انسان به مثابه مثل اعلای خدا
به گزارش خبرگزاری رسا، جلسه دفاعیه رساله دکتری حجت الاسلام مجتبی افشارپور با عنوان «انسان به مثابه مثل اعلای خدا با نگاه تطبیقی حکمت صدرایی و فلسفه تومائی» برگزار شد.
در ادامه چکیده ای از این رساله علمی تقدیم می شود:
معرفت رب از طریق شناخت نفس به خصوص با تأکیدات ویژهای که از جانب متون دینی بر آن شده است، توجه خاص متفکران دینی را برانگیخته است. گروهی از عارفان و فیلسوفان، این طریق را در قالب مثالیت نفس انسانی برای خداوند متعالی تبیین نمودهاند.
در میان فیلسوفان مسلمان صدرالمتألهین شیرازی اولین کسی است که نظریه مثل اعلای خدا را بسیار پررنگ در فلسفه خود مطرح نموده و با مبانی خاص حکمت متعالیه و تبیینهای دقیقش از مسائل فلسفی در ابواب مختلف، تلاش کرده تا وجوه مثالیت انسان را مطابق با این مبانی مترقی کشف کند و برخی مشکلات معرفتی در حوزه اسماء و صفات الهی را با استفاده از مثل اعلی بودن انسان برای خداوند حل نماید.
در فلسفه صدرایی چون نفس انسان در ذات و صفات و افعال مثال خداوند متعالی خلق شده است، معرفت به آن در این سه ساحت مرقات معرفت رب خواهد بود.
در میان فیلسوفان غربی توماس آکویناس، در خداشناسي خود فراوان تاكيد كرده که براي شناخت ذات و صفات خدا باید از شناخت انسان بهره گرفت.
او براي تكميل فلسفه خود و حل مشکل الهیات سلبی معتقد است که شناخت مخلوقات بهترين راه شناخت خدا است چون همگي بازتاب فعل و اراده او هستند اما شناخت انسان كه برترين مخلوق خداوند است بيشترين نقش را در مسير شناخت خدا ايفا ميكند و با شناخت بسياري از صفات انسان مي توان صفات خداوند را شناخت.
او نظریه مثالیت انسان برای خدا را در قالب الهیات تمثیلی و حمل تمثیلی پی میگیرد. در این رساله به منظور یافتن وجوه اشتراک و افتراق جنبه عقلی و برهانی مثل اعلی بودن انسان، با روشی توصیفی ـ تحلیلی، پس از تبیین مثالیت نفس در اندیشه ملاصدرا و ارائه آن به صورتی سازمان یافته و بررسی اشکالات آن، به تبیین الهیات تمثیلی آکویناس به صورتی منسجم و توضیح شناخت خدا از طریق نفس در آثار او میپردازیم و در ادامه نظریه مثل اعلی را با تأکید بر جنبههای هستیشناختی، معرفتشناختی و زبانشناختی به صورتی تطببیقی میان حکمت صدرائی و فلسفه تومائی بررسی میکنیم و وجوه اشتراک و افتراق این نظریه در دو مکتب را بیان میکنیم که از جمله مهمترین آنها می توان به استفاده هر دو از قانون غلیت و فروع آن و نیز ارائه راه حل میانه اشتراک لفظی و اشتراک معنوی به تواطی در خصوص صفات کمالی مشترک بین خلق و حق توسط هر دو فیلسوف اشاره کرد. /1330/ج