جدال منطق و زور در آیینه ملت
به گزارش خبرگزاری رسا، اگرچه دولت امریکا تاکنون به تعهدات خود در برجام عمل نکرده اما احتمالاً 22 اردیبهشت رسماً از آن خارج خواهد شد. آیا دولت و ملت ما از این خروج نگران هستند؟ دولت فعلی امریکا به آنچه انجام نداده رسمیت میبخشد و برخلاف دولت قبلیشان مسئله را شفاف نموده است و از اینکه ما را از بلاتکلیفی و انتظار خارج کرده و تکلیفمان روشن شده است نباید ناراحت باشیم بلکه باید محل ایستادن خود را محکم کنیم.
آنچه در چهار سال گذشته در مقابل چشم ملت ما اجرا شد نمایشی بیش نبود. اما این نمایش لازم بود. برخی مذاکره نظام با امریکا را تابو معرفی میکردند و اگر یک مسئول ایرانی از در اتاق کارکنان سفارت امریکا در سازمان ملل عبور میکرد عدهای به وجد میآمدند و امیدآفرینی را تبلیغ میکردند. عدهای استکبارستیزی را نه یک امر عقلانی – دینی که نوعی غیریتسازی میدانستند و میگفتند: اگر استکبارستیزی را از شما بگیرند و وارد مذاکره با امریکا بشوید دیگر هیچ حرفی برای گفتن ندارید. اما آنچه در چهار سال گذشته به دست آوردیم گشایش اقتصادی نبود که «جدال منطق و بیمنطقی» در مقابل چشم ملت ایران بود. این جدال منطقی نظام بسیاری از غربگرایان و «سرابپروران» داخلی را به محاق سیاسی برد و فهمیدند که مذاکره و تعهد و اجرای کامل تعهد از سوی نظام جمهوری اسلامی مسئله امریکا را حل نخواهد کرد.
فهمیدند جدال آنان با ما جدال هویتی است و شرط عادی شدن روابط، عدول از هویت و پذیرش سیادت و بزرگی مبتذلترین شخصیتهای جنسی جهان در کاخ سفید است. منطق ما مذاکره و تعهد و انجام تعهد بود. منطق آنان مذاکره برای مذاکره و عدم انجام تعهدات بود. منطق ما در منطقه مبارزه با تروریسم در عین تحریم بود و منطق آنان تولید تروریسم و تحریم ما به بهانه حمایت از تروریسم است. موشکهای ما یک بار فراتر از مرزهایمان به سوی تروریسم شلیک شد و موشکهای آنان دو بار در سوریه به سمت دولت قانونی آن کشور که در حال مبارزه با ترویسم است، شلیک شد. اکنون آنان از گفتوگو، دیپلماسی، دادوستد و حقوق بینالملل عدول کردهاند و تنها گزینهشان گاو صفتی و تکیه بر «زور» است. آنان منطق را با زور جابهجا کردهاند و علت آن هم ناکامی خود و صهیونیستها در تحمیل تروریسم بر خاورمیانه اسلامی است.
امروز «غرور مقدس» ایرانیان در جدال جدی با زور رسوایان جنسی و گاوصفت است. امروز قدرت همچون تیغی در دست زنگی مست در امریکا است و مگر میشود ملت ایران در مقابل این زور سر تسلیم فرود آورد؟ اما چه باید کرد؟ دولت ما باید دو شرط اساسی را بر خود حاکم کند؛ اول ارتقای خود به دولتی در تراز دولت بحران که بتواند در روزهای سخت کشور را اداره کند. از نازپروردگان و لذتچشیدگان فعلی این هنر ساطع نمیشود.
دوم پایان انتظار در نگاه به دروازههای غرب و انداختن طرحی نو در جهان چندقطبی و ظرفیتسازی از منابع بومی است. ایستادن امروز ایران در مقابل همهچیزخواهی و عریانگری نظام سلطه به عوامل متعددی بستگی دارد اما به زعم نگارنده چارهاندیشی برای دو مسئله ما را از بقیه مسائل نیز عبور میدهد. طبق اعلام بانك جهانی و همچنین دولت، آهنگ رشد اقتصادی كشور در سال 2018 برتر از همه كشورهای عربی منطقه است. این آهنگ را باید حفظ كرد اما آن دو مسئله اگر حل شود عزت ملی ما نه تنها تحقیر نخواهد شد كه ارتقا خواهد یافت. «نفت» مهمترین تهدید نظام اسلامی و ملت ایران است.
هیچ عاملی به اندازه نفت ملت و حاكمیت ما را به اضطراب و اضطرار نمیكشاند. پاشنه آشیل نظام جمهوری اسلامی قبل از هر چیز نفت است. تكمحصولی بودن ایران و تكیه اصلی اداره كشور به نفت مهمترین عاملی است كه در دوراهیها ما را به سمت انتخابهای سخت میكشاند و عجیب است كه سیاست 40ساله نظام جمهوری اسلامی و شعار همه دولتها عدم اتكا به نفت بوده است اما در عمل چیزی اتفاق نمیافتد. رئیسجمهور در جمع کارگران میگوید: 55 درصد نفت سهم مستمریبگیران است و مردم نمیدانند چرا باید اینگونه باشد و میپرسند پس کسورات مستمربگیران چه شده است؟ همه دولتها هنگام تقدیم لایحه بودجه به مجلس از كاهش سهم نفت در اداره كشور میگویند اما در همان نقطه قبل ایستادهایم. عبور از نفت، گردن نظام جمهوری اسلامی و ملت ریشهدار ایران را در مقابل «گاو زور» برافراشتهتر خواهد كرد. عجیبتر اینجاست كه در عین گرفتار آمدن در این معضل، 60درصد اقتصاد كشور مالیات نمیدهند.
به مطب پزشكان متخصص در سراسر كشور سری بزنید آنگاه خواهید دید كه دكه روزنامهفروش كارتخوان دارد اما فوقتخصص ما ندارد. مسئله دوم اجماع نخبگانی است. حنجره واحد نخبگان كشور هم دشمن را ناامید و هم از چندپارگی ملت در فهم چرایی مشكلات جلوگیری خواهد نمود. اكنون كه روشنفكران و توسعهگرایان غربباور منطق نظام در مذاكره-تعهد را دیدهاند و عربده طرف ماجرا را میبینند به ریسمان محكم «حریت» چنگ زنند و نه از محتوای دینی نظام كه لااقل از روش و منطق آن دفاع نمایند.
استاد گرامی جناب دكتر كاشی كه خود از این اردوگاه است، چندی پیش در مقالهای از روشنفكران خواستند تكلیف خود را با امریكا روشن كنند. 22 اردیبهشت میعادگاه روشن شدن این تكلیف است. رئیس جمهور جدید امریكا به اجماع نخبگانی درون كشور كمك شایانی نموده است، به صورتی كه بیبیسی فارسی میگوید: «امروز بین حرف روحانی، ظریف، اصلاحطلبان و فرماندهان سپاه تفاوتی مشاهده نمیشود.» این آورده ملی را نباید دست كم گرفت كه نگاه مسئولانه به منطق نظام از یك سو و عربدهكشی استكبار از سوی دیگر باید موجب هارمونی در فهم مسائل شود. خداوند بر درجات امام راحل بیفزاید كه میفرمود: «جهانخواران تا كی و كجا ما را تحمل میكنند؟» و خود پاسخ دادند: «یقیناً آنان هیچ مرزی جز عدول ما از هویتمان نمیشناسند.»/۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: روزنامه جوان