یادداشت؛
بایسته «عدم تعهد» ایران در مناقشه پاکستان و هندوستان
ایران از حیث سیاسی با پاکستان و از بعد اقتصادی با هند پیوندهایی دارد که به نظر میآید در مناقشه این دو کشور، گزینه مناسب ایران سیاست «عدم تعهد» است.
به گزارش خبرگزاری رسا، پس از حادثه تروریستی «پلوامه» مسئله «کشمیر» مجدداً سر باز کرده و با تنشهای نظامی این روزهای هند و پاکستان، این سؤال جدی مطرح است که ایران چه رویکردی باید در پیش بگیرد؟
با توجه به مزیت «بازدارندگی هستهای»، شواهد مختلف و عملگرایی و عقلانیت موجود در هر دو دولت هند و پاکستان، وقوع یک جنگ همهجانبه بین این دو همسایه را بعید کرده است، اما رویکرد ایران به این تنش، مستلزم نگاهی عمیقتر به مسائل و توجه ویژه به منافع قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای احساس میشود:
۱- ایالات متحده از زمانی که چین به عنوان قدرت نوظهور اقتصادی – نظامی خودنمایی کرده و امریکا را به چالش کشیده، در اسناد راهبردی خود، آسیا- پاسیفیک را راهبردیترین منطقه در نظر گرفته است، لذا ایالات متحده با ابزارهای مختلفی به دنبال امنیتی کردن چین و بر اساس تئوری «موازنه نرم» به دنبال ایجاد اتحاد و تعهد و رابطه گسترده نظامی، اقتصادی و سیاسی در کشورهای پیرامونی چین و کشیدن کمربند امنیتی به دور این کشور بوده است.
با توجه به همین موضوع، امریکا اقدام به برقراری روابط گسترده با کشور هایی، چون ژاپن، کرهجنوبی، استرالیا، تایوان و حتی دشمن قدیمیاش یعنی ویتنام کرده که در این بین، هند نقش و اهمیتی ویژه دارد. دهلینو به عنوان یکی از قدرتهای نوظهور اقتصادی، دارای ارتشی قدرتمند و سلاح هستهای، دولتی دموکراتیک، نسبتاً مستقل و البته عملگراست که مناقشات گستردهای چه به لحاظ جغرافیایی و مرزی و چه به لحاظ سیاسی با دولت چین دارد. در یک قضاوت کلی، روابط چین و هند را میتوان تیره و تار تحلیل کرد و امریکا از همین شکاف استفاده و با نزدیک شدن به هند این شکاف را تعمیق کرده است.
۲- چین با توجه به اختلافات عمیق با هندوستان، روابطی سنتی و راهبردی با پاکستان دارد و اساساً پاکستان را «عمق استراتژیک» خود میبیند و عمدتاً در مناقشه با هند، جانب پاکستان را گرفته و همین امر، دوری بیشتر چین و هند را سبب میشود.
۳-رابطه امریکا با پاکستان، فراز و فرودها و پیچیدگیهایی دارد. با توجه به دشمنی دیرینه هند و پاکستان، رابطه نزدیک امریکا با هند، موجب دوری و عدم اطمینان پاکستان به امریکا شده و امریکا هم نشان داده که بین هند و پاکستان، همواره جانب هند را گرفته است. موضوع بعدی در روابط دو کشور طی این سالیان، مناقشه افغانستان و مسئله طالبان بوده که این روابط را بیش از پیش به تیرگی کشانده است.
امریکا به دلیل باز گذاشتن دست هند برای نفوذ در افغانستان، موجب اعتراضات بسیاری از جانب پاکستان و چین شده است. همه این مسائل سبب شده در سالیان اخیر روابط دو کشور تیرهتر از قبل شود و موج امریکاستیزی هم در بین مردم و هم نخبههای پاکستانی گسترش پیدا کند. با این حال، امریکا در برخورد با پاکستان سیاست «کجدار و مریز» در پیش گرفته و هیچگاه آنقدر از پاکستان دور نشده که پاکستان در دامن ایران، چین و روسیه بغلتد و البته پاکستان نیز با آگاهی و استفاده از همین وضعیت، در موقعیتهای مختلف از امریکا امتیازگیری کرده است.
همزمان، روسیه با انعقاد قراردادهای مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی با پاکستان، از فرصت دوری امریکا و پاکستان استفاده نموده و خود را بیش از پیش به اسلامآباد نزدیک کرده تا بتواند نقشی فعالتر در افغانستانِ تحت نفوذ امریکا ایفا کند.
۴- هند با ایران روابطی عملگرایانه دارد. صریحاً باید گفت که اقتصاد هند به نفت و از آن مهمتر به بازار ایران نیازمند است. در دوران تحریم قبلی نیز با وجود سختی و ریسک هرگونه مراوده اقتصادی با ایران، هند ارتباط خویش با ایران را با هر مشقتی حفظ کرد. بنابراین، با توجه به ادامه سیاست نسبتاً مستقل و عملگرای دولت هند، بعید به نظر میرسد که این کشور امریکا را به طور کامل در تحریم ایران همراهی کند.
۵- روابط پاکستان و ایران را هرچند نمیتوان گرم توصیف کرد، اما تقریباً ایران در هر شرایطی روابط حسنه خویش را با همسایه شرقی حفظ میکند. سفارت پاکستان در امریکا میزبان دفتر حفاظت منافع ایران است و مذاکرات اغلب پنهانی ایران و پاکستان، نزدیکی این دو کشور را نشان میدهد، ضمن اینکه ایران برای نقشآفرینی و نفوذ فعالتر در افغانستان، منافع مشترکی با پاکستان دارد. البته باید در نظر داشت که پاکستان برای ارتباط با ایران (تقریباً در همه مقاطع پس از انقلاب) همواره تحت فشار شدید امریکا و غرب از یک سو و عربستان و کشورهای عربی از سوی دیگر بوده است.
در مجموع ایران از حیث سیاسی با پاکستان و از بعد اقتصادی با هند پیوندهایی دارد که به نظر میآید در مناقشه این دو، گزینه مناسب ایران سیاست «عدم تعهد» است. عدم تعهد، به جمهوری اسلامی ایران این قدرت را میدهد که اولاً هر دو کشور را نزدیک خویش نگه دارد، ثانیاً برای میانجیگری و ایجاد صلح نقشی فعالانهتر را پذیرا باشد و قدرت و نفوذ خود را به سمت شرق بکشاند، ثالثاً در موقع مقتضی بتواند با کارت هند و پاکستان بازی کند و البته نباید فراموش شود که اقتصاد آینده جهان نه در غرب و نه در خلیج فارس بلکه در شرق ایران شکل خواهد گرفت. /۱۰۱/۹۶۹/م
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات