۰۱ آذر ۱۳۹۷ - ۰۳:۴۵
کد خبر: ۵۸۶۱۰۵
یادداشت؛

«زمان نقره‌ای» برجام را احیا کنید

به‌راستی اروپا در فرصت هفت ماهه دوران پساخروج ترامپ از برجام چه اقدام مؤثری در جهت تأمین منافع حداقلی ایران انجام داده است که طرف ایرانی اصرار دارد، اجرای برجام را همچنان با مشارکت اروپا انجام دهیم؟
برجام

به گزارش خبرگزاری رسا، «منافع ایران در برجام» را باید به دو مقطع زمانی قبل از «۱۸ اردیبهشت ۹۷» و بعد از آن تقسیم کرد. این دیدگاه که دونالد ترامپ قبل از خروج از توافق هسته‌ای در ۱۸ اردیبهشت ۹۷، به یقین رسیده است که با خروج این کشور از برجام، طرف ایران در برجام باقی خواهد ماند و اجرای تعهدات خود را همچنان ادامه دهد، تبدیل به یک دیدگاه قابل اعتنا و حائز اهمیت است. اینکه تا چه میزان می‌توان این برداشت امریکایی-اروپا را دچار تغییر کرد، در ادامه باید مورد مداقه قرار بگیرد. در ادامه عنوان خواهد شد که دولت «زمان طلایی»، «زمان نقره‌ای» با هدف مقابله با غرب جهت تأمین منافع ملی را از دست داده و نباید با وقت‌کشی، به اصطلاح کار را به «ضربات پنالتی» بکشاند. 

۱- مقطع اول، قبل از خروج ترامپ از برجام (زمان طلایی)؛ امریکا–اروپا قبل از ۱۸ اردیبهشت برجام را با اجرای قوانینی مانند «قانون ویزا» و «آیسا» و «کاتسا» به دفعات نقض کرده و در ادامه «تعهدات برجامی را اجرایی نکرده»، «طی سه سال گذشته ایران ناقض روح برجام و صلح و امنیت بین المللی معرفی شد» و «چندین بار با ادعای نقض قطعنامه ۲۲۳۱ توسط ایران جلسه شورای امنیت سازمان ملل تشکیل شد». در مدت نزدیک به سه سال (روز اجرای برجام تا زمان خروج ترامپ از برجام) تیم مذاکره کننده کشورمان در پاسخ به نقض‌های مکرر برجام توسط امریکا-اروپا تنها به چند شکایت شفاهی به کمیسیون مشترک برجام (در سطح معاونین وزرا و نه وزرا) بسنده کرد و البته خروجی جلسات کمیسیون مشترک، دستاورد حقوقی به همراه نداشت و به بیانیه خوانی خاتمه می‌یافت. «احساس و ابراز رضایت تام از برجام» توسط دولت کشورمان و رفتار و رویکرد آن (از روز اجرای برجام تا زمان خروج ترامپ از آن) در برابر نقض برجام و عدم اجرایی شدن تعهدات طرف مقابل، امریکا-اروپا را به این باور رساند که طرف ایرانی تحت هیچ شرایطی از برجام خارج نشده و حفاظت از موجودیت آن به هرقیمت را اولویت خود می‌داند. 

طرف ایرانی با توجه به اینکه در متن برجام سازوکار حل و فصل اختلافات مناسبی بر پایه اصول اولیه علم حقوق تدوین نشده است، در سه سال نخست (از روز اجرای برجام تا زمان خروج ترامپ از آن) باید اجرای تعهدات خود را تعلیق می‌کرد. به‌ویژه در مقاطعی که قوانینی مانند «قانون ویزا» وضع شد، قانونی که براساس آن ورود شهروندان ۳۸ کشور به ایران ممنوع شد. کنشگری امریکا در عرصه روابط بین‌المللی بر اساس «مجموعه محاسباتی است که از رویه و رویکرد‌های طرف مقابل» به دست می‌آورد و رفتار خاکستری ایران در برابر رفتار‌های ضدبرجامی در سه سال نخست (از روز اجرای برجام تا زمان خروج ترامپ از آن)، غرب را به این باور رساند که ایران دوره طلایی جهت متوقف کردن «تمامیت خواهی امریکا در جهت نقض برجام» را از دست داده‌است؛ برهمین اساس رفتار‌های ضدایرانی- ضدبرجامی غرب گستره بیشتری به خود گرفت. نباید تردید داشت اگر ایران در همان مقاطعی که قوانینی مانند «کاتسا»، «آیسا» و «ویزا» وضع شد، اجرای حداقل بخشی از تعهدات را متوقف می‌کرد امروز بحث مذاکرات موشکی، منطقه‌ای و حقوق بشر پیش شرط زنده نگه داشتن برجام توسط اروپایی عنوان نمی‌شد. 

۲- مقطع دوم، زمان خروج ترامپ از برجام (دوره نقره‌ای)؛ غرب با یقین اینکه با خروج دونالد ترامپ، طرف ایران از برجام خارج نمی‌شود، از یکسو «اروپا کمافی‌سابق از اجرای تعهدات سرباز می‌زند» و «با فرصت‌سوزی اجرای SPV را به آینده نامعلوم موکول می‌کند» و از سوی دیگر «خواهان نرمالیزاسیون رفتار ایران در حوزه منطقه‌ای و موشکی» می‌شود، به واقع اروپا نیز در تلاش است تا در دوران پساخروج ترامپ از برجام، شروط چندگانه امریکا درباره ایران را اجرایی کند. تیم ایرانی نه تنها اقدامی جهت تغییر محاسبات طرف غربی صورت نداده بلکه «زمان نقره‌ای» برای تغییر رفتارامریکا-اروپا را نیز از دست داده است. دولت می‌توانست در همان مقطعی که رئیس جمهور کشورمان برای اروپا ضرب الاجل تعیین کرد، اجرای تعهدات برجامی را نیز تعلیق می‌کرد تا اروپا نتواند بعد از گذشت هفت ماه از خروج ترامپ از برجام، اجرای SPV را مشروط به آغازمذاکره بر سر مسائل مورد مناقشه خود با ایران در حوزه نظامی و منطقه‌ای عنوان کند. 

بر اساس اسناد متقن که طی هفت ماه اخیر وجود دارد، انگلیس، فرانسه، آلمان و اتحادیه اروپایی در جهت شروط چهارده‌گانه دونالد ترامپ جهت استانداردسازی رفتار ایران گام برداشته است و اراده‌ای برای «عادی سازی روابط تجاری-اقتصادی ایران با حداقل اروپا نداشته» و SPV را تنها با هدف گرفتن زمان از ایران پیشنهاد داده و اجرای آن را مشروط به پذیرش قواعد امریکایی (مذاکرات منطقه‌ای و موشکی) داده است. ایران زمان طلایی و نقره‌ای را برای تغییر رفتار امریکا-اروپا از دست داده و امروز در مقطعی که تحریم‌های ثانویه امریکا در اواسط آبان ماه علیه کشورمان وضع شده می‌تواند فرصت مناسبی جهت «تعلیق تعهدات برجامی» باشد چرا که شرایط موجود و کیفیت اجرای برجام، تنها منافع اقتصادی-سیاسی و امنیتی طرف غربی را تأمین می‌کند و نه تنها گشایشی در اوضاع معیشتی-اقتصادی مردم به وجود نیاورده، بلکه بستری برای مذاکرات جدید (به زعم غربی ها) پدید آورده است.

به‌راستی اروپا در فرصت هفت ماهه دوران پساخروج ترامپ از برجام چه اقدام مؤثری در جهت تأمین منافع حداقلی ایران انجام داده است که طرف ایرانی اصرار دارد، اجرای برجام را همچنان با مشارکت اروپا انجام دهیم؟ تعلیق تعهدات از سوی ایران، دستگاه محاسبه سنجش امریکا-اروپا را سردرگم کرده، ضمن احیای روحیه خودباور ملی می‌تواند بسیاری از پیش شرط آن‌ها برای عادی سازی روابط تجاری-اقتصادی ایران را از روی میز حذف کند و مهم‌تر اینکه خیز اخیر کشور‌های عضو اتحادیه اروپا برای وضع تحریم‌های ضدایرانی به بهانه ادعا‌های ضدایرانی دانمارک و فرانسه را نیز از دستور کار خارج کند./۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: روزنامه جوان

ارسال نظرات