نگاه استراتژیک به ٤۰ سالگی انقلاب

به گزارش خبرگزاری رسا، ۱۱ تیرماه ۱۳۹۶ «جان بولتون»، نماینده اسبق امریکا در سازمان ملل متحد در نشست گروهک تروریستی منافقین در پاریس گفته بود: «انقلاب اسلامی ایران نباید به جشن ۴۰ سالگی‌اش برسد... نتیجه تصمیم فعلی دولت ترامپ برای بازبینی سیاست‌هایش در قبال ایران بایستی این باشد که این کشور نتواند پیروزی ۴۰‌سالگی انقلابش را جشن بگیرد.... نتیجه این بازبینی در سیاست و آنچه بسیاری از ما در ایالات متحده به‌سمت آن حرکت می‌کنیم بایستی تشخیص این باشد که انقلاب سال ۱۹۷۹ آیت‌الله (امام) خمینی تا جشن ۴۰‌سالگی‌اش دوام نخواهد آورد».

پس از آشکارسازی استراتژی براندازانه امریکایی‌ها در قبال انقلاب اسلامی، با برنامه‌ریزی، مدیریت و هدایت سرویس‌های جاسوسی غرب، طیف وسیعی از سست‌کمربندها، دلدادگان غرب، روشنفکرنماها، روزنامه‌های زنجیره‌ای، شبکه‌های اجتماعی و مجازی و... با تمرکز بر مشکلات مردم جهت تسلیم‌سازی و تکمیل فرایند پروژه فروپاشی ادراکی، به‌عنوان عمله غرب، وارد میدان شده و ضمن بزرگنمایی مشکلات کشور و خالی کردن دل مردم و دمیدن در شیپور فروپاشی، مردم را به عبور از انقلاب دعوت کرده و نسخه تسلیم‌شدن در برابر امریکا را تجویز و بر آن اصرار ورزیدند. این جماعت ملون، نان به نرخ روزخور و مرعوب غرب، برای توجیه رفتار ریاکارانه، منافقانه و راحت‌طلبی خود، به نظریه کرین برینتون در کتاب کالبدشکافی چهار انقلاب درباره چرخش و ترمیدوری جبری انقلاب‌ها متوسل شده و روی کارآمدن سازشکاران، غربگرایان، مرفهین بی‌درد و مروجان اشرافیت در عرصه‌های مدیریتی کشور را نشانه پایان انقلاب معرفی می‌کنند.

مقام معظم رهبری در اجتماع یکصدهزار نفری بسیجیان در ورزشگاه آزادی در انتقاد از کسانی که مرعوب جنگ روانی دشمن شده و خواب فروپاشی دیده و مردم را به عبور از انقلاب دعوت می‌کنند، فرمودند: «البته آن روشنفکرنمای راحت‌طلب و منافق و ریاکار که اساساً دشمنی امریکا را انکار می‌کند و برای دولت و ملت ایران، نسخه تسلیم در مقابل امریکا می‌نویسد، اگر عامل امریکا نباشد، مرد میدانِ پیشرفت کشور نیست.»

آنچه سست‌کمربند‌ها و روشنفکرنمایان منافق و راحت‌طلبان ریاکار در باره ترمیدوری انقلاب اسلامی مطرح می‌کنند، (صرف‌نظر از اینکه، این نظریه کلیت نداشته و در مورد نظام‌های الهی، به‌ویژه انقلاب اسلامی ایران، صادق نیست)، ناشی از تشخیص و تحلیل غلط آنان از اوضاع جاری کشور و قیاس مع‌الفارق در باره روی کار آمدن طبقه اشراف تازه به دوران رسیده است. باید توجه داشت که هیچ‌گاه فراز و فرود‌ها در نظام جمهوری اسلامی در سطوح عالیه نظام نبوده است، بلکه تغییرات؛ عمدتاً در مراحل پایینی حکومت بوده است، ازاین‌رو، نتوانسته کلیت نظام را با چالش مواجه ساخته و در آن خللی وارد نماید. در سطوح عالیه نظام جمهوری اسلامی و ولایت فقیه به‌عنوان شالوده و اساس نظام اسلامی، همواره بر ارزش‌های بنیادین انقلاب تأکید می‌شود و طی ٤۰ سال گذشته هیچ انحرافی از شاخص‌های انقلاب اسلامی در آن مشاهده نمی‌شود.

امروز طراحان نظریه عبور از انقلاب اسلامی و مروجان ترمیدوری انقلاب استدلال‌های مختلفی را مطرح می‌کنند. برخی روی کارآمدن طالبان اسلام امریکایی در عرصه مدیریتی کشور، برخی دیگر ظهور و بروز ناهنجاری‌های اجتماعی، بعضی لجام‌گسیختگی و سوء مدیریت و عده‌ای هم فراگیر شدن فساد اقتصادی و سیاسی را نشانه ترمیدوری و عبور از انقلاب می‌دانند. در این میان طیفی از شبکه همکار سرویس‌های جاسوسی غرب نیز بنا به دستور وارد میدان شده و با استفاده از همه ظرفیت‌های رسانه‌ای در اختیار (مکتوب، شفاهی، دنیای مجازی، سازمان‌های مردم‌نهاد، اتباع بیگانه و...) هیزم بیار معرکه فروپاشی شده‌اند.

اضافه کنید به این جماعت؛ محتکران، زراندوزان و فرصت‌طلبان را که بی‌نظمی و لجام‌گسیختگی اوضاع کشور را برای زراندوزی بیشتر، مناسب دیده و با قول و فعل به تحقق خواسته شیطان بزرگ کمک می‌کنند. اما در کنار دیدگاه‌های مغالطه‌گون مذکور، برخی فاقد تحلیل بوده و صرفاً تحت تأثیر فضای سنگین روانی مدیریت شده توسط دشمن در شیپور فروپاشی می‌دمند. به رغم اختلافات بنیادین بین گروه‌های مذکور (نگاه سیاسی، نگاه اجتماعی، نگاه جامعه شناختی، نگاه جاسوسی، نگاه ترمیدوری و...) همگی در اصل عبور از انقلاب اتفاق نظر پیدا کرده‌اند.

انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب ریشه‌دار ۱٤۰۰ ساله و مهندسی شده بوده و بی‌تردید نظریه ترمیدوری و چرخش در باره انقلاب اسلامی ایران به دلیل تفاوت‌های اساسی و بنیادین نظیر: «وجود ولایت فقیه»، «ایدئولوژیک و الهی بودن حکومت»، «داشتن چشم‌انداز مهدویت»، «وجود مهندسی پنج مرحله‌ای»، «دارا بودن صبغه فرهنگ دینی» و... مطلقاً قابل انطباق نیست. رهبر فرزانه و معظم انقلاب اسلامی در این باره می‌فرمایند: «انقلاب‌های بزرگ دنیا که در تاریخ ۲۰۰ سال اخیر ما این‌ها را می‌شناسیم، بنا بر همین تحلیل، همه با آن نظریه (ترمیدور) قابل انطباق هستند. اما انقلاب اسلامی از این تحلیل جامعه‌شناختی به کلی استثنا است.

در انقلاب اسلامی پادزهر فرود انقلاب، در خود این انقلاب گذاشته شده است... اگر امروز به امواج دشمنی و کینه‌ورزی دشمنان انقلاب اسلامی نگاه کنید، می‌بینید که مهم‌ترین آماج دشمنی آن‌ها با همین دو، سه اصلی است که مربوط به این عامل تضمین‌کننده و نگه دارنده انقلاب است؛ بنابراین این انقلاب شکست‌خوردنی نیست. این انقلاب فرودآمدنی نیست. این انقلاب از سیر و حرکت خود بازنمی‌ایستد؛ چون جامعه ما یک جامعه مؤمن و دینی است و دین و ایمان اسلامی در اعماق دل مردم، از همه قشر‌ها نفوذ دارد. مردم به معنای حقیقی کلمه به دین معتقدند.»/۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: روزنامه جوان