آخرین مصاحبه امام موسی صدر
مجله کویتی « النهضه » در سپتامبر 1978 (1357 هـ ش) متن مصاحبه ای را با امام صدر به چاپ رساند که در تاریخ 1978,8,30 (1357 هـ ش) یعنی یک روز قبل از ناپدید شدن ایشان , در هتل « الشاطی » واقع در شهر طرابلس پایتخت لیبی انجام گرفت .
به گزارش خبرگزاری رسا، مجله کویتی « النهضه » در سپتامبر 1978 (1357 هـ ش) متن مصاحبه ای را با امام صدر به چاپ رساند که در تاریخ 1978,8,30 (1357 هـ ش) یعنی یک روز قبل از ناپدید شدن ایشان , در هتل « الشاطی » واقع در شهر طرابلس پایتخت لیبی انجام گرفت . متن مصاحبه را در زیر می خوانید :
امام موسی صدر سخن خود را با ارزیابی اوضاع کنونی لبنان آغاز نمود و اظهار داشت:
لبنان بدون شک در حال گذر از یکی از سخت ترین مراحلی است که از ابتدا تاکنون تجربه کرده است . زیرا اسرائیل از اهداف و برنامه های خود در لبنان پرده برداشته است و مسئولین آن هر روز بطور علنی بر آن تاکید می ورزند.
آنچه اکنون جریان دارد آن است، که اسرائیل با حمایت از دستجات سعد حداد و سامی شدیاق، آنها را به تمامی امکانات مجهز می کند، تا از ورود و حتی نزدیک شدن ارتش لبنان به منطقه مرزی جلوگیری کند. آنهم منطقه ای که بیش از هر نقطه دیگر نیازمند آن است تا تحت پوشش حکومت مرکزی لبنان قرار گیرد. چرا که نیروهای سازمان ملل در آن حضوری ندارند، آنهم بدین خاطر که اسرائیل از ورود آنها جلوگیری می کند.
اسرائیل با استفاده از وضع موجود نوار مرزی تلاش می کند، تا مواضع، رفتار و روابط اجتماعی مورد نظر خود را بر اهالی آن تحمیل کند، و نهایتا آنچه را که « کمربند امنیتی » می خواند، بوجود آورد. این کمربند در حقیقت منطقه ای است برای خرید و فروش اجناس، جاسوسی و کلا هر فعالیتی که امنیت لبنان را به خطر می اندازد.
در بیروت و مناطق جبل نیز دخالت اسرائیل به وضوح دیده میشود. اسرائیل مرتب اسلحه، تجهیزات و کارشناسان خود را بدین مناطق می فرستد تا « جبهه لبنانی » را از تسلیم شدن در برابر حکومت مرکزی و پذیرش اصول « گفتگو » و « یکپارچگی لبنان » منع کند. اسرائیل در حال حاضر عملا به یک نیروی فعال سیاسی و نظامی در صحنه داخلی لبنان تبدیل شده است .
از همه اینها مهمتر، بازی جدیدی است که اسرائیل آغاز، و دبیر هیات دولتش نیز بر آن تاکید کرده است . اسرائیل تلاش میکند تا نقش حامی اقلیتهای قومی و مذهبی جهان عرب را بازی کند. و این بیانگر اهدافی است که نه تنها لبنان، بلکه کل جهان عرب و منطقه خاورمیانه را تهدید میکند. چرا که اغلب کشورها یک یا چند اقلیت دارند. افراد غیرهوشیار یا غیرمخلص نیز که مورد سواستفاده دشمن واقع شوند، در میان همه ملتها یافت میشوند. اینها به معنای آن است که اگر جهان عرب این مشکل را در خود لبنان حل نکند، با بحرانی طولانی و فرساینده روبرو خواهد شد. چرا که اگر این برنامه در لبنان موفق شود، قطعا به کشورهای عربی دیگر نیز سرایت خواهد نمود.
ضرورت ایجاد جبهه ملی
بهترین راه نرسیدن به بن بست آن است که یک جبهه ملی لبنانی، شامل رهبران مسیحی و خصوصا مارونی، و همچنین تمامی نیروهای سیاسی موجود در کشور تشکیل شود. این جبهه باید نشان دهد که لبنان و تمامی گروهها و طوائف آن، خواهان صلح، وحدت ملی و داشتن روابطی برادرانه با جهان عرب هستند، همکاری با اسرائیل را رد میکنند، و از تبدیل شدن به ابزار فتنه جویی در جهان عرب خودداری میکنند. چنین جبهه ای باید موضع مسیحیان لبنان را از آنچه که « جبهه لبنانی » اعلان میکند، جدا کند. مضاف بر آنکه باید از حکومت قانونی لبنان حمایت کند، و آنرا در راه تاسیس نهادهای سالم ملی یاری دهد. در این صورت است که راههای خروج از بحران به رویمان گشوده خواهند شد.
ناکامی در تقسیم طائفه شیعه
رئیس مجلس اعلای اسلامی شیعه در پاسخ سوالی پیرامون تلاشهای گذشته و حال برخی محافل جهت جداسازی طائفه اسلامی شیعه از صف نیروهای ملی گفت : فشارهایی که خصوصا در لبنان، بر طائفه اسلامی شیعه وارد شده و میشوند، بسیار بالاتر از آنند که به وصف درآیند. این طائفه بهای مواضع ملی، قومی و انسانی خود را می پردازد. در حالیکه اگر به ارزشهای خود پایبند نبود، به راحتی میتوانست از زیر بار این مشکلات شانه خالی کند. در جریان حوادث اخیر لبنان متجاوز از 30 هزار نفر از شیعیان، کشته، مجروح یا ناقص العضو شدند . دهها هزار خانه و مغازه منهدم گردید، و خسارتهای مادی فراوان دیگری که هر کدام جزئی از این مصیبت بزرگ هستند، به بار آمد. فشارهای فراوانی بر رهبران طائفه وارد آمد. تلاشهای بیشماری برای ایجاد تفرقه در داخل طائفه، و فتنه انگیزی میان شیعیان و سایر برادران مسلمان لبنانی، سازمان مقاومت فلسطین و تمامی اعراب انجام گرفت.
آنچه از شیعیان خواسته میشد آن بود که نقش اقلیتی را بازی کند، و همراه جبهه لبنانی در مقابل سازمان مقاومت فلسطین قرار گیرد. در صورتیکه چنین میشد، اهداف زیر برآورده می شدند :
1 ـ سازمان مقاومت فلسطین تصفیه میشد، و طراحان پروژه « صلح غربی » خاورمیانه فرصت می یافتند تا در غیاب فلسطینیها برنامه خود را اجرا کنند.
2 ـ لبنان به « اسرائیلی دوم »، آنهم در داخل جهان عرب تبدیل میشد. برای اینکه اسرائیل در خارج جهان عرب قرار دارد. اما یک لبنان عربی دوست اسرائیل، به پنجمین طابور در جهان عرب بدل میشد.
3 ـ مسئله اقلیتها بشدت اوج می گرفت و فتنه اختلافات شیعه سنی مجددا در اقصی نقاط جهان اسلام زنده میشد و این باعث ضعف و تشتت هر چه بیشتر امت اسلامی می گشت .
با توجه به این مسائل، رهبران طائفه شیعه دو راه در پیش روی داشتند : یا باید صلح را انتخاب می کردند یا اینکه راه افتخار و همنوایی با حق، تاریخ، و مصالح تمامی فرزندان خود در سرتاسر جهان را برگزینند. آنها راه دوم را اختیار کردند. یعنی صلح ننگین را رد کردند، و تمامی عواقب سنگین و تلخ آنرا به جان خریدند. به همین جهت طبیعی بود که قربانی دهند، و فشارهای داخلی و خارجی فراوانی را تحمل کنند.
خطرها و فشارها تا بدین لحظه ادامه داشته اند. چند روز پیش شنیدیم که مناخیم بگین، آمادگی اسرائیل را برای حمایت از شیعیان لبنان اعلان کرده است . البته پرواضح بود که ما این توطئه جدید رژیم صهیونیستی را که لبنان، عزت و تاریخمان را هدف گرفته است، بشدت رد کنیم، حتی اگر به مصیبت دیگری منجر شود.
حوادث لبنان گویای آنند که مسائل پشت پرده آن، بسیار گسترده تر از ظواهری هستند که در لبنان مشاهده میشود. اهداف و برنامه های بزرگی وجود دارند که در ماورا مرزهای لبنان تنظیم میشوند. به همین جهت، برخورد با این مسئله مستلزم دقت فراوان، تلاش خستگی ناپذیر، و توکل بر خداوند تبارک و تعالی است .
روابط پایدار با مقاومت فلسطین
امام صدر در مورد روابط با سازمان مقاومت فلسطین اظهار داشت :
سطح این روابط در حال حاضر خوب و شفاف است . زیرا نه تنها طایفه شیعه، بلکه تمامی مسلمانها و تمامی کسانی که به « لبنان واحد » اعتقاد دارند، دریافته اند که روابط صحیح، پایدار و ضامن منافع همگان تنها زمانی میان آنها و فلسطینیها برقرار خواهد شد که مواضع گروهها نسبت به اسرائیل، جبهه پایداری و کل جهان عرب شفاف باشد. از طرفی از شروط اساسی ایجاد چنین رابطه ای آن است که رفتار سازمان مقاومت فلسطین به گونه ای نباشد که گویی حاکم بر مقدرات لبنان است . خوشبختانه رهبران انقلاب فلسطین نیز به این نکته توجه دارند.
بحران جنوب لبنان و اشغال بخشی از آن توسط اسرائیل باعث گردید تا تمامی نیروهای ملی لبنان با یکدیگر متحد شوند. به اعتقاد من اتخاذ مواضعی صحیح در رابطه با بحران جنوب، راهی عملی جهت ایجاد رابطه ای پایدار میان لبنانیها و سازمان مقاومت فلسطین است .... ما همواره و تا زمانی که زنده هستیم، از حضور مسلحانه فلسطینیها حمایت می کنیم، و یا سازمان مقاومت فلسطین در یک سنگر باقی خواهیم ماند.
جایگاه امل
امام صدر در ادامه سخنش به حرکت امل پرداخت و گفت : « امل حرکتی مردمی و مومن به خداست که خط مشی، ایدئولوژی و تشکیلات خاص خودش را دارد » .
او اضافه کرد : حرکت امل در جریان مقابله با تجاوزات مکرر اسرائیل و جلوگیری از صهیونیزه کردن نوار مرزی جنوب لبنان افتخارات بزرگی را کسب، و شهدا و قربانیان زیادی را تقدیم کرده است .
جنوب و مسئولیت اعراب
او درباره مسئولیت اعراب پیرامون تحولات جاری لبنان گفت :
اگر خطرهای آینده و احتمال گسترش و سرایت حوادث لبنان به سایر نقاط جهان عرب را در نظر گیریم، مسئولیت اعراب در قبال تحولات جاری لبنان را به خوبی حس می کنیم . البته این اضافه بر مسئولیتی است که اعراب در قبال کشور برادر خود لبنان، مردم آن و عواقب غیرقابل جبران ناشی از سقوط این کشور، بر دوش دارند.
در ابتدای گفتگو به برنامه آینده اسرائیل که همانا حمایت از اقلیتهاست اشاره کردیم . اگر امروز به خود نیاییم، فردا مشاهده خواهیم کرد که اسرائیل در هر کشور عربی، به عنوان یک نیروی سیاسی فعال در کنار گروههای مخالف حکومت قرار گرفته است . تازه این در صورتیست که سیاست درهای باز سادات به نتیجه نینجامد. والا اگر خدای نخواسته درهای جهان عرب به سوی اسرائیل باز شوند، چیزی نخواهد گذشت که اسرائیل بر تمامی شئون عمرانی، اقتصادی، آموزشی، فرهنگی و.... زندگی ما مسلط خواهد شد.
حقیقت آن است که اسرائیل در اثر یک غفلت جهان عرب بدنیا آمد. و زمانیکه اعراب تازه آمدند به عمق خطرات و تهدیدات اسرائیل پی برند، اسرائیل راههای دیگری را برای پیشرفت و گسترش نفوذ خود در پیش گرفت . اسرائیل از سال 1948 (1327 هـ ش) تاکنون همواره با زمان حرکت کرده است و حتی گاهی از آن پیشی گرفته است. در حالیکه اعراب متاسفانه زمانی به جزئیات اهداف و برنامه های اسرائیل پی میبرند که کار از کار گذشته است، و تنها در صدد کاهش و جبران خسارتها برمی آیند. و همین نیز در حالیست که اسرائیل نقشه های جدیدی را پی می ریزد، تا نه تنها زمینهای اعراب، بلکه تمامی هستی آنان را به یغما برد. همین فرداست که بشنویم، اسرائیل در امر حفاظت از منابع نیرو و انرژی نیز دخالت دارد، و بدین طریق از دسترسی بخشی از جهان به آن جلوگیری میکند!
هنوز هم ماجرای انتقال آبهای رود اردن را به صحرای نقب به یاد داریم . اعراب دور هم جمع شدند و توافق کردند تا از انحراف رود اردن توسط اسرائیل جلوگیری کنند. اما زمانی به فکر افتاده بودند که کار از کار گذشته بود، و اسرائیل تمامی مقدمات کار را آماده کرده بود. به همین جهت دوباره گرد هم آمدند تا اینبار درباره انحراف شاخه های رود اردن تصمیم بگیرند. اما اسرائیل که از قبل این مرحله را نیز پیش بینی کرده بود، اینبار هم آماده بود و سرچشمه های اصلی را مورد تعرض قرار داد. کار به جایی رسید که اعراب قناعت کردند تا ثروتهای آبی باقی مانده در اطراف اسرائیل را مورد حفاظت قرار دهند. از جمله در صدد برآمدند تا سدی بر روی لیطانی احداث کنند. اما اسرائیل از یکسو با احداث سد مخالفت نمود، و از سوی دیگر مزدوران خود را بر آن داشت تا اجرای این پروژه را به تاخیر اندازند. وضع به همین منوال ادامه پیدا کرد و امروز که با هم صحبت می کنیم، اسرائیل بر تمامی سرچشمه های رود اردن در لبنان سیطره یافته است .
این مثال به خوبی گویای آن است که ما تازه بعد از آنکه کار از کار گذشت، یعنی بعد از وقوع مصیبت به فکر می افتیم تا چاره ای اندیشیم ! در حالیکه اسرائیل از زمان پیشی گرفته است، و همواره برای تحولات آینده برنامه ریزی میکند. بگذارید تا در این شب ماه مبارک رمضان، قدری با خوانندگان این گفتگو صریحتر باشم . ما دیگر در لبنان چیزی نداریم که از دست دهیم .... اما برادران ما باید به آنچه که دارند فکر کنند. آنها باید از ثروت، قدرت، ارزشها، دین، سرزمین و تمدن خود دفاع کنند. به آنها هشدار میدهم که همه چیزتان در معرض خطر است . براستی آیا اینطور نیست شاید مناسب باشد که به بیتی از یک قطعه شعر عربی اشاره کنم که خطاب به خلیفه عثمانی سروده شده است. این بیت زمانی سروده شد که سرزمین اندلس مورد هجوم و در معرض سقوط قرار گرفت./999/د101/س
ادرک بخیلک ارض الله اندلس فان رسم الهدی والدین قد درس
روزنامه جمهوری اسلامی
۱۳۸۱/۰۶/۰۹
گذرستان؛ نشریه الکترونیکی تاریخ سیاسی معاصر ایران
امام موسی صدر سخن خود را با ارزیابی اوضاع کنونی لبنان آغاز نمود و اظهار داشت:
لبنان بدون شک در حال گذر از یکی از سخت ترین مراحلی است که از ابتدا تاکنون تجربه کرده است . زیرا اسرائیل از اهداف و برنامه های خود در لبنان پرده برداشته است و مسئولین آن هر روز بطور علنی بر آن تاکید می ورزند.
آنچه اکنون جریان دارد آن است، که اسرائیل با حمایت از دستجات سعد حداد و سامی شدیاق، آنها را به تمامی امکانات مجهز می کند، تا از ورود و حتی نزدیک شدن ارتش لبنان به منطقه مرزی جلوگیری کند. آنهم منطقه ای که بیش از هر نقطه دیگر نیازمند آن است تا تحت پوشش حکومت مرکزی لبنان قرار گیرد. چرا که نیروهای سازمان ملل در آن حضوری ندارند، آنهم بدین خاطر که اسرائیل از ورود آنها جلوگیری می کند.
اسرائیل با استفاده از وضع موجود نوار مرزی تلاش می کند، تا مواضع، رفتار و روابط اجتماعی مورد نظر خود را بر اهالی آن تحمیل کند، و نهایتا آنچه را که « کمربند امنیتی » می خواند، بوجود آورد. این کمربند در حقیقت منطقه ای است برای خرید و فروش اجناس، جاسوسی و کلا هر فعالیتی که امنیت لبنان را به خطر می اندازد.
در بیروت و مناطق جبل نیز دخالت اسرائیل به وضوح دیده میشود. اسرائیل مرتب اسلحه، تجهیزات و کارشناسان خود را بدین مناطق می فرستد تا « جبهه لبنانی » را از تسلیم شدن در برابر حکومت مرکزی و پذیرش اصول « گفتگو » و « یکپارچگی لبنان » منع کند. اسرائیل در حال حاضر عملا به یک نیروی فعال سیاسی و نظامی در صحنه داخلی لبنان تبدیل شده است .
از همه اینها مهمتر، بازی جدیدی است که اسرائیل آغاز، و دبیر هیات دولتش نیز بر آن تاکید کرده است . اسرائیل تلاش میکند تا نقش حامی اقلیتهای قومی و مذهبی جهان عرب را بازی کند. و این بیانگر اهدافی است که نه تنها لبنان، بلکه کل جهان عرب و منطقه خاورمیانه را تهدید میکند. چرا که اغلب کشورها یک یا چند اقلیت دارند. افراد غیرهوشیار یا غیرمخلص نیز که مورد سواستفاده دشمن واقع شوند، در میان همه ملتها یافت میشوند. اینها به معنای آن است که اگر جهان عرب این مشکل را در خود لبنان حل نکند، با بحرانی طولانی و فرساینده روبرو خواهد شد. چرا که اگر این برنامه در لبنان موفق شود، قطعا به کشورهای عربی دیگر نیز سرایت خواهد نمود.
ضرورت ایجاد جبهه ملی
بهترین راه نرسیدن به بن بست آن است که یک جبهه ملی لبنانی، شامل رهبران مسیحی و خصوصا مارونی، و همچنین تمامی نیروهای سیاسی موجود در کشور تشکیل شود. این جبهه باید نشان دهد که لبنان و تمامی گروهها و طوائف آن، خواهان صلح، وحدت ملی و داشتن روابطی برادرانه با جهان عرب هستند، همکاری با اسرائیل را رد میکنند، و از تبدیل شدن به ابزار فتنه جویی در جهان عرب خودداری میکنند. چنین جبهه ای باید موضع مسیحیان لبنان را از آنچه که « جبهه لبنانی » اعلان میکند، جدا کند. مضاف بر آنکه باید از حکومت قانونی لبنان حمایت کند، و آنرا در راه تاسیس نهادهای سالم ملی یاری دهد. در این صورت است که راههای خروج از بحران به رویمان گشوده خواهند شد.
ناکامی در تقسیم طائفه شیعه
رئیس مجلس اعلای اسلامی شیعه در پاسخ سوالی پیرامون تلاشهای گذشته و حال برخی محافل جهت جداسازی طائفه اسلامی شیعه از صف نیروهای ملی گفت : فشارهایی که خصوصا در لبنان، بر طائفه اسلامی شیعه وارد شده و میشوند، بسیار بالاتر از آنند که به وصف درآیند. این طائفه بهای مواضع ملی، قومی و انسانی خود را می پردازد. در حالیکه اگر به ارزشهای خود پایبند نبود، به راحتی میتوانست از زیر بار این مشکلات شانه خالی کند. در جریان حوادث اخیر لبنان متجاوز از 30 هزار نفر از شیعیان، کشته، مجروح یا ناقص العضو شدند . دهها هزار خانه و مغازه منهدم گردید، و خسارتهای مادی فراوان دیگری که هر کدام جزئی از این مصیبت بزرگ هستند، به بار آمد. فشارهای فراوانی بر رهبران طائفه وارد آمد. تلاشهای بیشماری برای ایجاد تفرقه در داخل طائفه، و فتنه انگیزی میان شیعیان و سایر برادران مسلمان لبنانی، سازمان مقاومت فلسطین و تمامی اعراب انجام گرفت.
آنچه از شیعیان خواسته میشد آن بود که نقش اقلیتی را بازی کند، و همراه جبهه لبنانی در مقابل سازمان مقاومت فلسطین قرار گیرد. در صورتیکه چنین میشد، اهداف زیر برآورده می شدند :
1 ـ سازمان مقاومت فلسطین تصفیه میشد، و طراحان پروژه « صلح غربی » خاورمیانه فرصت می یافتند تا در غیاب فلسطینیها برنامه خود را اجرا کنند.
2 ـ لبنان به « اسرائیلی دوم »، آنهم در داخل جهان عرب تبدیل میشد. برای اینکه اسرائیل در خارج جهان عرب قرار دارد. اما یک لبنان عربی دوست اسرائیل، به پنجمین طابور در جهان عرب بدل میشد.
3 ـ مسئله اقلیتها بشدت اوج می گرفت و فتنه اختلافات شیعه سنی مجددا در اقصی نقاط جهان اسلام زنده میشد و این باعث ضعف و تشتت هر چه بیشتر امت اسلامی می گشت .
با توجه به این مسائل، رهبران طائفه شیعه دو راه در پیش روی داشتند : یا باید صلح را انتخاب می کردند یا اینکه راه افتخار و همنوایی با حق، تاریخ، و مصالح تمامی فرزندان خود در سرتاسر جهان را برگزینند. آنها راه دوم را اختیار کردند. یعنی صلح ننگین را رد کردند، و تمامی عواقب سنگین و تلخ آنرا به جان خریدند. به همین جهت طبیعی بود که قربانی دهند، و فشارهای داخلی و خارجی فراوانی را تحمل کنند.
خطرها و فشارها تا بدین لحظه ادامه داشته اند. چند روز پیش شنیدیم که مناخیم بگین، آمادگی اسرائیل را برای حمایت از شیعیان لبنان اعلان کرده است . البته پرواضح بود که ما این توطئه جدید رژیم صهیونیستی را که لبنان، عزت و تاریخمان را هدف گرفته است، بشدت رد کنیم، حتی اگر به مصیبت دیگری منجر شود.
حوادث لبنان گویای آنند که مسائل پشت پرده آن، بسیار گسترده تر از ظواهری هستند که در لبنان مشاهده میشود. اهداف و برنامه های بزرگی وجود دارند که در ماورا مرزهای لبنان تنظیم میشوند. به همین جهت، برخورد با این مسئله مستلزم دقت فراوان، تلاش خستگی ناپذیر، و توکل بر خداوند تبارک و تعالی است .
روابط پایدار با مقاومت فلسطین
امام صدر در مورد روابط با سازمان مقاومت فلسطین اظهار داشت :
سطح این روابط در حال حاضر خوب و شفاف است . زیرا نه تنها طایفه شیعه، بلکه تمامی مسلمانها و تمامی کسانی که به « لبنان واحد » اعتقاد دارند، دریافته اند که روابط صحیح، پایدار و ضامن منافع همگان تنها زمانی میان آنها و فلسطینیها برقرار خواهد شد که مواضع گروهها نسبت به اسرائیل، جبهه پایداری و کل جهان عرب شفاف باشد. از طرفی از شروط اساسی ایجاد چنین رابطه ای آن است که رفتار سازمان مقاومت فلسطین به گونه ای نباشد که گویی حاکم بر مقدرات لبنان است . خوشبختانه رهبران انقلاب فلسطین نیز به این نکته توجه دارند.
بحران جنوب لبنان و اشغال بخشی از آن توسط اسرائیل باعث گردید تا تمامی نیروهای ملی لبنان با یکدیگر متحد شوند. به اعتقاد من اتخاذ مواضعی صحیح در رابطه با بحران جنوب، راهی عملی جهت ایجاد رابطه ای پایدار میان لبنانیها و سازمان مقاومت فلسطین است .... ما همواره و تا زمانی که زنده هستیم، از حضور مسلحانه فلسطینیها حمایت می کنیم، و یا سازمان مقاومت فلسطین در یک سنگر باقی خواهیم ماند.
جایگاه امل
امام صدر در ادامه سخنش به حرکت امل پرداخت و گفت : « امل حرکتی مردمی و مومن به خداست که خط مشی، ایدئولوژی و تشکیلات خاص خودش را دارد » .
او اضافه کرد : حرکت امل در جریان مقابله با تجاوزات مکرر اسرائیل و جلوگیری از صهیونیزه کردن نوار مرزی جنوب لبنان افتخارات بزرگی را کسب، و شهدا و قربانیان زیادی را تقدیم کرده است .
جنوب و مسئولیت اعراب
او درباره مسئولیت اعراب پیرامون تحولات جاری لبنان گفت :
اگر خطرهای آینده و احتمال گسترش و سرایت حوادث لبنان به سایر نقاط جهان عرب را در نظر گیریم، مسئولیت اعراب در قبال تحولات جاری لبنان را به خوبی حس می کنیم . البته این اضافه بر مسئولیتی است که اعراب در قبال کشور برادر خود لبنان، مردم آن و عواقب غیرقابل جبران ناشی از سقوط این کشور، بر دوش دارند.
در ابتدای گفتگو به برنامه آینده اسرائیل که همانا حمایت از اقلیتهاست اشاره کردیم . اگر امروز به خود نیاییم، فردا مشاهده خواهیم کرد که اسرائیل در هر کشور عربی، به عنوان یک نیروی سیاسی فعال در کنار گروههای مخالف حکومت قرار گرفته است . تازه این در صورتیست که سیاست درهای باز سادات به نتیجه نینجامد. والا اگر خدای نخواسته درهای جهان عرب به سوی اسرائیل باز شوند، چیزی نخواهد گذشت که اسرائیل بر تمامی شئون عمرانی، اقتصادی، آموزشی، فرهنگی و.... زندگی ما مسلط خواهد شد.
حقیقت آن است که اسرائیل در اثر یک غفلت جهان عرب بدنیا آمد. و زمانیکه اعراب تازه آمدند به عمق خطرات و تهدیدات اسرائیل پی برند، اسرائیل راههای دیگری را برای پیشرفت و گسترش نفوذ خود در پیش گرفت . اسرائیل از سال 1948 (1327 هـ ش) تاکنون همواره با زمان حرکت کرده است و حتی گاهی از آن پیشی گرفته است. در حالیکه اعراب متاسفانه زمانی به جزئیات اهداف و برنامه های اسرائیل پی میبرند که کار از کار گذشته است، و تنها در صدد کاهش و جبران خسارتها برمی آیند. و همین نیز در حالیست که اسرائیل نقشه های جدیدی را پی می ریزد، تا نه تنها زمینهای اعراب، بلکه تمامی هستی آنان را به یغما برد. همین فرداست که بشنویم، اسرائیل در امر حفاظت از منابع نیرو و انرژی نیز دخالت دارد، و بدین طریق از دسترسی بخشی از جهان به آن جلوگیری میکند!
هنوز هم ماجرای انتقال آبهای رود اردن را به صحرای نقب به یاد داریم . اعراب دور هم جمع شدند و توافق کردند تا از انحراف رود اردن توسط اسرائیل جلوگیری کنند. اما زمانی به فکر افتاده بودند که کار از کار گذشته بود، و اسرائیل تمامی مقدمات کار را آماده کرده بود. به همین جهت دوباره گرد هم آمدند تا اینبار درباره انحراف شاخه های رود اردن تصمیم بگیرند. اما اسرائیل که از قبل این مرحله را نیز پیش بینی کرده بود، اینبار هم آماده بود و سرچشمه های اصلی را مورد تعرض قرار داد. کار به جایی رسید که اعراب قناعت کردند تا ثروتهای آبی باقی مانده در اطراف اسرائیل را مورد حفاظت قرار دهند. از جمله در صدد برآمدند تا سدی بر روی لیطانی احداث کنند. اما اسرائیل از یکسو با احداث سد مخالفت نمود، و از سوی دیگر مزدوران خود را بر آن داشت تا اجرای این پروژه را به تاخیر اندازند. وضع به همین منوال ادامه پیدا کرد و امروز که با هم صحبت می کنیم، اسرائیل بر تمامی سرچشمه های رود اردن در لبنان سیطره یافته است .
این مثال به خوبی گویای آن است که ما تازه بعد از آنکه کار از کار گذشت، یعنی بعد از وقوع مصیبت به فکر می افتیم تا چاره ای اندیشیم ! در حالیکه اسرائیل از زمان پیشی گرفته است، و همواره برای تحولات آینده برنامه ریزی میکند. بگذارید تا در این شب ماه مبارک رمضان، قدری با خوانندگان این گفتگو صریحتر باشم . ما دیگر در لبنان چیزی نداریم که از دست دهیم .... اما برادران ما باید به آنچه که دارند فکر کنند. آنها باید از ثروت، قدرت، ارزشها، دین، سرزمین و تمدن خود دفاع کنند. به آنها هشدار میدهم که همه چیزتان در معرض خطر است . براستی آیا اینطور نیست شاید مناسب باشد که به بیتی از یک قطعه شعر عربی اشاره کنم که خطاب به خلیفه عثمانی سروده شده است. این بیت زمانی سروده شد که سرزمین اندلس مورد هجوم و در معرض سقوط قرار گرفت./999/د101/س
ادرک بخیلک ارض الله اندلس فان رسم الهدی والدین قد درس
روزنامه جمهوری اسلامی
۱۳۸۱/۰۶/۰۹
گذرستان؛ نشریه الکترونیکی تاریخ سیاسی معاصر ایران
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
لعنت بر قذافی