد جامعهای که عنصر اعتماد به نفس بخشی از هویت و روحش شده ارزش محسوب میشوند، از این رو برای حفظ و رشد آن داراییها تلاش و حتی از خود گذشتگی به خرج میدهد.
عنصر اعتماد به نفس گرچه داخل در منطوق عنوان سال (حمایت از کالای ایرانی) نیست اما رکن اصیلی از ماهیت این عنوان به حساب میآید به گونهای که عنوان حمایت از کالای ایرانی با صرف نظر از عنصر اعتماد به نفس قابلیت تحقق ندارد.
دو روی سکه حمایت از کالای ایرانی
حمایت از کالای ایرانی سکهای دو رو است که در یک سوی آن نگرش و عملکرد جامعه نخبگانی، مسئولین و سیاست گذاریهای آنان قرار دارد و در سوی دیگر آن نگرش و کنش عموم جامعه نسبت به تواناییها و داراییهای خویش است، و اعتماد به نفس، عنصر قوامبخش به هر دو روی این سکه است.
عدم پیوست این عنصر با فرهنگ حاکم بر جامعه و مبدل نشدن آن به یک خصیصه ملی سبب میگردد تا در بعد نخبگانی، همواره نگاهها به غیر خود و در حالت انتظار و دستگیری بیگانه از وی باشد.
در واقع پدید آمدن طبقه کدخدا محور و غربگرا در جامعه نخبگانی و مسئولین، محصول عدم اعتماد به نفس و نبود خود باوری در این لایه اجتماعی است که سبب میگردد تا همواره مبنای سیاست گزاریها و کنشهای آنان نه بر اساس درونزایی و درونگرایی و تکیه بر پتانسیلهای داخلی که بر مبنای غربگرایی و بروننگری تنظیم شود.
نتیجه این نوع نگرش و کنش، اقتصادی سست، به شدت شکننده، ناپایدار و متزلزل، تعطیلی خطوط تولید و بالا رفتن واردات به صورت غیر منطقی و نامعقول است.
همانگونه که ذکر شد، سکه «حمایت از کالای ایرانی» روی دیگری هم دارد که عبارت است از؛ نگرش و کنش عموم جامعه نسبت به تواناییها و داراییهای خویش.
مادامی که خصیصه اعتماد به نفس به یک صفت ملی مبدل نگردد و با روح جمعی پیوند نخورد و جزئی از فرهنگ حاکم نشود اصل استراتژیک حمایت از کالای ایرانی ابتر خواهد ماند.
عزت نفس ملی
اعتماد به نفس آن هنگام که بعد ملی یابد سبب میگردد تا مردم به تولیدات داخلی با دیده سرمایه و دارایی خویش نگاه بیاندازند، همچنین کار ایرانی را به عنوان یک ارزش و توانایی خویش محسوب کنند، از این رو به کار و تولید داخلی به عنوان توانایی و دارایی خود نظر کرده، اطمینان و اعتماد دارد هر چند در مقایسه با برخی برندها ضعیفتر باشد، اما این باعث نمیشود که توانایی و دارایی خویش را نادیده گرفته و حتی با روی گرداندن از آن به نابودیشان کمک کند، بلکه سعی میکند تا با حمایت از آن توانایی و داراییها به رفع نقایص آنها کمک کند.
در واقع هنگامی که خودباوری از یک خصیصه شخصی به یک ویژگی جمعی ارتقاء مییابد سبب میگردد تا ثمرات شخصی آن نیز به بعد اجتماعی تسری یابد. بر این اساس رسانهها، مطبوعات، تریبونها، نخبگان و صاحبان قلم و بیان پیش از هر چیزی باید برای تحقق این شعار استراتژیک، به ایجاد و تقویت روحیه خود باوری و اعتماد به نفس ملی اهتمام ورزند و آسیبها و موانع آن را شناسایی و بررسی کنند./۸۴۱/پ۲۰۰/س
حجت الاسلام داود موذنیان، پژوهشگر حوزه علمیه قم
۱- رهبر انقلاب اسلامی: «اگر ما اعتماد به نفس ملی پیدا کردیم، این استعدادها خواهد جوشید...» 13/10/1386
۲- رهبر انقلاب اسلامی: «اعتماد به نفس ملی باید در نخبگان کشور بروز کند، مهمترین تاثیرش این است که حالت انتظار کمک و دستگیری را از انسان میگیرد» 13/10/1386