کودک کش ها به آخر خط رسیده اند
به گزارش خبرگزاری رسا، عربستان سعودی پنجشنبه هفته گذشته با حمله به یک اتوبوس حامل دانش آموزان در استان صعده و کشتار 57 نفر از آنان، جنایت ننگین دیگری را به جنایات خود در یمن افزود و با این اقدام سبعانه، نام خود را در سیاهه کشورهای کودک کش، تثبیت کرد.
توحش ائتلاف سعودی که میتوان از آن بهعنوان «جنایت قرن» یاد کرد، در حالی رخ داد که «ترکی المالکی» سخنگوی این ائتلاف، پسازاین حمله پشت تریبون و در مقابل دوربینها ظاهر و با وقاحت تمام مدعی شد که این حمله، «اقدامی نظامی و مشروع» بوده است و افزود: «این حمله کسانی را هدف قرار داد که چهارشنبهشب با موشک، جیزان را هدف قرار دادند.» سخنگوی ائتلاف اما توضیح نداد که بر اساس قوانین جنگی، حمله به مناطق و افراد غیرنظامی تحت هر عنوانی غیرقانونی به شمار میآید و کودک کشی جز با مرام و مسلک آنها، با هیچ قاعده و قانونی همخوانی ندارد.
شرمآورتر از کشتار کودکان بیپناه و معصوم، حمایت تمامقد آمریکا از حمله گاو شیرده سعودی و شرکایش است. سخنگوی کاخ سفید با فرافکنی، اقدام عربستان را «دفاع از خود» توصیف و در ادامه اتهامپراکنیها علیه ایران اسلامی ادعا کرد که حوثیها با استفاده از سلاحهای ایرانی، کماکان به عربستان حمله میکنند و عربستان، فقط از خودش دفاع میکند ! این در حالی است که در اسفندماه سال گذشته، انگلیسیها با تحریک آمریکا، قطعنامهای ضدایرانی را در شورای امنیت به رأی گذاشتند و با وجود محاصره هوایی، دریایی و زمینی یمن، مدعی شدند که ایران، سلاح انصار الله را تأمین میکند. «نیکی هیلی»، نماینده دائم آمریکا نیز در سازمان ملل، نمایشی از چند آهنپاره را در یکی از سالنهای این سازمان به اجرا درآورد که مورد اقبال عمومی قرار نگرفت و هرگز به اثبات نرسید و رسوا شدند.
بااینکه فشار افکار عمومی در دنیا بر کشورهای حامی عربستان بسیار زیاد بود و برخی از سازمانها که در زمین ائتلاف سعودی بازی میکنند را مجبور به موضعگیری کرد، ازجمله تحقیقات اتحادیه عرب از این حادثه، چراغ سبز آمریکا به طایفه کودک کش سعودی، یادآور سوت آغاز واشنگتن به تلآویو در هر نوع حمله و شبیخون به نوار غزه و کشتار فلسطینیهاست.
در روزگاری که اصلیترین نهاد بهاصطلاح حافظ حقوق بشر بینالمللی یعنی سازمان ملل به دلیل ترس از قطع شدن کمکهای مالی سعودی به این سازمان، نام این رژیم را از لیست کشورهای ناقض حقوق کودکان یمن حذف میکند، کاملاً طبیعی است که مقامات ریاض در سایه پدرخواندگی برای همه نهادهای بهاصطلاح حقوق بشری، در کودک کشی با برادران صهیونیست خود به رقابت بپردازند و حتی گوی سبقت را از آنان بربایند ! سازمان ملل که سرسپرده دلارهای نفتی و آلوده به خون عربستان است، حتی زحمت یک محکومیت شفاهی ساده را نیز به خود نداد و وادادگی بیچونوچرای این سازمان به کانونهای قدرت در آمریکا و ثروت در عربستان را بیپرده در معرض نمایش همه دنیا قرار داد.
«آنتونیو گوترش» دبیر کل سازمان ملل، بدون ابراز کمترین محکومیت درباره جنایت هولناک علیه کودکان بیگناه یمنی در صعده، تنها خواستار تحقیق پیرامون سمفونی کودک کشی آل سعود شد؛ گویی که وی در عالمی دیگر سیر میکند و چشمی برای دیدن دست جلادان آل سعود که با خیالی آسوده کودکان را به مسلخ میبرند، ندارد.
در چنین شرایطی، وجود یک سازمان مرعوب و دستنشانده زرسالاران بینالمللی همچون سازمان ملل، نهتنها به رفع معضلات و بحرانهای منطقهای و جهانی کمکی نمیکند، بلکه موجب تشدید آنها میشود، لذا آنکه امروز و در وهله نخست، باید در محکمه افکار عمومی، مورد بازخواست قرار گیرد، نه متجاوزان سعودی ـ آمریکایی که سران سازمان ملل هستند که با سکوت مرگبار و آمیخته با حمایت خود از قارونهای خونآشام منطقهای و بینالمللی، مهر مشروعیت بر جنایتهای قرونوسطایی این جانیان، قاتلان و متجاوزان میزنند. همان کسانی که برای یکمشت دلار، زندگی هزاران زن و کودک و پیر و جوان یمنی و میلیونها غیرنظامی در جهان را به اربابان سعودی و آمریکایی خود فروختهاند و حداکثر کاری که از دست آنها برآمده، اذعان به ناکارآمدی و ناتوانی در ثبتنام ننگین عربستان در لیست رژیمهای کودک کش بوده است.
از منظر میدانی اما شکست آل سعود در یمن، ابعاد و زوایای گستردهای دارد، چراکه یکی از دلایل اصلی روی آوردن عربستان سعودی به کشتار بیرحمانه و ناجوانمردانه کودکان بیگناه آن است که در طول بیش از سه سال گذشته از تحقق اهداف نامشروع خود ناکام ماندهاند. «محمد بن سلمان» در این توهم بود که میتواند طی مدت حداکثر سه هفته به جنگ یمن پایان داده و آن را به نفع خود خاتمه دهد، درحالیکه اکنون بیش از سه سال است که در باتلاق این جنگ گرفتارشده و این بزرگترین ضربه به ائتلاف تحت سرکردگی وی تلقی میشود. ازاینرو، با حمله به غیرنظامیان و تحمیل قحطی به آنان، میکوشد که هزینه روحی و روانی به مقاومت یمنیها تحمیل کند و از این طریق، جبران مافات نماید.
در همین حال، نباید از شکست بزرگ سعودیها در اشغال بندر استراتژیک الحدیده طی ماههای اخیر غافل شد؛ بندری که عربستان سعودی حساب ویژهای روی آن باز کرده بود و برای تصرف آن حتی به سازمان ملل نیز متوسل شد. سعودیها هر آنچه در توان داشتند برای تسلط بر این بندر بکار گرفتند اما درنهایت، ضرب شست جانانه نیروهای یمنی آب سردی بر تلاشهای مذبوحانه آنها ریخت تا از تحقق حداقل دستاورد ممکن در این منطقه راهبردی نیز ناامید شوند. افزون بر این، افشای پشت پرده برخی پیشرویهای محدود امارات و آل سعود که در سایه همکاری با القاعده و در ازای تأمین مالی این گروه تروریستی صورت پذیرفته بود در کنار ناامن شدن تنگه استراتژیک باب المندب برای ناوهای سعودی و فرودگاه ابوظبی برای امارات ازجمله دیگر عواملی هستند که موجب شدند تا یار غار صهیونیستها دست به این جنایت هولناک علیه کودکان یمنی در استان صعده بزند.
و بالاخره اینکه عربستان سعودی باید بداند دخالت خارجی در یمن هیچگاه با موفقیت همراه نبوده، کما اینکه دخالت جمال عبدالناصر، رئیسجمهور اسبق مصر در سال 1962 با 60 هزار نیرو در یمن، کارگر نشد و دستنشاندههای وی، به زبالهدان تاریخ افتادند. آتشافروزی ائتلاف سعودی در این کشور نیز سرنوشتی بهتر از مداخله مصر ندارد و سه سال که سهل است، اگر این جنگ سی سال هم به طول بینجامد، درنهایت، خون کودکان قطعهقطعه شده و زنان و مردان شهید یمنی، کاخ ظلم مرتجعین و طواغیت منطقه را بر سر آنها خراب کرده و طومار آنها را در هم خواهد پیچید./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: حمایت