راهپیمایی بازگشت پیامدها و دستاوردها
به گزارش خبرگزاری رسا، وقایع و تحولاتی که این روزها در فلسطین اشغالی روی میدهد، ازجمله اتفاقات نادری است که تأثیر شگرفی بر تغییر نامعادله نظام سلطه دارد، چراکه صحنهگردانان این رویدادها با ژست تمدن و احترام به حقوق بشر، از زشتترین و منفورترین سیاستهای صهیونیستی حمایت میکنند. پاسخ مرگبار اشغالگران به راهپیمایی غیرمسلحانه و مسالمتآمیز «بازگشت»، یکی از مصادیق ظالمانه و وحشیانه دنیای بهاصطلاح متمدن امروز است؛ دنیایی که صهیونیستهای کراوات زده در پشت تریبونها، حق 70 ساله بازگشت صاحبان اصلی سرزمینهای اشغالی را انکار میکنند و درعینحال، امنیت عاریهای خود را وسیلهای برای کشتار و جنایت جلوه میدهند. علیرغم اینکه هفت دهه از سنگینترین حمایتها از اسرائیل میگذرد، اما شواهد و قرائن غیرقابلانکار نشان میدهند که امنیت این رژیم جعلی نهتنها تثبیت نشده بلکه در بدترین وضعیت خود قرار دارد.
طبق آمارهای رسمی، راهپیمایی یازدههفتهای بازگشت تاکنون بیش از 130 شهید و 15 هزار مجروح بر جای گذاشته است. سؤال اینجاست که این جماعت غیرمسلح در نزدیکی مرزها چه خطری را متوجه صهیونیستها میکنند که آنها را مجبور به پذیرش هزینه محکومیتهای بینالمللی کرده و حاضرشدهاند که ننگ جدیدی را در قتلعام تدریجی فلسطینیها را به جان بخرند ؟ این سؤال وقتی جدیتر میشود که بدانیم آمار ذکرشده، حدود دو برابر بیشتر از تعداد مجروحین و نزدیک به نیمی از شهدای جنگ 22 روزه اسرائیل با مقاومت فلسطین است.
نگرانی صهیونیستها در این خصوص و جنونِ قتل مردم بیدفاع بههیچوجه قابل توجیه نیست مگر اینکه این حرکت را «راهبردی جدید» برای «بازپسگیری بیواسطه» سرزمینهای غصب شده بدانیم. بر مبنای این راهبرد، فلسطینیها منتظر حمایت ارتجاع نمانده و مستقیماً وارد میدان مطالبه گری شدهاند؛ شیوهای که بیشترین تأثیر را تاکنون داشته و حامیان اسرائیل را به انفعال واداشته است. بهعنوانمثال، نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل که نقش وکیل مدافع صهیونیستها را در این نهاد بینالمللی بازی میکرد و همیشه طلبکار و مدعی حقوق واهی اسرائیل بود، برای نخستین بار با انبوهی از اعتراضات نمایندگان کشورها روبهرو شد که اتفاقی بیسابقه به شمار میآید.
اولین نکتهای که در خصوص اثرات عمیق راهپیمایی بازگشت و واکنش منفعلانه صهیونیستها به نظر میرسد این است که این راهپیمایی علاوه بر اینکه توجهات جهانی را به خود جلب کرده، موجی از محکومیت علیه اقدامات اخیر صهیونیستها را در کشورهای مختلف به همراه داشته و حتی متحدین اسرائیل را مجبور به اتخاذ موضع منفی کرده است، نگرانیهای گستردهای را در میان ساکنان بیگانه و مسئولین تلآویو پدید آورده است. شهرکنشینها و سردمداران اسرائیل در درجه اول، بهشدت نگران انفجار «بمب جمعیتی» به معنای عبور فلسطینیهای خشمگین از مرزها و ورود سیل راهپیمایان هستند. در این صورت، صهیونیستها گزینه بازداشتهای گسترده یا کشتار دستهجمعی فلسطینیها را در پیش دارد که هر دوی آنها هزینههای بسیاری برای این رژیم در بر دارد.
نکته دیگر اینکه، جنبشهای مقاومت و گردانهای تحت امر آنها به انواع سلاحها مجهز هستند و قادرند از نقطه صفر مرزی تا حیفا را زیر آتش بگیرند؛ از طرفی، فاصله چندانی میان نوار غزه و کرانه باختری نیست و چنانچه دو میلیون فلسطینی ساکن غزه تصمیم بگیرند فاصله اندک میان نوار غزه و کرانه باختری را طی یک راهپیمایی پر کنند و همزمان، موشکهای گردانهای مقاومت برای حفاظت از جان معترضین شلیک شوند، پیشبینی نتیجه کار دشوار نیست. اگر اعتراضات مرزی به ورود جمعیت خشمگین منتهی نشود، نگرانی بعدی رژیم کودک کش صهیونیستی از تبعات جانبی آن مثل تأمین امنیت شهرها و شهرکها از گزند بادبادکهای آتشین است. این در حالی است که بنا به اذعان شبکه خبری «کان» اسرائیل، تلاشهای این رژیم برای مقابله با بادبادکهای آتشین با شکست مواجه شده و کار به تشکیل یگان ویژه برای ساقط کردن آنها رسیده است !
از سوی دیگر، راهپیمایی بازگشت موجب پر شدن گسلهای اختلاف در میان گروههای مختلف فلسطینی شده و صفوف آنها را فشردهتر کرده است. با این ابتکار عمل، پروژه فاصله انداختن بین مردم و مقاومت با شکست مواجه شده و مردم فلسطین نهتنها به دلیل تحریمها و کمبودها، رهبران مقاومت را تحتفشار نمیگذارند، بلکه خود نیز آمادگی دارند تا در تشدید مبارزه گام برداشته و در هر اقدام شهادتطلبانهای مشارکت جدی نمایند. سران صهیونیست در این توهم به سر میبردند که محاصره زمینی، هوایی و دریایی غزه، حماس را در شرایطی قرار میدهد که برای شکستن حصر و تأمین معاش مردم، سلاح را زمین خواهد گذاشت و به آتشبس دائمی با اسرائیل تن خواهد داد. دولتهای صهیونیستی در این سالها منتظر بودند مردمی که در محاصره کامل طولانیمدت قرارگرفتهاند، گروههای مقاومت را وادار به پذیرش شرایط دشمن نمایند اما برخلاف توقع تلآویو، جنبشها و گردانهای جهادی نه خود به رها کردن مقاومت مسلحانه در برابر اقدامات ارتش دشمن تن دادند و نه از سوی مردم مظلوم غزه برای پذیرش شرایط رژیم اسرائیل تحتفشار قرار گرفتند.
نکته مهم در این میان آن است که فلسطینیهای ساکن غزه این تهدید را به یک فرصت استثنایی تبدیل کرده و به یک ابتکار عمل روی آوردند. ابتکار آنان این بود که دشمن را برای هدفی بلندتر و استراتژیکتر از رفع محاصره تحتفشار قرار دهند که بر این اساس، سلسله راهپیماییهای بازگشت بهمنظور به شکست کشاندن توطئه «معامله قرن» شکل گرفت. معامله قرن که واسطهگری و عاملیت طیفی از کشورهای غربی، عربی و صهیونیستها را به دنبال داشت، با هدف زدن تیر خلاص بر پیکره مقاومت طراحی شد ولی مجموع اعتراضات گسترده و جانفشانیهای فلسطینیها، حتی مانع از پذیرش آن از جانب تشکیلات خودگردان شده، چه رسد به مردم سازشناپذیر غزه.
نقطه آغاز این طرح، انتقال سفارتخانهها به بیتالمقدس در روز نکبت بود اما گروهها و جنبشهای مقاومت با همراهی مردم اجازه ندادند بازگشایی سفارت آمریکا به یک موج تبدیلشده و عملاً قدس به پایتخت رژیم غاصب صهیونیستی تبدیل شود. و بالاخره اینکه مدل مقاومت فلسطینیها، به بازوی اقتدار و دست برتر عدالتطلبان و آزادی خواهان تبدیلشده و به یقین، روزی خواهد آمد که فروپاشی هیمنه صهیونیستها بهعنوان ثمره جهاد خستگیناپذیر مجاهدان، موجبات تشفی خاطر این ملت مظلوم و بازگشت حقیقی به سرزمینشان را فراهم خواهد کرد. /۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: حمایت