صلح مسلح
به گزارش خبرگزاری رسا، یکی از مفاهیم بسیار اساسی در حوزه امنیت و دفاع، مفهوم «بازدارندگی» است؛ به این معنا که یک کشور با کمترین هزینه، امنیت را تأمین کند و سازوکاری را برای برقراری آن بکار گیرد که هیچگاه به مصیبت جنگ دچار نشود و حتی یک روز درگیری نظامی را تجربه نکند. این روش، معقولترین شیوه برای تحقق این هدف در دنیا است و اگر کشوری بتواند بر اساس توان «خود بنیاد» داخلی، سلاحهای دفاعی را بهگونهای مهیا و آماده کند که مهاجمین را از انجام حمله نظامی مأیوس و پشیمان سازد و درعینحال، جنس دفاع مدنظر به صورتی باشد که متجاوزین ضربات سنگین و دردناکی را متحمل شوند، احتمال تهاجم از سوی دشمنان خارجی به صفر نزدیک میشود. بهبیاندیگر، برخورداری از تسلیحات مناسب و کافی، بخش حیاتی اقتدار دفاعی و یک ضرورت حتمی برای تضمین بازدارندگی هر کشوری است.
از این منظر، صنعت دفاعی مستقل و خوداتکا مهمترین شاخصه اقتدار ملی است و درواقع، استقلال و خودکفایی در صنعت دفاعی ضمن ایجاد امنیت و آرامش داخلی در کنار افزایش خودباوری ملی، دشمن را از هرگونه طمعورزی، هجوم و تجاوز بازمیدارد.
بر اساس این الگو بود که ساخت سلاحهای هستهای در دنیا رایج شد و کشورهای مختلفی ازجمله آمریکا، انگلستان، فرانسه، چین، روسیه، آفریقای جنوبی، آرژانتین، هند و پاکستان بهسرعت به سمت تولید چنین تسلیحاتی شتافتند و با هزینههایی هنگفت آن را به دست آوردند چراکه بهزعم آنها، زرادخانههای اتمی، چتر بازدارندگی را بر مرزهای آنها میگستراند.
در این میان، جمهوری اسلامی ایران بر پایه مدل و دکترین نظامی – دفاعی خود که به دلایل اعتقادی و فتوای رهبر حکیم انقلاب مستظهر است، تأمین نوعی از بازدارندگی بدون تسلیحات هستهای را در دستور کار خود قرار داد و به دنبال جایگزینی برای ایجاد حریم امنیت رفت که اولاً ارزانتر از تسلیحات هستهای است و ثانیاً، همان بازدارندگی را محقق میسازد. گزینهای که جمهوری اسلامی و نیروهای مسلح ما به سراغ آن رفتند، بحث توان موشکی بود که بلافاصله پس از خاتمه جنگ تحمیلی (اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70)، با تدابیر فرماندهی معظم کل قوا، نیروهای نظامی کشور به آن سمت حرکت کرده و به سلاح خود بنیاد موشکی دست یافتند.
توانی که دانشمندان جوان کشور در این بخش به دست آوردند، افزون بر اینکه بازدارندگی و تأمین امنیت را به شکلی برقرار میکند که به هیچ مهاجمی اجازه واقعی کردن توهماتش را نمیدهد، مفهوم «صلح مسلح» را نیز ایجاد کرده است. گفتنی است که برخلاف آنچه دشمنان تبلیغ کرده و آمادگی موشکی و نظامی ایران اسلامی را عامل تنش و ناامنی منطقه معرفی میکنند، صلح مسلح برقرارکننده امنیت است، ریشه در آیات و روایات و مبانی عقلی دارد و از دو منظر قابل واکاوی است.
اول اینکه این آیه در راستای عمل به آیه شریفه «وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِه عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم» است و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «معنای این آیه این است که غافلگیر نشوید؛ معنایش این است که اگر چنانچه دشمنی به شما حمله کرد، شما براثر کمبود امکانات، کمبود سلاح و مهمات، کمبود آمادگی، خسارت تحمل نکنید، که خسارت شما خسارت ملت است، خسارت شما خسارت اسلام است» (30 فروردین 94).
مطابق این برداشت راهبردی، ازآنجاکه جمهوری اسلامی نقطه ثقل جهان اسلام است، همه آمادگیهای لازم برای روز مبادا را باید در آستین داشته باشد و برای صیانت از امنیت کشور، بالاترین سطح استعداد و واکنش پیشدستانه را کسب کند، چراکه خدشهدار شدن امنیت ایران اسلامی، خسارتی بر پیکره اسلام و مسلمانان خواهد بود. بنابراین، آرامشی که از این رهگذر عاید قاطبه مسلمانان میشود، در سایه عمل به دستورات وحیانی است نه از ناحیه ساخت تسلیحات کشتارجمعی و ممنوعه که جایی در شرع ندارد.
وجه بعدی ازاینقرار است که صلح و آرامش حاکم از این طریق، نه به خاطر لبخند و معانقه و مصافحه با دشمنان بلکه به دلیل مسلح شدن پدید آمده است که مصداق عینی آن را میتوان امروز در اقتدار موشکی کشورمان مشاهده کرد. به همین علت، کنار گذاشتن توان موشکی مترادف است با چشمپوشی کردن از اقتدار و عزت کشور و جامه عمل پوشاندن به منویات شوم حریف. دشمنان درصددند توان دفاعی را باعثوبانی ناآرامی منطقه معرفی کنند و تحریمها را به آن گره بزنند، درحالیکه حتی یک ابرقدرت را نمیتوان آدرس داد که حاضر باشد قوه تحذیری و اقتدار نظامی خود را با چیزی معاوضه و مصالحه کند یا آن را کنار بگذارد. اساساً در هیچ جای دنیا با مذاکره، لبخند یا گفتگو امنیت ایجاد نشده است و کشورهایی که ید طولایی در دیپلماسی دارند، هرگز ادعا نکردهاند که با دیپلماسی، امنیت را به ارمغان میآورند، زیرا بهخوبی مطلعاند دیپلماسی و امنیت، دو مقوله متفاوت از یکدیگرند و آرامش در مرزهایشان جز در سایه توان دفاعی ایجاد نمیشود.
خوشبختانه جمهوری اسلامی به مدد مدیریتهای جهادی در صنایع دفاعی، نهتنها به سطح بازدارندگی رسیده بلکه قلههای پیشرفت در این حوزه حساس را نیز درنوردیده و بنا به فرمایش سکاندار انقلاب «امروز جوانان ما توانستهاند به قدرت موشکی اول منطقه تبدیل بشوند. دشمن میداند که اگر یکی بزند، ده تا میخورد. پس موشک، مایه امنیت و نقطه قوت است.» (14 خرداد 97) ازاینرو، شکر نعمت امنیت، در حراست از آن نهفته و کسانی که میگویند توان موشکی «چه فایدهای دارد؟» در حقیقت، کفران نعمت میکنند و بهطور حتم، خارج از سه ضلع مثلث «حماقت»، «خیانت» و «نفوذ» نیستند.
از طرفی، دشمنانی که طرف حساب جمهوری اسلامی هستند، زبان اقتدار و ایستادگی را میفهمند و لبخند بدون پشتوانه قدرت داخلی ازنظر آنها به مفهوم نشان دادن چراغ سبز ذلت، وادادگی و تسلیم است. صحت این گزاره به تجربه و بهکرات به اثبات رسیده که تجربه لیبی، یکی از نمونههای عبرتآموز آن است. قذافی برای اصلاح نگاه غرب، توان موشکی و هستهای خود را واگذار کرد و مدتی بعد، با حمله نظامی همان کشورهای غربی مورد اعتمادش، از عرصه سیاسی جهان محو شد. بنابراین، اگر حریفان معاند و بدخواهان بینالمللی نتوانستهاند گزندی به این آبوخاک برسانند، به این دلیل بوده که بارها عواقب سنگین آن را مرور کرده و منصرف شدهاند و به این نتیجه رسیدهاند که پاسخ جمهوری اسلامی، کوبنده سخت و پشیمان کننده خواهد بود. /۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: حمایت