۰۶ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۲:۴۲
کد خبر: ۵۷۲۶۰۳
یادداشت؛

نگاهی قرآنی به اشرافیت آقازاده‌ها

این روز‌ها به دنبال برخی ماجرا‌های رقم خورده در فضای مجازی، پرونده‌ای تحت عنوان اشرافی گری بازگشایی شده است که پدیده شوم تجمل و تبرج مسوولین و برخی اقشار جامعه را بررسی می‌کند.
منطق قرآن

به گزارش خبرگزاری رسا، این روز‌ها به دنبال برخی ماجرا‌های رقم خورده در فضای مجازی، پرونده‌ای تحت عنوان اشرافی گری بازگشایی شده است که پدیده شوم تجمل و تبرج مسوولین و برخی اقشار جامعه را بررسی می‌کند.

برخی برای مبارزه با این اتفاق ناخوشایند، فعالیتی رسانه‌ای در حد همان فضای مجازی آغاز کرده‌اند. هرچند خاصیت موج‌های رسانه‌ای به ویژه امواجی که در این فضا به راه می‌افتد این است که با موجی دیگر فرو می‌نشیند و به فراموشی سپرده می‌شود، اما ایجاد موج به منظور تلنگر زدن جای قدردانی دارد.

بررسی اشرافیت فعلی طول و تفصیل فراوان و دقت نظر زیادی می‌طلبد که در این فرصت اندک طرح آن ناممکن می‌نماید. اما در حد چند سطر باید گفت: به عقیده ما اشرافی گری موجود در میان برخی مسئولین و افراد منتسب به آن‌ها که با اصطلاح آقازاده و یا حتی ژن خوب شناخته می‌شوند، زاییده یک سیستم و تفکری است که در برهه‌ای به قدرت رسید و به میزان قابل توجهی اثرگذاشت و امروز هم عمده آنچه از تجملات و اشرافی گری می‌بینیم، محصول همان است.

وضعیت اشرافیت فعلی که پای خود را از حیطه منزل‌های لوکس و ماشین‌های وارداتی گران قیمت و پوشاک برند و بریز و بپاش‌های لاکچری یک قشر خاص فراتر نهاده و حتی به حرم امام مستضعفین و پابرهنگان هم رسیده است، از دیدگاه قرآن همان اتراف و خوشگذرانی و تجمل و تبرجی است که مختص عصر ما و جامعه ما نبوده و نخواهد بود. بررسی مقوله اتراف در قرآن نشان می‌دهد که اقوام متعددی به این بیماری دچار بوده‌اند و حتی امیرالمؤمنین در نهج البلاغه معاویه را به لقب مترف می‌خواند که محکوم شیطان است و شیطان با او به آرزوهایش می‌رسد: انک مترف قد اخذ الشیطان منک ماخذه و بلغ فیک امله. (نهج البلاغه/نامه۱۰)

این بیماری که علایم آن در سطح جامعه با ایجاد ظاهر گران و لوکس و لاکچری دیده می‌شود و پایین دستان جامعه را به احساس محرومیت و طبقه متوسط را به حرص و ولع برای یافتن چنین زندگی و طبقه مرفه را در رقابت برای اشرافی گری و فخر فروشی می‌رساند، ریشه‌هایی دارد که مهم‌ترین آن اقتراف و جمع آوری مال و ثروت اندوزی است که محبت دنیا را نسبت به محبت خدا در قلب آدمی زیاد کند.

قُلْ إِن کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُم مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّىٰ یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ
ﺑﮕﻮ: ﺍﮔﺮ ﭘﺪﺭﺍﻧﺘﺎﻥ ﻭ. ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺘﺎﻥ ﻭ. ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﺘﺎﻥ ﻭ. ﻫﻤﺴﺮﺍﻧﺘﺎﻥ ﻭ. ﺧﻮﻳﺸﺎﻧﺘﺎﻥ ﻭ. ﺍﻣﻮﺍﻟی ﻛﻪ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻳﺪ ﻭ. ﺗﺠﺎﺭﺗی ﻛﻪ ﺍﺯ ﺑی ﺭﻭﻧﻘی ﻭ. ﻛﺴﺎﺩی ﺍﺵ ﻣﻰ ﺗﺮﺳﻴﺪ ﻭ. ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳی ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﻝ ﺧﻮﺵ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﺪ، ﻧﺰﺩ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻭ. ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﻭ. ﺟﻬﺎﺩ ﺩﺭ ﺭﺍﻫﺶ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﺗﺮﻧﺪ، ﭘﺲ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻤﺎﻧﻴﺪ ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻋﺬﺍﺑﺶ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻭﺭﺩ؛ ﻭ. ﺧﺪﺍ ﮔﺮﻭﻩ ﻓﺎﺳﻘﺎﻥ ﺭﺍ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ. (توبه/٢٤).

آن گاه که مالی انباشته می‌شود و از آن راهی به سوی هزینه کردنش در طریق خدا و حق یافت نمی‌شود، قطعا آن مال به خدمت دستگاه باطل و طاغوت در می‌آید و زمینه‌ای می‌شود برای شهوترانی که امیرالمومنین فرمود: المال ماده الشهوات یعنی مال و ثروت زمینه ساز و کشاننده به سمت شهوت است.

اگر نظام لیبرال سرمایه داری به لطف تکنوکرات‌ها بر فضای اقتصاد مملکت حاکم شود، بی شک این نظام سفره فقیر را برای دراز کردن گلیم غنی کوچک می‌کند تا سرمایه دار به راحتی آب خوردن، خون مردم را بمکد و در هر محکمه‌ای دلیل بیاورد که پای خود را از گلیمش درازتر نکرده تا سزاوار مجازات و حتی اخمی باشد.

سپس چنین سرمایه داری که مال بر مال و سنگ بر سنگ می‌گذارد تا برج و باروی خود را از نان‌هایی که آجر کرده بالا ببرد، چه راهی را طی خواهد کرد جز اتراف و خوشگذرانی و چه سبک زندگی را برخواهد گزید جز تجمل و تبرج و چه ژستی خواهد گرفت جز اشرافی گری؟

انسانی که خود را بی نیاز دید طغیان می‌کند که ان الانسان لیطغی ان راه استغنی و نمونه این طغیان را می‌شود امروز در سطح شهر به وضوح دید و گوشه‌ای از آن را در صفحات مجازی دنبال کرد.

این تکاثر و کثرت ثروت و اقتراف و جمع مال است که سرمایه دار را به تفاخر و اتراف می‌رساند تا جایی که قبر‌هایی به قیمت گزاف می‌خرند و از برای کیفیت قبر فخر می‌فروشند چنانچه در عهد جاهلی به تعبیر زیبای قرآن به کمیت قبور فخر می‌فروختند. الهکم التکاثر حتی زرتم المقابر.

مالی اگر اندوخته شد و سپس به خدمت رشد بشریت در نیامد، ثروت اگر تولید شد و بعد در راه حق هزینه نشد، در مسیر عصیان و طغیان و اسراف و اتراف تلف خواهد شد و قرآن به این جماعت اینگونه هشدار می‌دهد:

الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا یُنفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ
ﻛﺴﺎﻧی ﺭﺍ ﻛﻪ ﻃﻠﺎ ﻭ. ﻧﻘﺮﻩ ﻣﻰ ﺍﻧﺪﻭﺯﻧﺪ ﻭ. ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻨﺪ، ﺑﻪ ﻋﺬﺍﺏ ﺩﺭﺩﻧﺎﻛی ﻣﮋﺩﻩ ﺩﻩ. (توبه/٣٤).

راه مبارزه با اشرافیت و اتراف نیز، از تغییر سیستم حاکم بر اقتصاد می‌گذرد تا چنین ثروت و امکانات عظیمی گرفتار چنگال چنین انسان‌هایی نشود و این تغییر میسر نمی‌شود مگر به تلاش شبانه روزی و مجاهدانه برای تولید علم و ایجاد ساختار صحیح اقتصادی./۹۶۹/د۱۰۲/ب۱

منبع: جوان

ارسال نظرات