۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۲۳:۵۸
کد خبر: ۶۰۵۸۱۳
یادداشت؛

آرایش جنگی در نبرد فرهنگی

آرایش جنگی در نبرد فرهنگی
برای اتخاذ آرایش جنگی در نبرد فرهنگی لازم است که به داشته‌ها و آورده‌های درونی نگاهی دقیق‌ داشت تا در سایه آن، نسلی مقاوم، پایدار و خلاق تربیت شوند.
به گزارش خبرگزاری رسا، «لُبّ کلام و جان کلام در این سند ۲۰۳۰ که فصل مهمی مربوط به آموزش‌وپرورش دارد، این است که نظام آموزشی باید سبک زندگی و فلسفه حیات را بر اساس مبانی غربی به کودک بیاموزد... شما اینجا بنشینید سرباز درست کنید برای انگلیس و فرانسه و آمریکا و بقیه این وحشی‌های کراوات‌زده ادکلن‌زده ظاهرساز... ما برای این‌ها در ایران و در کشور‌های آسیا و غرب آسیا و کشور‌های اسلامی و مانند این‌ها سرباز و پشتیبان و رعیت تربیت کنیم؛ سند ۲۰۳۰ این است.»

این فراز مهمی از فرمایشات رهبر حکیم انقلاب در دیدار هفته گذشته معلمان با ایشان در خصوص یکی از مهم‌ترین معضلات آموزش‌وپرورش است. ایشان همچنین در بخش دیگری از رهنمود‌های خود به موضوع آرایش جنگی دشمن و ضرورت اتخاذ آرایش جنگی در مقابل تحرکات حریف اشاره فرمودند که با عنایت به هجمه فرهنگی آمریکا و غرب، یکی از الزامات کشور عبارت است از رویکرد پدافندی- آفندی در مقابل این هجمه گسترده. برای رفع این دغدغه مهم، لازم است که ابتدا ساختار آموزش‌وپرورش به‌عنوان نهادی که متولی رشد و تعالی دانش آموزان در امتداد ارزش‌های اسلامی است، مورد واکاوی آسیب شناسانه قرار گیرد و سپس رهیافت‌های دفاعی – تهاجمی برای آن ارائه شود.

۱. مهم‌ترین قسمت آموزش‌وپرورش که هرگاه دچار خدشه شده، همه ساختار و ارکان آن هم به معضلات بزرگی مبتلا شده‌اند، به «مدیریت‌ها» به‌ویژه مدیریت‌های کلان آن بازمی‌گردد. با کمال تأسف، هدایت شریان‌های آموزش‌وپرورش همچون عرصه‌های سیاسی بین جناح‌ها دست‌به‌دست می‌شود و زمانی که یک گروه از گردونه قدرت خارج‌شده و جریان دیگری عنان امور را به دست می‌گیرد، گویی که زلزله‌ای در سطح این وزارتخانه حساس رخ می‌دهد.
 
همواره شاهد بوده‌ایم که در ادوار مختلف، تغییر و تحولات عمومی در سطح ادارات کل، سازمان‌ها و حتی مناطق آموزش‌وپرورش به‌مجرد دست‌به‌دست شدن قدرت، رخ‌داده است. تعویض پست‌ها و مناصب برحسب ارادت به جناح‌های سیاسی خاص موجب شده تا بدنه این نهاد زیربنایی و توانمندی دبیران و آموزگارانش ناخواسته در خدمت منویات جناح‌ها و جریانات سیاسی قرار گیرد.

۲. ناگفته پیداست که این روند به فرایند آموزش‌وپرورش جمهوری اسلامی در سطح کلان، خلل و صدمه جدی وارد کرده است. کار به‌جای رسیده است که پس از پیروزی یک جناح خاص در انتخابات و باز کردن چتر منصوبین آن حزب بر فراز آموزش‌وپرورش، وقتی اسناد بالادستی به آن‌ها حکم می‌شود یا دستوری از جانب عالی‌ترین اشخاص و نهاد‌های نظام – حتی تصریح شخص وزیر آموزش‌وپرورش بر ممنوعیت اجرای سند ۲۰۳۰- ابلاغ می‌گردد، به دلیل نگاه سیاسی به این وزارتخانه می‌بینیم که از اجرای فرامین استنکاف کرده و در برخی لایه‌ها و گوشه‌های آن، سند استعماری و ننگین ۲۰۳۰ اجرا می‌شود.

به‌عنوان نمونه، عبارت فریبنده‌ای همچون «آموزش و توسعه پایدار» در این سند دیده می‌شود، اما آنچه از نتیجه عملی آن به دست می‌آید، تغییر باور‌های مردم و همراه کردن اجباری و در لفافه نسل آینده با سیاست‌های لیبرالیسم و کاپیتالیسم تحت عنوان نظم جهانی است. مثال دیگر، تبعاتی است که اجرای این سند در حیطه بین‌المللی برای کشور به بار می‌آید. با توجه به محوریت برابری جنسیتی، سبک زندگی و حقوق بشر غربی در سند ۲۰۳۰، اجرای چراغ خاموش و بدون تصویب رسمی مراکز تصمیم‌گیری و قانون‌گذاری کشور، زمینه‌ساز فشار‌ها و تحریم‌های بین‌المللی و تصویب قطعنامه‌های سازمان ملل علیه ملت ایران به بهانه‌های حقوق بشری خواهد شد.

ازاین‌رو باید گفت که این سند چنان ننگین و خفت‌بار است و فرزندان معصوم این مرز و بوم را چنان به اسارت فرهنگی دشمن درمی‌آورد که حتی اگر فردی عِرق مذهبی و دینی هم نداشته، ولی بویی از آزادگی برده باشد، لاجرم با آن مخالفت خواهد کرد، بنابراین نباید گذاشت این دستورالعمل منحوس و ذلت آور، با نام یا بی‌نام، به اشکال و انواع مختلف در فاز اجرا قراربگیرد.

۳. برای مقابله با این نقیصه از منظر تدابیر پدافندی، لازم است که مدیریت‌ها و سکان‌های این وزارتخانه به‌صورت تخصصی و از درون آموزش‌وپرورش اداره شوند و با تعویض وزرا، مدیران، جناح‌ها و دولت‌ها، عرصه‌های گوناگون این سازمان سرنوشت‌ساز، دستخوش تغییرات نشوند. به تعبیر رهبر حکیم انقلاب، «سیاسی‌کاری برای آموزش‌وپرورش سم است» (۱۷ اردیبهشت ۹۳) بنابراین برای انتصاب افراد باید بر اساس یک سری اصول و قوانین مشخص و معین اقدام نمود که شرط اصلی آن تجربه، تخصص، کاردانی، توانمندی، شجاعت، تأثیرگذاری، انقلابی بودن، پویایی و تحرک فارغ از دسته‌بندی‌های رایج سیاسی است.
 
با این نگاه، آموزش‌وپرورش یک نهاد فرهنگی و آموزشی در چارچوب ارزش‌های انقلاب خواهد بود که با آمدن یا رفتن این وزیر یا آن مسئول، اصول و آرمان‌های انقلاب، دچار زوال و افول فصلی نمی‌شوند. چنانچه این رویکرد مبارک اتفاق بیفتد، دیدگاه بخش قابل‌توجهی از معلمان، دبیران و آموزگاران ما نسبت به اهداف و آرمان‌های انقلابی و ارزش‌های دینی تقویت‌شده و به‌عنوان یک سدّ محکم از نفوذ فرهنگ مهاجم به ذهن دانش آموزان ما ممانعت خواهند کرد.

۴. از طرفی، برخی در حالی به اجرای سند اجنبی‌ها اصرار می‌ورزند که نسخه‌ای کم‌نظیر به نام «سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش» در کشور در راستای سیاست فرهنگی آفندی، تدوین‌شده است.
 
نهادینه کردن نگاه یکپارچه به فرآیند تعلیم و تربیت با رویکرد تعالی‌بخشی در کلیه مؤلفه‌های نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی، تقویت و نهادینه‌سازی مشارکت اثربخش و مسئولیت‌پذیری مردم، خانواده و نهاد‌های اقتصادی، مدیریت شهری و روستایی و بنیاد‌های عام‌المنفعه در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی، ارتقاء جایگاه نظام تعلیم و تربیت کشور به‌عنوان مهم‌ترین نهاد تربیت نیروی انسانی و مولد سرمایه اجتماعی و اعمال سیاست‌های مصوب و هدایت و نظارت بر آن، از پیش‌دبستانی تا دانشگاه به‌عنوان امر حاکمیتی با توسعه مشارکت همگانی، ارتقاء معرفت و بصیرت دینی، انقلابی و سیاسی برای رشد و تعالی معنوی و اخلاقی معلمان و دانش‌آموزان و مشارکت برای ارتقاء معنوی خانواده، توسعه ظرفیت‌ها و توانمندی‌های آموزشی و پرورشی برای حضور فعال و سازنده در صحنه‌های بین‌المللی و منطقه‌ای در راستای تحقق اهداف و مأموریت‌های مندرج در قانون اساسی، سند چشم‌انداز، سیاست‌های کلی مقام معظم رهبری و برنامه‌های پنج‌ساله تنها بخشی از اهداف کلان سند تحول بنیادین است که برخلاف سند ۲۰۳۰، قرائتی بسیار مترقی و هماهنگ از فرهنگ ایرانی – اسلامی به شمار می‌آید.

بنابراین، برای اتخاذ آرایش جنگی در نبرد فرهنگی علاوه بر اینکه باید از مدیریت‌های جناح زده و انتصاب‌های گروهی اجتناب شود، لازم است که به داشته‌ها و آورده‌های درونی هم نگاهی دقیق‌تر داشت تا در سایه آن، نسلی مقاوم، پایدار، خلاق و مصمم در راه احیای آرمان‌های انقلاب تربیت شوند. /۱۰۱/۹۶۹/م
محمدرضا محمودخانی
منبع: حمایت
ارسال نظرات