فلسفه اسلامی مدلهایی برای شکلدهی به علوم انسانی دارد
به گزارش خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین علی امینی نژاد استاد فلسفه اسلامی، در نشست فلسفه اسلامی و علوم انسانی اسلامی که به همت دبیرخانه دائمی کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی با حضور اساتید منتخب علوم انسانی و فلسفه اسلامی در بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی آغاز شد، به تبیین «فلسفه اسلامی نمونهای از دانش دین بنیان» پرداخت و اظهار کرد: فلسفه اسلامی تحت تاثیر آموزههای دینی مدلی را ارائه کرده که میتوان از آن برای شکلدهی به علوم انسانی استفاده کرد.
وی گفت: تعبیر علوم دینی تعبیر رسا و دقیقی نیست و اگر از منظر ارتباط علوم با دین بحث کنیم با سه طیف روبرو هستیم؛ علومی که مبتنی و برآمده از دین است، علومی که انتساب با دین دارد ولی مبتنی و منتهی به دین می شود و علومی که منتسب به دین است اما منتهی به دین نمیشود.
این محقق مبانی، تعیین قلمرو جغرافیا، اهداف، روشها، گزارهها و داوری در خصوص مسایل دانش دین بنیان را در شکوفایی و تکمیل علوم تاثیرگذار دانست و گفت: شکلگیری دانشهای دین بنیان از طریق سبک برون دینی و درون دینی محقق میشود که اعتبار خود را از راه استناد به دین دریافت میکند.
حجت الاسلام امینی نژاد افزود: دانش دین بنیان درون دینی در بستر ایمان شکل میگیرد در صورتی که سبک تحقیقی و برون دینی گرچه از دین نشات گرفته اما براساس روشهای متعارف عقلی شکل گرفته است.
وی تصریح کرد: دانش دین بنیان علاوه بر اینکه قابلیت عرضه جهانی دارد و میتواند هویت دین را شکل دهد، قابل الحاق است و دانشهای منتهی به دین را شکل میدهد.
این استاد حوزه علوم انسانی اسلامی، با تاکید بر اینکه دریافت گزارههای دینی موجب ازدیاد ایمان میشود گفت: فهم گزارههای دینی در مسایل ایمان موثر است و مسئله ایمانآوری در همه ساحتهای دین تاثرگذار خواهد بود.
وی بیان کرد: اگر علوم انسانی نشات گرفته از دانش دین بنیان باشد، کمک بزرگی به بشریت برای استفاده از ظرفیتها و دریافت حقیقت دانش کرده است.
ترخان: تأثیر مبانی کلام اسلامی بر علوم انسانی، عناصر جدیدی را بوجود میآورد
حجتالاسلام قاسم ترخان در نشست فلسفه اسلامی و علوم انسانی اسلامی که صبح امروز ۱۵ شهریورماه در بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی برگزار شد، به موضوع ماهیت علوم انسانی و گزارههای کلامی اشاره و عنوان کرد: تبیین ماهیت علوم انسانی و تأثیری که عناصر ماهیتساز این علوم در مقام ثبوت و اثبات از عواملی مانند گزارههای کلامی میپذیرند، از جمله مسائل مهم فلسفه علوم انسانی است.
وی به تبیین برآیند گزارههای کلامی در عناصر ماهیتساز علوم انسانی پرداخت و اظهار کرد: آنچه به عنوان پاسخ به پرسش از «ماهو» و «چیستی علوم انسانی» ابراز میشود بیانکننده ماهیت آن علوم است؛ یعنی تبیین ماهیت علم که از «مبادی فرادانشی» است با تعریف علم و اخذ عناصر ماهیتساز علوم در آن تعریف، حاصل میشود.از این رو شناخت عناصری مانند غایت و روش علم در راستای شناسایی ماهیت علم تلقی خواهند شد.
حجتالاسلام ترخان، تصریح کرد: از پرسشهای مهم در فلسفه عام و مشترک علوم که از فروعات بحث «ماهیتشناسی» علم به شمار میآید آن است که چگونه باید علوم را طبقهبندی کرد؟ پاسخگویی به این پرسش در گرو طرح بحث مسئله «ملاک وحدت و تمایز علوم» است.از نظر تاریخی مهمترین و قدیمیترین معیار برای تمایز علوم تمایز موضوعی بوده است.
وی با بیان اینکه از نظر برخی، وحدت و تمایز علم، اعتباری است، افزود: علمشدگی هر علمی تابع اعتبار و تصالح خبرگان و نخبگان آن فن است؛ پس تمایز میان دو علم نیز اعتباری خواهد بود و بر این اساس باید مسئله طبقهبندی علوم را یک امر اعتباری و قراردادی دانست.
مدیر گروه و عضو هیئت علمی گروه کلام و دینپژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ادامه داد: پس از رنسانس و رشد جریان تجربهگرایی و پوزیتیویسم ادعا شد که دوران تفکرات الهیاتی و فلسفی سپری شده است و دانشهایی مانند اخلاق، الهیات، فلسفه، و دین و… بیمعنا و غیرعلمی میباشند.
وی خاطر نشان کرد: نکته قابل توجه در این بحث آن است که علی رغم اتخاذ یک مبنا با الگوهای متفاوتی در طبقهبندی علوم مواجه هستیم؛ به یقین این تفاوتها چه در حوزه مبنای ملاک وحدت و تمایز علوم و چه الگوها، بر اساس اتخاذ مبانی علمشناختی یا منطقی متفاوت بوده است و پیش از هر چیز انتخاب مبنایی در این حوزه باعث شده است که حکم به خروج یا دخول علومی مانند الهیات و… در دایره علوم انسانی شود.
حجت الاسلام ترخان اظهار کرد: ما مسلمانان باید الگوی مبتنی بر مبانی و منطق علمی پذیرفته خویش را طراحی و ارائه کنیم؛ زیرا رویکرد «الحادی» و مادی به هستی، همچنین نگرش «شکّاکانه» و «نسبیانگارانه» به معرفت و نیز نگاه «اومانیستی» و «زیستشناختی» و فیزیکال به انسان و نگاه «پوزیتیویستی» و تجربهبسند به علم، که همگی رویآوردهای شایع و مسلّط روزگار ما در عرصه فلسفه، معرفتشناسی و علم هستند، مجالی برای درج علوم الهی و عقلی، در طبقهبندی علوم باقی نمیگذارد. اصولاً الگوهای طبقهبندی علوم، همواره بهجای آنکه پسینی باشند، پیشینیاند./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: فارس